چشم انتظاری
بیا که بی تو…
بیا که بی تو نه سحر را طاقتی است و نه صبح را صداقتی؛ که سحر به شبنم لطف تو بیدار می شود و صبح، به سلام تو از جا بر می خیزد.
بیا که بی تو آینه ها، زنگار غربت گرفته اند.
هیچ کس حریم اطلسی ها را پاس نمی دارد و بر داغ لاله ها در هم نمی گذارد.
بیا که بی تو، قنوت شاخه ها، اجابتی جز غروب تلخ خزان ندارد.
بی تو کدام دست مهر، سرشک غم از دیدگان یتیمان بر می گیرد؟
کجاست آغوش مهربانی که دل های زخمی را به ضیافت ابریشمی بخواند؟
امام زمان عج الله تعالی
مهدی صاحب الزمان
آقا قسم به جان شما خوب میشوم
باور کن آخرش به خدا خوب میشوم
حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش
با یک نگاه لطف شما خوب میشوم
این روزها ز دست دل خویش شاکیم
قدری تحملم بنما خوب میشوم
من ننگ و عار حضرتتان تا به کِی شوم
کِی از دعای اهل بکا خوب میشوم
جمعی کبوتر حرم فاطمی شدند
من هم شبیه آن شهدا خوب میشوم
گر چه دلم ز دوری تان پر جراحت است
در چشمه سار ذکر و دعا خوب میشوم
من بدترین غلام حقیر ولایتم
ای بهترین امام، بیا، خوب میشوم
با این همه بدی به ظهور شما قسم
با یک نسیم کرب و بلا خوب میشوم
سیدمحمد میرهاشمی
امام حیات بخش جان های پژمرده
امام همچون آب گوارا رمز حیات طیبه انسان هاست. وقتی که ظهور می کند، درهای نعمت از آسمان و زمین به روی انسان ها گشوده می شود. «السلام علیک یا ربیع الأنام و نصره الأیام» خلایق به گل و گیاه پژمرده تشبیه شده اند که با آمدن مهدی علیه السلام شکوفا و شاداب می شوند.
آب نعمت بی نظیر خداوند، جلوه زیبایی و طراوت و مظهر پاکی و زلالی و در واقع، دلیل اصلی ادامه هستی است. در نبود آب، از خروش رودخانه ها، آواز دل نشین پرندگان، بازی ماهی ها، ترنّم شکوفه های درختان، تبسّم و لبخند گل های زیبا و رنگارنگ دنیای طبیعت خبری نخواهد بود. اگر آب نباشد، حس تماشا و لذت مفهومی ندارد. آری، آب جوهر خلقت، ریشه تمام زیبایی ها و اساس زندگی در جهان هستی است.
از جمله هشدارهای بسیار مهمی که خداوند در قرآن مردم را به آن توجه داده است، آیه 30 سوره ملک است که در آن خداوند انسان ها را نسبت به نعمت برخورداری از امام توجه داده و به آنها هشدار می دهد که در صورت قدرنشناسی آنها این نعمت از ایشان سلب خواهد شد. خداوند متعال می فرماید: «قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماوُكُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیكُمْ بِماءٍ مَعِینٍ»
از آن جا که آب مایه حیات است از دو نظر امام دوازدهم به این اسم ملقب شده است: الف. وقتی که ظهور می کند، درهای نعمت از آسمان و زمین به روی انسان ها گشوده می شود؛ از آن جمله بارانهای به موقع، باعث جاری شدن نهرها در زمین می شود. در زیارت آن حضرت آمده است: «السلام علیک یا ربیع الأنام و نصره الأیام» سلام بر تو ای بهار خلایق و خرمی روزگار! در عبارت«ربیع الانام» خلایق به گل و گیاه پژمرده تشبیه شده اند که با آمدن مهدی علیه السلام - (بهار) ، این گل و گیاهان شکوفا و شاداب می شوند. ب. هنگام ظهورش دلها را زنده می کند (حیات جانها) چون مهمتر از آب حیات است.
در زیارت جامعه کبیره خطاب به ائمه معصومین علیهم السلام، اعلام می کنیم که ما از هر جهت مطیع شما و تسلیم اوامرتان هستیم تا زمانی که خداوند زنده گرداند دینش را به وسیله ی شما: « حَتَّی یُحیِیَ اللهُ تَعالَی دینَهُ بِکُم» و آن زمانی است که امام عصر علیه آلاف التحیة و السلام، ظهور می کند و حکومت عدالت گسترش را بنیان می نهد. بنابر این وجود امام سبب کسب حیات معنوی جاویدانی به نام حیات طیبه برای انسانها می باشد.
منبع:.tebyan.net
روش های تربیتی امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
روشهایی که امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برای تربیت مردم به کار میبرند تأثیر بهسزایی در طهارت فکری و اخلاقی مردم داشته و زمینه را برای گرایش آنها به حقیقت فراهم میکند.در این جا به کوتاهی شیو ههای تربیتی حضرت را بررسی میکنیم. البته منظور ما از شیوههای تربیتی، تربیت به معنای عام آن نیست، بلکه شیوههایی است که حضرت برای تربیت خاصیعنی ایجاد زمینه مناسب برای گرایش به اسلام اعمال میکنند.
پیش از عصر ظهور عوامل فراوانی باعث گرایش یا تداوم اعتقاد مردم به مکاتب باطل و ادیان منسوخ میشوند از جمله:
الف) تربیت نادرستی که از سوی دولتها و یا اشخاص در مدارس و آموزشگاهها و وسایل ارتباط جمعی به کار میرود و بر اساس آن حقانیت یک دین و یا یک مکتب فکری باطل به وسیله روشهای تربیتی به دانشآموزان تلقین میشود.
ب) موانع آشکار و پنهانی که از سوی حکومتها برای جلوگیری از آشنایی مردم با تعالیم نجات بخش و انسان ساز اسلام ایجاد میشود.
پ) فشارهایی که از سوی دولتها، مجموعهها و افراد منحرف برای گسترش فرهنگهای نادرست و نیز رفتارهای متناسب با آن اعمال میشود.
اینها و عواملی از این دست زمینه مساعدی برای گرایش و یا تداوم اعتقاد به ادیان منسوخ و مکاتب باطل را ایجاد میکنند.
یکی از شیوههای تربیتی حضرت از میان بردن زمینههای تربیت انحرافیمذکور است.
در سایه این اقدامات و تلاشهایی که حضرت و یاران خاصش برای تربیت جامعه جهانی بهکار خواهند بست، جامعه جهانی از نظر اخلاقی و عقلانی رشد چشمگیری خواهد یافت و این رشد و ترقی اخلاقی و عقلانی تأثیر بهسزایی در گرایش مردم دنیا به دین اسلام و پیوستن به امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و فرمانبرداری از او خواهد داشت.
با بررسی روایاتی که ترسیم کننده چهره جهان در عصر ظهور هستند، به شواهد و قراین فراوانی برای این رشد و ترقّی دست مییابیم، به عنوان نمونه برخی از آن ها را ذکر میکنیم:
از میان رفتن ستم، با ایجاد ترس و وحشت و اعمال زور و تهدید نخواهد بود؛ چرا که عدالت برآمده از اجبار و زور سطحی و ناپایدار خواهد بود. عدالتی که در عصر ظهور به وجود خواهد آمد، عدالت ریشهای و ماندنی خواهد بود و یکی از مهمترین راههای گسترش عدالت و ماندگاری آن ایجاد زمینههای فکری و عقلانی آن است.
روایات در باب رشد اخلاقی:
الف) امام علی(علیه السلام):
ولو قد قام قائمنا لا نزلت السماء قطرها و لا خرجت الارض نباتها و لذهبت الشحناء من قلوب العباد. چون قائم ما قیام کند، آسمان بارانش را فرو ریزد و زمین گیاهانش را برویاند و کینهها از دلهای بندگان برود.
ب) امام صادق(علیه السلام ):
و یؤلف الله بین قلوب مختلفه و لا یعصون الله عزوجل فی ارضه.
و خداوند میان قلبهای پراکنده الفت برقرار میکند و آنها خدای عزوجل را در زمین معصیت نمیکنند.
اینها شواهدی بر رشد اخلاقی جامعه بودند و با تأمل در آنها میبینیم که این رشد اخلاقی برای گروه یا دسته معینی آورده نشده است؛ به تعبیر دیگر از نظر موضوع، عام و یا مطلقاند. بنابراین، از آنها میتوان عمومیت رشد اخلاقی را استفاده نمود.
روایات در باب رشد عقلانی:
الف) امام باقر(علیه السلام ):
اذا قام قائمنا وضع یده علی روِس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به احلامهم. چون قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان گذارد و عقولشان را متمرکز سازد و عقلهاشان کامل شود.
روشن است که واژه العباد در این روایت عام است و (ال) آن ظهور در استغراق دارد و شامل همه بندگان میشود. بنابراین، تربیت امام و رشد و ترقّی حاصل از آن تمام بشریت عصر ظهور را در بر میگیرد.
ب) امام باقر(علیه السلام):
و تؤتون الحکمه فی زمانه ؛ در زمان مهدی به شما حکمت بیاموزند.
پ) تمامی روایاتی که بر رفع ظلم و جور در زمان ظهور دلالت دارند، نیز میتوانند شاهد خوبی برای رشد عقلانی بشریت باشند. بیتردید از میان رفتن ستم، آن هم در همه جای دنیا و نه بخشی از آن چنانچه مدلول روایات است با ایجاد ترس و وحشت و اعمال زور و تهدید نخواهد بود؛ چرا که عدالت برآمده از اجبار و زور سطحی و ناپایدار خواهد بود. حال آنکه عدالتی که در عصر ظهور به وجود خواهد آمد، عدالت ریشهای و ماندنی خواهد بود و مسلماً یکی از مهمترین راههای گسترش عدالت و ماندگاری آن ایجاد زمینههای فکری و عقلانی آن است.
منبع:.blogsky.com
مهدویت در نگاه رهبری ( حفظه الله تعالی )
معنای انتظار
* انتظار یعنی قانع نشدن، قبول نکردن وضع موجودِ زندگی انسان و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب، که مسلّم است این وضع مطلوب با دست قدرتمند «ولیّ خدا»، حضرت حجتبنالحسن، مهدی صاحب زمان (صلوات الله علیه و عجّل الله فرجه و ارواحنا فداه) تحقق پیدا خواهد کرد.[۱]
* انتظار فرج یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانیت حاکم شده است.[۲]
* انتظاری که از آن سخن گفتهاند، فقط نشستن و اشک ریختن نیست؛ انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم.[۳]
امام زمان(علیه السلام) استمرار حرکت دعوتهای الهی
وجود مقدس حضرت بقیه الله (ارواحنافداه) استمرار حرکت نبوّتها و دعوتهای الهی است از اول تاریخ تا امروز؛ یعنی همانطور که در دعای ندبه میخوانید، از «فَبَعضٌ اَسکَنتَهُ جَنَّتَکَ»[۴] ـ که حضرت آدم است ـ تا «اِلَی اَن انتَهَی الأَمرُ»- که رسیدن به خاتمالانبیاء(صلی الله علیه و آله) هست – و بعد مسألهٔ وصایت و اهل بیت آن بزرگوار، تا میرسد به امام زمان، همه، یک سلسلهٔ متصل و مرتبط به هم در تاریخ بشر است.
این، بدین معناست که آن حرکت عظیم نبوّتها، آن دعوت الهی بهوسیلهٔ پیامبران، در هیچ نقطهای متوقف نشده است. بشر به پیامبر و به دعوت الهی و به داعیان الهی احتیاج داشته است و این احتیاج تا امروز باقی است و هر چه زمان گذشته، بشر به تعالیم انبیا نزدیکتر شده است. امروز جامعهٔ بشری با پیشرفت فکر و مدنیّت و معرفت، بسیاری از تعالیم انبیا را – که دهها قرن پیش از این، برای بشر قابل درک نبود – درک کرده است. همین مسألهٔ عدالت، مسألهٔ آزادی، مسألهٔ کرامت انسان – این حرفهایی که امروز در دنیا رایج است – حرفهای انبیاست.
آن روز عامهٔ مردم و افکار عمومی مردم این مفاهیم را درک نمیکردند. پیدرپی آمدن پیغمبران و انتشار دعوت پیغمبران، این افکار را در ذهن مردم، در فطرت مردم، در دل مردم، نسل به نسل نهادینه کرده است. آن داعیان الهی، امروز سلسلهشان قطع نشده است و وجود مقدس بقیه اللَّهالاعظم (ارواحنافداه) ادامهٔ سلسلهٔ داعیان الهی است، که در زیارت آل یاسین میخوانید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَاللَّهِ وَ رَبَّانِیَّ آیَاتِهِ».[۵] یعنی شما امروز همان دعوت ابراهیم، همان دعوت موسی، همان دعوت عیسی، همان دعوت همهٔ پیغمبران و مصلحان الهی و دعوت پیامبر خاتم را در وجود حضرت بقیه الله مجسم میبینید. این بزرگوار، وارث همهٔ آنهاست و دعوت و پرچم همهٔآنها را در دست دارد و دنیا را به همان معارفی که انبیا در طول زمان آوردهاند و به بشر عرضه کردهاند، فرا میخواند. این، نکتهٔ مهمی است.[۶]
خط عدالت، برجستهترین خط در جهان پس از ظهور
دو نقطهٔ برجستهای که در انتظار ما و جشنگیری ما برای نیمهٔ شعبان وجود دارد، یکی مسئلهٔ امیدزایی است که نوید این ولادت و آیندهای که بر اثر این ولادت، دنیای بشر در انتظار آن است، خود این امیدزاست؛ و دیگر اینکه در آن جهانی که پس از آمدن آن بزرگوار شکل خواهد گرفت، برجستهترین خط، خط عدالت است.
شما وقتی در همهٔ روایات و آثاری که راجع به آن بزرگوار و راجع به آن دوران آمده نگاه میکنید، میبینید اغلب تکیه بر روی این نیست که مردم در آن دوران دیندار میشوند – با اینکه دیندار هم میشوند – بلکه تکیه بر روی این است که مردم در آن وقتبرخوردار از عدالت میشوند و قسط و عدل اقامه میشود؛ این مطلب در دعاها و زیارتهای آن بزرگوار و روایات هست. یعنی نقطهٔبرجسته در آن آیندهٔ پر از نوید، عبارتست از عدالت بشرِ تشنهٔ عدالت.[۷]
وجود مقدّس حضرت حجّت(علیه السلام)، منبع خیرات
در میان انسانهای پاک و انسانهای والا که دارای روح عرشی و خدایی هستند، وجود مقدّس خاتمالانبیا محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) سرآمد همه و خاندان پاک و اهل بیت مطهّر او – که قرآن، ناطق به این طهارت و پاکیزگی و آراستگی است – در شمار برترین و بالاترین انسانهای پاک و مطهّر و نورانی در همه تاریخاند. زنی مثل فاطمه زهرا(علیها السلام) در همه تاریخ، کیست؟! انسانی مثل علیّمرتضی در سرتاسر تاریخ بشریت، کجا نشان داده میشود؟! سلسلهٔ اهل بیت نبیّاکرم در طول تاریخ خورشیدهای فروزانی بودهاند که در معنا توانستهاند بشریت روی زمین را با عالم غیب و با عرش الهی، متّصل کنند: «السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ».[۸] خاندان پیغمبر، معدن علم، معدن اخلاق نیکو، معدن ایثار و فداکاری، معدن صدق و صفا و راستی، منبع همه نیکیها و زیباییها ودرخشندگیهای وجود آدمی در هر عصر و عهدی بودهاند؛ هریک چنین خورشید فروزانی بودهاند.
یکی از آن خورشیدهای فروزان، به فضل و کمک پروردگار و به اراده الهی، امروز در زمان ما به عنوان بقیهالله فی ارضه، بهعنوانحجهالله علی عباده، بهعنوان صاحب زمان و ولیّ مطلق الهی در روی زمین وجود دارد. برکات وجود او و انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر میرسد. امروز هم انسانیت با همه ضعفها، گمراهیها و گرفتاریهایش از انوار تابناک این خورشید معنوی و الهی که بازمانده اهل بیت است، استفاده میکند. امروز وجود مقدّس حضرت حجّت ارواحنافداه در میان انسانهای روی زمین، منبع برکت، منبع علم، منبع درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است. چشمهای ناقابل و تیره ما آن چهرهٔ ملکوتی را از نزدیک نمیبیند؛ اما او مثل خورشیدی درخشان است، با دلها مرتبط و با روحها و باطنها متّصل است و برای انسانی که دارای معرفت باشد، موهبتی از این برتر نیست که احساس کند ولیّ خدا، امام برحق، عبد صالح، بنده برگزیده در میان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهی در زمین، با او و در کنار اوست؛ او را میبیند و با او مرتبط است. آرزوی همه بشر، وجود چنین عنصر والایی است.[۹]
عید بزرگ و واقعی بودن ولادت امام زمان(عج) برای تمام بشریت
این ولادت بزرگ [ولادت امام زمان(عج)] و این حقیقت عظیم، متعلّق به یک ملت و یک زمان خاص نیست؛ بلکه متعلق به بشرّیتاست. این «مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ»[۱۰]، میثاق خدا با انسان است. «وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ»[۱۱]؛ این، وعدهی خداست که تحقّق آن را ضمانت کرده است. همهٔ انسانهای طول تاریخ، نسبت به این پدیدهٔ عظیم و شگفتآور، احساس نیاز معنوی و قلبی کردهاند؛ چون تاریخ، از اوّل تا امروز و از امروز تا لحظهٔ طلوع آن خورشید جهان تاب، با ظلم و بدی و پلیدی آمیخته بوده است. همهٔ کسانی که از ظلمی رنج بردهاند – چه آنهایی که به خودشان ظلم شده است و رنج بردهاند و چه آنهایی که به ستمکشی دیگران نگاه کردهاند و رنجبردهاند – با یاد ولادت این منجیِ عظیم تاریخ و بشر، در دلشان امیدی به وجود میآید.[۱۲]
قبل از ظهور امام زمان(علیه السلام)، هنگامه امتحان
شما باید سعی کنید تا زمینه را برای آنچنان دورانی آماده کنید؛ دورانی که در آن، ظلم و ستم به هیچ شکلی وجود ندارد؛ دورانی که در آن، اندیشه و عقول بشر، از همیشه فعالتر و خلاقتر و آفرینندهتر است؛ دورانی که ملتها با یکدیگر نمیجنگند؛ دستهایجنگافروز عالم – همانهایی که جنگهای منطقهای و جهانی را در گذشته به راه انداختند و میاندازند – دیگر نمیتوانند جنگی به راه بیندازند؛ در مقیاس عالم، صلح و امنیتِ کامل هست؛ باید برای آن دوران تلاش کرد. قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحتطلبی و عافیت نیست. در روایات، «وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُنَّ» و «وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ»[۱۳] است؛ بهشدت امتحان میشوید؛ فشار داده میشوید. امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست. قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان میشوند؛ در کورههای آزمایش وارد میشوند و سربلند بیرون میآیند و جهان به دوران آرمانی و هدفیِ مهدی موعود(ارواحنافداه) روزبهروز نزدیکتر میشود؛ این، آن امید بزرگ است؛ لذا روز نیمه شعبان، روز عید بزرگ است.[۱۴]
پینوشت:
[۱]. بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۷/۰۵/۱۳۸۷٫
[۲]. همان.
[۳]. بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار اقشار مختلف مردم، ۳۰/۰۷/۱۳۸۱٫
[۴]. اقبال الاعمال، سید بن طاوس، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۹ق، ص۲۹۵٫
[۵]. الاحتجاج، طبرسی، اسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۲، ص۴۹۲٫
[۶]. بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۹/۰۶/۱۳۸۴٫
[۷]. بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در جمع رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت، ۰۶/۰۴/۱۳۸۶٫
[۸]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۸۶٫
[۹]. بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار جمعی از بسیجیان، ۰۳/۰۹/۱۳۷۸٫
[۱۰]. الاحتجاج، طبرسی، ج۲، ص۴۹۳٫
[۱۱]. همان.
[۱۲]. بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در اقشار مختلف مردم، ۱۷/۱۰/۱۳۷۴٫
[۱۳]. امام باقر(علیه السلام)پیرامون حوادث قبل از ظهور میفرماید: «وَ اللَّهِ لَتُمَیَّزُنَّ وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُنَّ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ کَمَا یُغَرْبَلُ الزُّؤَانُ مِنَالْقَمْح.» الغیبه، نعمانی، نشر صدوق، تهران، ۱۳۹۷ش، ص۲۰۵٫
[۱۴]. بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار مردم قم،30/11/1370
منبع : .otaghfekr.ir
در انتظار خورشید ....
شناخت وجود مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )
شناخت امام و رهبر از مهم ترین مسائل جامعه اسلامی به شمار می آید. شناخت امام، انسان را از گمراهی رهانیده و موجب نزدیکی به خدا و پیشرفت او به سوی کمال انسانی می شود. در هیچ عصر و زمانی، زمین از وجود حجت خدا، یعنی پیامبر یا امام خالی نخواهد ماند. با توجه به نقش امام در حفظ نظام و اجرای احکام الهی، شناخت خدای تعالی در پرتو شناخت امام امکان پذیر است. از این رو قبولی اعمال بندگان نیز در گرو محبت و علاقه به امام است. امام حسین علیه السلام می فرماید:«معرفت اهل هر زمان به امامشان است که اطاعت او را برایشان واجب می کند.» بنابراین دراین زمان که امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف )، از دیده ها پنهان است، شناخت او و اطاعت از وی بر همگان واجب و لازم می باشد.
فلسفه وجود مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )
جامعه بشری اگر بخواهد با داشتن حقوق متقابل و همکاری های سالم و سازنده و نیز روابط متعادل و آسایش بخش زندگی کند و از نظم و امنیت و رفاه برخوردار باشد، افزون بر قانون جامع و برنامه های کافی، به مدیریت صالح وقاطع نیز نیازمند است که حافظ نظم و مجری عدالت و نگهبان مصالح و پاسدار حقوق عموم باشد. چنین نظامی که بتواند خواسته های مردم را تأمین کند، نظام الهی امامت است که قرآن کریم نیز به آن اشاره می کند. در چنین نظامی، همه بنده خدا هستند و باید تابع فرمان خدا باشند و از حکم او اطاعت کنند. در این نظام حکومت تکلیفی بزرگ است که هر کس به آن مکلف شد، باید به تکلیف شرعی خود عمل کند. در عصر کنونی، امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف )در پرده غیبت به سر می برد، ولی اطاعت او بر همگان واجب است و دیده نشدن امام، سببی برای نابودی این نظام نیست.
اثبات عقلی وجود مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )
نبوت و رسالت، به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ختم شد، ولی قرآنی که بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد، برای همیشه برنامه تعلیم و تربیت انسان بوده و قوانین آن برای تضمین حقوق انسانی لازم است. قرآن کتابی است که به منظور خارج کردن تمام افراد بشر از ظلمات فکری، اخلاقی و عملی به این عالم نازل شده است. قرآن، به مفسر و مجری نیاز دارد و باید معلمی که به ژرفای قرآن آگاه بوده و از هر خطا و اشتباهی منزه و پاک باشد، به وسیله قرآن، انسان را از تمام ظلمات رهانیده و به سوی نور هدایت کند و این فرد، کسی جز امام معصوم علیه السلام نیست. اگر خداوند چنین فردی را برای جامعه بشری در نظر نگیرد، یا به این علت است که چنین فردی وجود ندارد یا به علت قدرت نداشتن یا حکمت نداشتن خداوند است و چون هر دو مورد باطل می باشد، وجود امام در جامعه اثبات می شود.
اثبات نقلی وجود مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )
حدیث شریف ثقلین که همه فرقه های اسلامی آن را قبول دارند، دلیل محکمی بر وجود امام است. بنابراین حدیث، باید همراه قرآن، فردی عالم به این کتاب شریف از اهل بیت علیهم السلام باشد و تمام امت اسلامی نیز مأمور هستند که از او و کتاب و سنت پیروی کنند. هر کس چنین شیوه ای را در پیش گیرد، هدایت شده و از اشتباه و قدم گذاشتن در راه خطا مصون می ماند. شیعیان دوازده امامی نیز با روایات فراوان و صحیحی که از سوی معصومان علیهم السلام رسیده است، به وجود چنین فردی اعتقاد کامل دارند. احادیث فراوانی که از پیامبر صلی الله علیه و آله در این زمینه وارد شده که ائمه بعد از خود را دوازده نفر معرفی کرده و تک تک آنان را نام برده، دلیل محکمی است بر وجود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) که اکنون در پرده غیبت به سر می برد، تا زمانی که به امر خدا ظاهر شود و عدالت را در سراسر جهان برقرار سازد.
تضعیف احادیث مهدویت
دست های خیانت تاکنون، بسیار به اسناد و مدارک اولیه امت اسلامی دستبرد زده اند و اسناد و مدارکی را جعل یا تحریف کرده اند. سیاست حذف و تحریف، تنها به آثار حقانیت امیرمؤمنان علیه السلام محدود نشده، بلکه آثاری که حقانیت فرزندان معصوم امام علی علیه السلام و از جمله پیشوای عدالت گستر جهان حضرت مهدی(عج) را نشان می داد نیز مورد دستبرد سیاست حذف و تحریف قرار گرفت. جاهلان حقیقت گریز، به اسناد ومنابع اولیه امت اسلامی دستبرد زدند تا آثار مهدویت را حذف یاتحریف کنند، ولی وجود آیاتی که به صراحت بر وجود و قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )دلالت دارند و روایات پی در پی که در کتاب های معتبر و مورد اعتماد اهل تسنن و شیعه موجود است، وجود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )و قیام آن حضرت و ریشه کن کردن ظلم و برقراری عدالت را ثابت می کند.
علت انکار منکران
یکی از علل مهم انکار منکران وجود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )، وجود مهدی نماهایی است که در گوشه و کنار ظاهر شده، علَم مهدویت را برافراشته، با توجه به شرایط زمانی و مکانی، گروهی را فریفته و خود را مهدی نامیده اند و با توجه به تأثیری که در مریدان خود داشته اند، به فساد پرداخته اند. تأثیر وجودی چنین افرادی، وارد شدن ضربه های هولناک و شکننده شکست و تفرقه در میان جامعه است. این تأثیرات سوء، باعث می شود تا منکران وجود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )، اصل قضیه را منکر شده و در کل مهدویت را عامل فساد و اختلاف به شمار آورند. بعضی از منکران، رفتار مهدی نماها را بررسی کرده، نقطه ضعف ها، فسادها، و فریبکاری های ایشان را به دست آورده اند و به این نتیجه رسیده اند که اگر مهدویت این است، ما با آن مخالفیم و آن را انکار می کنیم.
اصالت مهدویت، مسئله ای عقلی
عقیده به مهدویت و انتظار ظهور موعود آخرالزمان، عقیده به یک واقعیت و وعده حتمی و تخلف ناپذیر الهی است. عقیده به مهدویت را هیچ فرد عاقلی مردود نمی شمارد و در آن شک و تردید نمی کند؛ چنان که اخبار انبیا و ائمه علیهم السلام در مورد وجود ملائکه، عالم غیبت و بهشت و جهنم را هیچ فرد عاقلی رد نمی نماید. اصالت مهدویت و ظهور مصلح آخرالزمان، مسئله ای است که تمامی ملت ها و امت ها آن را پذیرفته اند. از سوی دیگر، مسئله ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) با توجه به آیات و روایات فراوان، مسئله ای است که حقیقت دارد، اما هنوز صورت واقعیت به خود نگرفته است که برای ما آشکار باشد و عقل آدمی مسئله ای که واقعیت داشته باشد، ولی هنوز صورت واقعی و آشکار به خود نگرفته، انکار نمی کند. بنابراین مهدویت، مسئله ای است که عقل آدمی فارغ از هر نوع دین و مذهبی آن را قبول می کند.
اصالت مهدویت، مسئله ای فطری
مهدویت، یعنی منتهی شدن جوامع جهان به سوی جامعه ای واحد و سعادت عمومی، امنیت و رفاه، تعاون و همکاری، همبستگی همگانی، حکومت حق و عدل جهانی، غلبه حق بر باطل و نجات مستضعفان و نابودی مستکبران. این برنامه و عاقبت مطلوب، با فطرت و خواسته وجدان هر انسانی هماهنگ است. پایان یافتن سلطه بشر بر بشر و برقرار شدن حکومت عدل و نظام الهی و لغو این تبعیضات و برداشتن این مرزها، همه مطلوب بشر است. از این رو اتفاق نظر همه ملت ها بر پایان یافتن جهان، با سعادت عمومی و آمدن روشنایی پس از تاریکی ها و شکست باطل، اصلی فطری است که با سنت جهان و حرکت عالم که بر حق استوار است، موافق است و این عدالت و ظهور روشنایی، در دولت بر حق حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )تحقق می یابد.
اصالت مهدویت از نظر بشارت پیامبران و ادیان آسمانی
تمامی ادیان آسمانی، عصر درخشان و سعادت عمومی، صلح جهانی و دوران پرخیر و برکتی را به پیروان خود نوید داده اند که در آن نگرانی ها، دلهره ها و هراس ها از بین می رود و به یمن ظهور شخصی بزرگ و مردی خدایی که خداوند متعال همواره او را تأیید کرده و کمک می کند، در سراسر زمین بانگ دلنواز توحید بلند می شود و روشنایی یکتاپرستی، تاریکی شرک را از بین می برد. آیات بسیاری در قرآن کریم، بشارت هایی که در کتاب هایی همچون تورات، انجیل، کتاب پاتیکل، کتاب شاگمونی و دیگر کتاب های ادیان مختلف آمده است، همه بر وجود چنین شخصی دلالت دارند. این بشارت ها، اصالت مهدویت را تأیید کرده و آن را اصلی عام و مورد قبول همه ملت ها، امت ها، پیامبران و ادیان معرفی می کند.
اصالت مهدویت از نظر مبتنی بودن آن بر توحید
هسته مرکزی تمامی مسائل اعتقادی و تربیتی و برنامه های سیاسی و نظامی، ایمان به یکتایی و یگانگی خداوند متعال است. دعوت همه انبیای الهی، برای تحقق یافتن حکومت «اللّه » در زمین و نابودی حکومت های دیگر است؛ زیرا نظام های غیر الهی تحت هر رژیم که باشد، غیر شرعی است و اطاعت از آن واجب نیست. هر حکومتی که به غیر اذن خدا و خارج از محدوده حکومت الهی باشد، حکومت جاهلیت است و اصالت ندارد. نشناختن امام و نظامی که باید از آن پیروی کرد، نشناختن حکومت خدا و قبول نظام های دیگران است. از این رو اگر انسان امام زمان خود را نشناسد و بمیرد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. نظام امامت، نظام توحید و ولایت خدا و خلافت از طرف خداست و اطاعت از آن، اطاعت از خداست.
کفر منکر مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )
مسئله ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )، مورد قبول همه مسلمانان است و احادیث بسیاری درباره آن وارد شده است. در این احادیث این مسئله، با ایمان به راستگویی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و قبول نبوت آن حضرت صلی الله علیه و آله و صحیح بودن آنچه از ایشان در این زمینه آمده و جزو اخبار غیبی است که شک و تردید در آنها راه ندارد، ارتباط داشته و این دو از یکدیگر جدا نیستند. روایت هایی که عالمان اهل سنت در مورد منکر وجود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )و کفر او بیان کرده اند، همه از قول پیامبر صلی الله علیه و آله است که شیعه نیز آنها را در کتاب های مورد اعتماد خود بیان کرده است. متواتر بودن این احادیث، بیان شدن آنها در همه قرن ها از سوی حدیث شناسان بزرگ و نامی و صحیح بودن سند این احادیث، جایی برای انکار آنها باقی نگذاشته است. از این رو بزرگان اهل تسنن، با توجه به این شرایط و حدیث های فراوان در مورد منکر مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف )، حکم به مجازات چنین فردی داده اند.
الهام گیری از باور داشت مهدویت
عقیده به ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) عقیده ای است که امید می آفریند و نشاط و تلاش ایجاد می کند و ناامیدی و کسالت را از بین می برد. دین اسلام هنوز به کمال اهداف خود نرسیده و آینده از آن اسلام است و ناگزیر روزی فرا می رسد که اسلام بر سراسر جهان حاکم می شود و همه ستمگری ها و حق کشی ها را از بین می برد. بشر سرگردان امروز، هرگز گمشده خود را در نظام های شرقی و غربی نیافته و نخواهد یافت. اعتقاد به مهدویت، درک ما را به کرامت انسان بیدار می کند و این باور که زمین، نه از آن ستمکاران، بلکه از آن خداست را تقویت می کند و دوستی حقیقت و عدالت و نیکوکاری را در دل ها جای می دهد و موجب تهذیب اخلاقی و ورع و پارسایی و بیداری ضمیر انسان ها می باشد.
منبع:.hawzah.net
مناجات با امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)
حالم بد است نبض مرا یک نگاه کن / آه ای طبیب حال مرا رو به راه کن
دستی بکش بر این سر شوریده لااقل / لطفی به شرم روی غلام سیاه کن
ما را قسم به زلف رهایت رها مکن/ ما را به زیر سایه خود در پناه کن
فکری به حال ما نکنی خوار می شویم / فکری به حال قافله ای بی پناه کن
یک عده صحبت از غم اغیار می کنند / کاری برای زمزمه های تباه کن
ما هرچه می کشیم ز اغیار می کشیم / بیگانه را به مکر خودت سدّ راه کن
قومی به رغم تو ره بیراهه می روند / گمراه را به بارقه ای مرد راه کن
دلها به دست تو بخدا نرم می شود / بی درد را تو جلوه ای از سوز و آه کن
دنیای بی وفا همه ارزانی حریف / ما را رحین منّت یک صبحگاه کن
روزی برادران رسول خدا شویم / روز دگر چه؟ امّت خود را نگاه کن
یوسف به چاه مانده گذشت از برادران / رحمی به حال قاطبه ی رو سیاه کن
یا راحم الغریب قسم بر ولایتت / رحمی بر امیر غریب سپاه کن
وقتی که می روی سوی شش گوشه حسین(ع) / پایین پا به ما نظر از قتلگاه کن
نديدم شهـے در دلارايـے تو
بـہ قربانِ اخلاقِ مولايـے تو
تو خورشيدے و ذرّه پرورترينـے
فداے سجاياے زهرايـے تو
ندارے بـہ کويت زِ من بـے نواتر
نديدم کريمـے به طاهايـے تو
ندارے گدايـے بـہ رسوايـے من
نديدم نگارے بـہ زيبايـے تو
ندارے مريضـے بـہ بدحالـے من
نديدم دمـے چون مسيحايـے تو
ندارے غلامـے بـہ تنهايـے من
نديدم غريبـے بـہ تنهايـے تو
ندارے اسيرے بـہ شيدايـے من
نديدم کسـے را بـہ آقايـے تو
اميدِ غريبانِ تنها کجايـے؟
چراغِ سرِ قبرِ زهرا کجايـے؟
تجلّـےِ طـہ ، گلِ اشکـِ مولا
دل آشفتـہ ے داغِ آن کوچـہے غم
گرفتارِ گودالِ خونين
دل افگارِ غم هاے زينب
سيـہ پوشِ قاسم
عزادارِ اکبـر گلِ باغِ ليلا
پريشانِ دستِ علم گيرِ سقّا
نفس هاے سجّـاد
نواهاے باقـر
دعاهاے صـادق
کسِ بـے کسـے هاے شبهاے کاظم
تمنّـاے هـادے
عزيزِ دلِ عسکــرے
پس نگارا بفرما کجايـے؟
کجــايـے؟ کجـــــــايـے؟
دلم جز هوايت هوايـے ندارد
لبم غيرِ نامت نوايـے ندارد
وضو و اذن و نماز و قنوتم
بدونِ ولايت بهايـے ندارد
دلـے کـہ نشد خانـہے ياسِ نرگس
خراب است و ويران صفايـے ندارد
بيا تا جوانـم بده رخ نشانم
کـہ اين زندگانـے وفايـے ندارد
کـہ اين زندگانـے وفايـے ندارد
لیلة القدر است ای دیده ببار … اشک بر جرم وگناه بیشمار
لیله قدر و شب عید دل است … فیض حق بر بندگانش کامل است
لیله قـدر و خـدای مهربان … بگذرد از اشتباه بندگان
لیله قدر و شب ذکر و دعـاست .. .وقت رفتن تا نجف ، تا کربلاست
در سحرگاهش خدا را بنگرید … یوسـف آل عبا را بنگرید
دل به هم داده به هم مونس شوید … تـا فدای زاده نرجـس شوید
تا بیاید انتظار مـا به سر … قدر بشناسید این وقت سحر
وه چه خوش گفته رسول کردگار … افضل الاعمال باشد انتظار
انتظاری که نبی فرموده چیست؟ … منتظر در مَنظر آن یار کیست؟
منتَظِر باید به راه منتَظَر … بگذرد از هستی و از جان و سر
گر بـیاید آن امام با وفـا … در میان جمع ما پرسد ز ما
کو نشان شیعگی شهرتان؟ … تا نمایم من دعایی بهرتان
خویش را در مهلکه انداختید … چون امام خویش را نشناختید
گوییا درس جدیدی خوانده اید … غافل از رسم شهیدان مانده اید
زود آدمهای دنیایی شدید … با گناه خود پذیرایی شدید
رفت از یاد شما آن روزها … گریه ها و ناله ها و سوزها
دوری از راه سعادت می کنید … غفلت از شوق شهادت می کنید
یک نفر بی جرم و بی تقصیر نیست … این کدورتها که بی تاثیر نیست …
منبع :sahebzaman.org
جواب به یک شبهه
چرا حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) به حکم آل داوود حکم می کند ؟
حكم كردن به حكم آل داود:
أ - مهدي الشيعة الرافضة سيحكم بشريعة داود وآل داود و بتوراة موسى :
روى بخاري الرافضة الكليني في كتاب الحجة من الأصول في الكافي - الجزء الأول ص 397|398 - ما يلي :
1- علي بن إبراهيم عن أبيه عن ابن أبي عمير عن منصور عن فضل الأعور عن أبي عبيد الحذَاء قال : كنا زمان جعفر عليه السلام حين قبض نتردد كالغنم لا راعي لها، فلقينا سالم بن أبي حفصة فقال لي : يا أبا عبيدة من إمامك ؟ فقلت : أئمتي آل محمد، فقال : هلكت وأهلكت أما سمعتُ أنا وأنت أبا جعفر عليه السلام يقول : من مات وليس له إمام مات ميتة جاهلية ؟ فقلت : بلى لعمري ، ولقد كان قبل ذلك بثلاث أو نحوها لدخلت على أبي عبد الله عليه السَلام فرزق اللهُ المعرفة ، فقلت لأبي عبد الله عليه السَلام : إن سالما قال لي كذا وكذا، قال : يا أيا عبيدة إنَه لا يموت هنا ميت حتى يخلف من بعده من يعمل بمثل عمله ويسير بسيرته ويدعو إلى ما دعا إليه ، يا أبا عبيدة إنَه لم يمنع ما أعطي داود أن أعطي سليمان . ثم قال يا أبا عبيدة إذا قام قائم آل محمد عليه السلام حكم بحكم داود وسليمان ولا يُسأل بيننة.
2- محمَد ين يحي عن أحمد بن محمَد عن محمد بن سنان عن أبان قال : سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول : « لا تذهب الدنيا حتى يخرج رجل مني يحكم بحكومة آل داود ولا يُسأل بيّنة ، يعطي كل نفس حقها » .
3 - محمد عن أحمد بن محمد عن ابن محبوب عن هشام بن سالم عن عمَار الساباطي قال : قلت لأبي عبد الله عليه السَلام : بما تحكمون إذا حكمتم قال : بحكم الله وحكم داود ، فإذا ورد علينا الشَيء الذي ليس عندنا تلقَانا به روح القُدُس .
4 - محمد بن أحمد عن محمد بن خـالد عن النَضر بن سويد عن يحي الحلبي عن عمران بن أعين عن جعيد الهمداني عن عليَ بن الحـسين عليه السَلام قال: سألته بأي حكم تحكمون ؟ قال << بحكم آل داود، فإن أعيانا شيء تلقاا به روح القُدُس .
5 - اًحمد بن مهران رحمه الله عن محمَد بن علىَ عن ابن محبوب عن هشام ين سالم عن عمَار السَاباطي قال قلت لأبي عبد الله عليه السلام : ما منزلة الأئمَة ؟ قال كمنزلة ذي القرنين وكمنزلة يوشع وكمنزلة آصف صاحب سليمان. قلت : فبما تحكمون ؟ قال : بحكم الله وآل داود وحكم محمَد صلى الله عليه وسلم ولتلقَانا به روح القُدُس.
الأصول في الكافي للكليني الجزء الأول ص397-398.
…
3- أنه يحكم بحكم آل داود عليه السلام
…
1- يحكم بشريعة آل داود ، وبقرآن جديد ليس هو الذي بين أيدينا ، ولو سأل سائل فأين شريعة آل داود لوجد الإجابة ولا شك أنه التلمود ، ولذلك يبايع الناس على كتاب جديد ففي كتاب الغيبة للنعماني عن أبي جعفر أنه قال :
« فوالله لكأني أنظر إليه بين الركن والمقام يبايع الناس بأمر جديد شديد ، وكتاب جديد ، وسلطان جديد من السماء .»
الغيبة للنعماني ص107.
پاسخ:
در مورد روايت اول ، بايد ترجمه قسمت آخر آن ( يعني همان قسمت سوال برانگيز که مي گويد مهدي به حکم داود و سليمان حکم مي کند ) مشخص شود :
اي ابا عبيده وقتي که قائم ما قيام کند به همان حکم داود و سليمان حکم مي کند و ( براي حکم کردن ) از شاهد سوال نمي پرسد.
مقصود از حکم داوود و سليمان چيست؟
آيا مقصود جاري کردن احکامي است که بزرگان يهود براي خود وضع کرده بودند ؟ يا مقصود همان طريقه عدالتي است که داوود و سليمان به امر خدا آن را اجرا مي کردند ؟
مقصود از حکم داوود و سليمان قضاوت کردن از روي الهام وفهم الهي است :
اين روايات در مورد طريقه حکم کردن است : زيرا طبق آيات قرآن داوود و آل وي در هنگام حکم کردن از طريق الهام الهي حق را شناخته و به آن حکم مي کردند . به خلاف حکم کردن عادي ؛ زيرا در اين طريق حکم کردن ممکن است دو شاهد به دروغ شهادت دهند و قاضي را گمراه کنند .
وقوله وفصل الخطاب اختلف أهل التأويل في معنى ذلك فقال بعضهم عني به أنه علم القضاء والفهم به
ذكر من قال ذلك حدثني محمد بن سعد قال ثني أبي قال ثني عمي قال ثني أبي عن أبيه عن بن عباس وآتيناه الحكمة وفصل الخطاب قال أعطي الفهم
حدثنا أبو كريب قال ثنا بن إدريس عن ليث عن مجاهد وفصل الخطاب قال إصابة القضاء وفهمه
حدثنا محمد بن الحسين قال ثنا أحمد بن المفضل قال ثنا أسباط عن السدي في قوله وفصل الخطاب قال علم القضاء
حدثني يونس قال أخبرنا بن وهب قال قال بن زيد في قوله وآتيناه الحكمة وفصل الخطاب قال الخصومات التي يخاصم الناس إليه فصل ذلك الخطاب الكلام الفهم وإصابة القضاء والبينات
تفسير الطبري ج23/ص139
و کلام خداوند فصل الخطاب اهل تاويل در مورد آن اختلاف کرده اند . پس عده اي آن را به معني علم قضاء و فهم آن دانسته اند .
کسانيکه اين نظر را دارند :
… فصل خطاب يعني به هدف زدن در قضاوت و فهميدن آن
… فصل خطاب علم قضاوت است .
… فهم و به هدف زدن در قضاء و شهود است .
همين مطلب در تفاسير بسياري از جمله در الدر المنثور ج7/ص154 و تفسير أبي السعود ج7/ص220 و… در ذيل آيه 20 سوره صاد آمده است .
که لازمه به هدف زدن در قضاوت اين است که شخص بتواند بينه و شاهد و مدرک ِ صحيح را از غلط تشخيص دهد . واين همان طريقه قضاوت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است .
روايتي از رسول خدا در مورد قضاوت از روي فهم الهي والهام و وحي :
در همين زمينه اهل تسنن در صحيح مسلم از رسول خدا روايت جالبي دارند :
فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم إني لم أومر أن أنقب عن قلوب الناس ولا أشق بطونهم قال ثم نظر إليه وهو مقف فقال إنه يخرج من ضئضئ هذا قوم يتلون كتاب الله رطبا لا يجاوز حناجرهم يمرقون من الدين كما يمرق السهم من الرمية قال أظنه قال لئن أدركتهم لأقتلنهم قتل ثمود
صحيح مسلم ج2/ص742 کتاب الزکاة باب ذکر الخوارج وصفاتهم چاپ دار احياء التراث العربي بيروت
رسول خدا فرمودند : من مامور نيستم که راه به قلب هاي مردمان باز کنم ( از قلب هاي ايشان خبر دهم) و نه اينکه دل هاي ايشان را باز گردانم . سپس به او نگاه کرده و گفتند از قبيله اين شخص افرادي بيرون مي آيند که قرآن را ( با نوايي ) تازه مي خوانند اما از گلوهاي ايشان بيرون بيشتر پيش نمي رود ( به قلب ايشان نمي رسد ) از دين خارج مي شوند همانطور که تير از کمان بيرون مي رود .
گفت : گمان مي برم که رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند اگر ( زمان ) ايشان را درک کنم مانند کشتن قوم ثمود ايشان را مي کشتم .
نووي مهمترين شارح صحيح مسلم در شرح اين روايت مي گويد :
قوله صلى الله عليه وسلم انى لم أومر أن أنقب عن قلوب الناس ولا أشق بطونهم معناه أنى امرت بالحكم بالظاهر والله يتولى السرائر
شرح النووي على صحيح مسلم ج7/ص163 چاپ دار احياء التراث العربي بيروت
کلام رسول خدا که فرمودند من مامور نيستم که راه به قلبهاي مردم باز کنم و نه اينکه دلهاي ايشان را باز گردانم معنايش اين است که من مامور شده ام که به ظاهر حکم کنم ( حتي اگر واقع را بدانم لازم نيست که به آن حکم کنم) و خداوند خود در امر درون را به عهده مي گيرد .
کلام رسول خدا صلي الله عليه وآله و سلم واضح است که ايشان مامور نبوده اند که در بر خورد با مردم ( که يکي از مصاديق آن قضاوت است ) به واقع عمل نمايند و اين منافات ندارد با اينکه بتوانند به اختيار خودشان و با اذن الهي به واقع عمل کنند ؛ همانطور که سليمان و داود عليهما السلام چنين مي کرده اند . و در مورد قضاوت هاي امير مومنان علي عليه السلام هم مواردي از اين قبيل ذکر شده است .
آيا قضاوت داوود وسليمان ( پيامبران الهي ) را مي توان با قضاوت دجال ( کافر ) يکي دانست؟
جالب توجه در بعضي از اين روايات اين است که در آنها گفته شده است به حکم خداوند و حکم آل داوود . و اين اشاره به يکي بودن اين دو دارد . و همانطور که از روايت صحيح مسلم به دست آمد حکم خداوند ، همان حکم به واقع است :
«والله يتولي السرائر»
و اين عبارت به خوبي مقصود را واضح مي نمايد .
اما اينکه ايشان ادعا دارند که اين شخصي که به حکم خداوند و ال داوود حکم مي کند دجال است !!!! اين را ايشان بايد اثبات بنمايند با اينکه در کتب اهل سنت آمده است که دجال اصلا خداوند را قبول ندارد و خود را خدا مي داند . اينکه اين دجال چگونه به حکم خداوند و انبيا حکم مي کند جاي تعجب است . نيز اتهام دجالي و دروغي بودن احکام آل داوود نيز از جساراتي است که اين مولف به خود اجازه آن را داده است که قطعا بايد از آن توبه کند .
مقصود از کتاب جديدي که مهدي مي آورد چيست؟
اما آنچه که در آخرين روايت ذکر شده است کتاب جديد مقصود قرآن جديدي نيست ، بلکه همان قرآني است که توسط امير مومنان نوشته شده است - و در آن تمامي شان نزول ها ، تاويل ها و نسخ ها و… ذکر شده است و قرآن موجود در آن همين قرآن ، تنها قرار گيري آيات آن به ترتيب نزول است ؛ اما تفاسير آن غير اين تفاسير موجود در دست اهل سنت است – ؛ همان قرآني که علماي اهل سنت آرزوي ديدن آن را مي کردند :
وقال محمد بن سيرين لما توفي رسول الله صلى الله عليه وسلم أبطأ علي عن بيعة أبي بكر فلقيه أبو بكر فقال أكرهت إمارتي فقال لا ولكن آليت لا أرتدي بردائي إلا إلى الصلاة حتى أجمع القرآن فزعموا أنه كتبه على تنزيله فقال محمد لو أصبت ذلك الكتاب كان فيه العلم
ابن سيرين گفته است که وقتي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم از دنيا رفت علي در بيعت ابو بکر تاخير کرد ، پس ابو بکر گفت : آيا از خلافت من ناراضي هستي؟ گفت: نه ولي من قسم خورده بودم که عبا به دوش نگيرم مگر براي نماز تا اينکه همه قرآن را جمع کنم ؛ پس چنين گمان کرده اند که وي اين کتاب را بر طبق نزول آيات جمع کرده است .
ابن سيرين گفت : اگر به اين کتاب دست مي يافتم ، ( تمام) علم در آن بود.
تاريخ الإسلام ج3 ص637
همين مطلب در کتب ذيل نيز آمده است :
تاريخ الخلفاء ذهبي ج1 ص185 و الصواعق المحرقة ج2 ص375
پس مقصود اين است که مهدي طبق معاني حقيقي قرآن عمل مي کند که براي بيشتر مردم ناشناخته است . و اين با آنچه ادعا کرده بودند که مهدي شيعه قرآن جديدي (تلمود) مي آورد منافات دارد .
منبع :.shobhe1.blogfa.com
تاکید مراجع عظام تقلید بر احیای شب نیمه شعبان
شب نیمه شعبان، یادآور تولّد اولین و آخرین امید پیامبران و فرشتادگان الهی و منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و دارای فضلیتی بس عظیم است و در روایات معصومین(علیهم السلام) بر احیای آن تاکید شده تا آن جا که نبی مکرم اسلام(ص) در فضیلت این شب نورانی فرموده است “مَنْ أَحْیَا لَیْلَهَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ/ هرکس شب نیمه شعبان را به شب زنده داری سپری کند، در روزی که دلها مرده است، دل او زنده است(ثواب الاعمال: ص۷۷)".
امیرالمومنین علی بن ابی طالب(علیه السلام) نیز در روایتی از پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم )در رابطه با فضیلت احیای شب نیمه شعبان نقل کرده است که “عن رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: إِذَا کَانَ لَیْلَهُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَقُومُوا لَیْلَهَا وَ صُومُوا نَهَارَهَا فَإِنَّ اللَّهَ …یَقُولُ أَ لَا مُسْتَغْفِرٍ فَاغْفِرْ لَهُ أَ لَا مسترزق فأرزقه حَتَّى یَطْلُعَ الْفَجْر/ شب نیمه شعبان را احیاء بدارید و روز نیمه شعبان روزه بگیرید که خداوند در این شبانه روز می فرماید آیا توبه کننده ای هست تا توبه او را بپذیرم آیا فردی طلب روزی دارد تا او را بی نیازکنم (اقبال الاعمال: ج۳ ص ۳۲۳)".
بزرگان دین و علما به عنوان وارثان و ادامه دهندگان رسالت انبیاء الهی و مروجان حقیقی آموزه های غنی اهل بیت(علیهم السلام)) نیز علاوه بر آن که خود اهتمام ویژه ای به احیای شب نیمه شعبان داشته و دارند، عموم مومنین و منتظران و عاشقان امام عصر حضرت بقیه الله الاعظم(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را به احیای این شب عزیز و دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهور ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعوت کرده اند.
اینک در آستانه فرا رسیدن ۱۵ شعبان المعظم، توصیه ها و پیام های مراجع عظام تقلید، علما و بزرگان حوزه به عاشقان و دلدادگان حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پاسداشت ایام ولادت موفور السرور منتهی الامال جمیع اولیاء و آخرین نجات دهنده بشریت و زنده نگاه داشتن فرهنگ احیای شب نیمه شعبان، تقدیم منتظران امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)می شود.
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی:
بسم الله الرحمن الرحیم
منتظران حضرت بقیه الله العظم ارواح العالمین له الفداء در شب مبارک نیمه شعبان با جشن و چراغانی و تشکیل مجالس سخنرانی، مدح و منقبت آن امام عزیز را برای خود افتخار بزرگی دانسته و در احیای این شب بسیار با عظمت که در سحر آن، وجود مقدس دوازدهمین اختر تابناک ولایت و امامت، دنیا را با ولادت خود مزین و منور نمودند، کوشا بوده و برای تعجیل ظهور موفور السرور آن حضرت دعا می کنند که فرج مبارک ایشان، فرج همه شیعیان و مظلومان عالم است.
آیت الله العظمی وحید خراسانی:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا را شکر کنید بر این نعمت عظمی و موهبت کبری که در زمان غیبت آن حضرت از قائلین به امامت او و از منتظرین ظهور او هستید که سید الساجدین و زین العابدین علیه السلام به ابی خالد کابلی فرمود : یا ابا خالد! اهل زمانِ غیبت او که قائلند به امامت او و منتظر ظهور اویند، افضل اهل هر زمانی هستند ، چون خدا به آنها عقل و فهم و معرفتی داده که غیبت نزد آنها بمنزله ی مشاهده است ، و آنها را در آن زمان به منزله ی کسی
قرار داده که با شمشیر بین دو دست رسول خدا- صلی الله علیه وآله وسلم – جهاد کنند ، و آنها هستند که به حق مخلص اند، و به صدق شیعه ی ما هستند، و در سرّ و علن داعیان به دین خدایند.
رسول خدا( صلی الله علیه و آله وسلم )به نقل جابر بن عبدالله انصاری در وصف آنان فرموده که آنها را خدا در کتاب خود وصف نموده: الذین یؤمنون بالغیب، و فرموده: أولئک حزب الله ألا إن حزب الله هم المفلحون.
اکنون که شما موفق به درک شب نیمه شعبان شدید که سحرگاه آن، شمشیر قدرت خداوند متعال و نور علم و حکمت او متولد می شود و وجودش تفسیر “وتمت کلمه ربک صدقا وعدلا” است و ولادتش مصداق “وقل جاء الحق وزهق الباطل ” است.
در ساعت ۱۱ شب همگی دست به دعا بردارید و از خدا بخواهید که ظهور موعود جمیع انبیاء را که المنتهی إلیه مواریث الأنبیاء ولدیه موجود آثار الأصفیاء است، میسر کند ، و قلب خاتم انبیاء را به ظهور او مسرور کند ، که امام هشتم علیه السلام دعایش این است : اللهم وسُرّ نبیَّک محمدا صلی الله علیه و آله برؤیته. إلهی عظم البلاء وبرح الخفاء وانکشف الغطاء وانقطع الرجاء وضاقت الأرض ومنعت السماء وأنت المستعان وإلیک المشتکی.
در خاتمه اگر می خواهید با او باشید که با آن حضرت بودن منتهی الامال جمیع اولیاء خدا است ، هر روز آنچه میسر است برای آن حضرت قرآن بخوانید ، و آنهایی که نمی توانند، سوره ی قل هو الله احد را در هر حال بخوانند ، و جمع بین این دو، نور علی نور است ، و به مقتضای روایت معتبره هر کس که این کارش باشد، با اوست و با او بودن، با خدا و جمیع انبیاء و اوصیاء بودن است. اگر کسی هر روز عزیزترین گوهر که کلام خداست، به آن حضرت هدیه کند، هر جمعه که صحیفه ی اعمال به نظر آن حضرت می رسد، کرم او که مظهر جود خداست، با او چه می کند؟!
اللهم بحق فاطمه وأبیها وبعلها وبنیها لا تفرق بیننا وبینه أبدا
آیت الله العظمی سبحانی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ولادت با سعادت دوازدهمین اختر آسمان ولایت بر همگان مبارک باد.
مهدی موعود هدیه الهی برای همه جهانیان است که با ظهور خود عدل و داد را در جامعه گسترش داده و به ظلم و ستم خاتمه خواهد داد. مهدی موعود عطیه الهی است که در کتابهای آسمانی درباره آن گزارش شده است. ظهور چنین امامی در شرایط مناسب مورد اتفاق کلیه مذاهب آسمانی است و هم اکنون در زبور داود می خوانیم:«زمین از آن صالحان است» ما ولادت چنین امام دادگری را که سریر عدالت در انتظار اوست به کلیه شیعیان جهان بلکه تمام افرادی که در انتظار چنین روزی هستند تبریک می گوییم.
حضرت آیت الله علوی گرگانی:
بسمه تعالی
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم ) :«من احیا لیلۀ العید و لیلۀ النصف من شعبان لم یمت قلبه یوم تموت القلوب» انسانهایی که قدر زمان و فرصت های زندگی را میدانند هیچگاه فرصتی را به واسطه کاهلی و یا بی توجهی از دست نمی دهند و برای کسب خیرات و معنویت دراین شبها تلاش می کنند. شبهای خاصی همانند نیمه شعبان اوج پر کشیدن در فضای نیایش و مناجات با معبود است و زمینه ای برای احیای دل می باشد.
شب نیمه شعبان بالاترین شب بعد از لیلۀ القدر می باشد چنانچه امام باقر علیه السلام به آن تصریح کردند و فرمودند:«آن شب افضل شب ها است بعد از لیلۀ القدر و در آن شب خداوند عطا می فرماید به بندگان، فضل خود را و می آمرزد ایشان را به من و کرم خویش، پس سعی و کوشش کنید در تقرب جستن به سوی خدای تعالی در آن شب. پس به درستی که آن شبی است که خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدس خود که سائلی را از درگاه خود دست خالی برنگرداند، مادامی که سوال نکند معصیت را و آن شب آن شبی است که قرارداده حق تعالی آن را از برای ما به مقابل آن که قرارداده شب قدر را برای پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم )پس کوشش کنید در دعا و ثنا بر خدای تعالی».
شکی نیست که آمادگی برای ورود به ماه خدا یعنی ماه رمضان باید از ماه رجب و شعبان و مخصوصا شب نیمه شعبان کسب شود و لذا احیای این شب سیره و رویه علمای بزرگ و راغبین الی الله بوده است. اینجانب توصیه می کنم قدر این شب و شبهایی همانند آن را دانسته و آن را با غفلت سپری نکنید و مهم ترین دعا و حاجت شما فرج واقعی شیعیان مظلوم جهان با فرج صاحب ما امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد. در این شبها با دلی پاک و نیتی صادق از خداوند معرفت و ولایت بالا را طلب کنید تا در دنیا و آخرت سعادتمند باشید.
حضرت آیت الله سید محمد شاهرودی:
بسم الله الرحمن الرحیم
ونریدأن نمن علی الذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمۀ و نجعلهم الوارثین
نیمه شعبان، مناسبت ولادت حضرت بقیۀ الله الاعظم ارواحنا فداه، از جمله شعائری است که اختصاص به شیعه اثناعشریه دارد و احیاء این مناسبت شریفه جزو آداب خواص می باشد. اهتمام به تعظیم و تکریم این روز مبارک بنابر ادله و احادیث مورد تأیید و تأکید ائمه اطهار علیهم السلام قرار گرفته است، بی شک تجمع مؤمنین و ابتهال و دعا به درگاه حضرت باری تعالی و توسل به روات نورانی ائمه اطهار علیهم السلام در جهت تعجیل در ظهور فرج آن حضرت موجبات استجابت ادعیه مؤمنان و تقریب در ظهور می گردد. اللهم اکشف هذه الغمۀ عن هذبه الأمۀ
حضرت آیت الله سید عباس مدرسی:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف حاضر و ناظر در همه جاست
عن الحجۀ صاحب الزمان علیه السلام فانا یحیط علمنا بانبائکم و لایعزب عنا من اخبارکم (بحار الانوار ج53 ص175)
(همانا ما به اخبار و احوال شما علم و آگاهی داریم و هیچ خبری از ما پوشیده نمی ماند)
و اگر امر چنین باشد و از طرف خداوند مانند خداوند بحالات ما بندگان مطلع می باشند با چه روئی خود را از منتظران ظهورش(ع) می-شماریم هر کس از حال خود بهتر می داند از جهت اعمال و افعالمان که بهترین آنها نماز است در حال نماز توجهمان بکارمان، بزن و بچه مان و العیاذ بالله بکلاه بردارمان به اقساط بانک مان و به دهها مشکلات است.
از دروغ ابا نداریم و از غیبت بی پروا نیستیم، همیشه به فکر دنیا هستیم و آخرت را فراموش نمودیم. حب الدنیا و ریاست و پست و مقام ما را کور و کر کرده است خدا کند چنین نباشد وامیدوارم که خداوند ما را در شب نیمه شعبان مورد لطف خود و پیامبران علیهم السلام که نازل می شوند در آن شب و حضرات معصومین علیهم السلام مخصوصاً امام حسین علیه السلام قراردهد که معرفتمان را بامام عجل الله فرجه الشریف بیشتر فرماید و به ظهور مبارکش تعجیل نماید و در شب جمعه پانزدهم شعبان سنه 255 قمری ولادت با سعادت حضرت صاحب الزمان عج می باشد و اخبار به ولادتش متواتر است. حدود 37 حدیث روایت است(بحار ج51ص2تا28)
آیت الله سید محسن خرازی:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
شب نیمه شعبان شب احیاء و دعا و نماز است و آثار و برکات آن فراگیر و عمومیت دارد. امامان معصوم علیهم السلام به احیای آن می پرداختند و دیگران را به احیای آن به عبادت و دعا و نماز توصیه می کردند. از امام باقر علیه السلام نقل شده شب نیمه شعبان را خداوند برای ما اهل بیت قرار داده به جای شب قدر که برای پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم )قرار داده است. خوشا به حال آنان که ازاین فیض بزرگ استفاده می کنند و قرب به خدا را در این شب عزیز بر همه چیز ترجیح می دهند. پیامبر عزیز اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم )فرمودند “هرکس شب نیمه شعبان را به شب زنده داری سپری کند دل او در روزی که دلها می میرد، نمی میرد". خدایا دلهای ما را به نور تقرب به خودت منور گردان و ضعف های ما را به فضل و رحمتت جبران بفرما.
آیت الله عباس محفوظی:
بسمه تعالی
شب پانزدهم شعبان احتمال شب قدر می رود، پاسداشت این شب فضیلت بسیار دارد.
آیت الله محمد علی اسماعیل پور(قمشه ای):
بسم الله الرحمن الرحیم
«یا ایها المزمل قم الیل الا قلیلاً»
با سلام به محضر حضرت امام مهدی، صاحب الزمان(علیه السلام و عجل الله تعالی له الفرج) و با سلام به شما شب زنده داران و احیاگران سنت والای«احیاء» شب نیمه شعبان.
و بعد، این حقیر به عرض می رساند: اولاً: کسیانی¬که چه به طور جمعی و چه به طور فردی موفق به احیای این شب می شوند باید شکر اینکه خداوند متعال موانع را برطرف کرده و سلامتی و امنیت را که از نعمتهای بسیار بزرگ است، به آنها عنایت فرموده و آنان را بر سر سفره معنویت راه داده، به جا آورند.
و ثانیاً: بدانند که ذکر خداوند عزوجل به هر نحو که باشد، غذای روح است ودر عالم دیگر نیز وسیله پرواز و اوج گرفتن است. و «یا الله» و «سبحان الله» و مانند آن خوراک ملائکۀ الله است و رکوع و سجود نیز از این قبیل است.
و ثالثاً: توجه داشته باشند که به قدر امکان در همه عمر و در هر جا که باشند از احیای شب محروم نشوند که این چیزی است که خداوند متعال در قرآن مجید به پیغمبر عظیم الشأن حضرت محمدا(صلی الله علیه و آله وسلم )مر کرده که بیشتر شب را در حال قیام باشد و قرآن بخواند. این «نشو و نمای» شب، راه بسیار محکمی است برای طالبان کمال و عروج به مقامات عالیه انسانی:« ان ناشئۀ اللیل هی أشد وطئاً و أقوم قیلا» به خصوص برای کسانی همچون طلاب و روحانیون که می¬خواهند در آینده پیشوای دینی مردم در همه امور یا برخی از آنها باشند.
این برای آن است که بتوانند با نجات خود، دیگران را نیز از مهالک و مکائد شیطان نجات دهند:«إنا سنلقی علیک قولاً ثقیلاً» اگر پایه گذاری این معنا با تهذیب نفس و توجهات الهی در شب همراه نباشد و اگر انسان در لغزش¬گاه¬ها به دنبال اصلاح امر نفس خود و تحصیل صفای فهم نباشد، در ورطه هالکت می افتد و از جمله کسانی خواهد شد که گمان می کنند کارشان خوب است ولی جزو گمراهان هستند:«الذین ضل سعیهم فی الحیاۀ الدنیا و هم یحسبون أنهم یحسنون صنعاً» خداوند ما و شما را ازاین مصیبت بزرگ حفظ کند.
و رابعاً: در این زمان که دشمنان دین به هر وسیله ای تمسک می کنند تا جمع کثیری از مردم، بخصوص پسران و دختران را نسبت به واجبات دینی و محرمات آن بی اعتنا کنند و خون آمران به معروف و ناهیان از منکر را بدون هیچ جرم و گناهی می ریزند، باید توجه داشت که تنها انجام مستحبات مؤکده راه نجات نیست بلکه باید این مجالس مقدس زمنیه ساز عزم و ارائه برای ترک محرمات و انجام واجبات باشد و دعا و ذکر وشب زنده داری تنها یک بعد قضیه است. باید خداوند متعال را همیشه و در هر مکان از مسجد گرفته تا خانه و بازار و اداره و محکمه قضات حاضر و ناظر براعمال خود بدانند و آگاه باشند که ترک واجبات و انجام محرمات سبب هلاک روح است و به جا آوردن مستحبات سبب علو درجات روحی.
آیت الله حسینی بوشهری:
بسم الله الرحمن الرحیم
شب نیمه شعبان، شب انس با پروردگار و آمرزش گناهان نیمه شعبان به برکت میلاد مبارک و خجسته حضرت بقیۀ الله الاعظم امام عصر عجل الله تعالی فرجه، فرصت معنوی مناسب و بسیار ارزشمندی برای راز و نیاز با خالق هستی و تقرب جستن به معبود و کسب برکات الهی است. شب نیمه شعبان از نظر اهمیت و فضیلت هم ردیف وهمپای شب های قدر قرار دارد و ازاین موقعیت می توان چون شب های قدر، برای کسب خیرات و برکات معنوی تلاش کرد و به فیض رسید.
شب نیمه شعبان، شبی است که تمام درهای آسمان به سوی بندگان خدا باز می شود. شب نیمه شعبان، شب دعا، احیا، عبادت، مناجات و تقرب به ساحت لایزال الهی و شب انس با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. باید تلاش کنیم جشن های نیمه شعبان آمیخته با فضایی شود که در روایات آمده است و آن سوق دادن بویژه نسل جوان به استفاده از بعد معنوی و عبادی این شب است. شب نیمه شعبان، شب توبه و انابه است نباید جشن های نیمه شعبان آلوده به اعمال غیراسلامی شود. باید فضای جامعه را به سمتی گرایش دهیم که مردم بدانند شب نیمه شعبان علاوه بر این که شب شادی است، شب عبادت، مناجات و توبه هم هست وشبی است که خداوند قسم یاد کرده کسی با دست خالی از درب خانه اش باز نگردد.
آیت الله محسن اراکی:
بسم الله الرحمن الرحیم
فرشتگان حامل عرش و پیرامونیان عرش در اندیشه ما خاکیان خاک تبارند و برای دل به خدا سپردگان و مؤمنان این عرصه خاکی، دمادم دعا می کنند و از خدای رحیم حکیم برای آنان طلب مغفرت می کنند.
اکنون که در ماه شعبان که ماه توبه و بازگشت به سوی خداست، هستیم و به ویژه در شب نیمه آن که همدوش لیلۀ القدر است، قرار داریم، بهترین فرصت است تا خود را شایسته دعای ملکوتیان کنیم، و طلب مغفرت و بخشش آنان را از خدا شامل خویشتن سازیم و در پیشگاهش این دعای سید الساجدین علیه السلام، را زمزمه کنیم: «وَ هذا مَقامُ مَنِاسْتَحْیا لِنَفْسِهِ مِنْکَ، وَ سَخِطَ عَلَیْها وَ رَضِىَ عَنْکَ، فَتَلَقَّاکَ بِنَفْسٍ خاشِعَهٍ، وَ رَقَبَهٍ خاضِعَهٍ، وَ ظَهْرٍ مُثْقَلٍ مِنَ الْخَطایا، واقِفاً بَیْنَ الرَّغْبَهِ اِلَیْکَ وَ الرَّهْبَهِ مِنْکَ» «وَ اَنْتَ اَوْلى مَنْ رَجاهُ، وَاَحَقُّ مَنْخَشِیَهُ وَاتَّقاهُ. فَاَعْطِنى یارَبِّ مارَجَوْتُ،وَامِنّى ما حَذِرْتُ، وَعُدْ عَلَىَّ بِعآئِدَهِ رَحْمَتِکَ، اِنَّکَ اَکْرَمُ الْمَسْئُولین» و سرانجام با این مقطع از مناجات شعبانیه خود را با اولیای خدا به ویژه حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه) همنوا کنیم: «إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّی تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَی مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِکَ» و صل اللهم علی محمد و آله الطاهرین
آیت الله فاضل لنکرانی:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ الْمُوَلَّى لِأَمْرِهِ وَ الْمُؤْتَمَنَ عَلَى سِرِّه
سلام خدا و ملائکه الهی بر آخرین ذخیره آسمانی در روی زمین، سلام بر حضرت حجت، صاحب العصر و الزمان که خدای متعال همه امتها را به او و ظهور او نوید داد. موجودی که با ظهورش اسلام به صورت کامل بر همه جهانیان عرضه خواهد شد و عقول بشری با سرعت در آن زمان راه علم و تکامل را طی خواهند نمود.
نیمه شعبان که روز ولادت موفور السرور خاتم اوصیاء است، از ایام الله است. شب نیمه شعبان نیز از لیالی بسیار مهم است که بر حسب روایات، بعد از شب قدر شبی به اهمیت آن نمیرسد. شبی است که خداوند فضل خویش را بر بندگان سرازیر میسازد، شبی که بهترین وقت برای تقرّب به خدا است،
شبی است که خداوند به وجود خود سوگند یاد نموده که درخواست هر درخواست کنندهای را اجابت نماید، شبی است که رزق و روزی در آن تقسیم و آجال در آن تعیین میگردد. إحیاء این شب از مستحبات بسیار مؤکّد است. در خطابی جبرئیل امین به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم )عرض نمود: «یَا مُحَمَّدُ مَنْ أَحْیَاهَا بِتَکْبِیرٍ وَ تَهْلِیلٍ وَ تَسْبِیحٍ وَ دُعَاءٍ وَ صَلَاهٍ وَ قِرَاءَهٍ وَ تَطَوُّعٍ وَ اسْتِغْفَارٍ کَانَتِ الْجَنَّهُ لَهُ مَنْزِلًا وَ مَقِیلًا وَ غَفَرَ اللهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّر»؛ کسانی که مشغول به تکبیر و تسبیح و دعاء و استغفار باشند بهشت جایگاه و منزل آنان است.
مردم متدین و سالکان کوی حق و پویندگان مسیر تعالی و سعادت، از احیاء این شب غافل نباشند. با احیاء این شب مقدمات ظهور هر چه بیشتر فراهم و اسباب آن آمادهتر میگردد. از مسئولین ستاد إحیاء شب نیمه شعبان که چندین سال در قم مقدسه و برخی از بلاد به این امر اشتغال دارند و فرهنگ احیاء شب نیمه شعبان را زنده میدارند و ترویج میدهند تشکر میکنم. مسلّما ترویج این سنّت مهم، تأثیر فراوانی در ارتقاء دینی مردم عزیز و انقلابی خواهد داشت. إن شاء الله.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه