مدرسه علمیه حضرت زهرا(س) دورود

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ما گم شدگانیم

06 خرداد 1395 توسط لیریائی

 

مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی در بیانی، معنای غیبت حضرت ولی عصر(عج) را اینگونه تشریح می‌کنند:

سوال شد امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟ گفتم غایب؟ کدام غایب؟ بچه دستش را از دست پدر رها کرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است. ما مثل بچه‌ای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور می‌کنند.

بچه جلب ویترین مغازه‌ها می‌شود و دست پدر را رها می‌کند و در بازار گم می‌شود و وقتی متوجه می‌شود که دیگر پدر را نمی‌بیند، گمان می‌کند پدرش گم شده است. در حالی که در واقع خودش گم شده است. انبیاء و اولیاء پدران خلق اند و دست خلائق را می‌گیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق جلب متاع‌های دنیا شده‌اند و دست پدر را رها کرده و در بازار دنیا گم شده‌اند. امام زمان (عج) گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشته‌ایم. امام غایب نیست، تو نمی بینی آقا را. او حاضر است. چشمت رو که اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می بیند. خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی بینی.

“برگرفته از کتاب « امام زمان (عج) در کلام اولیای ربانی/مهدی لک علی آبادی/ ص۳۰″

 نظر دهید »

روش نگارش تحقیق میدانی

04 خرداد 1395 توسط لیریائی

در این نوشته برآنیم تا یکی از روش های مهم در تحقیقات کیفی با نام مطالعۀ میدانی را توضیح دهیم. همانطور که می دانید تحقیقات به دو قسمت تقسم می شوند:
1 - تحقیقات کمی : از نظریه شروع به «فرضیات» رسیده و در ادامه به مفاهیم، و از مفاهیم به متغیرها و از آن به شاخص ها می رسیم.
2- تحقیقات کیفی: در این نوع تحقیقات مراحل فرق دارد : اول از «سوال» شروع و با استفاده از «مشاهدات» به «نتایجی» منتهی می شویم و از آن ها به فرضیات و از فرضیات به نظریه منتج می شویم.
انواع روش کیفی که به هفت بخش تقسیم می شود:
1.روش اسنادی.2. مطالعۀ موردی 3 .مطالعۀ میدانی 4 .مصاحبۀ عمیق 5.مصاحبۀ گروهی 6 .تحلیل گفتمان 7.تحلیل نشانه شناختی
تحقیق میدانی:
در ابتدا برای روشن شدن مطلب از مثالی ملموس استفاده می کنیم: برای کسب اطلاع از یک موضوع بهتر است به محل واقعه رفته و به تماشا مشغول شد. یا برای سر درآوردن از یک مسأله طبیعی است که لازم باشد از نزدیک کسب خبر کنیم. می شود به همین کسب خبر از محل وقوع حادثه تحقیق میدانی اطلاق کرد.همان طور که پیش تر در مورد تحقیقات کیفی اشاره شد: مشاهدۀ میدانی با دیگر روش های مشاهده از آن رو متفاوت است که تنها به جمع آوری داده ها منحصر نمی شود، بلکه در درون آن نظریه سازی نیز صورت می گیرد. (ارل ببی، 581)
مزیت های تحقیق میدانی:
1. رفتارها در موقعیت طبیعی مورد مطالعه قرار می گیرد.
2. باعث افزایش عمق شناخت پژوهش گر از پدیدۀ مورد مطالعه می شود.
3. امکان توجه به جنبه هایی از موضوع که قبل از شروع مطالعه، به آن توجه نشده است، پدید می آید.
نقطۀ قوت تحقیق میدانی، جامعیت چشم اندازی است که در اختیار محقق قرار می دهد. در این نوع تحقیق، محقق با رویارویی مستقیم با پدیدۀ اجتماعی مورد مطالعه و مشاهدۀ هر چه کاملتر آن، می تواند درک عمیق تر و کامل تری زا آن پدیده به دست آورد. (همان، 588)
تحقیق میدانی، اساساً برای مطالعۀ موضوع هایی مناسب است که نگرش ها و رفتارها از طریق آن به بهترین نحو در درون محیط های طبیعی آن ها شناخته می شوند.
سرانجام تحقیق میدانی، بخصوص برای مطالعۀ فرآیندهای اجتماعی که در طول زمان کامل می شوند، مناسب است. (همان، 588)
در همۀ این روابط و محیط ها، تحقیق میدانی می تواند نکاتی را آشکار کند که آشکار کردنشان از راه های دیگر ممکن نیست.
جان و لین لافلند محورهای مناسب برای تحقیق میدانی را این گونه تصویر می کنند
1. اعمال: (انواع رفتار)
2. وقایع: «رویدادها»: (طلاق،جنایات و بیماری)
3. برخوردها: (ملاقات و کنش متقابل چند نفر)
4. نقش ها «تحلیل سمت هایی که افراد دارند»: (مشاغل، نقش های خانوادگی)
5. ارتباط ها: «زندگی اجتماعی بر اساس نوع رفتار مناسب بین دو یا مجموعه ای از نقش هاست»: (رابطۀ پدر- فرزندی)
6. گروه ها: (فراتر از روابط به جرگه های دوستان،تیم های ورزشی)
7. سازمان ها: (علاوه بر گروه های کوچک، شرکت ها، مدارس)
8. سکونت گاه ها: «چون مطالعۀ جوامع وسیع سخت است جوامعی با مقیاس های کوچک تر را مورد مطالعه قرار می دهیم»: (روستاها، زاغه ها، ده ها)
9. دنیاهای اجتماعی
10. سبک های زندگی یا خرده فرهنگ ها:«توجه به چگونگی سازگاری شمار زیادی از مردم را با زندگی»: (طبقۀ حاکم،طبقۀ پایین شهری)(همان، 589)
روش پیمایشی اطلاعاتی به دست می دهد تا بتوان از طریق آن درصد بیکاران، میانگین درآمدها و مطالبی از این قبیل را محاسبه کرد. اما در تحقیق میدانی معمولاً اطلاعات به صورت کیفی به دست می آیند. و در حقیقت در روش کیفی به سادگی امکان تبدیل مشاهدات و داده ها به اعداد و ارقام وجود ندارد. (همان، 580
مثال:
چه کسی مسؤول سر و سامان دادن به اموری است که ما از آن ها بهره می بریم؟ مسؤول تمیز نگه داشتن فضاهای عمومی مثل پارک ها، بازارچه ها، تعمیر علائم اطلاعاتی و هشدار دهنده در خیابان ها و… کیست
با یک تأمل ساده و بدون تفکر به این نتیجه می رسیم که: در جامعه، بر اساس توافق های رسمی و غیر رسمی، برای این نوع فعالیت ها، مسؤولانی تعیین کرده ایم. پاسخ این است که:متصدیان دولتی و کارکنان شهرداری و …. مسؤولند؛ که اگر چنین اقداماتی صورت نگیرد به دنبال کسانی هستیم تا حوادث پیش آمده را متوجه آنان کنیم.
نکته مورد توجه: احاله مسؤولیت امور عامه به افراد خاص، بقیه را مبرا، بلکه دیگران را وامی دارد از دخالت پرهیز کنند. پس این مسأله به معنی محدود ساختن دخالت سایر افراد جامعه است.

حال، تصور کنید: اگر در بوستانی قدم بزنید و مشتی آشغال بریزید، افراد ناظر این عمل شما را ناپسند می شمارند و به نوعی در معرض مجازات های منفی قرار می گیرید.
اما در مقابل اگر آشغال روی زمین باشد و خم شوید و آن را از روی زمین بردارید، لابد جواب می دهید مردم از کار ما خشنود خواهند شد…
به دانشجویان توصیه کردم این گروه کارها را انجام دهند وبه دو سؤال پاسخ دهند:
1) وقتی سرگرم این امور بودید چه احساسی داشتید
2) واکنش اطرافیان در مورد کارهای شما چگونه بود؟ (همان، 591)
خب عده ای از دانشجویان به جمع آوری آشغال ها، صاف کردن علائم،تعمیر علائم،تعمیر وسائل بازی عمومی و …. پرداختند.
حال پاسخ های آنان را به پرسش های من ببینید
اکثر آنان در یادداشت ها نوشتند:
1) : هنگام انجام این کارها سخت معذب و ناراحت و احساس حماقت می کردیم و این تصور مردم که می پنداشتند ما با دست زدن به این اعمال قصد خود نمایی داریم، سخت آزارمان می داد. (این ها مسائلی است که ما را از دست زدن به این اعمال وا می دارد.)
2) همۀ افراد ناظر با واکنش های خود احساساتِ مای دانشجو را جریحه دار کرده بودند: «برخی پوزخند، بعضی اعتراض و حتی گاهی به مؤاخذه از طرف پلیس منجر شده بود.» (همان، 592)
به اذعان آنان، جمع آوری زباله های مکان های عمومی از سوی افراد غیر حرفه ای فقط سه دلیل می توانست داشته باشد:
1. بعد از ریختن آشغال کسی او را مجبور کرده آشغال ها را جمع کنند.
2. بعد از ریختن آشغال عذاب وجدان گرفته و در صدد جبران مافات برآمده اند.
3. درون آشغال ها دنبال خرت و پرت می گشته اند (آشغال دزدی)
(همان، 592)
بی گمان از هیچ راهی جز تحقیق میدانی، نمی توان به قدرت توافق های عمومی در بارۀ بر عهده گرفتن مسؤولیت شخصی برای امور عامه پی برد. البته اگر همین مسأله از مردم سؤال شود، شاید او را شهروند خوب بخوانند، اما در مقام عمل این گونه برخورد می کنند.
در صحنۀ واقعی زندگی هر گاه کسی همان گونه عمل کند که در شعارها آمده، آن چه رخ داده تصویری دقیق و واقعی به دست می دهد.
تحقیق میدانی زندگی اجتماعی را در زیست گاه طبیعی اش مورد کاوش قرار می دهد. (همان،593)
مشاهدات میدانی
ابعاد مشاهده میدانی:
1. مشارکت یا عدم مشارکت مشاهده گر در رفتار مورد مشاهده
2. آشکار و یا پنهان بودن مشاهده گر برای مشاهده شوندگان
و در نهایت این دو بعد تبدیل می شود به:
1. مشاهدۀ آشکار: در این موقعیت در هنگام تحقیق محقق شناخته شده و افراد مورد مطالعه هم می دانند که تحت مطالعه قرار دارند.
2. مشارکت آشکار: در این موقعیت، محقق شناخته شده و فراتر از موقعیت اول، در تحقیق مشارکت هم می کند. مثلاً مطالعۀ عملکرد فوتبالیست ها و بازی کردن خود محقق.
3. مشاهدۀ پنهان: در این موقعیت، نقش محقق،مشاهده گری است، اما افراد مورد مشاهده نمی دانند که تحت مطالعه قرار دارند. مثلاً زیر نظر گرفتن افرادی که از خط کشی عابر پیاده عبور نمی کنند.
4. مشارکت پنهان: در این موقعیت، محقق در فرآیند بررسی شرکت دارد، اما محقق شناخته نشده است. مثلاً مطالعۀ عملکرد والیبالیست ها و مشارکت محقق اما بدون معرفی خود. (بیابان گرد، صص 4-293)
مطرح شدن بحث اخلاق
سؤال اساسی ای که در این میان مطرح است، آنست که آیا اخلاقاً صحیح است که محقق با معرفی نکردن خود، اطمینان مردم راجلب کرده و برای کسب اطلاعات مورد نظر فریبشان دهد؟
و بالأخره مصلحت داشتن علم این گونه اعمال غیر اخلاقی را توجیه می کند؟
اگر افراد مورد تصمیم گیری و آزمون ندانند که محقق سرگرم اجرای طرحی تحقیقی است، طبیعی تر و ساده تر عمل می کنند و اگر بدانند یا موضع می گیرند یا طور دیگری وانمود می کنند.
ازآن طرف مشاهده گر اگر در تحقیق حضور داشته باشد در روند تحقیق تأثیر می گذارد. اگر در مورد تصمیم گیری یک گروه اظهار نظر کند، یک تأثیر می گذارد، اگر اظهار نظر نکند، یک تأثیر می گذارد، اگر پیشنهادش دنبال شود، یک نحو تأثیر می گذارد، اگر پی گیری نشود یک نوع تأثیر می گذارد. (ارل ببی، صص 6-595)
پس این نتیجه قابل توجه است که این امور، غیر قابل اجتناب است. به این دلیل محققان میدانی، غالباً نقشی متفاوت با شرکت کنندۀ کامل انتخاب می کنند.
نوع ارتباط
ارتباط به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
1. پیوستن واقعی
2. وانمود کردن
مثلاً محقق برای بررسی یک فرقه ای مذهبی و نوپیدا اگر واقعاً به آن گروه، بپیوندد روند تحقیق یک طور است و اگر وانمود کند که پیوسته است روند تحقیق طور دیگری است. (همان، 598)
مراحل مشاهدۀ میدانی
1) انتخاب محل تحقیق
2) دستیابی و حضور در محل
3) نمونه گیری
4) جمع آوری داده ها
5) تجزیه و تحلیل داده ها
6) خارج شدن از تحقیق
1- انتخاب محل تحقیق
بعد از تعریف موضوع، محقق باید مکانی را انتخاب کند که رفتار یا پدیدۀ مورد مطالعه، با فراوانی کافی در آن جا بروز یا تجلی داشته باشد و بتوان مشاهدات ارزشمندی را به عمل آورد.
مکان می تواند با استفاده از
• تجربه های شخصی
• گفتگو
• مشورت با دیگر محققان
و بررسی معایب و محاسن انتخاب شود.
دو نکتۀ مهم: لازم است محققان، از این دو پرهیز کنند:
• مکان های شناخته شده
• اشخاصی که با آن ها مراوده دارد
زیرا در مورد
مکان: پیش پنداشته های او در روند تحقیق تأثیر می گذارد. و اشخاص: برای آن ها مشکل است که با او به عنوان دوست و همکارشان در نقش جدید وارد تعامل شوند. (بیابان گرد، صص 7-296)
2-دستیابی به محل
میزان مشکلات محقق جهت ورود به مکان مورد مطالعه به 2 عامل بستگی دارد:
. آن مکان تا چه حد عمومی باشد.
• آزمودنی هایی که از آن مکان انتخاب می شوند، تا جه حد مایل باشند که مورد مشاهده قرار گیرند.
هرچه مکان ها عمومی تر باشد (مثل فرودگاه ها،کافه ها) آسان تر می شود در آن حضور یافت و هر چه خصوصی تر باشد (مثلاً بررسی رفتار گروگان گیران در یک بانک) کار سخت تر است. (همان، 297)
در مورد آزمودنی ها
یک گروه ممکن است به گرمی از شما استقبال کنند چون معتقد اند: یک محقق آن قدر برایشان اهمیت قائل شده که در مورد آن ها تحقیق می کند.
و یا یک گروه اصلاً شما را راه ندهد، یا برخورد بدی بکند. این مسأله بستگی به رفتار محقق و نوع برخورد او نیز دارد.
اگر در مورد یک گروه سازمان یافتۀ غیر قانونی، تحقیق می کند، نباید صراحتاً بگوید دربارۀ فعالیت مجموعه های سازمان یافتۀ غیر قانونی تحقیق می کند. (ارل ببی، 603)
3-نمونه گیری:
الف) مصاحبۀ میدانی
ب ) ثبت مشاهدات
مسلم است که تحقیق میدانی مستلزم کاوش فعالانه تری است.
مشکلات نمونه گیری میدانی:
ü چه تعداد از افراد یا گروه ها مورد مشاهده قرار گیرند؟
ü چه رفتارهایی در نمونه مورد مطالعه قرار گیرد؟
پر واضح است که: راه های مشخصی برای پاسخ دهی به این سؤالات وجود ندارد. اما می شود تا حدودی به بعضی از فاکتورها اشاره کرد: مسألۀ مورد بررسی و اهداف مطالعه ،شاخص های تعیین کنندۀ اندازۀ نمونه مناسب هستند. مثلاً اگر قرار است نتایج حاصله، به جامعه تعمیم داده شود؛ یک آزمودنی یا یک گروه کافی نخواهد بود. (بیابان گرد، 297)
الف)مصاحبۀ میدانی
برای مصاحبۀ میدانی بهترین کار نمونه گیری است.
در پیمایش ها همواره پرسش نامه ساخته می شود. اما در تحقیق میدانی معمولاً مصاحبه مناسب تر است. (ارل ببی، 603)
لازم است بدانیم:( مصاحبۀ کیفی، کنش متقابلی بین مصاحبه گر و پاسخگو است.) فرق مصاحبۀ کیفی با بقیۀ مصاحبه ها این است که مصاحبه گر، اولاً باید تلاش کند به آزمودنی نزدیک شده و اعتماد او راجلب کند. و در طول مسیر تحقیق، سؤالی را مطرح و بقیۀ سؤالات را از جواب های آزمودنی انتخاب کند؛ زیرا پرسیدن سؤال های پیش ساختۀ صرف، در این تحقیق بی فایده است. که خوب است بدانید بعضی از دانشمندان مثل (هربرت و رین رولین) نام گفتگوی هدایت شده را بر این مصاحبه می نهند.
تقسم بندی فرآیند مصاحبه کامل:
کواله فرآیند مصاحبۀ کامل را به هفت مرحله تقسیم می کند:
1. موضوع بندی: (روشن کردن هدف مصاحبه)
2. طراحی: (طرح ریزی فرآیندی است که از طریق آن هدف خود را محقق می سازد.)
3. مصاحبه: (اجرای مصاحبه های واقعی)
4. نگارش: (تهیۀ یک متن مکتوب از مصاحبه ها)
5. تحلیل: (تعیین معنای مطالب گردآوری شده)
6. تأیید: (بررسی قابلیت اعتماد و اعتبار مطالب)
7. گزارش: (تدوین گزارش نهایی از مصاحبه)
( ارل ببی، صص 9-608)
ب) ثبت مشاهدات
در مشاهده مستقیم و مصاحبه، یادداشت برداری کامل و دقیق ازآن جه رخ می دهد، امری مهم و اساسی است.
یادداشت های میدانی بخش بنیادی هر مطالعۀ میدانی را تشکیل می دهد. (بیابان گرد، 298)
یادداشت ها باید شامل مشاهدات تجربی و تفسیرهایتان از آن مشاهدات باشد. مثلاً یادداشت بر می دارید که شخص x نزد شما با پیشنهاد یک گروه مخالفت کرده است «به نظر شما» این امر حاکی از آن است که شخص x می کوشد رهبری گروه را به دست گیرد و «به نظر شما» مضمون اظهار نظرهایی که از رهبر گروه شنیده اید پاسخی به آن فرد مخالف بوده است.
در پایان نکات مهمی را در مورد یادداشت برداری یاد آور می شوم:
بیش از حد ضرورت به حافظۀ خود اعتماد نکنید.
o مرحله به مرحله یادداشت بردارید:
الف)یادداشت های سردستی
ب ) یادداشت های مشروح تر
o بلافاصله بعد از جلسۀ مشاهده تمام جزئیات را بنویسید.
(ارل ببی، صص: 12-611)با تشکرسید روح الله دعائی
منابع و مآخذ:
ببی، ارل،ترجمۀ رضا فاضل، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی (جلد دوم )، تهران87، سازمان مطالعه و تدوین کتب کتب علوم انسانیث دانشگاه ها(سمت)

بیابان گرد، دکتر اسماعیل، روش های تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی (جلد اول )، تهران86، نشر دوران

 1 نظر

یا فارس الحجاز

02 خرداد 1395 توسط لیریائی


شعری که آیت الله بهجت در اواخر عمرشان زمزمه می‌کردند…

با کدام آبــرو روز شمـارش باشیم

عصرها منتظر صبح ظهورش باشیم

کاروان سحـرش مال هـمـه، جـا دارد

تا که جا هست ،چرا گرد و غبارش باشیم

سالها منتظر سیصد و اندی مرد است

آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم

بارها کار دل ما به دستش افــتـاد

یادمان رفت که ما در پی کارش باشیم

گـیـرم امـروز بـه ما اذن ملاقاتی داد

مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم

ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش

حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟!!!!

اگـر آمـد خـبـر رفـتـن مـا را بـبـریـد

به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم

(علی اکبر لطیفیان)

 نظر دهید »

شب قدر هفته

01 خرداد 1395 توسط لیریائی


” شب قدر هفته “
در کلام یکی از شاگردان آیت الله پهلوانی :
بعضی فکر می کنند که بهترین آرزوها ، دیدن امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف است ، رفیق امیر المومنین شدن است ، به یقین رسیدن است ؛ برادرم رسیدن به تمام این حاجات در شب جمعه محقق می شود.
ما در سال پنجاه و دو شب جمعه داریم ؛ روایت دارد که هر کس در شب جمعه سوره اسراء را بخواند ، نمی میرد تا امام زمان خود را زیارت کند . هر کس در شب جمعه سوره ی واقعه را بخواند ، خداوند او را از یاران حضرت امیر علیه السلام قرار می دهد و محبت اش در دل خلق می افتد. هر کس در شب جمعه سوره ی ص را بخواند ، اهل یقین می شود و مرگ اش به شهادت ختم می شود. آری شب جمعه ، شب قدر هفته است و تمام این شب جمعه ها مقدمه ای است برای شب قدر اصلی ؛ با این حساب ، در شب قدر چه اتفاقی می افتد ؟! در جواب این سوال استاد ما آیت الله پهلوانی میفرمودند : در شب قدر به انسان لقاء الله می دهند

 نظر دهید »

تاکید مراجع عظام تقلید بر احیای شب نیمه شعبان

29 اردیبهشت 1395 توسط لیریائی

شب نیمه شعبان، یادآور تولّد اولین و آخرین امید پیامبران و فرشتادگان الهی و منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و دارای فضلیتی بس عظیم است و در روایات معصومین(علیهم السلام) بر احیای آن تاکید شده تا آن جا که نبی مکرم اسلام(ص) در فضیلت این شب نورانی فرموده است “مَنْ أَحْیَا لَیْلَهَ النِّصْفِ‏ مِنْ شَعْبَانَ‏ لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ/ هرکس شب نیمه شعبان را به شب زنده داری سپری کند، در روزی که دلها مرده است، دل او زنده است(ثواب الاعمال: ص۷۷)".

امیرالمومنین علی بن ابی طالب(علیه السلام) نیز در روایتی از پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم )در رابطه با فضیلت احیای شب نیمه شعبان نقل کرده است که “عن رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:‏ إِذَا کَانَ لَیْلَهُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ‏ فَقُومُوا لَیْلَهَا وَ صُومُوا نَهَارَهَا فَإِنَّ اللَّهَ …یَقُولُ أَ لَا مُسْتَغْفِرٍ فَاغْفِرْ لَهُ أَ لَا مسترزق فأرزقه حَتَّى یَطْلُعَ الْفَجْر/ شب نیمه شعبان را احیاء بدارید و روز نیمه شعبان روزه بگیرید که خداوند در این شبانه روز می فرماید آیا توبه کننده ای هست تا توبه او را بپذیرم آیا فردی طلب روزی دارد تا او را بی نیازکنم (اقبال الاعمال: ج۳ ص ۳۲۳)".

بزرگان دین و علما به عنوان وارثان و ادامه دهندگان رسالت انبیاء الهی و مروجان حقیقی آموزه های غنی اهل بیت(علیهم السلام)) نیز علاوه بر آن که خود اهتمام ویژه ای به احیای شب نیمه شعبان داشته و دارند، عموم مومنین و منتظران و عاشقان امام عصر حضرت بقیه الله الاعظم(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را به احیای این شب عزیز و دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهور ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعوت کرده اند.

اینک در آستانه فرا رسیدن ۱۵ شعبان المعظم، توصیه ها و پیام های مراجع عظام تقلید، علما و بزرگان حوزه به عاشقان و دلدادگان حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پاسداشت ایام ولادت موفور السرور منتهی الامال جمیع اولیاء و آخرین نجات دهنده بشریت و زنده نگاه داشتن فرهنگ احیای شب نیمه شعبان، تقدیم منتظران امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)می شود.

آیت الله العظمی صافی گلپایگانی:

بسم الله الرحمن الرحیم

منتظران حضرت بقیه الله العظم ارواح العالمین له الفداء در شب مبارک نیمه شعبان با جشن و چراغانی و تشکیل مجالس سخنرانی، مدح و منقبت آن امام عزیز را برای خود افتخار بزرگی دانسته و در احیای این شب بسیار با عظمت که در سحر آن، وجود مقدس دوازدهمین اختر تابناک ولایت و امامت، دنیا را با ولادت خود مزین و منور نمودند، کوشا بوده و برای تعجیل ظهور موفور السرور آن حضرت دعا می کنند که فرج مبارک ایشان، فرج همه شیعیان و مظلومان عالم است.

آیت الله العظمی وحید خراسانی:

بسم الله الرحمن الرحیم

خدا را شکر کنید بر این نعمت عظمی و موهبت کبری که در زمان غیبت آن حضرت از قائلین به امامت او و از منتظرین ظهور او هستید که سید الساجدین و زین العابدین علیه السلام به ابی خالد کابلی فرمود : یا ابا خالد! اهل زمانِ غیبت او که قائلند به امامت او و منتظر ظهور اویند، افضل اهل هر زمانی هستند ، چون خدا به آنها عقل و فهم و معرفتی داده که غیبت نزد آنها بمنزله ی مشاهده است ، و آنها را در آن زمان به منزله ی کسی

قرار داده که با شمشیر بین دو دست رسول خدا- صلی الله علیه وآله وسلم – جهاد کنند ، و آنها هستند که به حق مخلص اند، و به صدق شیعه ی ما هستند، و در سرّ و علن داعیان به دین خدایند.

رسول خدا( صلی الله علیه و آله وسلم )به نقل جابر بن عبدالله انصاری در وصف آنان فرموده که آنها را خدا در کتاب خود وصف نموده: الذین یؤمنون بالغیب، و فرموده: أولئک حزب الله ألا إن حزب الله هم المفلحون.

اکنون که شما موفق به درک شب نیمه شعبان شدید که سحرگاه آن، شمشیر قدرت خداوند متعال و نور علم و حکمت او متولد می شود و وجودش تفسیر “وتمت کلمه ربک صدقا وعدلا” است و ولادتش مصداق “وقل جاء الحق وزهق الباطل ” است.

در ساعت ۱۱ شب همگی دست به دعا بردارید و از خدا بخواهید که ظهور موعود جمیع انبیاء را که المنتهی إلیه مواریث الأنبیاء ولدیه موجود آثار الأصفیاء است، میسر کند ، و قلب خاتم انبیاء را به ظهور او مسرور کند ، که امام هشتم علیه السلام دعایش این است : اللهم وسُرّ نبیَّک محمدا صلی الله علیه و آله برؤیته. إلهی عظم البلاء وبرح الخفاء وانکشف الغطاء وانقطع الرجاء وضاقت الأرض ومنعت السماء وأنت المستعان وإلیک المشتکی.

در خاتمه اگر می خواهید با او باشید که با آن حضرت بودن منتهی الامال جمیع اولیاء خدا است ، هر روز آنچه میسر است برای آن حضرت قرآن بخوانید ، و آنهایی که نمی توانند، سوره ی قل هو الله احد را در هر حال بخوانند ، و جمع بین این دو، نور علی نور است ، و به مقتضای روایت معتبره هر کس که این کارش باشد، با اوست و با او بودن، با خدا و جمیع انبیاء و اوصیاء بودن است. اگر کسی هر روز عزیزترین گوهر که کلام خداست، به آن حضرت هدیه کند، هر جمعه که صحیفه ی اعمال به نظر آن حضرت می رسد، کرم او که مظهر جود خداست، با او چه می کند؟!

اللهم بحق فاطمه وأبیها وبعلها وبنیها لا تفرق بیننا وبینه أبدا

آیت الله العظمی سبحانی:

بسم الله الرحمن الرحیم

ولادت با سعادت دوازدهمین اختر آسمان ولایت بر همگان مبارک باد.

مهدی موعود هدیه الهی برای همه جهانیان است که با ظهور خود عدل و داد را در جامعه گسترش داده و به ظلم و ستم خاتمه خواهد داد. مهدی موعود عطیه الهی است که در کتابهای آسمانی درباره آن گزارش شده است. ظهور چنین امامی در شرایط مناسب مورد اتفاق کلیه مذاهب آسمانی است و هم اکنون در زبور داود می خوانیم:«زمین از آن صالحان است» ما ولادت چنین امام دادگری را که سریر عدالت در انتظار اوست به کلیه شیعیان جهان بلکه تمام افرادی که در انتظار چنین روزی هستند تبریک می گوییم.

حضرت آیت الله علوی گرگانی:

بسمه تعالی

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم ) :«من احیا لیلۀ العید و لیلۀ النصف من شعبان لم یمت قلبه یوم تموت القلوب» انسانهایی که قدر زمان و فرصت های زندگی را میدانند هیچگاه فرصتی را به واسطه کاهلی و یا بی توجهی از دست نمی دهند و برای کسب خیرات و معنویت دراین شبها تلاش می کنند. شبهای خاصی همانند نیمه شعبان اوج پر کشیدن در فضای نیایش و مناجات با معبود است و زمینه ای برای احیای دل می باشد.

شب نیمه شعبان بالاترین شب بعد از لیلۀ القدر می باشد چنانچه امام باقر علیه السلام به آن تصریح کردند و فرمودند:«آن شب افضل شب ها است بعد از لیلۀ القدر و در آن شب خداوند عطا می فرماید به بندگان، فضل خود را و می آمرزد ایشان را به من و کرم خویش، پس سعی و کوشش کنید در تقرب جستن به سوی خدای تعالی در آن شب. پس به درستی که آن شبی است که خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدس خود که سائلی را از درگاه خود دست خالی برنگرداند، مادامی که سوال نکند معصیت را و آن شب آن شبی است که قرارداده حق تعالی آن را از برای ما به مقابل آن که قرارداده شب قدر را برای پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم )پس کوشش کنید در دعا و ثنا بر خدای تعالی».

شکی نیست که آمادگی برای ورود به ماه خدا یعنی ماه رمضان باید از ماه رجب و شعبان و مخصوصا شب نیمه شعبان کسب شود و لذا احیای این شب سیره و رویه علمای بزرگ و راغبین الی الله بوده است. اینجانب توصیه می کنم قدر این شب و شبهایی همانند آن را دانسته و آن را با غفلت سپری نکنید و مهم ترین دعا و حاجت شما فرج واقعی شیعیان مظلوم جهان با فرج صاحب ما امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد. در این شبها با دلی پاک و نیتی صادق از خداوند معرفت و ولایت بالا را طلب کنید تا در دنیا و آخرت سعادتمند باشید.

حضرت آیت الله سید محمد شاهرودی:

بسم الله الرحمن الرحیم

ونریدأن نمن علی الذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمۀ و نجعلهم الوارثین

نیمه شعبان، مناسبت ولادت حضرت بقیۀ الله الاعظم ارواحنا فداه، از جمله شعائری است که اختصاص به شیعه اثناعشریه دارد و احیاء این مناسبت شریفه جزو آداب خواص می باشد. اهتمام به تعظیم و تکریم این روز مبارک بنابر ادله و احادیث مورد تأیید و تأکید ائمه اطهار علیهم السلام قرار گرفته است، بی شک تجمع مؤمنین و ابتهال و دعا به درگاه حضرت باری تعالی و توسل به روات نورانی ائمه اطهار علیهم السلام در جهت تعجیل در ظهور فرج آن حضرت موجبات استجابت ادعیه مؤمنان و تقریب در ظهور می گردد. اللهم اکشف هذه الغمۀ عن هذبه الأمۀ

حضرت آیت الله سید عباس مدرسی:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت مهدی عجل الله فرجه الشریف حاضر و ناظر در همه جاست

عن الحجۀ صاحب الزمان علیه السلام فانا یحیط علمنا بانبائکم و لایعزب عنا من اخبارکم (بحار الانوار ج53 ص175)

(همانا ما به اخبار و احوال شما علم و آگاهی داریم و هیچ خبری از ما پوشیده نمی ماند)

و اگر امر چنین باشد و از طرف خداوند مانند خداوند بحالات ما بندگان مطلع می باشند با چه روئی خود را از منتظران ظهورش(ع) می-شماریم هر کس از حال خود بهتر می داند از جهت اعمال و افعالمان که بهترین آنها نماز است در حال نماز توجهمان بکارمان، بزن و بچه مان و العیاذ بالله بکلاه بردارمان به اقساط بانک مان و به دهها مشکلات است.

از دروغ ابا نداریم و از غیبت بی پروا نیستیم، همیشه به فکر دنیا هستیم و آخرت را فراموش نمودیم. حب الدنیا و ریاست و پست و مقام ما را کور و کر کرده است خدا کند چنین نباشد وامیدوارم که خداوند ما را در شب نیمه شعبان مورد لطف خود و پیامبران علیهم السلام که نازل می شوند در آن شب و حضرات معصومین علیهم السلام مخصوصاً امام حسین علیه السلام قراردهد که معرفتمان را بامام عجل الله فرجه الشریف بیشتر فرماید و به ظهور مبارکش تعجیل نماید و در شب جمعه پانزدهم شعبان سنه 255 قمری ولادت با سعادت حضرت صاحب الزمان عج می باشد و اخبار به ولادتش متواتر است. حدود 37 حدیث روایت است(بحار ج51ص2تا28)

آیت الله سید محسن خرازی:

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

شب نیمه شعبان شب احیاء و دعا و نماز است و آثار و برکات آن فراگیر و عمومیت دارد. امامان معصوم علیهم السلام به احیای آن می پرداختند و دیگران را به احیای آن به عبادت و دعا و نماز توصیه می کردند. از امام باقر علیه السلام نقل شده شب نیمه شعبان را خداوند برای ما اهل بیت قرار داده به جای شب قدر که برای پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم )قرار داده است. خوشا به حال آنان که ازاین فیض بزرگ استفاده می کنند و قرب به خدا را در این شب عزیز بر همه چیز ترجیح می دهند. پیامبر عزیز اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم )فرمودند “هرکس شب نیمه شعبان را به شب زنده داری سپری کند دل او در روزی که دلها می میرد، نمی میرد". خدایا دلهای ما را به نور تقرب به خودت منور گردان و ضعف های ما را به فضل و رحمتت جبران بفرما.

آیت الله عباس محفوظی:

بسمه تعالی

شب پانزدهم شعبان احتمال شب قدر می رود، پاسداشت این شب فضیلت بسیار دارد.

آیت الله محمد علی اسماعیل پور(قمشه ای):

بسم الله الرحمن الرحیم

«یا ایها المزمل قم الیل الا قلیلاً»

با سلام به محضر حضرت امام مهدی، صاحب الزمان(علیه السلام و عجل الله تعالی له الفرج) و با سلام به شما شب زنده داران و احیاگران سنت والای«احیاء» شب نیمه شعبان.

و بعد، این حقیر به عرض می رساند: اولاً: کسیانی¬که چه به طور جمعی و چه به طور فردی موفق به احیای این شب می شوند باید شکر اینکه خداوند متعال موانع را برطرف کرده و سلامتی و امنیت را که از نعمتهای بسیار بزرگ است، به آنها عنایت فرموده و آنان را بر سر سفره معنویت راه داده، به جا آورند.

و ثانیاً: بدانند که ذکر خداوند عزوجل به هر نحو که باشد، غذای روح است ودر عالم دیگر نیز وسیله پرواز و اوج گرفتن است. و «یا الله» و «سبحان الله» و مانند آن خوراک ملائکۀ الله است و رکوع و سجود نیز از این قبیل است.

و ثالثاً: توجه داشته باشند که به قدر امکان در همه عمر و در هر جا که باشند از احیای شب محروم نشوند که این چیزی است که خداوند متعال در قرآن مجید به پیغمبر عظیم الشأن حضرت محمدا(صلی الله علیه و آله وسلم )مر کرده که بیشتر شب را در حال قیام باشد و قرآن بخواند. این «نشو و نمای» شب، راه بسیار محکمی است برای طالبان کمال و عروج به مقامات عالیه انسانی:« ان ناشئۀ اللیل هی أشد وطئاً و أقوم قیلا» به خصوص برای کسانی همچون طلاب و روحانیون که می¬خواهند در آینده پیشوای دینی مردم در همه امور یا برخی از آنها باشند.

این برای آن است که بتوانند با نجات خود، دیگران را نیز از مهالک و مکائد شیطان نجات دهند:«إنا سنلقی علیک قولاً ثقیلاً» اگر پایه گذاری این معنا با تهذیب نفس و توجهات الهی در شب همراه نباشد و اگر انسان در لغزش¬گاه¬ها به دنبال اصلاح امر نفس خود و تحصیل صفای فهم نباشد، در ورطه هالکت می افتد و از جمله کسانی خواهد شد که گمان می کنند کارشان خوب است ولی جزو گمراهان هستند:«الذین ضل سعیهم فی الحیاۀ الدنیا و هم یحسبون أنهم یحسنون صنعاً» خداوند ما و شما را ازاین مصیبت بزرگ حفظ کند.

و رابعاً: در این زمان که دشمنان دین به هر وسیله ای تمسک می کنند تا جمع کثیری از مردم، بخصوص پسران و دختران را نسبت به واجبات دینی و محرمات آن بی اعتنا کنند و خون آمران به معروف و ناهیان از منکر را بدون هیچ جرم و گناهی می ریزند، باید توجه داشت که تنها انجام مستحبات مؤکده راه نجات نیست بلکه باید این مجالس مقدس زمنیه ساز عزم و ارائه برای ترک محرمات و انجام واجبات باشد و دعا و ذکر وشب زنده داری تنها یک بعد قضیه است. باید خداوند متعال را همیشه و در هر مکان از مسجد گرفته تا خانه و بازار و اداره و محکمه قضات حاضر و ناظر براعمال خود بدانند و آگاه باشند که ترک واجبات و انجام محرمات سبب هلاک روح است و به جا آوردن مستحبات سبب علو درجات روحی.

آیت الله حسینی بوشهری:

بسم الله الرحمن الرحیم

شب نیمه شعبان، شب انس با پروردگار و آمرزش گناهان نیمه شعبان به برکت میلاد مبارک و خجسته حضرت بقیۀ الله الاعظم امام عصر عجل الله تعالی فرجه، فرصت معنوی مناسب و بسیار ارزشمندی برای راز و نیاز با خالق هستی و تقرب جستن به معبود و کسب برکات الهی است. شب نیمه شعبان از نظر اهمیت و فضیلت هم ردیف وهمپای شب های قدر قرار دارد و ازاین موقعیت می توان چون شب های قدر، برای کسب خیرات و برکات معنوی تلاش کرد و به فیض رسید.

شب نیمه شعبان، شبی است که تمام درهای آسمان به سوی بندگان خدا باز می شود. شب نیمه شعبان، شب دعا، احیا، عبادت، مناجات و تقرب به ساحت لایزال الهی و شب انس با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. باید تلاش کنیم جشن های نیمه شعبان آمیخته با فضایی شود که در روایات آمده است و آن سوق دادن بویژه نسل جوان به استفاده از بعد معنوی و عبادی این شب است. شب نیمه شعبان، شب توبه و انابه است نباید جشن های نیمه شعبان آلوده به اعمال غیراسلامی شود. باید فضای جامعه را به سمتی گرایش دهیم که مردم بدانند شب نیمه شعبان علاوه بر این که شب شادی است، شب عبادت، مناجات و توبه هم هست وشبی است که خداوند قسم یاد کرده کسی با دست خالی از درب خانه اش باز نگردد.

آیت الله محسن اراکی:

بسم الله الرحمن الرحیم

فرشتگان حامل عرش و پیرامونیان عرش در اندیشه ما خاکیان خاک تبارند و برای دل به خدا سپردگان و مؤمنان این عرصه خاکی، دمادم دعا می کنند و از خدای رحیم حکیم برای آنان طلب مغفرت می کنند.

اکنون که در ماه شعبان که ماه توبه و بازگشت به سوی خداست، هستیم و به ویژه در شب نیمه آن که همدوش لیلۀ القدر است، قرار داریم، بهترین فرصت است تا خود را شایسته دعای ملکوتیان کنیم، و طلب مغفرت و بخشش آنان را از خدا شامل خویشتن سازیم و در پیشگاهش این دعای سید الساجدین علیه السلام، را زمزمه کنیم: «وَ هذا مَقامُ مَنِ‏اسْتَحْیا‏ لِنَفْسِهِ مِنْکَ، وَ سَخِطَ عَلَیْها وَ رَضِىَ عَنْکَ، فَتَلَقَّاکَ بِنَفْسٍ خاشِعَهٍ، وَ رَقَبَهٍ خاضِعَهٍ، وَ ظَهْرٍ مُثْقَلٍ مِنَ الْخَطایا، واقِفاً بَیْنَ الرَّغْبَهِ اِلَیْکَ وَ الرَّهْبَهِ مِنْکَ» «وَ اَنْتَ اَوْلى‏ مَنْ رَجاهُ، وَاَحَقُّ مَنْ‏خَشِیَهُ وَاتَّقاهُ. فَاَعْطِنى یارَبِّ مارَجَوْتُ،وَامِنّى ما حَذِرْتُ، وَعُدْ عَلَىَّ بِعآئِدَهِ رَحْمَتِکَ، اِنَّکَ اَکْرَمُ الْمَسْئُولین» و سرانجام با این مقطع از مناجات شعبانیه خود را با اولیای خدا به ویژه حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه) همنوا کنیم: «إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّی تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَی مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِکَ» و صل اللهم علی محمد و آله الطاهرین

آیت الله فاضل لنکرانی:

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ الْمُوَلَّى لِأَمْرِهِ وَ الْمُؤْتَمَنَ عَلَى سِرِّه‏

سلام خدا و ملائکه الهی بر آخرین ذخیره آسمانی در روی زمین، سلام بر حضرت حجت، صاحب العصر و الزمان که خدای متعال همه امتها را به او و ظهور او نوید داد. موجودی که با ظهورش اسلام به صورت کامل بر همه جهانیان عرضه خواهد شد و عقول بشری با سرعت در آن زمان راه علم و تکامل را طی خواهند نمود.

نیمه شعبان که روز ولادت موفور السرور خاتم اوصیاء است، از ایام الله است. شب نیمه شعبان نیز از لیالی بسیار مهم است که بر حسب روایات، بعد از شب قدر شبی به اهمیت آن نمی‌رسد. شبی است که خداوند فضل خویش را بر بندگان سرازیر می‌سازد، شبی که بهترین وقت برای تقرّب به خدا است،

شبی است که خداوند به وجود خود سوگند یاد نموده که درخواست هر درخواست کننده‌ای را اجابت نماید، شبی است که رزق و روزی در آن تقسیم و آجال در آن تعیین می‌گردد. إحیاء این شب از مستحبات بسیار مؤکّد است. در خطابی جبرئیل امین به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم )عرض نمود: «یَا مُحَمَّدُ مَنْ أَحْیَاهَا بِتَکْبِیرٍ وَ تَهْلِیلٍ وَ تَسْبِیحٍ وَ دُعَاءٍ وَ صَلَاهٍ وَ قِرَاءَهٍ وَ تَطَوُّعٍ وَ اسْتِغْفَارٍ کَانَتِ الْجَنَّهُ لَهُ مَنْزِلًا وَ مَقِیلًا وَ غَفَرَ اللهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّر»؛ کسانی که مشغول به تکبیر و تسبیح و دعاء و استغفار باشند بهشت جایگاه و منزل آنان است.

مردم متدین و سالکان کوی حق و پویندگان مسیر تعالی و سعادت، از احیاء این شب غافل نباشند. با احیاء این شب مقدمات ظهور هر چه بیشتر فراهم و اسباب آن آماده‌تر می‌گردد. از مسئولین ستاد إحیاء شب نیمه شعبان که چندین سال در قم مقدسه و برخی از بلاد به این امر اشتغال دارند و فرهنگ احیاء شب نیمه شعبان را زنده می‌‌دارند و ترویج می‌دهند تشکر می‌کنم. مسلّما ترویج این سنّت مهم، تأثیر فراوانی در ارتقاء دینی مردم عزیز و انقلابی خواهد داشت. إن شاء الله.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 نظر دهید »

فضایل حضرت علی اکبر (علیه السلام )

28 اردیبهشت 1395 توسط لیریائی

شمایل حضرت علی اکبر(علیه السلام):

ایشان چهره ای نورانی وپیشانی پهن داشتند که موهای ایشان ازروی نرمه ای گوش بیشترنبوده این خصوصیات ظاهری ایشان است که خصوصیات ظاهری برای ما نسبت به خصوصیات اخلاقی ازدرجه اهمیت کمتری برخورداراست

فضایل حضرت علی اکبر(علیه السلام):

نمود حضرت علی اکبر(علیه السلام)وحضرت اباالفضل(علیه السلام) درصحنه ی کربلاست مورخین نقل کرده اندزمانی که لشکرعمر سعد چهره ی بابرکت حضرت رادیدندگفتند(فتبارک الله احسن الخالقین) این قدر حضرت علی اکبرشبیه پیامبر(ص)بودندکه لشکرعمرسعدگمان کردند پیامبر(ص)است که حضرت علی اکبر(علیه السلام)فرمود:اناعلی بن الحسین بن علی(علیه السلام)وبعدبحث ولایت وتوحید راعنوان کردوفضایل امام حسین(علیه السلام)راتوصیف فرمود فضایل حضرت علی اکبر(علیه السلام)به قدری بودکه درزیارت عاشورابه ایشان سلام داده شده السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین لفظ علی بن الحسین اشاره به وجود بابرکت حضرت علی اکبر(علیه السلام)دارد و قبرحضرت نیز پایین قبرامام حسین(علیه السلام)است. برای روشن فضایل حضرت به معرفی جعفرکذاب می پردازیم جعفرکذاب فرزند امام هادی(علیه السلام) بود که به دروغ ادعای نبوت کردوخودرابه جای امام زمان(عج)معرفی کردپس می رساندکه درست است که پدرجعفر معصوم بودامام جعفر کذاب شدوادعای امامت کردپس اگربگوییم فضایل حضرت علی اکبر(علیه السلام)فقط به خاطراین بوده که فرزندامام حسین(علیه السلام)بوده درست نیست لذاحضرت علی اکبر(علیه السلام)خودشان خودسازی داشته اندوشرایط مساعدبوده ولقمه حلال خورده اند ولی مهم اختیار انسان است حضرت به اختیارخود اینگونه شده بودند وبه همین دلیل امام حسین در وصف ایشان فرمودند:

« اللهم اشهدعلی هولاءالقوم فقدبرزعلیهم غلام اشبه الناس خلقاوخلقاومنطقابرسولک » خدایا شاهد باش بر این قوم به سوی آنها آشکار می شود پسری که شبیه ترین فرد از نظر ظاهر واخلاق وگفتار به پیامبر(ص) است.

درنظربگیریم که خلقت پیامبرهیچ نقصی نداشته وحضرت علی اکبر((علیه السلام))شبیه ترین فردبه پیامبر(ص)بوده پیغمبری که قرآن درمورداخلاق ایشان فرموده:

انک لعلی خلق عظیم حضرت علی اکبر(علیه السلام) ازنظراخلاق هم شبیه ترین فردبه پیامبر(ص)بوده است ازنظرمنطق هم شبیه ترین فردبه پیامبر(ص) بوده گفتارپیامبربه فرموده ی قرآن ازروی هوای نفس نبوده امام حسین دروصف علی اکبرفرمود:علی اکبرشبیه ترین فرد از نظر گفتار به پیامبراست یعنی ماینطق علی الهوی (بدون هوای نفس)است ودرادامه فرمود:وکنااذاشفقناالی بنیک نظرناالی وجهه خدا این پسررابا این ویژگی به میدان می فرستم هرگاه دلمان برای پیامبرتنگ می شدبه جمال اونگاه می کردیم.

علی رغم اینکه برامام حسین(علیه السلام)بسیار سخت گذشت امام حتی یک کلمه نمی گوید که عدم رضایت بر خداوند را برساند طبق آیه قرآن معصوم هم احساس دارد چرا که می فرماید:

انابشر مثلکم یوحی الی پیامبرفرمودمن هم بشری مثل شما هستم پس امام حسین(علیه السلام)نیز احساس داردولی چون می داند رضای خدادراین بوده ناراضی نیست.

حضرت علی اکبر(علیه السلام)اولین شهید بنی هاشم درصحنه ی کربلا بود. حضرت علی اکبر(علیه السلام)چنان مقام ویژه ای نزد امام حسین (علیه السلام)داشت که هیچ گاه نفرین نکرده بودبعدازشهادت حضرت علی اکبر(علیه السلام)برلشکریان یزید نفرین کرد وفرمود:

قطع الله رحمک ونفرین کرد که خداعمرسعدرامقطوع النسل کند که مقطوع النسل هم شد از حضرت علی اکبر(علیه السلام)الگو بگیریم جوان باید گفتار و رفتار و اخلاقی شبیه حضرت علی اکبر(علیه السلام)داشته باشدحضرت علی اکبر(علیه السلام)ازنظرشجاعت بی نظیربودوشهادت راسعادت می دانست و از مرگ هراسی نداشت و امام حسین(ع)فرمود:لااری الموت الا سعاده والحیاه مع الظالمین الابرما(من مرگ راجزسعادت نمی بینم وحیاه باظالمین راجزذلت نمی بینم )

روزی معاویه درجمعی نشسته بودو پرسیدچه کسی به خلافت برازنده تراست گفتند معاویه بن ابوسفیان معاویه گفت:ای دغل بازان چاپلوس خودتان می دانید که دروغ می گویید بما اولی الناس بهذا الامر علی بن الحسین بن علی جده رسول الله (شایسته ترین فردبرای خلافت علی بن الحسین بن علی (علی اکبر)که جد اورسول الله است می باشد)در ادامه سخنش معاویه گفت:

و فیه شجاعه بنی هاشم و سخاه بنی امیه و… ثقیف (شجاعت بنی هاشم و سخاوت بنی امیه و خوش رویی قبیله ثقیف را دارد).

در وصف فضایل حضرت علی اکبر(علیه السلام)همین بس که دشمنان مدحش کردند چه رسد به دوستان.
على بن الحسين (على اكبر)

كنيه اش ابوالحسن ، مادرش ليلى دختر ابى مرة بن مسعود ثقفى ، و مادر ليلى ميمونه دختر ابوسفيان بود، و مادر ميمونه دختر ابى العاص بن اميه بوده است . على اكبر نخستين كسى بود كه از بنى هاشم در معركه كربلا به شهادت رسيد.
محمد بن محمد بن سليمان به سندش از مغيره براى من حديث كرد كه روزى معاويه به اطرافيان خود گفت : چه كسى در اين زمان سزاوارتر به خلافت است ؟ گفتند، تو معاويه گفت : نه سزاوارترين مردم به خلافت على بن الحسين است كه جدش رسول خدا صلى الله عليه و آله است و در او گرد آمده شجاعت بنى هاشم ، سخاوت بنى اميه ، زيبائى قبيله ثقيف .

يحيى بن حسن علوى و ديگر از طالبين گفته اند: آن على بن الحسين كه در كربلا كشته شد مادرش كنيزى بود. ام ولد و آنكه مادرش ليلى بود فرزند ديگر حضرت بود و او جد يحيى بن الحسن و ساير كسانى است كه نسبشان به حسين بن على عليه السلام مى رسد.
در مدح على بن الحسين اشعار زير را گفته اند:

لم تر عين نظرت مثله

من محتف يمشى و من ناعل

يغلى بنى ء اللحم حتى اذا

انضج لم يغل على الاكل

كان اذا شبت له ناره

يوقدها بالشرف القابل

كميما يراها بائس مرمل

او فرد حى ليس بالاهل

اعنى ابن ليلى ذا السدى و الندى

اعنى ابن بنت احسب الفاضل

لا يوثر الدنيا على دينه

و لا يبيع الحق بالباطل

1. هيچ ديده اى مانند او را در ميان پابرهنگان و كسانى كه كفش به پا دارند نديده اند.
2. گوشت نيم پخته را قبل از حضور ميهمان نيك مى پزد تا پخته گردد و براى خوردن گران و گلوگير نباشد و نيز در حضور ميهمان نجوشد تا وى به انتظار بنشيند.
3. هر گاه براى راهنمايى گذر كنندگان آتشى برافرزود در مرتفعترين نقاط يا آشكارا مى افروزد و روشن مى كند ( عرب را رسم بود كه در بيابان در اطراف خيمه خويش ‍ براى راهنمايى مهمانان آتشى بر مى افروختند و مهمانان را از دور راهنمايى مى شدند.)
4. تا هر مستمند بينوايى و يا در از عشيره و درمانده اى آن را ببيند ( و خود را بدو برساند و در سايه كرم و خانه جودش ‍ به آسايش زندگى كند).
5. مقصود من از همه اينها فرزند ليلى آن صاحب جود و كرم است ، يعنى فرزند زنى پاك نهاد و گرانمايه و كه حسب او برترين حسب هاست .
6. آن كس كه دنيا را بر دين خويش مقدم ندارد و حق را به باطل نفروشد.

 

 1 نظر

مناجات شهید چمران

25 اردیبهشت 1395 توسط لیریائی

 

ا” خدایا به آسمان بلندت سوگند، به عشق سوگند، به شهادت سوگند، به علی سوگند، به حسین سوگند، به روح سوگند، به بی نهایت سوگند، به نور سوگند، به دریای وسیع سوگند، به امواج روح افزا سوگند، به کوههای سر به فلک کشیده سوگند، به شیپور جنگ سوگند، به سوز دل عاشقان سوگند، به فداییان از جان گذشته سوگند، به درد دل زجرکشیده گان سوگند، به اشک یتیمان سوگند، به آه جانسوز بیوه زنان سوگند، به تنهایی مردان بلند سوگند که من عاشق زیبائیم. چه زیباست همدردعلی شدن، زجر کشیدن، از طرف پست ترین جنایتکاران تهمت شنیدن، از طرف کینه توزان بی انصاف نفرین شنیدن، چه زیباست در کنار نخلستان های بلند در نیمه های شب، سینه داغدار را گشودن و خروشیدن و با ستارگان زیبای آسمان سخن گفتن، چه زیباست که دراین موهبت بزرگ الهی که نامش غم و درد است، شیعه تمام عیارعلی شدن.”

 

” ای خدای بزرگ ، ای آنکه نمونه ی بزرگی چون حسین علیه السلام را به جهان عرضه کرده ای، ای آنکه برای اتمام حجت به کافران وجودت… سیاهی ها و تباهی ها را به آتش وجود حسین ها روشن نموده ای، ای آنکه راه پرافتخار شهادت را، برای آخرین راه حل انسانها باز کرده ای، ای خدا، ای معشوق من، ای ایده آل آرزوهای مردم عارف، به من توفیق ده تا مثل مخلصان و شیفتگان ، در راهت بسوزم و ازین خاکستر مادی آزاد گردم. ای حسین علیه السلام، من برای زنده ماندن تلاش نمی کنم و از مرگ نمی هراسم ، بلکه به شهادت دل بسته ام و از همه چیز دست شسته ام ، ولی نمی توانم بپذیرم که ارزشهای الهی و حتی قداست انقلاب بازیچه دست سیاستمداران و تجار ماده پرست شده است.

قبول شهادت مرا آزاد کرده است، من آزادی خود را به هیچ چیز حتی به حیات خود نمی فروشم.

خدایا ابراهیم را گفتی که عزیز ترین فرزندش را قربانی کند، و او اسماعیل را مهیای قربانی کرد…

هنگامی که پدر کارد را به گلوی فرزندش نزدیک می کرد، ندا آمد دست نگه دار . ابراهیم آزمایش خود را داد، ولی اسماعیل هنوز به آن درجه تکامل نرسیده بود که قربانی شود، زمان زیادی گذشت تا قربانی کاملی که عزیزترین فرزندان آدم بود، به درجه ارزش قربانی شدن رسید، و در همان راه خدا قربانی شد و او حسین بود. خدایا تو به من دستور دادی که در راه تو قربانی شوم، فوراً اجابت کردم و مشتاقانه به سوی قرارگاه عشق حرکت کردم… اما تو می خواستی که این قربانی هر چه باشکوه تر باشد، لذا دوستانم را و فرزندم را و عزیزترین کسانم را به قربانی پذیرفتی… و مرا در آتش اشتیاق منتظر گذاشتی…”

 

” خدایا تو را شکر می کنم که شیعیان را با اسلحه شهادت مجهز کردی که علیه طاغوتها وستمگران و تجاوزگران قیام کنند و با خون سرخ خود ، ذلت هزار ساله را از دامن تشیع پاک کنند و ارزش و اهمیت شهادت را در معرکه حیات بفهمند و با ایمان خدایی و اراده آهنین، خود را از لجنزار اسارت جسدی و روحی نجات بخشند. علی وار زندگی کنند و در راه سرخ حسین علیه السلام قدم بگذارند و شرف و افتخار راستین تشیع را که قرنها دستخوش چپاول ستمگران بود دوباره کسب کنند.”

 

” خدایا از تو می خواهم که طبع ما را آنقدر بلند کنی که در برابر هیچ چیز جز خدا تسلیم نشویم. دنیا ما را نفریبد، خودخواهی ما را کور نکند. سیاهی گناه و فساد و تهمت و دروغ وغیبت ، قلب های ما را تیره و تار ننماید. خدایا! به ما آنقدر ظرفیت ده که در برابر پیروزی ها سرمست و مغرور نشویم. خدایا به من آنقدر توان ده که کوچکی و بیچارگی خویش را فراموش نکنم و در برابرعظمت تو خود را نبینم.”

 

” فقر و بی چیزی بزرگترین ثروتی بود که خدای بزرگ به من ارزانی داشت. همت و اراده مرا آنقدر بلند کرد که زمین و آسمان ها نیز در نظرم ناچیز شدند. هنگامی که شهیدی خون پاکش را در اختیارم می گذارد و فقر اجازه نمی دهد که یتیمانش را نگبهانی کنم. هنگامی که مجروحی در آخرین لحظات حیات به من نگاه می کند و با نگاه خود از من تقاضای کمک دارد ، من می سوزم، آب می شوم و قدرت ندارم کمکش کنم. هنگامی که در سنگر خونین ترین قتالها و جنگ آوری، از گرسنگی شکمش خشک شده و نمی تواند آب را از گلو فرو بدهد من که اینها را می بینم و صبر می کنم دیگر ترس و وحشتی از فقر ندارم. این قفس آهنین را شکسته ام و آنقدر احساس بی نیازی می کنم که زیر سخت ترین ضربه ها و کوبنده ترین هجوم ها از هیچ کس تقاضای کمک نمی کنم. “

 

” من اینقدر احساس بی نیازی می کنم که در زیر شدیدترین حملات هم از کسی تقاضای کمک نمی کنم ، حتی فریاد بر نمی آورم حتی آه نمی کشم در دنیای فقر آنقدر پیش می روم که به غنای مطلق برسم و اکنون اگر این کلمات دردآلود را از قلب مجروحم بیرون می ریزم برای آنست که دوران خطر سپری شده است و امتحان به سر آمده و کمر فقر شکسته و همت و اراده پیروز شده است.”

 

” خدایا از آنچه کرده ام اجر نمی خواهم و به خاطر فداکاریهای خود بر تو فخر نمی فروشم، آنچه داشته ام تو داده ای و آنچه کرده ام تو میسرنمودی، همه استعدادهای من، همه قدرتهای من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چیزی ندارم که ارائه دهم، از خود کاری نکرده ام که پاداشی بخواهم.

خدایا هنگامی که غرش رعد آسای من در بحبوحه طوفان حوادث محو می شد و به کسی نمی رسید، هنگامی که فریاد استغاثه من در میان فحش ها و تهمت ها و دروغ ها ناپدید می شد… تو ای خدای من، ناله ضعیف شبانگاه مرا می شنیدی و بر قلب خفته ام نورمی تافتی و به استغاثه من لبیک می گفتی. تو ای خدای من، در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی، تو در تنهایی، انیس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت نا امیدی دست مرا گرفتی و هدایت کردی. در ایامی که هیچ عقل و منطقی قادر به محاسبه نبود، تو بر دلم الهام کردی و به رضا و توکل مرا مسلح نمودی… خدایا تو را شکر می کنم که مرا بی نیاز کردی تا از هیچکس و از هیچ چیز انتظاری نداشته باشم.

 

خدایا عذر می خواهم از اینکه در مقابل تو می ایستم و از خود سخن می گویم و خود را چیزی به حساب می آورم که تو را شکر کند و در مقابل تو بایستد و خود را طرف مقابل به حساب آورد! خدایا آنچه می گویم از قلبم می جوشد و از روحم لبریز می شود. خدایا دل شکسته ام، زجر کشیده ام، ظلم زده ام، از همه چیز ناامید و از بازی سرنوشت مأیوسم، در مقابل آینده ای تیره و مبهم و تاریک فرو رفته ام، تنها ترا می شناسم ، تنها به سوی تو می آیم، تنها با تو راز و نیاز می کنم.

 

” هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم… تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم، و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم، و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم… خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم.”

 نظر دهید »
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

آمار

  • امروز: 18
  • دیروز: 20
  • 7 روز قبل: 250
  • 1 ماه قبل: 2390
  • کل بازدیدها: 67880

خبرنامه

تبلیغات

  • رتبه بندی و امتیازدهی وبلاگ ها
  • آموزش ویدیویی وبلاگ نویسی
  • تکنیک های افزایش بازدید

کاربران آنلاین

  • فرهنگی تربیتی مرکز آموزش های غیر حضوری
  • نویسنده محمدی

موضوعات

  • همه
  • در ساحل نجات
  • اخبار
  • شرح حال علما
  • لطائف و ظرائف
  • شهدا افلاکیان خاکی
  • هر روز یک حدیث
  • شعر
  • دانستنی ها
  • اهل بیت (علیه السلام )
  • نکات تربیتی ناب
  • تاریخی
  • خانواده در اسلام
  • محرم
  • داستانک
  • مهدویت
  • در محضر علما
  • سر بند عشق
  • مطالبات رهبری
  • تذکره الاولیاء
  • مناجات نامه
  • روانشناسی
  • رمضان
  • حجاب و عفاف
  • فضای مجازی
  • انقلاب
  • ادعیه و زیارات
  • تفسیر یک آیه از قرآن
  • حدیث سلسله الذهب
  • در محضر قرآن
  • غدیر خم
  • طب سنتی
  • اربعین
  • اخلاق
  • شهید
  • تصاویر
  • رجب
  • انقلاب
  • انقلاب
  • وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله )
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس