تنها خدا را خواستن...
مؤمن جزایی جز قرب خدا قبول نمی کند. او همه ی زمین و آسمان و بهشت را گردش می کند ولی فقط طالب قرب است.
«غَضُّوا أَبْصارَهُمْ عَمّا حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِمْ»[1] دیدگانشان را از آنچه خداوند حرام نموده است فرو پوشیدند؛ که از صفات متّقین است، مرحله ی اوّل آن، نگاه نکردن به نامحرم است، مرحله ی دوم به این معناست که اگر با مال حرام یا شبهه ناک برخورد کنند از آن غصّ بصر کرده و صرف نظر می کنند. امّا از این دو بالاتر این است که اصلاً به ماسوی الله نگاه نمی کنند که این مال خصّیصین است.
از دنیا نگو، از خلق نگو، از خودت هم نگو، از خدا بگو. چند وقت که تنها از خدا بگویی اگر غیر از او چیزی هم وجود داشته باشد از یادت می رود و غیر او را فراموش می کنی.
«ما فَقَدَ مَن وَجَدَکَ وَ مَا الَّذِی وَجَدَ مَن فَقَدَکَ» آن کس که تو را یافت دیگر چه چیزی را فاقد است و کسی که تو را فاقد شد دیگر چه چیزی دارد؟
مبادا گُل، شما را از گُلکار غافل کند.
طلبه، یعنی کسی که مؤدّبانه طالب خداست.
در مسیر کمال باید طالب بود ولی با ادب، نه با زور.
دو جور طلب داریم، یکی به ضرر آدمی است یکی به نفع اوست. طلبی که با صدق و ادب باشد به نفع عبد است و او با آن مثل سلمان طلبه ی فقه آل محمّد صلّ الله علیه و آله و سلّم می شود. اگر طلب توإم با ادب نباشد و شلوغ کند مثل دومی می شود که طلبکار بود و در را سوزاند و شکست. هرچه ادب و صفای عبد بهتر، ریزش رحمت از جانب خدا بیشتر.
چند وقت است که خداوند این معنا را مرحمت کرده است که آیاتی که خدا می گوید «يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ»[2] «يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ»[3] یعنی اینکه اگر شما بخواهید این کارها را می کند. خداوند هدایت می کند کسی را که خودش بخواهد هدایت شود. (ضمیر مستتر در «یَشاءُ» به «مَن» راجع است و فاعل «یَهدِی» و «یَرزُقُ» خداوند است.) چون او که همه ی درها را باز کرده است و سعادت و هدایت و رزق رساندن به عباد را می خواهد، عمده این است که شما بخواهید.
اینکه پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «یا لَیتَ لَم یُخلَق مُحَمَّدٌ» ای کاش محمّد آفریده نمی شد، شاید به این جهت بوده است که حضرت عطری از خود استشمام کرده و نمی خواستند که در کنار جمال و حسن خدای تعالی جمال دیگری باشد. می فرموده است: حیف است که در کنار حسن و نور خودت، کس دیگری را آفریده باشی.
………………………………
[1]. سیّدرضی، نهج البلاغة، خطبه ی 193، ص 303 و مجلسی، بحارالانوار، ج 64، ص 315 و طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 476.
[2]. سوره ی فاطر، آیه ی 8.
[3]. سوره ی بقره، آیه ی 212.
منبع:مهدی طیّب، مصباح الهدی، سخنان مرحوم حاج اسماعیل دولابی رضوان الله تعالی علیه،
مبحث تنها خدا را خواستن، ص 207.