مدرسه علمیه حضرت زهرا(س) دورود

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

فخر بشر ....امیر المومنین علی (علیه السلام)

01 اردیبهشت 1395 توسط لیریائی

امشب، مردی گستره آفاق را روشن می کند که شجاعتش، شجاعت تمام شجاعان را بی رنگ می کند.
امشب، کودکی خواهد خندید که عدالت را تفسیری عاشقانه خواهد کرد.
امشب، کسی سکوت کعبه را خواهد شکست که روزی بر بلندای شانه های خورشید، با تبر معرفت، بت های زمانه را خواهد شکست.
امشب، ستاره ای خواهد درخشید که درخشش نجابتش، آغوش مهربان مظلومیت است.
امشب، شب آمدن صاحب ذوالفقار، حیدر کرار است، آمدنش مبارک! ..

 نظر دهید »

ساختار یک مقاله علمی

01 اردیبهشت 1395 توسط لیریائی

باسمه تعالی
آشنایی با ساختار يك مقاله علمي
آشنایی با ساختار یك مقاله علمی و آرایه‌های آن
از مهم‌ترین روش‌های انتقال اطلاعات، تدوین و انتشار مقاله علمی است، مقاله به منزله یك سند علمی و ملاك ارزیابی توان علمی نویسنده است.
مراحل پژوهش
1- مسأله‌یابی و طرح تحقیق
2- اجرای تحقیق: گردآوری اطلاعات، ارزیابی و پردازش و نتیجه‌گیری
3- تدوین گزارش در قالب‌های كتاب، پایان‌نامه یا مقاله علمی
طرح پژوهش: به نقشه كار پژوهشگر برای حل مسأله پژوهش گفته می‌شود.
اجزاء‌یك مقاله علمی
1- عنوان مقاله و نام مؤلف یا مؤلفان
2- چكیده
3- كلید واژه
4- مقدمه
5- بدنه یا متن
6- نتیجه
7- منابع و مأخذ
توضیح تفصیلی این اجزاء به شرح ذیل است
1. عنوان: پختگی عنوان، حاكی از توان علمی نویسنده است و عنوان نامناسب ارزش مقاله را كم می‌كند. این عنوان ناظر به مسأله تحقیق و پرسش اصلی است. همچنین پوشش‌دهنده‌ی واژگان كلیدی است. پس باید گویا و رسا باشد، در عین حال اختصار،‌ یك امتیاز است و كلمات باید بین سه تا هشت كلمه باشد. عنوان نباید اعم یا اخص از محتوای مقاله یا انتخابی از روی تعصب باشد. زمان انتخاب عنوان می‌تواند در ابتدا و یا پس از تكمیل مقاله باشد و در صورت تمایل می‌توان آن را در انتها تعویض کرد. از عناوین كلیشه‌ای باید پرهیز شود و در مقالات علمی، ‌عنوان باید علمی و بدور از صنایع ادبی و دور از ابهام باشد.
2. چكیده مقاله: تهیه چکیده یک کار فنی و هنرمندانه است که باید برای هر مقاله علمی انجام گیرد. چکیده، خلاصه جامعی از محتوای یك گزارش پژوهشی است كه هدف‌ها، پرسش‌ها، روش‌ها و یافته‌های پژوهش را به اختصار در بردارد و آیینه پژوهش است و مخاطب را تحریص و تشویق به خواندن می‌كند. در چكیده باید با استفاده از كلمات متن،‌ عصاره مقاله در 150 تا 200 كلمه آورده شود.
اجزای چكیده شامل بیان مسأله، دلایل نگارش و بیان مشكلی است كه در مقاله مورد توجه قرار گرفته و نظرهای مختلف پیرامون آن بررسی شده و ادله و شواهد كافی در همان راستا بررسی و نتایج علمی بدست آمده را باز می‌نماید و باید از زبان خود پژوهشگر (ونه نقل‌قول) به صورت فعل ماضی آورده شود. در چكیده بهتر است كلمات كلیدی هم بیاید. چكیده غیر از فهرست یا مقدمه است و جزئی از محتوای مقاله و اجمالی از مطالب تفصیلی آن است و از طریق مطالعه فهرست مطالب، مقدمه و نتایج نوشته می‌شود. در چكیده لازم نیست به منابع و مآخذ، ارجاعی انجام شود و از بیان خطابی، مثال و توضیح مفاهیم پرهیز می‌شود، برای مهارت افزایی در این رابطه، بهتر است چكیده مقالات مهم مطالعه و مرور شود تا الگویی فرا راه محققان باشد. چكیده در حقیقت، بخشی جامع و مستقل از اصل گزارش است، پس نباید پیش از گزارش پژوهش تهیه شود.
آسیب‌های چكیده‌نویسی:
1) تبدیل چكیده به فهرست: چكیده هرگز مروری بر مباحث اثر تحقیقی و رساله نیست. بنابراین نباید آن را با گزارش فهرست اثر اشتباه گرفت.2) تبدیل چكیده به طرح مسئله: برخی از افراد، در چكیده به شرح و تفصیل موضوع پایان‌نامه، مسائل آن و ضرورت بحث از مسئله می‌پردازند، كه نادرست است. البته بیان اجمالی مسئله نیز از مباحث چكیده است، اما سهم آن متناسب با سهم حجم چكیده است، نه اینكه اهم مطالب چكیده بر محور بیان مسئله بنا شده باشد3) ارجاع به مآخذ: پرداختن به معرفی منابع و مآخذ در چكیده نیز، نادرست است.4) بیان خطابی: ادبیات چكیده باید همانند ادبیات رساله یا مقاله باشد. در واقع، استفاده از بیان شعارگونه و عبارت‌پردازی خطابی در شأن رساله و مقاله علمی نیست.
یادآوری: شایسته است، با دقت و تأمل كافی نسبت به تهیه‌ی چكیده‌ی اثر اقدام نمایند و توجه داشته باشند كه این چكیده می‌تواند نمایی از كار اصلی آنان باشد و امكان معرفی درست آثار آنان را در سایت‌ها و مراكز مختلف علمی ـ پژوهشی فراهم آورد، از این رو كمال جدیت و دقت را در چكیده‌نویسی به عمل آورند.
3. كلید واژه: كلماتی است برآمده از متن و مرتبط با موضوع اصلی مقاله كه خواننده با مطالعه آنها، به محتوای اصلی پژوهش پی می‌برد. در حقیقت، كلیدواژه‌ها، در حكم موضوعات جزئی مقاله هستند و اندكی پس از چكیده می‌آیند. واژگان كلیدی به خواننده كمك می‌كند تا پس از خواندن چكیده و آشنایی اجمالی با روند تحقیق، بفهمد چه مفاهیم و موضوعاتی در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است.
كلید وا‍ژه در مقاله نقش «نمایه» و در كتاب‌ها و پایان‌نامه‌ها نقش «فهرست» را دارند، این وا‍ژگان، نمای كلی مقاله را در ذهن تداعی می­كند، میانگین وا‍‍ژه‌های كلیدی یك مقاله، پنج تا هفت، كلمه است. (سرمد، 1379، ص 321). انتخاب درست كلیدواژه‌ها به نمایه‌سازی استاندارد مقاله در پایگاه‌های الكترونیكی علمی ـ پژوهشی كمك می‌كند و دسترسی مخاطبان را به مقاله تسهیل می‌نماید. كلیدواژه‌های اصلی باید با عنوان و مسأله تحقیق و در حد امكان با سرفصل‌ها تناسب داشته باشد.
4. مقدمه: یكی از بخش‌های مهم مقاله علمی است که روزنه‌ای برای ورود خواننده به دنیای مقاله و در حكم نقشه راه است. وظایف اصلی مقدمه، روشن ساختن موضوع، مشخص نمودن هدف و بدست دادن طرح و نقشه ارایه مطالب برای خواندن كل مقاله است
معمولاً داوران و ارزیابان برای شناخت قوت علمی مقاله، تنها به مقدمه و نتیجه آن نظر می‌كنند بنابراین باید آن را دقیق و مناسب متن مقاله بنویسیم. هدف اصلی یك مقدمه حرفه‌ای، پاسخ به پرسش‌هایی چون، این تحقیق چه اهمیتی دارد؟ چه كسانی از آن بهره‌مند می‌شوند؟ چه نیازی به حل این مسأله داریم؟ و چه انگیزه‌ای باعث شد تا این مقاله نوشته شود؟ در مقدمه مقاله، مسئله تحقیق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنیادی و كاربردی به صورت مختصر بیان می‌شود. و از ذكر جزئیات پرهیز می‌شود.در مجموع یك مقدمه خوب شامل: توضیح درباره پیشینه تحقیق، ضرورت‌ها، روش، ساختار، منطق حاكم بر فصول است و اینكه چرا این تحقیق ادامه منطقی گزارش‌های پیشین است. مقدمه نباید مفصل و طولانی باشد. بهتر است حداكثر دو صفحه یا یك ششم كل مقاله باشد. سیر نگارش مقدمه از مطالب عام به خاص است، از جنبه‌های كلی شروع می‌شود و رفته‌رفته به بخش‌های تخصصی‌تر می‌پردازد. محقق باید پرسش‌های پژوهش خود را به صورت استفهامی بیان كرده و به تعریف متغیرهای تحقیق به صورت عملیاتی بپردازد. (هومن، 1378، ص 87).
5. بدنه یا متن مقاله: بدنه، قسمت اصلی و یا متن مقاله است كه در آن به سئوالات تحقیق به طور تفصیلی پاسخ می‌دهد. پس تا زمانی كه محقق مسأله خود را حل نكرده و یا به آن نزدیك نشده نباید اقدام به نگارش كند، عبارات بدنه باید مستند به منابع معتبر و مستدل به برهان باشد و از آوردن عباراتی كه در درستی آنها شك دارد، پرهیز نماید.
تعیین محورهای داخلی در بدنه مقاله، ارتباط و انسجام منطقی بین قسمت‌های مختلف را تقویت می‌نماید در تعیین عناوین داخلی مقاله می‌توان از سئوالات فرعی كمك گرفت و هر كدام از عنوان‌های داخلی می‌تواند پاسخ به یك سئوال فرعی باشد. در صورت نیاز می‌توان عنوان‌های داخلی را به موضوعات عناوین جزئی‌تر تبدیل كرد و به سئوالات ریزتر و ساده‌تر كه پاسخ آنها، تنها به چند پاراگراف نیاز دارد، رسید. حجم مقاله نیز به نوع مجله و سفارش‌دهنده آن، بستگی دارد امّا بهترین مقاله، نوشتاری است كه با كمترین كلمات، بیشترین محتوای علمی را تولید و به حل مسأله‌ای بیانجامد. جمله‌های ساده، گویا و صحیح از ضروریات یك متن علمی است. اگر جملاتی از متن مقاله به لحاظ دستوری یا علمی استوار نباشد تأثیر ناخوشایندی بر مخاطب و اعتماد او گذارده و كل مقاله را زیر سوال می‌برد. پس تنها مهارت در جمله‌سازی و عبارت‌پردازی برای تولید یك مقاله علمی كافی نیست بلكه باید چینش صحیح جملات و تركیب درست آنها را آموخت، گام نخست در این میسر، نگارش پاراگرف‌های استاندارد است.
پاراگراف، بخش كوتاهی از یك متن است كه درباره یك موضوع جزئی سخن می‌گوید. هر پاراگراف با یك جمله اصلی شروع می‌شود و همان جمله باید حاوی ایده‌ی اصلی پاراگراف باشد. در ادامه، جملات توضیحی خواهند آمد كه هر كدام ادامه منطقی جمله قبل است. همچنین هر پاراگراف باید از استقلال نسبی برخوردار و مانند یك یادداشت كوچك باشد. شمار كلمات هر پاراگراف، زیر 150 كلمه است. هر بند (پاراگراف) نباید طولانی و ملال‌آور باشد. در ابتدای هر بند از حروف «واو« یا «كه» كه حروف ربطند و نشان می‌دهد بند مستقلی نیست استفاده نمی‌شود.افزون بر استدلال و تأملات محقق، لازم است هر مقاله‌ای با مجموعه‌ای از آثار مرتبط با موضوع خود، در ارتباط باشد از این‌رو سعی می‌شود با نقل و قول مستقیم یا غیرمستقیم (بازنویسی، تلخیص) این ترابط علمی برقرار شده و از منابع معتبر دست اول استفاده شود. البته ارجاعات محقق نباید به قدری زیاد باشد كه تحلیل نگارنده را كم‌رنگ نماید. ناگفته نماند كه اشاره به نظریات رقیب در حل مسأله، نقد مستند و مستدل آنها با بیان نظریه برگزیده و دفاع از آن، عمده‌ترین مباحث بدنه یك مقاله است. بنابراین باید از هرگونه بحث مفصل در تحلیل پیش‌فرض‌ها، مبانی و مباحث مقدماتی پرهیز شود و در صورت نیاز به یك مطلب فرعی، آن را در پاورقی ذكر كند. توجه داشته باشیم كه در ارزیابی مقالات، معمولاً به اعتبار علمی منابع و كفایت ادله و صحت نتایج آن توجه می‌شود.
6. نتیجه: در این قسمت توصیف مختصر و مفیدی از آنچه بدست آمده ارایه می‌شود. در حقیقت باید مشخص شود كه مقاله به روشن شدن مسئله چه كمكی كرده است، بنابراین دستاوردها و حاصل پژوهش، بدون بیان ادله و شواهد در بخش پایانی بیان می‌شود. نتیجه برخلاف چكیده متضمن تعریف و بیان مسأله، ضرورت تحقیق، ذكر ادله و دیدگاه‌های رقیب نیست. نتیجه نشان می‌دهد كه مقاله حاضر چه نوآورری‌هایی داشته و چه مشكلی را حل نموده است (بر حسب اهمیت آنها، روش متداول بیان نتایج آن است كه ابتدا مهم‌ترین و سپس یافته‌های كم‌اهمیت‌تر ارائه می‌شود (همان، 1378، ص 90)
توجه داشته باشیم كه مقاله،‌ گزارش مستند و مستدل از تحقیق است اما نتیجه مقاله، گزارش نتایج تحقیق بدون ذكر استدلال، استناد و ارجاع است. نتیجه مقاله در حقیقت، پاسخ به سئوالاتی است كه از ابتدا طرح شده و این نتایج، یافته‌های مستدل و مستند در متن مقاله است، بنابراین از هر گونه عبارت‌پردازی و ادعای به اثبات نرسیده، باید شدیداً خودداری نمود. نتایج معمولاً مبتنی بر ترتیب منطقی پرسش‌ها یا فرضیه‌ها و نیز وابسته به تایید یا رد فرضیه‌هاست و ترتیب بیان نتایج نیز بر حسب ترتیب تنظیم سؤال‌ها و فرضیه‌های آنها است. (كیف، 1375، ص 30
7. منابع و مأخذ: اعتبار علمی مقاله به مستند و مستدل بودن آن است، ارائه فهرست كاملی از مراجع مقاله با رعایت اصل امانت‌داری و اخلاق پژوهشی مورد انتظار است. البته سبك‌های استناددهی در كتاب‌ها و مقالات متنوع است. معمولاً «راهنمای نویسندگان» در مجله یا جشنواره علمی در عمل به چگونگی ارجاعات پیروی می‌شود. اما «ارجاع در پایان مقاله»، «ارجاع در پاورقی» و «ارجاع در متن»، سه شیوه‌ی عمده استناد است كه شیوه اخیر (ارجاع درون متن) به علت سهولت، سرعت، ایجاد تمركز ذهنی برای خواننده و رواج جهانی آن، بر دو شیوه قبلی برتری دارد. در این روش نام صاحب اثر، ‌تاریخ انتشار و شماره جلد و صفحه را می‌آورند. مانند : (مطهری، 1382، ج 3، ص 150) امّا نام اثر نمی‌آید.درباره مشخصات كتاب‌شناختی منابع تحقیق (كتاب‌نامه) كه در پایان مقاله می‌آید،‌ هماهنگ‌ترین روش، همسویی با روش ارجاع‌نویسی در بدنه‌ی اصلی مقاله است كه در پی می‌آید. البته همانگونه که پیش‌تر اشاره شد نباید در ارجاعات و نقل‌قول‌ها افراط كرد، در آن صورت مقاله به مجموعه یادداشت‌ها و تحلیل‌های دیگران تبدیل شده و از ارزش علمی آن كاسته می‌شود. همچنین در چگونگی ارجاعات باید مطابق سلیقه و درخواست محلی که برای آنها مقاله تهیه می‌شود، عمل نمود. ارجاعات پاورقی و منابع به روش زیر انجام می‌گیرد
الف) زیرنویس (پاروقی) توصیفی
توضیحات اضافی یا اصطلاحی كه نمی‌توان برای حفظ انسجام متن آن را درون متن آورد، می‌تواند زیر صفحه با مشخص كردن شماره بیاید. توضیحات باید حتی‌الامكان خلاصه باشد. ترجمه آیات و روایات در متن فارسی بیاید و در صورت نیاز می‌توان متن عربی را در پاورقی آورد. كلمه‌های بیگانه در داخل متن حتماً باید به فارسی نوشته شود و در صورت لزوم معادل خارجی آنها در پاورقی بیاید. اینها در مورد اصطلاحات تخصصی یا نام اشخاص است. در موارد ضروری كه باید کلمه خارجی در متن بیاید باید در كنار صورت فارسی و داخل پرانتز نوشته شود (غلامحسین‌زاده، 1372، ص 17). توجه كنیم درهر متن یكبار معادل انگلیسی آوردن آن وا‍ژه كفایت می‌كند.
ب) ارجاع در منابع
محقق باید در پایان مقاله، فهرستی از منابع و مآخذی كه در متن به آنها استناد كرده است را به ترتیب حروف الفبای نام خانوادگی بیاورد. تنها منابعی می‌آید كه در متن از آنها استفاده شده است. در ذكر منبع حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروری به نظر می‌رسد: 1- نام خانوادگی و نام مؤلف یا مؤلفان 2- تاریخ انتشار اثر 3- عنوان اثر 4- نام شهر 5- نام ناشر. (البته اگر كتاب تجدید چاپ شده باشد، شماره چاپ آن هم می‌آید) جداسازی این اطلاعات با نقطه و جداسازی اجزای مختلف هر یك با ویرگول (،) است مانند
الف) در تك مؤلف
جوادی، آملی،‌ عبدالله (1372). هدایت در قرآن (چاپ سوم). تهران: مركز نشر فرهنگی رجاء.
ب) در ارجاع منابع از دو مؤلف یا بیشتر به شكل زیر می‌آید
سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، زهره (1379). روش‌های تحقیق در علوم رفتاری (چاپ سوم). تهران:‌ نشر آگا
ج) آثار دارای مترجم به شكل زیر می‌آید
صدرالدین شیرازی، محمد (1375). شواهد الربوبیه، ترجمه جواد مصلح. چاپ دوم. تهران:‌ انتشارات سروش
د)آثار با عنوان سازمان‌ها و نهاده
مركز اسناد و مدارك علمی. وزارت آموزش و پرورش (1362). وا‍ژه‌نامه فارسی – انگلیسی. تهران: نشر مؤلف
ه)آثار به جای مؤلف ویراستار یا چند نفر گردآوردنده یا مجموعه مقالات به شكل زیر:
شفیع‌آبادی، عبدالله (گردآورنده) (1374). مجموعه مقالات جنگ روانی. تهران:‌ انتشارات سمت.
شیوه ارجاع منابع
در جهت امانت‌داری اندیشه‌های دیگران و برای اطلاع‌رسانی بیشتر خواننده برای مراجعه به متون و منابع اصلی باید ارجاعات آورده شود. بنابراین هرگاه در متن مقاله، مطلبی از یك كتاب یا مجله یا … به صورت مستقیم یا غیر مستقیم نقل شود باید پس از بیان مطلب آن را مستند ساخت. این مستندسازی شیوه‌های مختلف دارد.
الف: شیوه ارجاع در متن
در استناد نام مؤلف و صاحب اثر بدون القاب: آقا، خانم، استاد، دكتر، پروفسور، حجت‌الاسلام، آیت‌الله و امثال آن آورده می‌شود مگر در جایی كه لقب جزو نام مشخص شده باشد مانند خواجه نصیرالدین طوسی، آخوند خراسانی، امام خمینی، علامه طباطبایی (دهنوی، 1377، ص 27
1- اثر با یك مؤلف: پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام خانوادگی،‌تاریخ انتشار، شماره صفحه به ترتیب می‌آید و پس از آن نقطه می­گذاریم مانند (ابطحی، 1382، ص 27)
2- اثر با بیش از یك مؤلف باشد، نام خانوادگی آنان به ترتیب به همراه سال انتشار و شماره صفحه می‌آید مانند (سرمد، بازرگان، حجازی، 1379، ص 50) و اگر بیش از سه مؤلف بود: نام خانوادگی اولین مؤلف و به دنبال آن عبارت «و همكاران» یا «و دیگران» سپس سال انتشار و شماره صفحه می‌آید مانند (نوربخش و دیگران، 1366، ص 75).
3- اثر با نام سازمان‌ها و نهادها:
به جای نام مؤلف، نام سازمان می‌آید مانند (فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، 1382، ص 34).
4- دو یا چند اثر یك مؤلف:
همه آنها داخل پرانتز به ترتیب تاریخ نشر می‌آید مانند (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر یك مؤلف در یك سال منتشر شده باشد آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمایز می­گردند مانند (احمدی، 1365 الف، ص 22؛ 1365 ب، ص 16).
5- استناد آیات و روایات
ابتدا نام سوره و سپس شماره آیه ذكر می‌شود، مانند: (بقره، 39). در خصوص نهج‌البلاغه نام كتاب و شماره خطبه یا نامه (نهج‌البلاغه، خطبه 33) و روایات غیر نهج‌البلاغه، نام گردآورنده روایات، تاریخ نشر، شماره جلد و صفحه مانند (مجلسی، 1403، ج 56، ص 198).
ب) ارجاع‌دهی مقالات
ابتدا نام مؤلف یا مؤلفان، سپس تاریخ انتشار، بعد عنوان مقاله، به دنبال آن نام مجله و شماره آن ذكر می‌شود آنگاه شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسی وPPدر انگلیسی، مانند حداد عادل، غلامعلی (1375)، انسان عینی، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش 9، صص 41-35.
ج) ارجاع پایان‌نامه و رساله
پس از ذكر عنوان باید ذكر شود كه آن منبع پایان‌نامه كارشناسی ارشد یا رساله دكتری و به صورت چاپ نشده است، سپس نام دانشگاه به شكل زیر:
ایزدپناه، عباس (1371)، مبانی معرفتی مشاء و اهل عرفان، پایان‌نامه كارشناسی ارشد، چاپ نشده. دانشگاه قم.
د) ارجاع به یك روزنامه
همانند ارجاع مقاله در مجله است مانند:
محمودی، اكبر (1375، 21 مهر) موانع توسعه در ایران، روزنامه كیهان، ص 6.
ه)ارجاع به فرهنگ‌نامه و دایرةالمعارف
در ارجاع نام سرپرست و بقیه موارد مثل كتاب عمل می‌شود مانند:
بجنوردی، سید كاظم و همكاران (1377)، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (چاپ دوم)، تهران؛ مركز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
و) ارجاع به كنفرانس‌ها، سمینارها و گزارش‌ها
مطلبی از دایره المعارف در شبكه وب
Seven years war. Britannica online.vers.92.2.apr.1998.
Encyclopaedia Britannica. 02 nov 2030http://www.eb.om;180/.
ارائه گزارش از همایش و سمینارها باید به شكل زیر باشد (سلطانی، 1363، ص 19).
همایش بین‌المللی نقش دین در بهداشت و روان (1380)، چكیده مقالات اولین همایش بین‌المللی نقش دین در بهداشت روان،‌ تهران: دانشگاه علوم پزشكی ایران.
ز) نقل از منابع الكرونیكی (اینترنت)
امروز نقل از منابع اینترنتی یكی از منابع ارجاعی است كه در ذكر آن اطلاعات ضروری به ترتیب زیر بیان می‌شود (ترابیان، 1987، ترجمه قنبری، 1380).
بارلو،‌جان پی (1996)، درخت یوشع می‌لرزد در مجله CORE(روی خط اینترنت) ج 8، ش 1، (92 نقل شده تاریخ 25 مارس 1996، قابل دسترسی در:
:Pub/Zines/c.Re-Zine file:ptp.e text.org pirectorg .g. 8corel.
ارجاع یك مقاله در مجله الكترونیكی
Miles, Adrian. Singin in the Rain: a hypertextual Reading. “Postmodern Culture 8.2(1998).02 nov 2000.
http://muse.jhu.edu/jourals/pme/voo8/8.2 miles.html

در ارجاع یك كتاب الكترونیكی در شبكه وب
Austen, Jane. Pride and prejudice.de. henry chur chyrd.
Nov 2000.http://www.pemberley.com/jahein;o/pridprej.html.
نكاتی درباره تایپ مقاله:
امروزه تقریباً اكثر مجلات علمی، مقالات خود را به صورت تایپ شده می‌پذیرند. از این رو بیان برخی از اصول تایپ مفید فایده است.
الف) عنوان مقاله در وسط سطر و با فاصله 4 سانتی‌متر از بالا با قلم یا فونت لوتوس شماره 16 تایپ می‌شود.
ب) نام مؤلف در زیر عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1 سانتی‌متر با قلم ترافیك شماره 10 تایپ می‌شود.
ج) رتبه علمی و محل خدمت مؤلف یا مؤلفان با علامت ستاره یا شماره در پاورقی همان صفحه با قلم لوتوس نازك شماره 12 كه متناسب با قلم پاورقی است، تایپ می‌گردد.
د) عناوین فرعی مقاله با شماره‌های تفكیك كننده مانند 01، 02، 03، با قلم لوتوس سیاه شماره 14 تایپ می‌شود.
هـ) عناوین فرعی با شماره‌های تفكیكی 101، 201 و … با قلم لوتوس سیاه شماره13 تایپ می‌شود.
و) متن مقاله با قلم لوتوس نازك، شماره 14 تایپ شده و ابتدای هر پاراگراف یا بند با كمی تورفتگی (اشپون) با فاصله 5/0 سانتی‌متر آغاز می‌گردد.
ز) فاصله بین سطرهای متن 5/1 سانتی‌متر و فاصله آنها از عنوان‌های فرعی 2 سانتی‌متر است.
ح) فاصله حاشیه صفحه‌ها از هر طرف 2 سانتی‌متر و از بالا و پایین نیز 2 سانتی‌متر و فاصله آخرین سطر با پاورقی 1 سانتی‌متر است.
ط) نقل قول مستقیم در داخل گیومه با قلم لوتوس نازك شماره 12 تایپ می‌گردد.

ی) شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالای صفحه تایپ می‌گردد.

ك) مقاله فقط باید بر یك روی صفحه تایپ شود

ل) در تایپ مقاله باید از بكار بردن قلم‌های متنوع و متفاوت پرهیز كرد.

م) قلم انگلیسی لازم برای تایپ پاورقی Times mediumبا شماره 8 است و همین قلم برای انگلیسی در متن و منابع با شماره 10 استفاده می‌شود.

 نظر دهید »

پای درس استاد جوادی آملی

31 فروردین 1395 توسط لیریائی

 

یاد حق و معرفت نفس

درباره یاد حق و معرفت نفس به ما فرمود:«و لاتکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم » مانند کسی نباشید که خود را فراموش کرده است و خدا را هم فراموش کرده است; یعنی خدا او را انسا کرده است

. گاهی انسان می خواهد سخن از معرفت نفس به میان بیاورد و این معرفت نفس را با آن چه که در کتاب های عقلی نوشته اند می خواهد مطرح کند; یعنی درصدد

است تا ثابت کند روح مجرد و قوای آن مجرداند، علم نفس به قوای خود حضوری است و خلاصه همه مسائلی که در کتاب های عقلی مطرح کرده اند بحث می کند،

می نویسد و تقریر می کند . همه این ها معرفت حصولی نفس است نه عرفت حضوری; یعنی معرفت نفسی نیست که به دنبالش معرفت رب باشد، این نوع

معرفت گرچه لازم است ولی کافی نیست . این که قرآن می فرماید: شما دو راه دارید و جمع هر دو راه میسر است «و فی الارض آیات للموقنین و فی انفسکم افلا

تبصرون » در سوره ذاریات می فرماید: جهان خارج آیات الهی اند روح شما و خصایص روحی شما آیات نفسانی اند یا در سوره فصلت می فرماید «سنریهم آیاتنا فی

الآفاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق » معلوم می شود که دو تا راه هست که جمعش میسر است: یکی راه بیرونی و مشاهده آیات بیرون و دیگری راه

درونی و مشاهده آیات درونی . از امیرالمؤمنین - علیه السلام - نقل شده است که: «معرفة النفس انفع المعرفتین » . این معرفت نفس، که انفع المعرفتین است،

یعنی همین راه های حصولی و استدلالی که در کتاب های عقلی آمده است اثبات بشود روح موجود است، روح غیر از مزاج است، روح غیر از بدن و غیر از ماده است،

روح و قوای آن، مجرد است . این ها در حقیقت اوست نه منم چون همه این ها مفاهیم کلی است و شخص ، شخص است، این یک برهان مفاهیم غایب است و

شخص شاهد و حاضر این دو برهان . پس آن چه در ذهن ما می گذرد ما نیستیم اوست لذا کاملا صحیح است که ما از همه این مفاهیم به «هو» اشاره کنیم; یعنی

اگر کسی مدت ها درباره تجرد روح و روح شناسی بحث کرده می تواند بگوید حتی کلمه «انا» به حمل اولی «انا» است ولی به حمل شایع «هو» است، مفهومی

است در ذهن ما که اشاره می کنیم آن، حقیقت انسان که این مفهوم من نیست، مضافا به این که مفهوم «من » یک معنای عامی دارد که هر کس می تواند بگوید

من . این دو برهان نشان می دهد که حقیقت «من » این مفهوم نیست: یکی این برهان که این مفهوم کلی است و من، شخص خارجی ام، دوم این که این مفاهیم،

غایب اند و من شاهد و حاضرم، پس هیچ کدام از اینها «من » واقعی را به من نشان نمی دهند گرچه روزنه ای هست .

علم اخلاق و معرفت شناسی

اما علم اخلاق علم اخلاق هم سرگذشت این است که چه چیزی فضیلت است و

چه چیزی رذیلت، تقوا و فجور کدام است، این ها بسیار خوب است و انسان در خلال این بحث های اخلاقی یک روح نزاهتی در او پیدا می شود، اما هیچ کدام آن

گره را نمی گشاید، چون همه این ها به حمل اولی معرفت نفس اند و به حمل شایع، بیگانه شناسی است . نه آن چه را که انسان در علم اخلاق درس و بحث

می گوید ملکات نفسانی خود آدم است نه آن چه را که در کتاب های عقلی به عنوان معرفت روح می خواند، درونی ها با بیرونی ها یکی است; یعنی اگر کسی

بحث عمیقی درباره گیاه شناسی کرد از نظم گیاه شناسی می تواند پی به خدا ببرد، هم چنین اگر درباره انسان شناسی بحث کرد از نظم دستگاه انسان هم می

تواند پی به خدا ببرد، پس همان طوری که شناخت آثار گیاهی یک آیات آفاقی و بیرونی است، شناخت آیات انفسی هم علم حصولی و یک شناخت بیرونی است .

نشانه اش این است که انسان در خلال درس وبحث مثل سایر بحث ها می کوشد که خودش را نشان بدهد .

 نظر دهید »

یعسوب المومنین

29 فروردین 1395 توسط لیریائی

یعسوب المؤمنین

حضرت علی علیه السلام را یعسوب المؤمنین می نامیدند، چون یعسوب فرمانروای زنبوران عسل را گویند که دور اندیش تر از همه است و بر درِ کندو می ایستد، هر زنبوری که می رسد دهانش را بو می کشد، اگر بوی نامطبوعی استشمام کرد می فهمد که او از گل و گیاه پلیدی تغذیه کرده، او را به دو نیم می کند و جلو در کندو می اندازد تا عبرت دیگران گردد، همین طورمولا علی علیه السلام بر دروازه بهشت می ایستد و دهان مردم را می بوید، از هر کس بوی عداوتش را استشمام کند او را به آتش دوزخ می افکند.

و نیز آمده یعسوب پادشاه زنبوران عسل است و از این رو به سرور مؤمنانْ یعسوب گفته اند و مؤمنان همانند زنبوران عسلند که زنبوران عسل از گل و گیاه پاکیزه تغذیه می کنند و عسل خوشبو می نهند و  مولا علی علیه السلام نیز امیر مؤمنان است.

 نظر دهید »

انگور ضریح

28 فروردین 1395 توسط لیریائی

دانم اکنون که چرا از همه برتر شده ای

معنی ظاهر و باطن ، ثقل اصغر شده ای

دیدم انگور ضریح ات به خدا مست شدم

بی جهت نیست اگر ساقی کوثر شده ای

اگرم در صف عشاق توام می دانم

که خریدار دو صد نوکر و قنبر شده ای

شرف کعبه و قبله ، شعف اهل ولا

نه فقط یار که خود نفس پیمبر شده ای

خسته در سعی صفا در پس نومیدی ها

گفتم آخر تو مگر هادی هاجر شده ای

مادرم نقش تو کنده است به دیوار دلم

ذکر نه بلکه برایم همه باور شده ای

استخوانی به گلو ، خار با چشمی خسته

اینچنین صبر مگر حضرت داور شده ای ؟!

صد و ده مرتبه از توبه شکستم توبه

شد نصیبم که چرا شافع محشر شده ای

در دل شعر “فنا ” قافیه هایی خسته

جبرئیل سخنم ! فاتح خیبر شده ای

خوش مقامی که به ایوان نجف برده نماز

مهر تایید بر آن سجده ی آخر شده ای

شعر از خانم زینب پوررحمتی

 نظر دهید »

اعتکاف

26 فروردین 1395 توسط لیریائی

هرگز نمی توان ارزش همه زمانها را برابر دانست، چنان که نمی توان همه مکانها را برابر شمرد. برخی زمانها و مکانها ارزشی والا دارند. ماه رجب ارزشمند است، ماه سلوک و زدودن زنگارهای شیطانی از آیینه دل است؛ ماه ولایت و برافروختن چراغ معرفت در شبستان وجود است؛ ماه رجب گاهِ اعتکاف است. در این ماه، که هنگامه تحول است، عاکفان کوی دوست، با حضور در صحن و سرای دوست، پله های سلوک را پیموده و پله پله به خدا نزدیکتر می شوند. معتکف روزه اش، نمازش، حضورش در مسجد و دیگر اعمالش مایه تقرب است. در خانه دوست، سفره ایی از مغفرت و بخشایش گسترده شده و عاکف با صیقل روح و روان، زنگار گناه از دل می زداید و مهیای ضیافت بزرگ در ماه وصال می گردد. ماهی که عشاق از سفره پرفیض الهی، لقمه های راز بر می چینند و عطر قرآن از ژرفای دل بار یافتگان، مشام جان را می نوازد.

اعتکاف پرورش جسم و جان است، انسان آمیزه ای است از این دو و نیازمند پرورش در ابعاد وجودی خود؛ انسان به دنبال سعادت و کمال است، روح انسان نیازمند نیایش است، مناجاتی شیرین و زیبا، هم کلامی موجودی ضعیف با منشأ قدرتها. از آغاز خلقت تا صحنه رستاخیز، راز و نیاز زیباترین هنر آدمی است.

غفلت بد است در برخی موارد بدتر؛ جریان زمان در گذر است و با از دست دادن آهی ماند و افسوسی که به هیچ نیرزد. انسان دشمنی دارد در اوج حیله گری، با چنین دشمنی هوشیاری باید و سرعت در خیرات؛

زمان اعتکاف است. خالق مهربان قرب خلایق می طلبد. در فکر پرورش روح و روان انسان است و مقررات دینی را تشریع می کند. تنوع عبادات به دلیل نیازهای گوناگون انسانی است، هر عبادتی جوابگوی نیازی از اوست. نماز، زنگار غفلت از روان می زداید و صیقل روح و روان است. در روزه، پالایشگاه خلوص و نردبان صعود است. روزه دار پرواز در آسمان عبادت و عبودیت را می آزماید و آیینه قلبش را نورستان خدایی می کند. حج، شرکت در آزمون الهی و قطع تعلقات و دلبستگی دنیوی است. عبادات مالی؛ چون خمس و زکات و صدقات، دمیدن روح ایثار و گذشت در وجود آدمی است. اما اعتکاف، آمیزه ای از چند عبادت با فضیلت است.

روزه که خود عبادتی ارزشمند است شرط اعتکاف است. حضور در مسجد و خواندن نماز هم شرط آن است. عاکف سه روز در مسجد جامع مقیم می گردد و جز برای ضروریات، کوی دوست را ترک نمی گوید. خود را از حلال باز می دارد تا با تمرین بندگی، جهاد با نفس را بیازماید. اعتکاف عهد مودّت و میثاق مجدد با پروردگار است.

در فضیلت اعتکاف این بس که معادل طواف کعبه و همتای رکوع و سجود است. خدای منّان می فرماید: “… وَ عَهَدنا اِلی ابراهیمَ وَ اِسمعیلَ اَن طَهّرا بَیتی لِلطّائِفینَ وَ العاکِفینَ وَ الرُکّعِ السُجود؛( آیه 125، سوره بقره) و ما به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان از هرگونه آلودگی تطهیر کنند.”

اساساً ارزش آدمی را عملش می رساند. معتکف انسانی بزرگ و شریف است به اندازه شرافت و فضل عملش، مقدس اردبیلی یگانه زمان در علم و عمل در شرافت و فضیلت اعتکاف گوید: مبادا کسی گمان کند که اعتکاف مقدمه عبادتی دیگر است. کسی که با طهارت و در حال روزه در مسجد مقیم می شود و تعهد قربت در اعتکاف می نماید، این عمل عبادت است. اعتکاف عبادتی مستقل است به مثابه حج و عمره و روزه و نماز و هر عبادت مستقل دیگر.

و ایام بیض در پیش است زمان عرشی شدن فرشیان؛ اعتکاف با همه فضیلتش، زن و مرد را به خود می خواند، انسان را می خواند تا در دنیای های و هوی و دود و دم، معراج انسانیت را به تماشا بنشینیم. فرصت طلایی عمر در پیش است و ایام در گذر؛ پس همتی باید تا با حضوری سبز از همسفران کوی دوست بگردیم.

 نظر دهید »

آثار اعتکاف

24 فروردین 1395 توسط لیریائی

 

عبادتها گاهی به صورت «ذکر»تحقق می یابند وگاهی به صورت «حرکت» وزمانی به صورت«ساکن» حرکت مانند طواف خانه خدا،که گشتن به دور کعبه، خود عبادت محسوب می شود وتوقف مانند ماندن در عرفات ومشعر ومنا وماندن در مسجد همراه با تعظیم وبزرگداشت خانه خدا.

تمام عبادتها علاوه براحکام وآدابی که در مرحله اعمال ظاهری ویا نیت دارا می باشند، رموز واسراری رانیز در بردارند که جز اهل شهود ومعرفت به آن دست نمی یابند.

در این مرحله دیگر مسأله واجبات ومستحبات مطرح نیست، بلکه آنچه مهم است، عشق وومحبّت وشهود وحضور می باشدوبس. دیگر نمادها، رسوم ونشانه ها جلوه ای ندارند؛ چراکه انسان عابد از مرحله نشانه ها گذشته وخود را در محضر معبود احساس می نماید. واین جلوه های محبوب است که اورا فرا می خواند و مدهوش می کند. برای رسیدن به چنین مقامی، باید از ظاهر وپوسته عبادات به عمق باطن وحقیقت آنها رسید، واین مرحله جز با معرفت و شناختی عمیق وشهودی از باطن نظام هستی، حاصل نمی شود.

یکی از اسرار عبادات، طهارت ضمیر وپاک سازی لوح جان از غیر خداست، و مسجد مرکز این تطهیر است. چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم پیرامون مسجد می فرماید:

«فیهِ رِجالٌ یحِبُّونَ أَنْ یتَطَهَّروُا وَاللهُ یحِبُّ الْمُطَّهّرینَ» (توبه۱۰۸)

درآن(مسجد)مردانی هستند که دوست دارند پاک گردند و خداوند پاکان را دوست می دارد.

بنابراین کسی که در جوار محبوب اقامت می گزیند باید بداند که او خانه خود را محل پاک سازی و تطهیر می داند وکسی را که در آن، به این امر اهتمام ورزد، دوست خود معرفی می نماید.

یکی از بهترین عبادات وفرصت مناسب برای خودسازی، اعتکاف است. می توان در همه کارها قصد تقرب کرد؛ اما اعتکاف، فراغتی برای عبادت وتفکر، و مناجات بامحبوب ومهربانترین مهربانان وخلوت با اوست.

شیرینی عبادت اعتکاف برای تمام کسانی که یک بار معتکف شده اند فراموش نشدنی است. حال معتکف را در لحظات آخر ونزدیک به افطار آخر می شود وصف کرد، کدام لذت دنیایی را می توان با این لذت و حالات خوش معنوی مقایسه نمود؟ چشیدن لذت مناجات با خدای مهربان، زیباترین حسی است که انسان در روی این کره ی خاکی می تواند داشته باشد.

معتکفی را ندیده ایم که بعد از اعتکاف آرزوی دوباره معتکف شدن را نکند. در ایام اعتکاف ما میهمان هستیم ومیزبان خالق کریم واگر میهمان خوبی هم نباشیم صاحب خانه با فضل وکرم خود همه را راضی وخشنود نگه می دارد وخاطره خوشی از این مهمانی در دل ما به یادگار می ماند که فراموش شدنی نیست، خاطره ای که قلم از بیان این حالت روحانی قاصر است. می شود ادعا کرد یکی از دلائل حضور چشمگیر جوانان در این عمل مستحبی، درک همین حالت باشد.

تمام تلاش انبیاء واولیاءوعلماءوروحانیون در طول تاریخ این بوده است که به مخاطبان خود زیبایی وشیرینی با خدا بودن را بچشانند که معتکف این راه طولانی را یک شبه می پیماید.

ازامتیازات دیگر اعتکاف آن است که فرصت عبادت برای انسانها به وجود می آورد. وقتی معتکف اشتغالات روزمره زندگی را کنار بگذارد وشب وروز خود را در خانه خدا، فقط برای انس وراز و نیاز با خداوند متعال صرف کند، فرصت فراغتی برای عبادت به وجود آورده که در فرهنگ اهل بیت عصمت وطهارت(ع) جایگاه ویژه ای دارد وآثار وبرکات فراوانی را برای آن بیان کرده اند.امام صادق(ع) فرمودند:

«در کتاب آسمانی تورات نوشته آمده است: ای فرزند آدم، برای انجام عبادت من فراغتی به وجود آور تا دل تو را از بی نیازی سرشار سازم و بی آن که تو طلب کنی وتقاضا نمایی، حاجتت را برآورم ومن خود ملزم می دانم که حوائج تورا برطرف سازم. با فضیلت ترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد وبا اشتیاق تمام عبادت را به آغوش بکشد واز دل وجان آن را دوست بدارد واعضاء وجوارح خود را در راه عبادت به حرکت درآورد وفراغتی ایجادکند که در ساعت فراغت به انجام عبادت بپردازد.»(اصول کافی،ج۲،ص۸۳؛بحارالانوار،ج۷۰،ص۲۵۲)

اعتکاف علاوه براینکه معجونی از چند عبادت بزرگ همچون حضور در خانه خدا وروزه داری است مقدمه عباداتی مانندانس با قرآن، دعا، نمازجماعت، نماز شب وتفکر وتوبه را فراهم می کند.

بعضی از عملکردها،تعادل روحی و روانی را از بین می برند؛ مانند تصمیمات اشتباه در زندگی، سرخوردگی اقتصادی، ناامیدی، اضطراب، قتل خطایی، وسواس وگناهان بزرگ که انسان را دچار عذاب وجدان می کند وآرامش روحی وروانی او را می گیرند. یکی ازراه های رهایی از این آشفتگی، اعتکاف است. وقتی خاطرات معتکفین را بررسی می کنیم، می بینیم در خاطرات معتکفان مواردی دیده می شود که انسان مسلمان توانسته است مشکلات بسیار بزرگ را در مدت کوتاه اعتکاف بدون هیچ نوع معجزه ای وتنها با معجون شفابخش اعتکاف حل کند، مشکلاتی که گره اصلی آن در وجود وروان خود آدمی است.

دلیل دیگر براین ادعا، داستان ابولبابه در جریان بنی قریظه است که پیامبر(ص) به دلیل پیمان شکنی وخیانت یهودیان بنی قریظه به اسلام، به قلعه آنها لشگر کشید وآن را محاصره کرد وتصمیم گرفت که کار آنها را یکسره کند. از طایفه «اوس» گروهی حضورپیامبر(ص) آمدند وگفتند: همان گونه که طایفه بنی قینقاع را به «خزرج» بخشیدی، بنی قریظه را به ما ببخش. پیامبر(ص) فرمود: آیا راضی می شوید یک نفر از طایفه شما(اوس)را برای حکم کردن بفرستم؟ گفتند: آری فرمود:سعدمعاذ؛ بنی قریظه رضایت ندادند و گفتند: ابولبابه را نزد ما بفرست تا با او مشورت کنیم.

اوبا اشاره به پیامبر خیانت کرد وآیه نازل شد:«ای مؤمنان به خدا وپیامبر خیانت نکنید وخائن در امانت هم نباشید. همانا اموال وفرزندان شما اسباب امتحان شمایند وپاداش بزرگ نزد خداست»(انفال،۲۷و۲۸)

در حال شرمندگی، از قلعه بیرون آمد ویکسره به مسجد مدینه رفت وخود را به یکی از ستون های مسجد بست وگفت:خدایا تا توبه من قبول نشود، هرگز خودم را از ستون مسجد باز نخواهم کرد.

گفته اند که دخترش تنها برای خواندن نماز،یا خوردن غذا یا ضرورت دیگری از ستون باز می کرد.

بعد از گذشت چند روز، آیه بر پیامبر(ص) نازل شد:

«گروهی دیگر به گناهان خود اعتراف کردند وکار خوب وبد را به هم آمیختند؛ امید می رود که خداوند توبه آن ها را بپذیرد؛ به یقین خداوند آمرزنده ومهربان است». (توبه،۱۰۲)

مردم که خبر قبولی توبه ابولبابه را شنیدند، به مسجد هجوم آوردند تا او را از ستون بگشایند؛ اما او گفت: شما را به خدا سوگند کسی جز پیامبر(ص) مرا باز نکند. هنگام نماز صبح، پیامبر(ص) به مسجد آمد وابولبابه را از ستون گشود وفرمودند:«تو اکنون حالت آن بچه ای را داری که تازه از مادر متولد شده و دیگر لکه ای از گناه در وجودت نیست».(اقتباس از مجمع البیان،ذیل آیه۱۰۲توبه)

اعتکاف در مسجد، فرصتی است که انسانها با تمام مشکلات ومشاغل اجتماعی چند روزی، هرچند کوتاه، از جامعه ومردم جدا شوند وبه درون گرایی روی آورند. معتکف در فضای روحانی وتقدس مسجد فرصتی مناسب می یابد تا با کاوش در باره انگیزه ها وروحیات خویش بپردازد ودر راستای رفع نقصان و تکامل خود بکوشد.

اعتکاف و خلوت برای آن صورت می گیرد که آدمی بتواند خود واقعی اش را از خود ساختگی وکاذب تشخیص دهد وتمام تلاش خود را گرد محور «خوداصیلش» صورت دهد؛ برای چنین هدفی لازم است مدتی را در گوشه نشینی و دوری از جمعیت به سر برد تا هم شناخت درستی از خودش بدست آورد هم به توانایی ها وناتوانی های خود پی ببرد. آدمیان تنها جایی که می توانند به این اهداف برسند هنگام تنهایی است؛ زیرا بسیاری از عوامل ومحرکاتی که باعث ظهور برخی از افعال ویا عکس العمل های مصنوعی می شود در تنهایی تأثیرندارد، در آنجاست که انسان می تواند زندگی حقیقی را تجربه کند ویافته های خود را به جان وروح خود مرتبط سازد ناگفته نماند که هر چند تنهایی می تواند باعث صعود انسان شود؛ اما سقوط انسان را هم رقم می زند؛ چرا که شیطان بهترین فرصت را برای گمراهی انسان، تنهایی او می داند واگر نتواند او را به گناه بکشد دست کم او را می ترساند واعتکاف با اینکه گونه ای از تنهایی است ولی در مسجد ودر جمع مردم صورت می گیرد.

انسانها در زندگی فرصت های مختلفی برای تفکر دارند؛ مثل ساعاتی که در عبور ومرورندو… که معمولا” این تفکرات ثمره خاصی ندارند وبیشتر تخیل است تا تفکر؛ ولی تفکر وتصمیم گیری در ایام اعتکاف انسجام وبرکت دارد وگاه مسیر زندگی انسانها را عوض می کند؛ زیرا تقدس مکان وخلوت گزینی وقتی سود وثمر دارد که با فرصت مناسب همراه باشد.

یکی از ویژگی های اعتکاف این است که بهترین فرصت را برای تفکر بوجود می آورد بنابراین معتکف بهترین فرصت برای عبادت تفکر را دارد، در حدیثی از پیامبر(ص) داریم «یک ساعت فکر کردن از شصت سال عبادت بهتر است». در اعتکاف نیز مقدمات تفکر فراهم می آید.

ودیگر اینکه روزه راداردکه سپر توهمات شیطانی وشکم خالی جای حکمت ومورد رضایت خداوند است.

حضور در مسجد راداراست که مکانی نورانی است محل یافتن رفیقان و همفکران سالم وعاقل ومحرک عقل انسانی است.

ممنوع بودن پرداختن به امور دنیایی مثل خرید وفروش که اشتغال به دنیاست.

اندیشیدن در آثار وعظمت خداوند، تفکر درباره زیبایی های دین، ارزشهای والای انسان در مقام خلیفته اللهی وزندگی ابدی انسان وتفکر در باره عملکرد روزانه وتصمیمات آینده.

اعتکاف آثار اخروی زیادی را در خود جای داده هم چون بخشش گناهان طبق حدیث «مَنْ اعْتَکَفَ إیمَاناًوَاحْتِسَاباًغَفَرَلَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»الجامع الصغیر،سیوطی،ج۲،ص،۵۷۵

پاداش دو حج ودو عمره طبق حدیث امام صادق(ع) از قول پیامبر(ص) «اعْتِکَافُ عَشْرٍ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ یعْدِلُ حَجَّتَینِ وَ عُمْرَتَینِ»(وسایل الشیعه،ج۷،ص۳۹)

ونیزآثار دنیوی زیادی رابرای معتکف به ارمغان می آوردهمانند:
استراحت روح وجان
ورزش اراده، اراده قوی یکی از عوامل مهم در رسیدن به مال ومقام وشهرت وآبروست که در اعتکاف با نخوردن وبیرون نرفتن از مسجد تقویت می شود.
استقامت.
شناخت وابستگی ها؛ کسانی که هرروز سرکار می روند وبا خانواده ارتباط دارند ، قهراً یک وابستگی بین آنها ایجاد می شود چه رسد به وابسته بودن به شغل،برنامه های تلویزیون،موبایل وغیره که دست کم در سه شبانه روز جدایی،شدت ومیزان این وابستگیها شناخته می شود.
تمرین جماعت
اعتکاف تمرینی برای حضور قبل نماز وبعد از نمازدر مسجد واستفاده از همه ابعاد وحالات مسجد است.
دست شستن از غیرخدا

دوستی وآشنا شدن با مؤمنان جداگشتن از گناهان و گنه کاران شناخت مسجد بدون بدعت وخرافات ودر نهایت نزدیکی به خداوند که همه وهمه سبب نورانیت دل می شوند. سبب دل گسستن از دنیا می شوند وفرصت حضوری عارفانه وعاشقانه را در محضر خداوند به دست می دهند،به عمربرکت، به فکرنفوذوتعمق وبه زندگی معنا وسازندگی می بخشد.

 نظر دهید »

شمع جمع شبستان

23 فروردین 1395 توسط لیریائی

فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی

كه هر كجا رود افتد به دام صیادی

به دانه‌ای دُّر یكدانه می‌دهد برباد

نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقّادی

چنان اسیر هوا و هوس شدم كه نپرس

نه حال نغمه سرایی نه طبع وقّادی

دلا دل از همه برگیر و خلوتی بپذیر

مدار از همه عالم امید امدادی

مگر ز قبله حاجات و كعبه مقصود

ملاذ(1) حاضر و بادی(2)علیّ ‌الهادی

محیط كون و مكان نقطه بصیر وجود

مدار عالم امكان مجرّد و مادی

شَها تو شاهد میقات «لِی مَعَ اللّهی»(3)

تو شمع جمع شبستان مُلك ایجادی

صحیفه ملكوتیّ و نسخه لاهوت

ولیّ عرصه ناسوت بهر ارشادی

مقام باطن ذات تو قاب قوسین است

به ظاهر ارچه در این خاكدان اجسادی

كشیدی از متوكل شدائدی كه به دهر

ندیده دیده گردون ز هیچ شّدادی

گهی به بركه درندگان(4) گهی زندان

گهی به بزم مِی و سازِ باغی عادی(5)

تو شاه یكّه سواران دشت توحیدی

اگر پیاده روان در ركاب الحادی

ز سوز زهر و بلاهای دهر جان تو سوخت

كه بر طریقه آباء و رسم اجدادی

آیة الله غروی اصفهانی (كمپانی)

پی‌نوشت‌ها:
1- ملاذ: پناه

2- حاضر و بادی: حاضر: كسی كه در حضر و در شهر ساكن است. بادی: كسی كه بادیه‌نشین و صحرانشین است.

3- اشاره است به حدیث: «لی مع‌الله وقت لا یسعنی فیه ملك مقرّب ولانبی مرسل: «مرا با خدا وقتی است كه در آن با من نمی‌گنجد هیچ ملك مقرّب یا پیغمبر فرستاده مرسل.» این حدیث منسوب به پیغمبراكرم‌ صلی الله علیه و آله است و منظور از آن مقام استغراق یا محو و فنای در حضرت حق تعالی است. (رك : شرح مثنوی، جلد چهارم، استاد دكتر سید جعفر شهیدی، صفحه286).

4- بركه درندگان (بركة السباع): محلی بود كه مركز درندگان از قبیل شیر و پلنگ بود و امام بزرگوار را در آن محل خطرناك قرار دادند ولی به امر خداوند متعال درندگان برگرد آن حضرت حلقه زدند و زیانی به آن امام بزرگوار نرساندند.

5- باغی: سركش و طغیان‌ كننده عادی: عداوت كننده و دشمن.

 نظر دهید »

...

22 فروردین 1395 توسط لیریائی

رحمی کن و پا روی پر دل نگذار!

تنها نشود همسفر دل ،نگذار!

استاد چقدر محض آبادی گفت :

ای طالب دل !سر به سر دل نگذار !

شعر از خانم زینب پوررحمتی

 نظر دهید »

تقویت حافظه ....

22 فروردین 1395 توسط لیریائی

ازدست رفتن قدرت حافظه که مرحله‌ای طبیعی از پروسه بالا رفتن سن است، نباید با بیماری آلزایمر اشتباه گرفته شود و در مردان به خصوص بعد از سن 40 سالگی سریع‌تر از زنان اتفاق می‌افتد.

پزشکان در این مطالعه به بررسی ساختار مغز و فعالیت آن در 1246 فرد 30 تا 95 سال با عملکرد شناختی طبیعی پرداختند. طبق مطالعه انجام شده قدرت حافظه به طور کلی برای مردان این میزان افت با سرعت و شدت بیشتری اتفاق می‌افتد و علت این پدیده به طور دقیق مشخص نیست.

دکتر «کلیفورد آر جک جی آر» از مایو کلینیک گفت: کاهش قدرت حافظه، وضعیتی است که برای تمامی افراد اتفاق می‌افتد. همچنین از آنجایی که این افت و روند رو به افول در قسمت‌های دیگر بدن هم اتفاق می‌افتد و نمی‌توان مغز را از این قاعده مستثنی کرد.

علاوه بر این همان‌طور که در مطالعات پیشین هم مشخص شده بود مردان نسبت به زنان در تست‌های ذهنی کلامی عملکرد ضعیف‌تری دارند. همچنین انباشت آمیلوئید در مغز که فاکتور اصلی در بیماری آلزایمر به حساب می‌آید به طور نسبی در افرادی که کمتر از 70 سال سن عمر دارند، پایین‌تر است اما پس از این سن احتمال بروز این حالت در مغز بیشتر می‌شود.

برخی نوشیدنی‌ها باعث تقویت مغز شده، این نوشیدنی‌ها تولید خاص یک شرکت ویژه نیست، بلکه نوشیدنی‌های طبیعی است که مصرف آن برای سالم نگه داشتن مغز توصیه می‌شود. نوشیدنی‌های شیرین برای قلب مضر است و به مرور زمان مشکلات عصبی ایجاد می‌کند که روی حافظه و تمرکز تأثیر می‌گذارد. نوشیدنی‌های حاوی مواد شیرین‌کننده و رنگ مصنوعی برای مغز سمی است و در نهایت روی قدرت شناخت افراد تأثیر منفی می‌گذارد و از طرفی این مواد سرطان‌زا و جهش‌زاست.

برای تقویت حافظه انجام بازی‌های فکری و مصرف این نوشیدنی ها توصیه می‌شود:
آب انار

این میوه سرشار از آنتی اکسیدان‌های منحصر به فرد است که علاوه‌بر بهبود حافظه، قدرت شناختی فرد را نیز افزایش می‌دهد. نوشیدن روزی یک لیوان آب انار مفید است.
چای
چای سیاه یا سبز، در تقویت عملکرد مغز موثر بوده و علاوه‌بر تقویت حافظه باعث افزایش روند تولید سلول‌های مغز نیز می‌شود. چای سرشار از آنتی‌اکسیدان است.
چای دارچین و زردچوبه

دارچین حاوی دو نوع ترکیب پروآنتوسیانین و سینامالدئید است که میزان پروتئین‌های T در مغز را کاهش می‌دهد. پروتئین‌های T رسوب مغزی ایجاد می‌کند که در بیماری اختلال حافظه نقش دارد.

زردچوبه به‌علت داشتن ماده فعال به نام کورکومین مانع از پیشرفت این اختلال می‌شود. برای کسب نتیجه مطلوب مقدار کمی روغن زیتون نیز به این نوشیدنی اضافه کنید. روغن زیتون حاوی ترکیبی است که از ابتلا به آلزایمر پیشگیری می‌کند.
آب معمولی

علاوه‌بر این که ۷۰درصد بدن انسان را آب تشکیل می‌دهد، برای دفع سموم و حفظ شادابی پوست، بدن نیاز به آب دارد. از همین‌رو زمانی که بدنتان دچار کمبود آب می‌شود، نمی‌توانید درست فکر کنید و دچار سردرد می‌شوید.
آب سیب، هویج و چغندر قرمز

نوشیدنی مخلوط این سه ماده، سرشار از آنتی‌اکسیدان، ویتامین‌ها و موادمعدنی است. چغندر، میزان تولید اکسیدنیتریک را در مغز افزایش می‌دهد و گردش خون را بهبود می‌بخشد. هویج حاوی بتاکاروتن است که نه فقط برای چشم مفید است، بلکه از استحاله مغز نیز جلوگیری می‌کند. سیب از بروز بیماری استحاله عصب از جمله آلزایمر پیشگیری می‌کند.
شیر نارگیل

همه‌ی مواد موجود در نارگیل برای بدن به‌ویژه مغز مفید است. اختلال حافظه را می‌توان با مصرف این نوشیدنی به تأخیر انداخت. این نوشیدنی علاوه بر ایجاد تعادل الکترولیت‌ها، ویتامین‌ها و موادمعدنی، روند خون‌رسانی به مغز را بهبود می‌دهد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 24
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 38
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

آمار

  • امروز: 10
  • دیروز: 33
  • 7 روز قبل: 150
  • 1 ماه قبل: 1879
  • کل بازدیدها: 65157

خبرنامه

تبلیغات

  • رتبه بندی و امتیازدهی وبلاگ ها
  • آموزش ویدیویی وبلاگ نویسی
  • تکنیک های افزایش بازدید

کاربران آنلاین

  • ام الساده

موضوعات

  • همه
  • در ساحل نجات
  • اخبار
  • شرح حال علما
  • لطائف و ظرائف
  • شهدا افلاکیان خاکی
  • هر روز یک حدیث
  • شعر
  • دانستنی ها
  • اهل بیت (علیه السلام )
  • نکات تربیتی ناب
  • تاریخی
  • خانواده در اسلام
  • محرم
  • داستانک
  • مهدویت
  • در محضر علما
  • سر بند عشق
  • مطالبات رهبری
  • تذکره الاولیاء
  • مناجات نامه
  • روانشناسی
  • رمضان
  • حجاب و عفاف
  • فضای مجازی
  • انقلاب
  • ادعیه و زیارات
  • تفسیر یک آیه از قرآن
  • حدیث سلسله الذهب
  • در محضر قرآن
  • غدیر خم
  • طب سنتی
  • اربعین
  • اخلاق
  • شهید
  • تصاویر
  • رجب
  • انقلاب
  • انقلاب
  • وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله )
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس