مدرسه علمیه حضرت زهرا(س) دورود

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چکیده تحقیقات پایانی شش نفر از طلاب مدرسه علمیه حضرت زهرا سلام الله علیها شهرستان دورود

19 بهمن 1394 توسط لیریائی

چکیده(علل دین گریزی در جامعه اسلامی و راههای پیشگیری از آن)  محقق: لیلا نادری تر سر


موضوع تحقیق علل دین گریزی در جامعه ی اسلامی و راه های پیشگیری از آن می باشد، در اصطلاح قران کریم، دین همان «روش زندگی» است که در فطرت مردم به ودیعه گذاشته شده و انسان ذاتاً به آن گرایش داشته و در پرتو رهنمودهای آموزه هایش تربیت می شود. امّا، امروزه متأسفانه پیوسته عواملی به صورت پیدا و پنهان، دینداری افراد جامعه به ویژه نسل جوان را تهدید می کند و موجب فاصله گرفتن این نسل از آموزه های دینی می شود. این عوامل به صورت آسیب ها و موانع بازدارنده، زمینه دین گریزی را فراهم می آورند. در این نوشتار به بررسی این علل و بیان اصول و راه های پیشگیری از این علل پرداخته شده است. نوع این تحقیق توصیفی و ماهیت آن کاربردی است ابزارهای گردآوری مطالب آن، مبتنی بر استفاده از کتاب های گوناگون از جمله؛ کتب دینی و جامعه شناختی، نشریات و دانشنامه ها، ماهیت های مختلف و هم چنین حاصل مطالعات نگارنده است. این تحقیق شامل 4 بخش می باشد، که در بخش اول؛ به کلیات تحقیق از جمله؛ تعریف و تبیین موضوع، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف و فوائد تحقیق و ساختار تحقیق و… پرداخته شده است. در بخش دوم؛ به بررسی دین و کارکردهای آن از منظر روان شناختی و جامعه شناختی پرداخته شده است. از جمله؛ ضرورت وجود دین برای زندگی بشر، اقسام دین، امتیازات اسلام بر سایر ادیان و… و هم چنین به بیان کارکردهای دین از منظر روانشناختی که شامل؛ معنا بخشیدن دین به زندگی، ایجاد آرامش و سلامت روان، پاسخ به احساس تنهایی و… پرداخته شده است. کارکردهای دین از منظر جامعه شناختی نیز شامل؛ دین پشتوانه اخلاق اجتماعی، برقراری قانون و تأمین عدالت و دادگری در جامعه می باشد. در بخش سوم؛ به علل دین گریزی پرداخته شده است که این علل را می توان به علل درون دینی و علل برون دینی تقسیم کرد. مراد از علل درون دینی؛ آن هایی است که به ذات دین، نحوه ی رویکرد به دین، فهم و تلقی از دین و نوع معرفت دینی مربوط می شود، مانند: نارسایی مفـاهیم دینی، جهل
و ناآگاهی درباره ی دین، ناسازگاری دین با علم، عقل، نیازهای فطری، طبیعی بشری و…می باشد. و مراد از علل برون دینی؛ عللی است که به عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی پیوند خورده ی با دین و عالمان دینی مربوط می شود، مانند: رفتار خودکامه از جانب متولیان دین و حکومت، عملکرد عالم نمایان، فقر و ناداری، تهاجم فرهنگی و … می باشد. و در بخش چهارم؛ نیز 8 اصل از اصول و راه های پیشگیری از دین گریزی بیان شده است که شامل: اصل ایجاد زمینه، تفکّر، تزکیّه، کرامت، تسهیل یا تیسیر، اصلاح زمینه، تدرّج و تمکّن می- باشد.

واژگان کلیدی: دین، دین گریزی، کارکرد دین، ضرورت وجود دین، فقر، تهاجم فرهنگی، کرامت، تزکیه.


(عوامل محیطی موثر در تعلیم و تربیت)محقق: حدیث کرنوکر

چكيده
انسان تنها آفريده ايست كه خداوند متعال او را به عنوان اشرف مخلوقات و خليفه ي خويش بر روي زمين برگزيده است. اگر چه برخي ويژگي هاي موجودات ديگر نيز در انسان هست، ولي او به غير از تمام موجودات مي باشد، و با وجود مشتركاتي كه بين انسان و حيوان است، انسان داراي امتيازاتي ست كه مختص خود اوست و به سبب اين امتيازات است كه او به عنوان جانشين خداوند در زمين معرفي مي شود.
گرچه همه ي موجودات در مسير تكامل در حركت مي باشند، ليكن انسان در جستجوي كمالي جداي از كمال ساير موجودات است، چرا كه انسان تنها موجودي ست كه روح خداوند در او دميده شده؛ جسمش به خاك اتصال دارد و روحش به خدا.
از اين رو، خداوند هيچ گاه انسان را به حال خويش رها ننموده و همواره او را در رسيدن به كمال حقيقي رهنون گشته است. خداوند متعال نيروي «عقل و خرد» را در وجود انسان به وديعه نهاده و اين موهبت الهي تنها به انسان تعلق يافته است و او قادر است با قدرت تعقل و انديشه خويش جوانب مختلف امور را بررسي نموده و با قدرت اختيار و انتخابي كه خداوند به وي عنايت فرموده، درست ترين ها را برگزيده و خود را به بهترين ها آراسته نمايد. وي علاوه بر برخورداري از عقل و انديشه از نعمت بعثت برگزيدگان الهي برخوردار بوده است، برگزيدگاني كه تحت تربيت خاص الهي، به كمال حقيقي نايل گشته و پس ازآن مأمور به هدايت بشر گشته اند.
بشر بدون تعليم و تربيت صحيح، قادر به پيمودن قله هاي پر فراز و نشيب مسير تكامل نمي باشد و تنها با وجود يك برنامه ي منظم جهت تعليم و تربيت مي تواند به سر منزل حقيقي دست يابد.
هدف اساسي تعليم و تربيت اين است كه؛ فرد به گونه اي بار بيايد كه خود، اداره كننده ي خويشتن باشد، تمايلات يا هواهاي نفساني خود را تحت كنترل درآورد و از آن چه غيرمنطقي يا غيرعقلاني است خود را دور سازد، و آن چه شايسته انسان بودن اوست، انجام دهد.
در روند تعليم و تربيت انسان سه عامل اثرگذار بوده كه اين عوامل سه گانه عبارتند از؛ وراثت، محيط و اراده ي انسان، گرچه اثرگذاري عوامل وراثت و محيط را نمي توان ناديده گرفت و اهميت نقش اين عوامل در تعليم و تربيت ايجاب مي كند در زمينه ي دو عامل مذكور برنامه ريزي مناسب صورت گيرد، ليكن نبايد اين مطلب را از نظر دور داشت كه اراده ي انسان مقدم بر وراثت و محيط است و به وسيله ي اراده است كه انسان بسياري از اثرها را پذيرا گشته و يا آن ها را طرد مي نمايد.

 

چکیده(مهجوریت قران و راه های زدودن آن در جامعه)محقق: ملیحه داغ بلندان
مهجوریّت قرآن؛ به معنای راه نیافتن تعالیم انسان ساز قرآن در زندگی مسلمانان است، که رسول اکرم*در سوره ی مبارکه فرقان، شکایت خود را از امتش به خاطر به مهجوریّت کشاندن قرآن به درگاه الهی، عرضه می دارد.
نخواندن قرآن، ترجیح غیر قرآن بر قرآن، تدبّر و اندیشه نکردن در قرآن و از همه مهم تر عمل نکردن به قرآن از مصادیق مهجوریّت قرآن است.
از عوامل مهجوریّت قرآن، می توان به کنار گذاشتن اهل بیت از صحنه ی اجتماع، پیروی مردم از هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی، عدم توجّه مردم به نقش سازنده ی قرآن در زندگی و گسترش خرافات در جامعه و نگرش محدود به قرآن اشاره کرد.
به مهجوریّت کشیده شدن قرآن در جامعه، پیامدهای ناگواری را به همراه دارد که بیگانه شدن جامعه با قرآن، متروک شدن شریعت، گسسته شدن رشته ی اتحاد و برادری در جامعه، جدا شدن مردم از فرهنگ قرآن، رانده شدن حاملان و عاملان قرآن از صحنه ی اجتماع، عدم راهیابی دستورات قرآن به زندگی روزانه ی مردم از پیامدهای مهم آن است.
اعتقاد و باور جامعه به الگو بودن قرآن در تمام ابعاد، تصحیح فرهنگ استفاده از قرآن در بین افراد، توجّه به معانی و مفاهیم قرآن، عمل کردن دست اندرکاران قرآن به دستورات قرآن، دعوت افراد جامعه به تدبّر و اندیشه در قرآن، توجّه خاص مراکز علمی- فرهنگی به مباحث قرآنی و محور قرار دادن قرآن در سخنرانی ها، از جمله اموری است که می تواند به رفع مهجوریّت از قرآن، کمک شایانی بکند.
روش به کار رفته در این پژوهش روش کتابخانه ای است. در این پژوهش ضمن بررسی مفهوم مهجوریّت، به عوامل زمینه ساز این واژه ی دغدغه آفرین، و راهبردها و راهکارهای مقابله با آن اشاره شده است. به امید آن که میثاقی استوار با رسول خدا* بسته و به احیای قرآن کریم در تمامی زوایا و ابعادش تعهد نمائیم، تا نام ما جزء مهجورکنندگان قرآن نباشد.

کلید واژه ها: قرآن، مهجوریّت، مصادیق مهجوریّت، عوامل مهجوریّت، پیامدهای مهجوریّت، رفع مهجوریّت.

 

 


چکیده
ولی فقیه به کسی گویند؛ که به دلیل آگاهی در دین به عنوان سرپرست مردم در زمان غیبت است و بحث از ولایت فقیه؛ یعنی حق حکومت و حاکمیّت برای فقیه در زمان غیبت امام معصوم علیه السلام وجود یک حاکم برای رهبری جامعه ی اسلامی ضروری می باشد، تا باعث ایجاد اتحاد در درون جامعه شده و از هرج و مرج جلوگیری به عمل آورد. در زمان امام معصوم حق حاکمیّت از آن امام معصوم است، امّا در زمان غیبت این ولایت به فقیهان جامع الشرایط می رسد، که این امر با بیان دلایل عقلی و نقلی اثبات می شود. از جمله این دلایل؛ قاعده ی تکامل و سیره ی اهل بیتعلیهم السلام و هم چنین ضرورت وجود رهبر برای جامعه در زمان غیبت امام معصوم می باشد.
زمانی که حاکم اسلامی باشد نیازمند یک حکومت اسلامی است، تا در آن احکام و حدود الهی اجرا شود و جامعه از هرج و مرج و بی نظمی در امان بماند و در زمان بروز اختلافات اجتماعی و سیاسی که در اثر توطئه ی دشمنان داخلی و خارجی به وجود می آید، اتحاد ملّی را حفظ، امنیّت را برقرار و رفاه جامعه را بر عهده گیرد. هم چنین امور جامعه و مناسبات آن را با احکام، اصول و ارزش های دینی موزون کند.
رهبر جامعه اسلامی، و ولی فقیه باید آشناترین مردم به حکم خداوند؛ یعنی از فقاهت مورد نیاز در امور اجتماعی و سیاسی و هم چنین در عرصه ی مدیریت از توانایی های لازم برخوردار باشد.
تحقیق حاضر که به روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی و اسنادی نگاشته شده است. برای ارائه، منبعی جامع و کامل در جهت پاسخ به سئوالاتی در باب ضرورت ولایت فقیه در عصر غیبت، برای استفاده همگان است.

واژگان کلیدی: ولایت، فقیه، غیبت، تشریع، تکوین، مشروعیت، حکومت، حاکمیّت.

 

 


چکیده(جایگاه حجاب درآیات و روایات)محقق: مریم کولیوند
حجاب؛ به معنای پوشش اسلامی، از مسائل ضروری و غیرقابل انکار دین اسلام است که با عقاید و باورهای مسلمانان در ارتباط است، در توضیح ضرورت این تحقیق، همین بس که، امروزه حجاب به یک مسأله سیاسی تبدیل شده است و سردمداران استکبار جهانی به خوبی فهمیداه اند که حجاب، سدّ راه آن هاست، بنابراین تنها راه ضربه زدن به کشورهای اسلامی را از میان برداشتن حجاب و رواج بی حجابی و بدحجابی در این کشورها می دانند. حجاب دارای مراتبی است که طبق فرموده مقام معظم رهبری، چادر به عنوان برترین آن ها مطرح شده است، حجاب سپری در مقابل تیر زهرآلود گناه است. بنابراین حجاب و پوشش دینی نه تنها بند و حصار و مایه محدودیّت نیست، بلکه نشانه ی حرمت و موجب مصونیّت است.
حجاب از دیدگاه قرآن، انواعی دارد، که عبارتند از: حجاب در نگاه، حجاب در دامن، حجاب در پوشش، حجاب در کردار، حجاب در گفتار، پس انسان ها اگر خواهان حقیقت و سعادت هستند، باید اعمال، گفتار، پوشش و حجاب خود را بر آیات نورانی بخش این کتاب آسمانی عرضه کنند، و تنافی و نواقصی را اصلاح نمایند.
حجاب دارای منافع فردی و اجتماعی می باشد؛ منافع فردی آن، مانند:سلامت روانی زن، حفظ استواری خانواده، پایبندی به اصول اخلاقی انسانی، تعدیل کننده غریزه خودنمایی و تبرّج، نماد دین داری و عاملی برای ازدواج های مشروع،و منافع اجتماعی آن: امنیّت روحی و سلامت اخلاقی اجتماع،کاهش مفاسد و استواری جامعه، حفظ ارزش و مقام زن، شکوفایی اقتصادی، سلامت نسل آینده جامعه، مسؤولیت پذیری و مقابله با تهاجم فرهنگی می باشند، با گذشت بیش از سی سال از انقلاب اسلامی ایران،مسأله حجاب در کشور از جایگاه خوبی برخوردار نیست و هنوز با مشکلات فراوانی روبرو است، برای رسیدن به جایگاه واقعی حجاب و نهادینه شدن آن، نیاز به هم سویی و وحدت عمل مؤسسات و ادارات به خصوص رسانه و مراکز آموزشی می باشد تا با تبیین مبانی و هدف حجاب به این مهم دست یابند.
روش تحقیق در این نوشتار، روش توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای است، و در این راستا، راهکارهایی جهت احیای فرهنگ حجاب در جامعه اسلامی پیشنهاد می- شود که از جمله آن ها: احیای فرهنگ اسلامی و اصلاح باورهای عمومی، اصلاح نگرش های فرهنگی در سیاست گزاران و برنامه ریزان، هماهنگی کلیه نهادهای ذی ربط، اصلاح عملکرد رسانه ها، اصلاح نظام الگوسازی به کارگیری روش های صحیح برای گسترش حجاب، توجّه به هدایت زمینه ها ی طبیعی میل به خودنمایی، تقویت مرزهای زنانگی و مردانگی می باشد.

واژگان کلیدی: حجاب، پوشش، آیات، روایات، منافع، زن، راهکارهای گسترش.

 

 

چکیده
پیشوای هفتم شیعیان در خانه ی امام جعفر صادق علیه السلام در هفتم صفر128ه.ق، به دنیا آمد. جامعه و عصر کودکی ایشان، مصادف با آخرین نفس های دودمان اُمَوی بود.
امام کاظم علیه السلامدرسن20سالگی امامت شیعیان را بر عهده گرفتند. در آن زمان فرقه های انحرافی متعددی هم چون؛ فطحیّه، ناووسیه، خطابیه پدیدار شدند که هر لحظه انحراف شیعیان را بیش از پیش تقویت می نمودند.
امام علیه السلام در دوران امامت خود با چهار تن از زمامداران بنی عباس؛ منصور دوانیقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و هارون الرشید معاصر بودند، که می توان از صفات بارز و مشترک آن ها را خوشگذرانی، خودکامگی، تاراج بیت المال، گسترش ظلم و ستم، سیاست تهدید و فشار اقتصادی بر جامعه ی اسلامی و به خصوص سخت گیری درباره علویان برشمرد. لذا می بایست امام درمقابل هر یک موضع ویژه ای اتخاذ می کردند.
امام علیه السلام سال‌ها مورد اذیت‌، آزار، تعقیب‌ و زجر بودند، و مدتی نیز-كه‌ از4 سال‌ تا 14 سال‌ نوشته‌اند- در زندان بسر می‌بردند. امّا امام‌ علیه السلام در ادامه ی راه پدر بزرگوارشان که در محور برنامه علمی، فکری و مبارزه با عقاید انحرافی بود، حوزه و محل درسی را تشکیل دادند و به تربیت شاگردان برجسته و رجال دینی برای مبارزه با مکتب الحادی و انحرافی و کنترل دستگاه حکومت پرداختند و مکتب جعفری را احیا کردند.
در این تحقیق که به روش کتابخانه ای و با استفاده از کتب معتبر تاریخی نوشته شده است، سعی بر آنست که اندیشه ی سیاسی امام‌ موسی كاظم علیه السلام و ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد تا بتو‌انیم الگویی مناسب را بشناسیم و این نوشته تاریخی و علمی به عنوان طرحی جامع در اختیار طلاب و دانشجویان قرار گیرد.
واژگان کلیدی: سیره، سیاست،کاظم، بنی عباسی، امامت، تشیع.

 



 

 نظر دهید »

معرفی آثار علامه طباطبایی(پژوهشی)

18 بهمن 1394 توسط لیریائی

 

 

علامه طباطبایی در آخرین روز ماه ذیحجه سال 1321 هـ.ق در شاد آباد تبریز متولد شد و81 سال عمر پربرکت کرد و در صبح یکشنبه 18 محرم الحرام سال 1402 هـ.ق سه ساعت به ظهر مانده رحلت کردند.

اجداد علامه طباطبایی از طرف پدر از اولاد حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و از اولاد ابراهیم بن اسماعیل دیباج هستند و از طرف مادر اولاد حضرت امام حسین علیه السلام می باشند. در سن پنج سالگی مادرشان و در سن نه سالگی پدرشان بدرود حیات می گویند و از آنها اولادی جز ایشان و برادر کوچکتر از ایشان بنام سید محمد حسن کسی دیگر باقی نمانده بود.
تحصیلات واساتید :

سید محمد حسین به مدت شش سال (1290 تا 1296هـ.ش) پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس می شد آثاری چون گلستان، بوستان و … را فراگرفت. علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت. چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر ایشان پاسخ گوید از این جهت به مدرسه طالبیه تبریز وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و فقه و اصول پرداخت و از سال 1297 تا 1304 هـ.ش مشغول فراگیری دانشهای مختلف اسلامی گردید. علامه طباطبایی بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرشان به نجف اشرف مشرف می شوند و ده سال تمام در نجف اشرف به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول می شوند.

علامه طباطبایی علوم ریاضی را در نجف اشرف نزد آقا سید ابوالقاسم خوانساری که از ریاضی دانان مشهور آن زمان بود فراگرفت. ایشان دروس فقه و اصول را نزد استادان برجسته ای چون مرحوم آیت الله نائینی(ره) و مرحوم آیت الله اصفهانی(ره) خواندند و مدت درسهای فقه و اصول ایشان مجموعاً ده سال بود.

استاد ایشان در فلسفه حکیم متأله، مرحوم آقا سید حسین باد کوبه ای بود که سالیان دراز در نجف اشرف در معیت برادرش مرحوم آیت الله حاج سید محمد حسن طباطبایی الهی نزد او به درس و بحث مشغول بودند.

و اما معارف الهیه و اخلاق و فقه الحدیث را نزد عارف عالیقدر و کم نظیر مرحوم آیت الله سید علی آقا قاضی طباطبائی(ره) آموختند و در سیر و سلوک و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد کامل بودند. استاد امجد نقل می کند که ((حال مرحوم علامه، با شنیدن نام آیت الله قاضی دگرگون می شد. ))

حجت الاسلام سید احمد قاضی از قول علامه نقل می کند که: پس از ورودم به نجف اشرف به بارگاه امیرالمؤمنین علیه السلام رو کرده و از ایشان استمداد کردم. در پی آن آقای قاضی نزدم آمد و فرمود:

((شما به حضرت علی علیه السلام عرض حال کردید و ایشان مرا فرستاده اند. از این پس، هفته ای دو جلسه با هم خواهیم داشت.))

و در همان جلسه فرمود:

(( اخلاصت را بیشتر کن و برای خدا درس بخوان. زبانت را هم بیشتر مراقبت نما.))


«آغاز فلسفه»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
ترجمه : محمدعلی گرامی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی

چکیده : آغاز فلسفه، ترجمه گویا، علمى و روان از کتاب گران‏سنگِ «بدایة الحکمه» تألیف مرحوم علامه طباطبائى است که در آن، علاقه ‏مندان فلسفه را با بحث‏ هاى مقدماتى فلسفه به صورت دقیق و منظم، آشنا مى ‏کند. این کتاب را آیة الله محمد على گرامى که خود از اساتید مشهور و پرسابقه فلسفه ‏اند به فارسى ترجمه کرده ‏اند. اثر حاضر، درباره این موضوعات بحث کرده است : کلیات مباحث هستى، وجود ذهنى و خارجى، مواد سه‏ گانه وجوب، امکان و امتناع، ماهیت، معقولات عشر، علت و معلول، واحد و کثیر، سبق و لحوق، قوه و فعل، علم و عالم و معلوم، مسائل مربوط به واجب ‏الوجود.

«اصول فلسفه رئالیسم»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی

چکیده : «اصول فلسفه رئالیسم» اثرى سترگ و گران‌ سنگ در فلسفه اسلامى، که حاصل بحث‌ هاى فلسفى فیلسوف گران‌ قدر استاد علامه سید محمد حسین طباطبائى است که مجموع آن به چهارده مقاله بالغ گردیده است : نخستین مقاله درباره چسیتى فلسفه، مقاله دوم، فرق میان فلسفه و سفسطه، سومین مقاله علم و ادراک، مقاله چهارم ارزش معلومات و پنجم پیدایش کثرت در ادراکات، ششمین مقاله ادراکات اعتبارى، مقاله هفتم پیرامون وجود… و در نهایت در چهاردهمین مقاله درباره خداى جهان و جهان بحث شده است.

«انسان از آغاز تا انجام»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
ترجمه : صادق لاریجانی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی

چکیده : نحوة آفرینش انسان چگونه بود؟ فلسفة خلقت چه بود؟ در این دنیا چگونه باید باشد؟ پس از آن و در دنیاى دیگر، مراحل انسان چیست : قبر، برزخ، رستاخیز، نامة اعمال و … . همة این مراحل از موضوعات بسیار ژرف و پر معنایى است که متفکر بزرگ اسلامى علامه طباطبائى در «کتاب الانسان» آنها را کاویده و وجود آدمى را در سه مرحله بررسى کرده است: قبل از دنیا، در دنیا، بعد از دنیا

«بررسی های اسلامی - جلد اول»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی

چکیده : بررسى ‏هاى اسلامى، مجموعه مقاله ‏ها، پرسش ‏ها و پاسخ‏ هایى است که علامه طباطبائى به مناسبت ‏هاى گوناگون به نگارش آن ها همت ورزیده یا سؤال‏ هایى را در طول سالیان متمادى به صورت کتبى پاسخ داده است. این نگاشته‏ هاى ارزش‏مند که هر یک در گوشه‏ اى و نزد صاحب‏ نظرى، یافت مى‏ شد، به همت استاد سیدهادى خسروشاهى گردآورى و در دو جلد با نام «بررسى ‏هاى اسلامى» با موضوعات زیر، تنظیم شده است : جلد اول : اسلام‏ شناسى، امامت و تشیع، مسائل قرآنى، مقام و موقعیت زن در اسلام. جلد دوم : مسائل فلسفى، مسئله آفرینش و رستاخیز، مسائل اجتماعى اسلام، مسائل گوناگون.
«بررسی های اسلامی - جلد دوم»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی
چکیده : بررسى ‏هاى اسلامى، مجموعه مقاله ‏ها، پرسش‏ ها و پاسخ‏ هایى است که علامه طباطبائى به مناسبت ‏هاى گوناگون به نگارش آن ها همت ورزیده یا سؤال ‏هایى را در طول سالیان متمادى به صورت کتبى پاسخ داده است. این نگاشته‏ هاى ارزش‏مند که هر یک در گوشه‏ اى و نزد صاحب‏ نظرى، یافت مى ‏شد، به همت استاد سیدهادى خسروشاهى گردآورى و در دو جلد با نام «بررسى ‏هاى اسلامى» با موضوعات زیر، تنظیم شده است : جلد اول : اسلام‏ شناسى، امامت و تشیع، مسائل قرآنى، مقام و موقعیت زن در اسلام. جلد دوم : مسائل فلسفى، مسئله آفرینش و رستاخیز، مسائل اجتماعى اسلام، مسائل گوناگون.
«تعالیم اسلام»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی

چکیده : تعالیم اسلام، مجموعه قوانین و مقررات فطرى است که سعادت دنیا و آخرت، بشر را تأمین مى‌ کند. این تعالیم از جنبه‌ هاى مختلف فلسفى، کلامى، اقتصادى، اجتماعى، سیاسى، فرهنگى و تربیتى، گوناگون و گسترده است. بى‌ تردید گزینش مقوله‌ هایى از آن، کار دین‌ شناسانى است که بر زوایاى گوناگون آن، تسلط و تبحر دارند و نقش آن ها را در ارتباط با منظومه دین، به نیکى مى‌ شناسند. اثر حاضر با نام «تعالیم اسلام» دست‌ چینى از موضوعات اسلامى است که به انتخاب و قلم متفکر بزرگ اسلامى، علامه سید محمد حسین طباطبائى در سه بخش تنظیم شده است : اعتقادات، اخلاق، احکام. ذیل هر یک از این بخش‌ ها، مطالب عمیق و خواندنى طرح شده است.

«رسالت تشیع در دنیای امروز»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی و علی احمدی میانجی

چکیده : رسالت تشیع، بسط توحید و گسترش اسلام براساس آموزه‏ هاى اهل‏ بیت‏ علیهم ‏السلام است. عالمان شیعى، از همان سده ‏هاى نخستین، با همت ‏هایى کوه‏سان، همین راه و روش را پیموده و با حفظ هویت خود، در مسیر «وحدت اسلامى» گام نهاده ‏اند. اثر حاضر یکى از تلاش‏ هاى علمى متفکر بزرگ شیعى، حضرت علامه طباطبائى است که در آن به موضوعات زیر پرداخته است. بشارت مذهب تشیع، معادشناسى از نظر شیعه، پیدایش سیر معنوى و عرفان، این اثر با توضیحات و مستند سازى مرحوم آیة الله احمدى میانجى، غناى بیشترى یافته است.

«رساله لب اللباب به ضمیمه مصاحبات»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
تألیف و تقریر : آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی

چکیده : فیلسوف و متفکر بزرگ اسلامى علامه سید محمد حسین طباطبائى (ره)، از ماه صفر تا جمادى الاولى 1400 هجری قمرى به مدت چهار ماه در تهران اقامت داشتند. یکى از شاگردان مبرز ایشان، آیة الله سید محمد حسین حسینى طهرانى (ره)، فرصت را مغتنم شمرده و در غالب روزها، چند ساعتی از محضر ایشان بهره برده و مطالب خود را در قالب سؤال، طرح مى ‏کرده و علامه طباطبائى هم آن پرسش ‏ها را به تفصیل، پاسخ می‌ گفته است که اینک مجموعه آن‌ ها تحت عنوان «مصاحبات»، پیش روى شماست. شاید بحث ‏هاى این کتاب که از هر نظر، بدیع و عمیق است، در هیچ یک از آثار علامه طباطبائى یافت نمى ‏شود، این مباحث در پنج قسمت تنظیم شده است: قرآنى، فلسفى، عرفانى، علمى و تاریخى. ضمیمه این اثر نیز رساله «لب اللباب» می‌ باشد که در مورد شیوه درست سیر و سلوک، مطابق با آموزه‌ های شیعه است.

«روابط اجتماعی در اسلام»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
مترجم : محمد جواد حجتی کرمانی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی
چکیده : آفرینش با ائتلاف و به هم پیوستگى قرین و ملازمند و همه اجزاى آن دست به دست هم منظومه دقیقى را ساخته ‏اند. اسلام نیز که دینى فطرى است این ‏چنین است که به راه و رسم خلقت مى ‏رود و زندگى اجتماعى و روابط سالم برخاسته از آن را ارج مى ‏نهد و بدین سان به همه جنبه ‏هاى وجودى انسان پاسخ مى ‏دهد. اساساً یکى از ملاک‏ هاى سنجش دین فطرى، اجتماعى بودن آن است. چگونگى روابط اجتماعى در اسلام و پى ‏بردن به ماهیت و بایستگى آن، از بحث ‏هاى بسیار دقیقى است که متفکر بزرگ اسلامى علامه طباطبائى در تفسیر گران‏قدر «المیزان» آورده ‏اند. اثر حاضر، ترجمه آن بحث‏ هاست که به ضمیمه مباحثى چون : جبر و تفویض، معجزه، تقلید و پیروى از خرافات و محکم و متشابه و تأویل در قرآن، تقدیم مى ‏شود.

«سنن النبی (ص)»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
مترجم : محمد هادی فقهی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی
چکیده : به فرموده قرآن کریم، پیامبر گرامى اسلام (ص) الگو و اسوه همه انسان‏ هاست و رفتار و گفتار آن بزرگوار، منبع اصیل و بسیار اطمینان ‏بخشى برای زندگی است. لذا تأسّى به این اسوه حسنه، شناخت سنت‏ هاى آن حضرت، یک ضرورت است. … علامه سید محمدحسین طباطبائى در اثر حاضر، بخشی از سنن پیامبر اسلام (ص) را در این زمینه ‏ها آورده است : آداب معاشرت، زینت کردن، سفر، زناشویى، خوردنى ‏ها و آشامیدنى‏ ها، امور مربوط به اموات، آداب نماز، قرائت قرآن، آداب دعا و …

 

 

 

 

«شیعه»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی
چکیده : شیعه، تفسیر درست تعالیم قرآن و سیره نبوى را در پیروى از اهل‏ بیت پیامبر(ص) مى ‏داند. این گرایش از نخستین سال‏ هاى صدر اسلام پدید آمد و در پیروى مطلق از اهل‏بیت پیامبر تجلى و استمرار یافت. داستانِ شکل‏ گیرى شیعه، مشکلات و موانعى که بر سر راه آن ایجاد شد، تهمت‏ هاى ناروا به شیعه، چگونگى مرجعیت اهل‏ بیت «ع»، پى ‏ریزى علوم توسط آنان، طرز تفکر فلسفى در بیانات آنان، پاسخ به شبهه‏ ها و سؤال‏ هاى گوناگون، از جمله مباحثى است که در این کتاب از آن ها به طور مستند و منطقى، بحث شده است. این کتاب در واقع، حاصل گفت ‏وگوها و نیز نامه ‏هایى است که میان پرفسور هانرى کُرْبَن، محقق بزرگ فرانسوى و نیز متفکر شهیر اسلامى علامه طباطبائى در سال 1338ش صورت گرفته و با توضیحات و تحقیقات دو تن از شاگردان برجسته علامه، آقایان : على احمدى میانجى و سید هادى خسروشاهى پر بارتر شده است.

«قرآن در اسلام»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی
چکیده : قرآن، ریشه‌ دارترین مدرک اسلامى است که محور همه تلاش‌ هاى فرد و اجتماع مسلمان است. استاد علامه طباطبائى، مفسر بزرگ اسلامى، با سال‌ ها تدبر در این کتاب عظیم، جایگاه قرآن را در اسلام در این فصل‌ ها نگاشته است : ارزش قرآن مجید در میان مسلمانان؛ چگونگى تعلیم قرآن؛ وحى قرآن مجید؛ رابطه قرآن مجید با علوم؛ ترتیب نزول قرآن و انتشار آن در میان مردم.

«گلچینی از معارف تشیع»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
تنظیم : دکتر ویلیام چیتیگ
ترجمه : سید محمد ثقفی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی
چکیده : پس از دو کتاب «قرآن در اسلام» و «شیعه در اسلام» سومین اثر این مجموعه که به پیشنهاد یکی از اساتید مغرب زمین، توسط علامه طباطبائی نوشته شده است، اثر حاضر «گلچینی از معارف تشیع» است که متونی از دعاها و معنویات ائمه تشیع، همراه با شرح حال مختصری از امامان شیعه و متن عهدنامه مالک‌ اشتر است.

«مجموعه رسائل - جلد اول»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی

چکیده : متفکر بزرگ اسلامی، علامه طباطبائی، علاوه بر کتاب‌ های مستقل، رساله‌ های کوچکی هم دارند که در آن ها مطالب عمیق فلسفی، عرفانی و دینی مطرح شده و به سبب همین ژرفایی، مورد توجه دانشوران مسلمان قرار گرفته است. این رساله‌ ها را چند تن از دانشمندان اسلامی ترجمه و شرح کرده‌ اند و اینک یک‌ جا و در سه جلد با این عنوان‌ ها ارائه می شود : جلد اول : اثبات واجب‌ الوجود، توحید، خلق جدید پایان‌ ناپذیر، وحی، علی و فلسفه الهی، اعجاز و معجزه. جلد دوم : رساله الولایه، علم، برهان و علم امام. جلد سوم : تعلیقات بر بحارالانوار، تعلیقات بر اصول کافی، ذوالقرنین یا کورش، خلقت انسان و جهان تکامل و اعجاز از دیدگاه قرآن.

«مجموعه رسائل - جلد دوم»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی

چکیده : متفکر بزرگ اسلامی، علامه طباطبائی، علاوه بر کتاب‌ های مستقل، رساله‌ های کوچکی هم دارند که در آن ها مطالب عمیق فلسفی، عرفانی و دینی مطرح شده و به سبب همین ژرفایی، مورد توجه دانشوران مسلمان قرار گرفته است. این رساله‌ ها را چند تن از دانشمندان اسلامی ترجمه و شرح کرده‌ اند و اینک یک‌ جا و در سه جلد با این عنوان‌ ها ارائه می شود : جلد اول : اثبات واجب‌ الوجود، توحید، خلق جدید پایان‌ ناپذیر، وحی، علی و فلسفه الهی، اعجاز و معجزه. جلد دوم : رساله الولایه، علم، برهان و علم امام. جلد سوم : تعلیقات بر بحارالانوار، تعلیقات بر اصول کافی، ذوالقرنین یا کورش، خلقت انسان و جهان تکامل و اعجاز از دیدگاه قرآن.

«مجموعه رسائل - جلد سوم»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی

چکیده : متفکر بزرگ اسلامی، علامه طباطبائی، علاوه بر کتاب‌ های مستقل، رساله‌ های کوچکی هم دارند که در آن ها مطالب عمیق فلسفی، عرفانی و دینی مطرح شده و به سبب همین ژرفایی، مورد توجه دانشوران مسلمان قرار گرفته است. این رساله‌ ها را چند تن از دانشمندان اسلامی ترجمه و شرح کرده‌ اند و اینک یک‌ جا و در سه جلد با این عنوان‌ ها ارائه می شود : جلد اول : اثبات واجب‌ الوجود، توحید، خلق جدید پایان‌ ناپذیر، وحی، علی و فلسفه الهی، اعجاز و معجزه. جلد دوم : رساله الولایه، علم، برهان و علم امام. جلد سوم : تعلیقات بر بحارالانوار، تعلیقات بر اصول کافی، ذوالقرنین یا کورش، خلقت انسان و جهان تکامل و اعجاز از دیدگاه قرآن.

«نسب نامه خاندان طباطبائی»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهیچکیده : سلسله سادات طباطبائی، جملگی از خاندان «ابراهیم طباطبا» هستند که فرزند «اسماعیل دیباج» و او هم فرزند ابراهیم عمر، فرزند «حسن مثنی» است. حسن مثنی، فرزند بلافصل امام حسن مجتبی (علیه السلام) است. از این سلسله، عالمان، عارفان و دانشوران فراوانی سربرآورده‌ اند که علامه سید محمد حسین طباطبائی یکی از شخصیت‌ های برجسته آن‌ هاست. در اثر حاضر «نسب‌ نامة خاندان طباطبائی» را از قلم و بیان، علامه سید محمد حسین طباطبائی و نیز مقدمه استاد سید هادی خسروشاهی درباره سادات طباطبائی، می‌ خوانیم.

«نهایت فلسفه»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
مترجم : مهدی تدین
به کوشش : سید هادی خسروشاهی
چکیده : «نهایت فلسفه»، ترجمه سلیس و روانى از کتابِ پر ارجِ «نهایة الحکمه»، تألیف مرحوم علامه طباطبائى است که در آن، مسائل عمیق و دشوار فلسفى را به مدد برهان و ابتکار فلسفى و ذهن و ذوق مثال‏ زدنى، تعلیم مى‏ دهد. این اثر در واقع، خواننده را با خود تا قله ‏هاى فلسفه و نهایت حکمت، مى ‏برد و از سیر در مسائل فلسفى مشعوف مى ‏سازد. موضوعاتى که در کتاب حاضر بحث شده این هاست : مسائل کلى وجود، وجود مستقل و وجود رابط، مواد قضایا، ماهیت و احکام آن، مقولات ده‏ گانه، واحد و کثیر، علت و معلول، قوه و فعل، سبق و لحوق و قدم و حدوث، عقل و عاقل و معقول، درباره واجب‏ الوجود.

«رسائل توحیدی»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
مترجم : دکتر علی شیروانی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی
چکیده : رسائل توحیدی، اثری ژرف درباره بنیادی‌ ترین اصل اسلامی ـ توحید ـ است. مؤلف در این کتاب با تبحر و چیره‌ دستی در علوم عقلی و نقلی، مطالب عمیقی را درباره توحید در چهار رساله بررسی کرده است : رساله اول در خصوص وحدت حقّه وجود و توحید اطلاقیِ ذات اقدس اله، است. رساله دوم، مربوط به اسم‌ ها و اوصاف حضرت حق می‌ باشد که همان تعیّنات ذات مقدس است. رساله سوم، راجع به افعال الهی و متفرعات آن، مانند قضا و قدر، بداء، جبر و تفویض و… است. رساله چهارم درباره موجوداتی است که واسطه فیض میان حق تعالی و عالم ماده‌ اند.

«شیعه در اسلام»
مولف : علامه محمد حسین طباطبایی
به کوشش : سید هادی خسروشاهی

چکیده : شیعه، مذهبى ریشه‌ دار و اصیل در اسلام است که همیشه عقلانیت و معنویت را در همه عرصه‌ هاى زندگى فردى و اجتماعى رقم زده است. اثر حاضر که به خامه برجسته‌ ترین عالم شیعى معاصر، نگاشته شده، دورنماى کلى این مذهب را در سه بخش معرفى مى‌ کند : 1. کیفیت پیدایش و نشو و نماى شیعه 2. تفکر مذهبى شیعه 3. اعتقادات اسلامى از نظر شیعه دوازده امامى.

 

 نظر دهید »

تصاویر دهه فجر

14 بهمن 1394 توسط لیریائی

 

 نظر دهید »

شعر دهه فجر

14 بهمن 1394 توسط لیریائی

این دهه فجر است گویی نوبهار

وین همه مهراست از او یادگار

غصه ها رفتند و افسانه شدند

ناله ها فریاد مستانه شدند

دردهه فجرامتش پیروزشد

ماه بهمن ماه جان افروزشد

فجرگویی نوبهارزندگی

چون چراغی در ره سازندگی

ماهمه دلداده ی رهبرشدیم

تا ابد او یار و ما یاورشدیم

گفته بودم قصه دارم با شما

قصه ای از ماه بهمن بچه ها

آنچه بشنیدید برآیندگان

بازگویید تا بماند همچنان

از نهضت قاطعانه ی روح الله

شد دست ستمگران ز ایران کوتاه

با دست تهی و این همه پیروزی

لا حول و لا قوت الا باللله

دهه فجر مبارکباد.

 نظر دهید »

رخ خــــورشــــــید

13 بهمن 1394 توسط لیریائی

 

 

عيب از ما است، اگر دوست ز ما مستور است ديده بگشاى كـــــه بينى همــه عالم طور است

لاف كـــم زن كـــــــــه نبيند رخ خـورشيد جهان چشــم خفــاش كـــــه از ديدن نــورى كور است

يــــــــــا رب، ايــن پرده پندار كه در ديده ماست بـــاز كن تــــا كــــه ببينم همــــه عالم نور است

كــــــــــاش در حلقه رندان خبرى بود ز دوست سخن آنجا نه ز “ناصر” بــــــود از “منصـور” است

واى اگـــــر پــــــــرده ز اســــرار بيفتــــــد روزى فاش گردد كه چه در خرقــــه اين مهجــــور است

چــــــه كنــــــــم تا به سر كوى توام راه دهند؟ كاين سفر توشه همى‏خواهــد و اين ره دور است

وادى عشق كه بى هوشى و سرگردانى است مــــــدعى در طلبش بـــــوالهوس و مغــرور است

لـــب فرو بست هر آن كس رخ چون ماهش ديد آنكــــه مـــــدحت كنـد از گفته خود مسرور است

وقت آن است كــــــــه بنشينم و دم در نـــــزنم به همــــه كــون و مكان مدحت او مسطور است

 نظر دهید »

اخــــــلاق پـــــــژوهـــــــشی

13 بهمن 1394 توسط لیریائی


شكي نيست كه تحقيق و پژوهش علمي در اسلام اهميت بسيار فراواني دارد و پرواضح است كه افكار، انديشه‌ها و آثار محققان و پژوهشگران هر جامعه زير ساخت‌هاي علمي آن جامعه را تشكيل داده، بناهاي علمي و نتايج عملي و تجربي فراواني به همراه دارد. از اين رو، اگر محققان و پژوهشگران ارزش‌هاي خوب و پسنديده اخلاقي را با مسائل پژوهشي خود همراه كنند؛ زير ساخت‌هاي علمي جامعه اثرات و نتايج مثبت و هميشگي خواهند داشت و اگر خداي ناكرده با امور غير ارزشي و غير اخلاقي همراه شوند؛ نتايج منفي و ناپسند به دنبال خواهند داشت؛ به همين جهت در اين يادداشت به برخي از آموزه‌هاي اخلاقي اسلام درباره پژوهش اشاره مي‌شود.
1. انگيزه الهي
نخستين مساله‌اي كه شايسته و بايسته است پژوهشگران به آن توجه كنند اين است كه نيت و انگيزه خود را براي خدا خالص كنند و به خاطر جلب رضاي خدا و تقرب به درگاه او تحقيق و پژوهشي انجام دهند.
زيرا مي‌دانيم كه بر اساس نظام اخلاقي اسلام، نيت و انگيزه، به اندازه عمل و بلكه بيشتر از آن اهميت دارد و به همين دليل پيامبر اكرم (ص) فرمود: نيت مومن بهتر از عمل اوست (بحارالانوار ج 70 ص 186) و در جاي ديگر فرمود: ارزش اعمال بستگي به نيت ها دارد و بهره هر كس از عملش مطابق نيت اوست، كسي كه به خاطر خدا و پيامبر هجرت كند هجرت به سوي خدا و پيامبر كرده است و كسي كه به خاطر رسيدن به مال دنيا يا به دست آوردن همسري هجرت كند بهره‌اش همان چيزي است كه به سوي آن هجرت كرده است. (مستدرك الوسائل ج 1 ص 90)
ماهيت هر عملي با توجه به نيتي كه فرد در انجام آن داشته مشخص مي‌شود، زيرا اعمال ما، تنها جنبه ظاهري و دنيوي ندارند بلكه متشكل از ظاهر و باطن هستند، به همين جهت، براي ارزش‌گذاري كاري، تنها ظاهرِ خوب كفايت نمي‌كند بلكه بايد باطن آن كار و شخص انجام دهنده آن نيز خوب و پسنديده باشد. به بيان روشن‌تر در ديدگاه اسلام تنها عملي ماندگار و ابدي خواهد شد كه با انگيزه الهي و پيروي از او انجام شود لذا براي اينكه تحقيق و پژوهش ما حقيقتا ارزشمند گردد و ما را به سعادت و كمال حقيقي رهنمون سازد نيازمند همراهي با انگيزه الهي و اخلاص در عمل است.
همچنين اگر قصد و نيت الهي و اخروي همراه تحقيق و پژوهش باشد، اجر و پاداش آن، مضاعف خواهد شد.
امام علي عليه‌السلام فرمود: عطاياي الهي به اندازه نيت انسان است. (نهج‌البلاغه / نامه 31)
ذكر اين نكته ضروري است كه اگر تحقيق و پژوهش به انگيزه ديگري مانند انگيزه‌هاي ثروت، قدرت و مانند آن صورت پذيرد هر چند ممكن است مدتي دنياي ما و ديگران را آباد كند اما چون در راستاي زندگي حقيقي ما نيست فاقد ارزش حقيقي همه جانبه خواهد بود و سود معنوي براي پژوهشگر نخواهد داشت.
2. توكل
از آموزه‌هاي اخلاقي اسلام، فضيلت توكل است كه بر محققين و پژوهشگران شايسته و بايسته است در همه امور زندگي خود از جمله در تحقيقات و پژوهش‌هاي علمي، بر خدا توكل كنند.
توكّل از مادّه وكالت و به معناى سپردن كارها به خدا و اعتماد به لطف اوست و پرواضح است كه به معناى دست كشيدن از تلاش و كوشش نيست بلكه انسان تا آنجا كه در توان دارد بايد تلاش كند و منزلگاه‌ها را يكى بعد از ديگرى با تمام توان بپيمايد، امّا آنچه از توان او بيرون است به خدا واگذارد و از الطاف جليّه و خفيّه او مدد بطلبد.
امام علي (ع) فرمود: كسى كه بر خدا توكّل كند مشكلات در برابر او خاضع، و اسباب براى او سهل و آسان مى‏گردد. (غررالحكم حديث 9028)
و نيز فرمود: كسى كه توكّل بر خدا كند شبهات براى او روشن مى‏شود. (غرر الحكم حديث 8985)

3. احترام به پژوهشگران سابق

پژوهش‌هاي نو و جديد ـ در حقيقت ـ نتيجه و محصول زحمات و پژوهش‌هاي پيشينان و دانشمندان گذشته است. پژوهشگران و محققان در هر دوره‌اي با بهره‌گيري از يافته‌ها و پژوهش‌هاي محققان گذشته مي‌كوشند تا كاروان علم و دانش و انديشه را پيش ببرند و افق‌هاي جديدتري به روي خود و بشريت بگشايند. به همين جهت بر هر محقق و پژوهشگر شايسته و بايسته اخلاقي است كه از دانشمندان و علماي گذشته به نيكي ياد كرده و زحمات و تلاش‌هاي آنها را فراموش نكند و به تعبير ديگر مراتب اساتيد را مراعات نمايد؛ زيرا دانشمندان و محققان اسبق، اساتيدِ پژوهشگران سابق بودند و پژوهشگران سابق نيز اساتيد و راهنمايانِ انديشوران امروز .
پيامبر اكرم (ص) فرمود: هركس عالم و دانشمندي را گرامي بدارد مرا گرامي داشته و هر كس مرا گرامي بدارد خدا را گرامي داشته است… (جامع الاخبار ص 39)
4. شهامت و شجاعت در پژوهش
محقق و پژوهشگر بايد در انجام پژوهش و تحقيقات علمي با شهامت و شجاعت قدم برداشته و نبايد به دليل ترس از ناتواني يا ترس از مشكلات احتمالي يا امكانات كم و …. از انجام كارهاي بزرگ خودداري كند. اين مساله تا جايي مهم و اساسي است كه از مشورت با شخص ترسو نهي شده است. امام علي (ع) فرمود: هرگز با انسان ترسو مشورت نكن چرا كه تو را از كارهاى مهم باز مى‏دارد، و موضوعات كوچك را در نظر تو بزرگ جلوه مى‏دهد. (غرر الحكم حديث 10349)
از طرفي ديگر پژوهشگر بايد شجاعانه دنبال حق و حقيقت باشد و بعد از رسيدن به نتيجه ـ به خاطر اينكه ممكن است بسياري از افراد آن را نپذيرند ـ از مطرح كردن آن نهراسيده و با شجاعت و شهامت از نظريه خود دفاع كند.
امام علي (ع) فرمود: شجاعت زينت است و ترس عيب است. (شرح غرر الحكم ج 7 ص 171)

5. امانت‌داري
امانت‌داري در پژوهش و تأليف، ركن مهمي از حيات علمي و تحقيقي يك جامعه است. هر پژوهشگري اخلاقاً موظف است منبع و مدرك هر مطلبي را كه نقل كرده ذكر كند.
همچنين امانت‌داري در تحقيق و پژوهش اقتضا مي‌كند كه در نقل‌‌قول‌ها و يا در استنادها به سخن ديگران از قطعه كردن مطالب ـ كه مخل مراد كامل آن نقل است ـ پرهيز شود.
امام صادق (ع) فرمود: خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد، مگر اين كه راست گويى و اداء امانت نسبت به نيكوكار و بدكار جزو تعليمات او بود. (كافي ج 2 ص 104)
همچنين فرمود: نگاه به ركوع و سجود طولانى افراد نكنيد (و تنها آن را نشانه ديانت آنها ندانيد) چرا كه اين چيزى است كه ممكن است به آن، عادت كرده باشد، و هرگاه آن را ترك كند، نگران مى‏شود ولى نگاه به راست‌گويى و امانت‌داري آنها كنيد. (كافي ج 2 ص 105)
6. روحيه حقيقت جويي در پژوهش
شايسته و بايسته است پژوهشگر همواره روحيه حقيقت جويي و حقيقت‌طلبي داشته باشد و همه تلاش و زحمت خود را در كشف حقيقت صرف كند. زيرا حق و حقيقت است كه باقي خواهد ماند.
7. پرهيز از كتمان حق
يكي از مهم‌ترين مسائلي كه پژوهشگران بايد به آن توجه كنند اين است كه نبايد حقايق و مسائل واقعي را كه نياز جامعه است كتمان كنند.
پيامبر اسلام (ص) فرمود: هر گاه از دانشمندى چيزى را كه مى‏داند سؤال كنند و او كتمان نمايد روز قيامت افسارى از آتش بر دهان او مى‏زنند (بحارالانوار ج 57 ص 301)
در حديث ديگرى از امير مؤمنان على (ع) پرسيدند: بدترين خلق خدا بعد از ابليس و فرعون … كيست؟
امام در پاسخ فرمود: دانشمندان فاسدند كه باطل را اظهار و حق را كتمان مى‏كنند و همان‌ها هستند كه خداوند بزرگ درباره آنها فرموده: لعن خدا و لعن همه لعنت‏كنندگان بر آنها خواهد بود. (بحار الانوار ج 2 ص 88)
8. پژوهش گروهي و استفاده از مشاوران
از اخلاق پژوهش اين است كه تحقيقات علمي تا جايي كه امكان دارد به صورت گروهي انجام گردد. زيرا از هر جهت مفيدتر از كارهاي فردي و شخصي است، به عبارت ديگر پژوهشهاي فردي هر چند در جاي خود مفيد و ارزنده است اما اتقان پژوهشهاي گروهي قابل مقايسه با پژوهش‌هاي فردي نيست. اهميت مشورت تا حدي است كه رسول گرامي اسلام (ص) - كه صاحب علم لدني بود - با اصحاب خود مشورت مي‌كرد.
امير مؤمنان علي (ع) فرمود: بهترين آرا و انديشه‌ها از آن كسي است كه از مشورت با ديگران خود را بي‌نياز نبيند. (غرر الحكم و دررالكلم، ج1 حديث 330)
امام حسن (ع) فرمود: هيچ جمعيّتى در كار خود با يكديگر مشورت نكردند مگر اين كه به خير و صلاح خويش رهنمون شدند. (تحف العقول ص 164)
به قول مولانا:
اين خردها چون مصابيح انور است / بيست مصباح از يكي روشنتر است
پرواضح است كه كار و پژوهش گروهي از مصاديق مشورت و كمك گيري از يكديگر است و همه فوائد مشورت كردن را به همراه خود دارد.

9. پرهيز از شهرت‌طلبي و دنيا خواهي و تمايلات نفساني

براي پژوهشگر و محقق شايسته و بايسته است كه در تحقيقات علمي خود از شهرت‌زدگي و دنيا طلبي بپرهيزد. زيرا اين امور موجب دور شدن انسان از حقيقت و سعادت ابدي مي‌شود.
قرآن كريم نكته بسيار مهمي را گوشزد مي كند و مي فرمايد: “مَن كاَنَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتهََا نُوَفّ‏ِ إِلَيهِْمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَ هُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُون أُوْلَئكَ الَّذِينَ لَيْسَ لهَُمْ فىِ الاَْخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَ بَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُون” (هود/15و16)
كسانى كه زندگى دنيا و زينت آن را بخواهند، (نتيجه) اعمالشان را در همين دنيا بطور كامل به آنها مى‏دهيم و چيزى كم و كاست از آنها نخواهد شد. (ولى) آنها در آخرت، جز آتش، (سهمى) نخواهند داشت و آنچه را در دنيا (براى غير خدا) انجام دادند، بر باد مى‏رود و آنچه را عمل مى‏كردند، باطل و بى‏اثر مى‏شود.
ذكر اين نكته ضروري است كه هر كاري اگر به خاطر و هدف هواي نفس و دنيا باشد مذموم است، حتي اگر نماز، روزه و احسان نيز به خاطر هواي نفس و دنيا باشد مذموم و باطل است اما اگر آن كار براي امور اخروي يا براي برپايي احكام دين و يا امور دنيوي كه منافاتي با امور معنوي و اخروي ندارد، باشد نه تنها ناپسند نيست بلكه پسنديده و ممدوح نيز مي‌باشد و گاهي در برخي از موارد لازم و واجب نيز خواهد بود. لذا بايد به دنيا به ديده وسيله بنگريم و آن را مزرعه آخرت بدانيم و به هيچ عنوان، دنيا را براي دنيا و لذت هاي زودگذر آن نخواهيم چرا كه آخرتي در پيش داريم و بايد آماده سفر گرديم.
چيست دنيا از خدا غافل شدن / ني طلا و نقره و فرزند و زن
10. پرهيز از شتاب زدگي
از آفات بزرگ پژوهش‌هاي علمي، شتاب‌زدگي و عجله بي‌مورد است. زيرا كمترين آفت عجله اين است كه مانع درك صحيح موضوع يا مساله مي‌شود به همين جهت پژوهشگران از لحاظ اخلاقي شايسته است از شتاب و عجله دوري كنند.
پيامبر اعظم (ص) فرمود: از عجله بپرهيز؛ زيرا هرگاه عجله كنى نصيب و بهره خود را از دست خواهى داد. (مجموعه ورام ص 255)
اميرالمومنين (ع) فرمود: لغزش‏هاى انسان با عجله افزايش مى‏يابد. (غرر الحكم حديث 9940)

11. پرهيز از دخالت دادن خواسته‌هاي شخصي و گروهي
پژوهشگر نبايد خواسته‌هاي شخصي يا گروهي و … خود را به عنوان پيش فرض تحقيق و پژوهش خود قرار دهد، لذا نيكو و بايسته است كه اصل بي طرفي را ـ تا حد امكان ـ در تحقيقات خود مورد توجه قرار دهد.
محقق و پژوهشگر راستين كسي است كه خود را تابع نتيجه تحقيق خود بداند نه آنكه حاصل تحقيق خود را تابع اميال خود گرداند.
از همين جاست كه تفسير به راي در مورد قرآن كريم به شدت نهي شده است. يكي از معاني تفسير به رأي اين است كه شخصي بخواهد باورها و پيش‌فرض‌هاي قبلي خود را بر قرآن تحميل كند و از قرآن براي مطالب خود دليل بيابد به عبارت ديگر شخص در حقيقت نمي خواهد مراد خداوند و منظور قرآن را دريابد بلكه مي‌خواهد مراد و منظور خود را بوسيله قرآن به اثبات برساند.
12. پرهيز از سرقت علمي
يكي از نكات ناشايست اخلاقي در باب اخلاق پژوهش، بحث سرقت علمي است. محققِ با اخلاق هيچگاه مطالب ديگران را به اسم خود منتشر نمي‌كند و حقوق فكري و معنوي افراد ديگر را محترم مي‌شمارد.
13. رعايت اولويت‌ها
از ديگر امور اخلاقي براي پژوهشگران اين است كه اولويت‌ها و نيازهاي خود و جامعه را در نظر گرفته و به مسائل مهمتر، اساسي‌تر بيشتر اهميت دهند. زيرا مسئوليت‌ها، وظايف ديني، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، و … پژوهشگران به اندازه‌اي زياد است كه ديگر امكان رسيدن به مسائل غير ضروري نيست و گزراندن عمر به مسائل غير ضروري و انجام ندادن كارهاي مهم و ضروري تر باعث خسران و ضررهاي غير قابل جبران فردي و اجتماعي است.
امام علي (ع) مي‌فرمايد: علم و دانش بيشتر از آن است كه بتواني همه آن را بياموزي و بر آن احاطه پيدا كني؛ پس بايد از هر دانشي بهترين‌هاي آن را برگزيني. (غرر الحكم، حديث 2198)
14. تواضع و فروتني
از ديگر آموزه‌هاي مهم اخلاقي فضيلت تواضع است. پژوهشگران و محققان نيز شايسته است خود را با اين صفت، آراسته كرده و از تكبر و فخرفروشي به شدت بپرهيزند.
پيامبر اكرم (ص) فرمود: تواضع جز بزرگى بر انسان نمى‏افزايد پس تواضع كنيد تا خداوند شما را بلند مقام سازد. (كنزل العمال ح 5719)
اميرالمومنين (ع) فرمود: ثمره و نتيجه تواضع، محبّت است و ثمره و نتيجه تكبّر، دشنام و ناسزاگويى مردم است. (غرر الحكم حديث 4613)
حضرت مسيح (ع) فرمود: به وسيله تواضع، مزرعه علم و دانش آباد مى‏شود نه با تكبّر، همان‌گونه كه زراعت در زمين نرم و هموار مى‏رويد نه بر روى كوه. (بحارالانوار ج 2 ص 62)
15. كنار نهادن حب‌ها و بغض‌ها
محقق و پژوهشگر بايد از حب‌ها و بغض‌هاي شخصي و گروهي، خود را برهاند تا در تحقيقات علمي، از رسيدن به حقيقت باز نماند. زيرا شرط اصلي درك حقيقت يك گفتار يا رفتار و يا مساله‌اي نداشتن حب و بغض است، به عبارتي ديگر دوستي‌ها و دشمني‌ها مي‌تواند نگاه‌ها را تغيير داده و انديشه ها را از مسير اصلي منحرف كند. از قديم گفته‌اند:
اگر بر ديده مجنون نشيني / به غير از خوبي ليلي نبيني
سعدي نيز گفته است:
كسي به ديده انكار اگر نگاه كند / نشان صورت يوسف دهد به ناخوبي
وگر به چشم ارادت نگه كني در ديو / فرشته ايت نمايد به چشم كروبي
16. فهم كامل سپس نقد انديشه
يكي از مهم‌ترين و حساسترين مسائل اخلاق پژوهش و نقد اين است كه محقق و پژوهشگرِ ناقد كه در پي درستي و نادرستي يك انديشه و نظريه است؛ نخستين و مهمترين شرط آن، اين است كه آن سخن و مطلب را به درستي فهميده باشد. زيرا نقد بدون فهم دقيق مطلب، در حقيقت نقد ذهنيات خود ناقد است نه نقد آن مطلب يا مساله. (دقت شود)
بنابراين بر هيچ كس از لحاظ اخلاقي شايسته نيست پيش از فهم درست و دقيق يك نظريه و مدعا ـ به صرف تصوري مبهم ، ضعيف يا احتمالي ـ به نقد آن بپردازد.
به جرأت مي‌توان گفت اگر اين آموزه در ميان محققان و پژوهشگران جوامع بشري مراعات گردد بسياري از نقدها و انتقادها از بين مي رود.
17. روحيه انتقاد پذيري
شايسته و بايسته اخلاقي است كه پژوهشگران روحيه انتقاد پذيري داشته باشند و اگر منتقدي حرف حق و مطلب صحيحي را تذكر داد آن را با كمال افتخار بپذيرند و از منتقد خود تشكر و قدرداني كنند.
چنانكه صادق آل محمد (ص) فرمود: محبوب‌ترين برادرانم كسي است كه عيب‌هايم را برايم گوشزد كند. (بحار الانوار ج 71 ص 282)

—————————————————-
نويسنده: حجت‌الاسلام وحيد واحدجوان

 نظر دهید »

مردی از تبار ابراهیم ....

11 بهمن 1394 توسط لیریائی

صدای سرفه نمرود دیگری

در نبض تاریخ تکرار شد

وبیماری ظلمت همه گیر …

عده ای با فندک تزوبر

ادای روشنفکران تحصیل کرده  اروپایی را در می آوردند .

و شیشه خون مظلومان در طلقچه نامیدی

به جوش آمده بود

ناگهان

مردی -با تبری - از تبار ابراهیم

بت بزرگ را متهم کرد

همه پنجره های بسته از بغض طاغوت

 به روشنایی باز شد

و آنگاه

تارخ 12/بهمن /57  در تقویم دلها ثبت شد .

شعر از خانم زینب پوررحمتی

 1 نظر

نقش مهر پدری در تربیت کودک

04 بهمن 1394 توسط لیریائی


پدر از طرق مختلفي مي تواند مهر خود را به فرزند بنماياند. اما در دوران طفوليت نمايش مهر و محبت بيشتر از دو طريق محبت محسوس و با صراحت و محبت از طريق بازي قابل اجراست.

1- محبت محسوس و با صراحت:

شأن مديريت پدر، ضرورت محبت را بيشتر مي سازد، زيرا خوي مديريت همواره با نوعي هيبت و تسلط همراه است که اگر با محبت درهم نياميزد، خشک و آزاردهنده مي گردد و حاصلي جز مطيع ساختن مقطعي کودک ندارد.
«اگر بخواهيم ادب از درون سرچشمه گيرد، ضروري است که با کودک مهربان باشيم و اين محبت را به گونه اي به او نشان دهيم.»(2)

محبت پدر به نوزاد

پدر بايد محبت به کودک را از همان روزهاي بعد از تولد آغاز نمايد زيرا پدر نيز مانند مادر از طريق وراثت با کودک پيوند دارد و همين پيوند به وي امکان مي دهد که در همان ايام نوزادي با فرزندش ارتباط برقرار نمايد. نوازش طفل، اثري درازمدت در رابطه پدر و کودک دارد. ضمن آنکه موجب افزايش علاقه پدر به کودک نيز مي گردد.
دکتر «ويليام سيرز» معتقد است که: «بيشتر نوزادان در حالت هوشياري خاموش به سر مي برند… اين حالتي است که بعد از آن هرگز تکرار نمي شود؛ چشم هاشان گشاده و باز است و نسبت به محيط اطراف خود حالتي پذيرنده دارند، اين لحظه هاي پيوند اوليه نبايد از دست برود. در اين زمان با نوزاد حرف بزنيد و بيان احساسات را آزاد بگذاريد؛ سلام عزيزم، من پدرت هستم…»(3)
در قياسي که بين نوزادان به دنيا آمده در دو روش زايمان- طبيعي و سزارين- صورت گرفته گزارش شده است: نوزاداني که به طريق سزارين به دنيا آمده اند، بعدها رابطه بهتري با پدران خود دارند. زيرا در هنگام تولد، پدر به حکم ضرورت نزد ايشان حضور يافته است (طبق قوانين بيمارستان) اين پدرها در پرورش و مهرورزي به اطفال خود نقش فعال تري داشته اند. در حقيقت، ايجاد پيوند با نوزاد، منافع درازمدت در رابطه بين آن دو در برخواهد داشت.(4)
در روايات نيز آمده است که ائمه معصومين (ع) در هنگام تولد فرزندانشان حضور داشتند و نوزاد را طلب کرده و مي بوسيدند و در همان لحظات نخستين در گوش شان اذان و اقامه مي گفتند… . (5)

پدر و کودک شيرخواره

پدر در دوران شيرخوارگي نيز مي تواند با محبت کردن به کودک، او را به همراهي، مديريت و حکمروايي خود عادت بدهد. پدري که در اين دوران نسبت به طفل بي تفاوت بوده و بعد از گذشت دو، سه سال، تازه مي خواهد در امر تربيت و پرورش کودک دخالت کند، توفيق کمتري مي يابد زيرا کودک به دليل نبود اُنس قبلي، با ديدن پدر به وجد نمي آيد و شادمان نمي شود، در اين صورت پدر چاره اي ندارد جز اينکه يا با زحمت بيشتري گذشته را جبرن نمايد و مورد اعتماد و محبوب کودک شود و يا آنکه راه آسان تري را برگزيند و تربيت را با خشونت درهم بياميزد که راه دوم به هيچ وجه پسنديده نيست.
«در مورد پدري که سال اول، وقت خود را صرف پرورش کودک نکرده، پذيرفتني است که انضباط را همان تنبيه بدني به حساب بياورد و به صورت نامعقولي در دام کتک زدن بيفتد.» (6)
رسول اکرم (ص) از کودکان در اين دوران غاقل نبوده بلکه با وجود مسئوليت هاي فراوان گاهي متحمل زحمت شده و مسافتي را طي مي کردند تا نزد کودک خود بروند و او را از مهر پدري سيراب نمايند. «انس بن مالک» مي گويد: هيچ کس را نسبت به کودکان خود مهربانتر از پيامبر (ص) نديدم. آن حضرت در دوران شيرخوارگي فرزندش ابراهيم، او را به دايه اي در اطراف مدينه سپرده بود و با اينکه خانه دايه در اثر شغل آهنگري همسرش پر از دوده بود، پيامبر به آنجا مي رفت و کودکش را مي بوسيد.(7)
آن حضرت نه تنها خود کودکان را مي بوسيد. بلکه ديگران را نيز به بوسيدن کودکان - که صريح ترين راه ابراز محبت به کودک است- سفارش مي فرمودند:
«هر کس فرزند خود را ببوسد، خداوند براي او يک حسنه مي نويسد.» (8)
«فرزندان خود را ببوسيد زيرا به هر بوسه اي رتبه اي در بهشت است و فاصله دو رتبه از يکديگر پانصد سال است.»(9)

پدر و کودک خردسال

بعد از گذشت دوران شيرخوارگي، دايره محبت به کودک وسيع تر شده و محبت از طريق کلام، قوت مي گيرد. از اين پس وابستگي کودک به مادر کاهش مي يابد او بيش از گذشته به سمت پدر مي رود. متأسفانه برخي از پدران بعد از گذشت اين دوران از توجه و محبت خود به کودک مي کاهند. زيرا کودک، ديگر آن جذابيت رفتار و شيريني قبل را ندارد. اين دوري پدر، براي کودک بسيار گران است و مي تواند موجب عقده هاي رواني و ناهنجاري هاي رفتاري گردد. مخصوصاً که او اکنون بزرگتر شده و مسائل عاطفي را بهتر درک مي کند و طالب محبت بيشتري است. البته طبيعي است که در کيفيت محبت تغييراتي ايجاد شود، اما اصل آن بايد محفوظ و محسوس بماند. از اين پس، پدر مي تواند از عامل تعريف و تأثير نيز بهره بگيرد.

تعريف، تمجيد و تأييد کودک

انرژي مثبت کلمات طيب و پسنديده، بر روح و روان کودک تأثير گذاشته و احساس خوشايندي در او نسبت به گوينده ايجاد مي کند. تعريف از کودک به تقويت عزت نفس او نيز کمک خواهد کرد.
از آنجا که پدر در نظر کودک مظهر قدرت و شجاعت است و معمولاً در نظر کودکان، پدر بيش از مادر از هيبت و ابهت برخوردار است، تعريف از کودک، توسط پدر براي او بسيار ارزشمند و لذت بخش خواهد بود. شايسته است که پدر در مسير تربيت از عامل تعريف بهره گيرد و روح کودک را با نسيم کلمات نوازش دهد. اگر پدر قصد پند و نصيحت و يا انتقاد از کودک را دارد، ابتدا مي تواند از طريق تعريف، فضاي دوستانه اي را ايجاد نمايد و زمينه را براي تأثير بيشتر کلام خود مهيا سازد.(10)
جملاتي همچون « از وقتي تو به دنيا آمده اي زندگي ما شيرين تر شده» و يا «تو گلي هستي که خداوند به ما هديه داده است» چه احساسي در کودک مي آفريند؟ آيا اين گونه جملات در ميزان حرف شنوي و همراهي کودک با پدر مؤثر نخواهد بود؟
البته تعريف و تمجيد در صورتي مطلوب است که غيرواقعي و غيرمنطقي نباشد و کودک را دچار توهم و کبر و غرور نسازد. رعايت اندازه نيز در آن شرط است.
افراط در تعريف، ارزش آن را نزد کودک از بين خواهد برد.

پرهيز از زياده روي در محبت

نکته مهم در محبت به فرزند دقت در اندازه و تشخيص جاي درست براي محبت نمودن است.
معناي محبت عبارتست از: دوست داشتن واقعي و ابراز اين علاقه به گونه اي که با مصالح و منافع محبوب در زمان حال و آينده متضاد نباشد.(11)
طبق اين تعريف بسياري از رفتارها که به قصد محبت انجام مي شود اما متحمل ضرري براي کودک است جزء محبت به حساب نمي آيد. تأييد رفتارهاي نادرست کودک، با خنديدن به حرف هاي ناشايست، بخشيدن هاي بي حساب و … نمونه هايي از انحراف در محبت هستند. گاهي مخفي ساختن محبت، از محبت ناشي مي شود.
محبت نبايد فرصت هاي مناسبي را که در دوران کودکي مي تواند موجب تجربه اندوزي و سختکوشي فرزندان گردد، را سلب کند. با ياري رساندن احمقانه، کودک به خدمت ديگران عادت مي کند اظهار نگراني شديد به هنگام يک حادثه معمولي مشکلي را حل نمي کند و فقط کودک را از فهم درست وقايع محروم مي سازد.
امام باقر مي فرمايد: «بدترين پدران کساني هستند که در محبت و نيکي به فرزندان زياده روي مي نمايند.»(12)

بازي دوستانه با کودک

بازي مجموعه فعاليت هايي است که کودکان به منظور سرگرمي، تفريح، فرار از غم و کدورت و کشف مجهولات بدان روي مي آورند و در حين آن انرژي هاي فراوان خود را تخليه مي کنند.
«طفل چه تنها و چه در ميان جمع، دائماً در جست و خيز، دويدن، خنديدن، گريستن، حرف زدن، ادا درآوردن، ساختن و ويران کردن است. از اين و آن در همه مسائل تقليد مي کند و بر اين اساس حواس خود را مهارت مي بخشد. به توانايي ها و نقاط ضعف خود پي مي برد، از اسرار جهان و پديده ها سر در مي آورد و موضع خود را در برابر امور و جريانات مشخص مي کند.» (13)
«بازي کودک نشانه سلامت رواني اوست. امروزه ثابت شده کودکاني که به اندازه و به درستي بازي نمي کنند. از رشد ذهني بهره کمي دارند و در بزرگي منزوي مي گردند.» (14)

جايگاه پدر در بازي کودک

پدر از دو طريق عمده مي تواند در مسير بازي، مديريت تربيتي خود را اعمال نموده و به نحوي مطلوب و مطابق با ويژگي هاي کودک، او را در مسير هدايت سوق دهد. اين دو طريق عبارتند از:
1. ايجاد زمينه و فضاي مناسب براي بازي و تهيه اسباب بازي هاي مفيد.
2. بازي با کودک و دخالت مستقيم در بازي.
پدر موظف است فضاي سالمي را جهت بازي کودک فراهم نمايد و به ايشان فرصت و مجال بازي بدهد. اين فضاي مناسب در اغلب خانواده ها، همان محيط خانه است اما در برخي خانواده ها که به دليل کوچکي خانه و يا وجود فرد بيمار و… امکان بازي کودکان در منزل نيست و مجبورند براي بازي به کوچه و يا پارک مراجعه کنند، اين وظيفه پدر است که از سلامت محل اطمينان يافته و جاي مناسب را براي بازي کودکان فراهم نمايد. نه اينکه به بهانه نبودن جاي مناسب دائماً مزاحم بازي کودکان شده و ايشان را مضطرب سازند. گاهي ديده مي شود که برخي از والدين از روي خودخواهي و يا تفکر نادرستي که از تربيت دارند، مزاحم بازي کودکان مي شوند. يا آنکه به بازي اطفال بها نمي دهند و حتي بعضاً بازي را عملي بيهوده و يا نوعي بدرفتاري را عملي بيهوده و يا نوعي بدرفتاري و اهانت به خود دانسته و دائماً با ملامت و عکس العمل هاي منفي بازي اطفال را خراب مي کنند. و به شدت موجب نفرت و ناراحتي و حتي ايجاد حس انتقام جويي در کودکان مي شوند:
«هرگاه بخواهيم از ديدگاه ارزش هاي رايج جامعه بزرگسالان و عدم توجه به شرايط روحي خاص کودک، فعاليت هايي را که تحت عنوان بازي از کودک سر مي زند، سرکوب نماييم، کودک به شيطنت و خرابکاري، دروغگويي و غيره متوسل مي شود که اين اعمال خود طرد بيشتري را از جانب والدين باعث مي شود و اين عامل به عقيده هورناي، زمينه را براي پيدايش اضطراب اساسي فراهم مي کند» (15)
در روايتي از امام صادق (ع) آمده است که: بگذار فرزندت تا هفت سال بازي کند.(16)
همچنين پدر موظف است با تهيه اسباب بازي هاي مناسب و بي خطر، طفل را جهت بازي بهتر و شاداب تر ياري نمايد. در اين خصوص بهتر است که نوع وسايل بازي به گونه اي باشد که کودک با تلاش و فعاليت خود از آنها لذت ببرد تا هم انرژي بيشتري صرف بازي کند و هم از فکر و خلاقيت و ابتکار استفاده نمايد. براي يک پسر بچه داشتن کاميوني که بر آن باري حمل کند و سپس حمل آن را خالي نمايد بسيار لذت بخش تر است از يک ماشين کوکي که خودش حرکت کند و بايستد و او فقط نظاره گر باشد. تهيه اين گونه وسايل آسانتر و ارزانتر نيز هست.
چنانچه کودکان تحت تأثير تبليغات سوء قرار نگيرند و سليقه بزرگترها هم به آنها تحميل نشود، خود به اين گونه وسايل بازي روي مي آورند: «موريس دبس» مربي معروف فرانسوي مي گويد:
«غالباً ما بزرگسالان وقتي مي بييم که کودک عروسک بي ريخت يا اسب چوبي رنگ رفته و کهنه را مي پسندد، به نظرمان عجيب و نامفهوم مي آيد. اما بايد اين کار کودک براي ما درسي باشد. اسباب بازي هاي گرانبها و پرزرق و برق، تنها خودستايي و خودنمايي کسي را ارضاء مي کند که آنها را به کودک هديه کرده است.»(17)
«بايد توجه داشت که با تهيه وسايل غيرضروري و گرانقيمت که معمولاً اطفال ديگر از آن بي بهره اند، روحيه اشرافي و رفاه زده در کودک ايجاد نشود تهيه وسايل گرانبها که غالباً از کشورهاي صنعتي و به قيمت هاي گزاف وارد مي شوند، نتيجه اي جز پر کردن جيب سرمايه داران خارجي و تضعيف اقتصاد ملي خودمان را به دنبال ندارد.»(18)
بازي با کودک و دخالت مستقيم در بازي: حضور مستقيم پدر در بازي کودک، مسئله مهمي در تربيت محسوب مي شود. بازي با کودک براي پدر راهگشاي مسير تربيت بوده و قواعد سخت تربيتي در کلاس بازي براي مربي و متربي آسان و ممکن خواهد شد.
علاقه زياد کودک به بازي موجب علاقمندي او به همبازي نيز خواهد شد. هر کسي به راحتي مي تواند از طريق بازي، دل ساده و پاک کودک را به دست آورده و با محبوبيتي که کسب مي کند بر روح و روان وي تأثير بگذارد. پدر در امر تربيت علاوه بر نيازي که به اين محبوبيت دارد، به شناختي هم که از طريق بازي نسبت به کودک به دست مي آورد نيازمند است در حقيقت: «بازي وسيله اي است براي کشف دنياي پنهان کودک و شناخت دنياي وجودي او. چه بسيارند خوي ها و رفتارها، حب و بغض ها، کين و مهرها که در کودک پنهانند و مربي را به شناخت آن دسترسي نيست مگر آنگاه که او را به بازي وادار و يا بازي او را با خود و ديگران مشاهده کند… در سايه اين کشف هاست که مي توان، در پي اصلاحش کوشيد و عوارض و نابساماني ها را در او اصلاح کرد و يا جنبه هاي مثبت او را تقويت نمود. حتي در اصلاح و درمان نابساماني هاي کودک يکي از راه ها و شيوه ها، شيوه بازي درماني است که در سايه آن مي توان بسياري از اختلالات را از بين برد.»(19)
همچنين پدر مي بايست در ضمن بازي، هدف تربيتي خويش را مد نظر داشته و در سايه بازي به کودک درس بياموزد. خلاقيت و تفکر را در او بوجود آورد، نه آنکه صرفاً کودک را هيجان زده نموده و فقط موجبات خنده و شادي او را فراهم آورد. توجه به اين اصل مهم تا حد زيادي نوع بازي ها را مشخص مي نمايد که متأسفانه کمتر به اين مقوله در بازي با کودکان توجه مي شود.
در بازي کودک با پدر تفاوت هاي آشکاري نسبت به بازي کودک و مادر و حتي همسالان ديده مي شود. بازي کودک و پدر، معمولاً داراي هيجان، تحرک و فعاليت و شور بيشتري بوده و از ديگر بازي ها متمايز است. لذا ذکر اين نکته لازم به نظر مي رسد که: هرچند قوام بازي به ايجاد شادي و نشاط براي کودک است، اما ممکن است پدر ناخواسته از طريق بازي هاي جنجالي و هيجان زا مجبات ضعف اعصاب و بدخوابي کودک را فراهم کند.
در حين بازي توجه به سن کودک، توانايي ها و ظرفيت و افکار کودکانه ضروري است. شرکت دادن کودکان در بازي هاي سخت، ترسناک و يا بازي هاي ويژه افراد بزرگتر، موجب قويتر شدن و يا رشد عقلاني سريع تر کودک نمي شود بلکه ممکن است طفل را دچار تضاد و اختلال کند.
براي هر پدري با هر ميزان از اطلاعات و فرهنگ، بازي کردن با کودک بهتر از ترک بازي است. گاهي تصور نادرست از مردانگي، بي حوصلگي و کسالت و يا خستگي و درگيري بيش از حد در مسائل کاري، پدر را از بازي با کودک باز مي دارد و موجب ايجاد شکاف عاطفي بين پدر و کودک مي گردد.
پيامبر اکرم (ص) که الگوي انسانيت بود، با وجود مشغوليت هاي فراوان و مسئوليت هاي سنگين، گاهي اوقات با کودکان همبازي مي شدند و آنقدر از اين طريق به آنان محبت مي نمودند که همواره محبوب کودکان بودند. ابن ابي نجيح مي گويد: «امام حسن و امام حسين (ع) بر پشت پيامبر سوار مي شدند و حل حل مي گفتند و پيامبر اکرم (ص) مي فرمودند: نيکو شتري است شتر شما.»(20)
آن حضرت از اشکال مختلف بازي با کودکان ابائي نداشتند و آن را مخالف شأن خود نمي دانستند و خطاب به اصحاب نيز مي فرمودند: «هر کس کودکي دارد بايد با او کودکانه رفتار نمايد.»(21)

پي‌نوشت‌ها:

1- عبدالعظيم کريمي، هشدارها و نکته هاي تربيتي، ص 71.
2- دکتر علي قائمي، تربيت و بازسازي کودکان، ص 279.
3- ويليام سيرز، پدر و پرورش فرزند، ترجمه پروين فرهادي، ص 27.
4- همان، خلاصه ص 30.
5- حاج شيخ عباس قمي، نگاهي بر زندگي چهارده معصوم، ص 523.
6- ويليام سيرز، همان، ص 133.
7- حقوق فرزندان در مکتب اهل بيت، محمد جواد طبري به نقل از العيال، ص 93.
8- شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 15، ص 194.
9- همان، ص 203.
10- غلامعلي افروز، خلاصه مقالات تربيت ديني کودکان، ص 42.
11- عليرضا رجايي تهراني، سيماي کودک نوجوان و جوان در آثار شهيد مطهري، ص 46. اقتباس.
12- بحار الانوار، علامه مجلسي، ج 95، ص 87.
13- دکتر قائمي ، همان، ص 174.
14- بهرام احمديان، حقوق فرزندان از ديدگاه اسلام، ص 123.
15- دکتر سيامک رضا مهجور، روانشناسي بازي، ص 121.
16- مجلسي، اصول کافي، ج 2، ص 94.
17- محمد علي سادات، راهنماي پدران و مادران، ص 51.
18- همان، اقتباس از ص 51 و 52.
19- دکتر علي قائمي، نقش پدر در تربيت، ص 192.
20- بحار الانوار ، ج 43، ص 285.
21- شيخ حر عاملي، همان، ج 21، ص 486.

منبع:ماهنامه پيام زن شماره 210

 نظر دهید »

تربیت جنسی کودکان

03 بهمن 1394 توسط لیریائی

 

موضوع تربیت جنسی کودکان از دغدغه های اصلی و مهم والدین و مربیان است. در موارد بسیاری مشاهده شده که رفتار غلط مربیان و والدین در این زمینه، تبعات جبران ناپذیری را بر روح و ذهن کودکان باقی گذاشته است به گونه ای که آثار آن در سنین بزرگسالی هم وجود داشته است.

متاسفانه برخی از والدین و مربیان، نسبت به این امر دچار نوعی کج بینی هستند و این موضوع همچون تابویی می دانند که نباید به آن نزدیک شد. همین نگرش موجب بروز مشکلات فراوانی می شود که در برهه ای از زمان می توان به سادگی آنرا حل کرد.

آنچه مهم است اینکه والدین و مربیان نسبت به تربیت جنسی کودکان توجه ویژه ای داشته باشند و راهکارهای مناسب را در این مسیر به کار گیرند. لازمه این امر، داشتن اطلاعات علمی و تجربی در این زمینه است. بهره گیری از اصول تربیت اسلامی و توجه به راهکارها و اصولی که در این زمینه از سوی کارشناسان ارائه می شود، در اغلب موارد، راه گشاست. به این شرط که نگرش والدین و مربیان، نگرشی آگاهانه باشد.

آنچه مسلم و طبیعی به نظر می رسد این است که اغلب کودکان در سنین 3 تا 5 سالگی، کنجکاویهای بسیاری را در ارتباط با فیزیک و آناتومی بدن خویش دارند. همین امر موجب می شود تا به بازیهایی مثل دکتر بازی، علاقه نشان دهند یا در ارتباط با تفاوتهایشان با جنس مخالف، از خود کنجکاوی نشان دهند و پرسش هایی را مطرح کنند.

آنچه مهم است اینکه اولا، والدین و مربیان بدانند که این رفتارها در کودکان، به هیچ عنوان جنبه جنسی ندارد و خطری در این زمینه برای بچه ها وجود ندارد. در واقع کودکانی که در شرایط طبیعی و با حفظ صیانت محیط تربیتی، در فضایی مناسب و شایسته بزرگ می شوند، در سنین کودکی با مشکلات جنسی روبرو نمی شوند و سوالات مکرر بچه ها در این زمینه را نباید به وجود تمایلات جنسی در آنها نسبت داد.

بنابراین وقتی والدین و مربیان باور کردند که سخن در تمایل جنسی در کودکان در میان نیست، رفتارهای بچه ها در زمینه کشف خودشان و جنس مخالفشان، غیرعادی و بی ادبانه به نظر نمی رسد. اما مهم است که این رفتارهای کودکان تحت نظر بزرگترها باشد. یعنی والدین و مربیان باید دقت داشته باشند که کنجکاوی بچه ها در این زمینه به حد و مرز خاصی ختم شود و ادامه پیدا نکند. می توان همواره بچه ها را تحت نظارت مستقیم و غیر مستقیم داشت و یا حواس آنها را پرت کرد.

مسئله مهم دیگری که در این زمینه وجود دارد، به نحوه عکس العمل مربیان و خصوصا والدین در زمینه های جنسی مربوط می شود. مثلا ممکن است کودکی با همان تصورات دنیای کودکانه خود از سخنان هم بازی خود در زمینه های جنسی صحبتی را با مادرش داشته باشد.

در چنین مواردی برخی از مادران برخورد سلبی و چکشی با کودکان دارند و با جدیت هر چه تمام تر، آنها را دعوا می کنند و حرفهایشان را به دور از ادب و نزاکت می خوانند و از آنها می خواهند که هرگز دراین باره صحبتی نکنند و اگر کردند، تنبیه خواهند شد.

از طرف دیگر یک مادر می تواند با حالتی کاملا عادی، به سخنان کودکش گوش کند و با لحنی دوستانه و آرام، او را راهنمایی کند و وجود تفاوت میان دو جنس را کتمان نکند و آنرا امری طبیعی و خدادادی معرفی کند اما در نهایت از کودکش بخواهد که در این زمینه کمتر کنجکاوی کند. مطمئنا چنین کودکی بیش از سایرین این فرصت را دارد که اگر در هر مقطعی از زمان با مشکل یا مسئله ای روبرو شد، بتواند به راحتی موضوع را مادرش مطرح کند و از او راهنمایی بخواهد. مطمئنا می توان با تجدید نظر در برخی از رفتارهای ساده و دم دستی، تاثیرات عمیق و مثبتی را در کودکان بر جای گذاشت.

 نظر دهید »

دفاعیه طلاب مدرسه حضرت زهرا (علیها السلام) شهرستان دورود

03 بهمن 1394 توسط لیریائی

 اخبار پژوهشی مدرسه :

 الف: در سال جاری جلسه دفاعیه ، برای ده نفر از طلاب مدرسه برگزار گردید.

ب: شرکت طلاب در هشتمین فراخوان علامه حلی (ره)

ج: شرکت طلاب مدرسه در گروه های مسابقات رشد

د : تهیه بروشورهای پژوهشی ، فرهنگی در رابطه با زندگی علما

ه: برگزاری کارگاه پژوهشی برای طلاب پایه پنجم

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 24
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 28
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 38
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

آمار

  • امروز: 23
  • دیروز: 33
  • 7 روز قبل: 150
  • 1 ماه قبل: 1879
  • کل بازدیدها: 65157

خبرنامه

تبلیغات

  • رتبه بندی و امتیازدهی وبلاگ ها
  • آموزش ویدیویی وبلاگ نویسی
  • تکنیک های افزایش بازدید

کاربران آنلاین

  • زفاک
  • سید میرکمالی

موضوعات

  • همه
  • در ساحل نجات
  • اخبار
  • شرح حال علما
  • لطائف و ظرائف
  • شهدا افلاکیان خاکی
  • هر روز یک حدیث
  • شعر
  • دانستنی ها
  • اهل بیت (علیه السلام )
  • نکات تربیتی ناب
  • تاریخی
  • خانواده در اسلام
  • محرم
  • داستانک
  • مهدویت
  • در محضر علما
  • سر بند عشق
  • مطالبات رهبری
  • تذکره الاولیاء
  • مناجات نامه
  • روانشناسی
  • رمضان
  • حجاب و عفاف
  • فضای مجازی
  • انقلاب
  • ادعیه و زیارات
  • تفسیر یک آیه از قرآن
  • حدیث سلسله الذهب
  • در محضر قرآن
  • غدیر خم
  • طب سنتی
  • اربعین
  • اخلاق
  • شهید
  • تصاویر
  • رجب
  • انقلاب
  • انقلاب
  • وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله )
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس