روش نگارش تحقیق میدانی
در این نوشته برآنیم تا یکی از روش های مهم در تحقیقات کیفی با نام مطالعۀ میدانی را توضیح دهیم. همانطور که می دانید تحقیقات به دو قسمت تقسم می شوند:
1 - تحقیقات کمی : از نظریه شروع به «فرضیات» رسیده و در ادامه به مفاهیم، و از مفاهیم به متغیرها و از آن به شاخص ها می رسیم.
2- تحقیقات کیفی: در این نوع تحقیقات مراحل فرق دارد : اول از «سوال» شروع و با استفاده از «مشاهدات» به «نتایجی» منتهی می شویم و از آن ها به فرضیات و از فرضیات به نظریه منتج می شویم.
انواع روش کیفی که به هفت بخش تقسیم می شود:
1.روش اسنادی.2. مطالعۀ موردی 3 .مطالعۀ میدانی 4 .مصاحبۀ عمیق 5.مصاحبۀ گروهی 6 .تحلیل گفتمان 7.تحلیل نشانه شناختی
تحقیق میدانی:
در ابتدا برای روشن شدن مطلب از مثالی ملموس استفاده می کنیم: برای کسب اطلاع از یک موضوع بهتر است به محل واقعه رفته و به تماشا مشغول شد. یا برای سر درآوردن از یک مسأله طبیعی است که لازم باشد از نزدیک کسب خبر کنیم. می شود به همین کسب خبر از محل وقوع حادثه تحقیق میدانی اطلاق کرد.همان طور که پیش تر در مورد تحقیقات کیفی اشاره شد: مشاهدۀ میدانی با دیگر روش های مشاهده از آن رو متفاوت است که تنها به جمع آوری داده ها منحصر نمی شود، بلکه در درون آن نظریه سازی نیز صورت می گیرد. (ارل ببی، 581)
مزیت های تحقیق میدانی:
1. رفتارها در موقعیت طبیعی مورد مطالعه قرار می گیرد.
2. باعث افزایش عمق شناخت پژوهش گر از پدیدۀ مورد مطالعه می شود.
3. امکان توجه به جنبه هایی از موضوع که قبل از شروع مطالعه، به آن توجه نشده است، پدید می آید.
نقطۀ قوت تحقیق میدانی، جامعیت چشم اندازی است که در اختیار محقق قرار می دهد. در این نوع تحقیق، محقق با رویارویی مستقیم با پدیدۀ اجتماعی مورد مطالعه و مشاهدۀ هر چه کاملتر آن، می تواند درک عمیق تر و کامل تری زا آن پدیده به دست آورد. (همان، 588)
تحقیق میدانی، اساساً برای مطالعۀ موضوع هایی مناسب است که نگرش ها و رفتارها از طریق آن به بهترین نحو در درون محیط های طبیعی آن ها شناخته می شوند.
سرانجام تحقیق میدانی، بخصوص برای مطالعۀ فرآیندهای اجتماعی که در طول زمان کامل می شوند، مناسب است. (همان، 588)
در همۀ این روابط و محیط ها، تحقیق میدانی می تواند نکاتی را آشکار کند که آشکار کردنشان از راه های دیگر ممکن نیست.
جان و لین لافلند محورهای مناسب برای تحقیق میدانی را این گونه تصویر می کنند
1. اعمال: (انواع رفتار)
2. وقایع: «رویدادها»: (طلاق،جنایات و بیماری)
3. برخوردها: (ملاقات و کنش متقابل چند نفر)
4. نقش ها «تحلیل سمت هایی که افراد دارند»: (مشاغل، نقش های خانوادگی)
5. ارتباط ها: «زندگی اجتماعی بر اساس نوع رفتار مناسب بین دو یا مجموعه ای از نقش هاست»: (رابطۀ پدر- فرزندی)
6. گروه ها: (فراتر از روابط به جرگه های دوستان،تیم های ورزشی)
7. سازمان ها: (علاوه بر گروه های کوچک، شرکت ها، مدارس)
8. سکونت گاه ها: «چون مطالعۀ جوامع وسیع سخت است جوامعی با مقیاس های کوچک تر را مورد مطالعه قرار می دهیم»: (روستاها، زاغه ها، ده ها)
9. دنیاهای اجتماعی
10. سبک های زندگی یا خرده فرهنگ ها:«توجه به چگونگی سازگاری شمار زیادی از مردم را با زندگی»: (طبقۀ حاکم،طبقۀ پایین شهری)(همان، 589)
روش پیمایشی اطلاعاتی به دست می دهد تا بتوان از طریق آن درصد بیکاران، میانگین درآمدها و مطالبی از این قبیل را محاسبه کرد. اما در تحقیق میدانی معمولاً اطلاعات به صورت کیفی به دست می آیند. و در حقیقت در روش کیفی به سادگی امکان تبدیل مشاهدات و داده ها به اعداد و ارقام وجود ندارد. (همان، 580
مثال:
چه کسی مسؤول سر و سامان دادن به اموری است که ما از آن ها بهره می بریم؟ مسؤول تمیز نگه داشتن فضاهای عمومی مثل پارک ها، بازارچه ها، تعمیر علائم اطلاعاتی و هشدار دهنده در خیابان ها و… کیست
با یک تأمل ساده و بدون تفکر به این نتیجه می رسیم که: در جامعه، بر اساس توافق های رسمی و غیر رسمی، برای این نوع فعالیت ها، مسؤولانی تعیین کرده ایم. پاسخ این است که:متصدیان دولتی و کارکنان شهرداری و …. مسؤولند؛ که اگر چنین اقداماتی صورت نگیرد به دنبال کسانی هستیم تا حوادث پیش آمده را متوجه آنان کنیم.
نکته مورد توجه: احاله مسؤولیت امور عامه به افراد خاص، بقیه را مبرا، بلکه دیگران را وامی دارد از دخالت پرهیز کنند. پس این مسأله به معنی محدود ساختن دخالت سایر افراد جامعه است.
حال، تصور کنید: اگر در بوستانی قدم بزنید و مشتی آشغال بریزید، افراد ناظر این عمل شما را ناپسند می شمارند و به نوعی در معرض مجازات های منفی قرار می گیرید.
اما در مقابل اگر آشغال روی زمین باشد و خم شوید و آن را از روی زمین بردارید، لابد جواب می دهید مردم از کار ما خشنود خواهند شد…
به دانشجویان توصیه کردم این گروه کارها را انجام دهند وبه دو سؤال پاسخ دهند:
1) وقتی سرگرم این امور بودید چه احساسی داشتید
2) واکنش اطرافیان در مورد کارهای شما چگونه بود؟ (همان، 591)
خب عده ای از دانشجویان به جمع آوری آشغال ها، صاف کردن علائم،تعمیر علائم،تعمیر وسائل بازی عمومی و …. پرداختند.
حال پاسخ های آنان را به پرسش های من ببینید
اکثر آنان در یادداشت ها نوشتند:
1) : هنگام انجام این کارها سخت معذب و ناراحت و احساس حماقت می کردیم و این تصور مردم که می پنداشتند ما با دست زدن به این اعمال قصد خود نمایی داریم، سخت آزارمان می داد. (این ها مسائلی است که ما را از دست زدن به این اعمال وا می دارد.)
2) همۀ افراد ناظر با واکنش های خود احساساتِ مای دانشجو را جریحه دار کرده بودند: «برخی پوزخند، بعضی اعتراض و حتی گاهی به مؤاخذه از طرف پلیس منجر شده بود.» (همان، 592)
به اذعان آنان، جمع آوری زباله های مکان های عمومی از سوی افراد غیر حرفه ای فقط سه دلیل می توانست داشته باشد:
1. بعد از ریختن آشغال کسی او را مجبور کرده آشغال ها را جمع کنند.
2. بعد از ریختن آشغال عذاب وجدان گرفته و در صدد جبران مافات برآمده اند.
3. درون آشغال ها دنبال خرت و پرت می گشته اند (آشغال دزدی)
(همان، 592)
بی گمان از هیچ راهی جز تحقیق میدانی، نمی توان به قدرت توافق های عمومی در بارۀ بر عهده گرفتن مسؤولیت شخصی برای امور عامه پی برد. البته اگر همین مسأله از مردم سؤال شود، شاید او را شهروند خوب بخوانند، اما در مقام عمل این گونه برخورد می کنند.
در صحنۀ واقعی زندگی هر گاه کسی همان گونه عمل کند که در شعارها آمده، آن چه رخ داده تصویری دقیق و واقعی به دست می دهد.
تحقیق میدانی زندگی اجتماعی را در زیست گاه طبیعی اش مورد کاوش قرار می دهد. (همان،593)
مشاهدات میدانی
ابعاد مشاهده میدانی:
1. مشارکت یا عدم مشارکت مشاهده گر در رفتار مورد مشاهده
2. آشکار و یا پنهان بودن مشاهده گر برای مشاهده شوندگان
و در نهایت این دو بعد تبدیل می شود به:
1. مشاهدۀ آشکار: در این موقعیت در هنگام تحقیق محقق شناخته شده و افراد مورد مطالعه هم می دانند که تحت مطالعه قرار دارند.
2. مشارکت آشکار: در این موقعیت، محقق شناخته شده و فراتر از موقعیت اول، در تحقیق مشارکت هم می کند. مثلاً مطالعۀ عملکرد فوتبالیست ها و بازی کردن خود محقق.
3. مشاهدۀ پنهان: در این موقعیت، نقش محقق،مشاهده گری است، اما افراد مورد مشاهده نمی دانند که تحت مطالعه قرار دارند. مثلاً زیر نظر گرفتن افرادی که از خط کشی عابر پیاده عبور نمی کنند.
4. مشارکت پنهان: در این موقعیت، محقق در فرآیند بررسی شرکت دارد، اما محقق شناخته نشده است. مثلاً مطالعۀ عملکرد والیبالیست ها و مشارکت محقق اما بدون معرفی خود. (بیابان گرد، صص 4-293)
مطرح شدن بحث اخلاق
سؤال اساسی ای که در این میان مطرح است، آنست که آیا اخلاقاً صحیح است که محقق با معرفی نکردن خود، اطمینان مردم راجلب کرده و برای کسب اطلاعات مورد نظر فریبشان دهد؟
و بالأخره مصلحت داشتن علم این گونه اعمال غیر اخلاقی را توجیه می کند؟
اگر افراد مورد تصمیم گیری و آزمون ندانند که محقق سرگرم اجرای طرحی تحقیقی است، طبیعی تر و ساده تر عمل می کنند و اگر بدانند یا موضع می گیرند یا طور دیگری وانمود می کنند.
ازآن طرف مشاهده گر اگر در تحقیق حضور داشته باشد در روند تحقیق تأثیر می گذارد. اگر در مورد تصمیم گیری یک گروه اظهار نظر کند، یک تأثیر می گذارد، اگر اظهار نظر نکند، یک تأثیر می گذارد، اگر پیشنهادش دنبال شود، یک نحو تأثیر می گذارد، اگر پی گیری نشود یک نوع تأثیر می گذارد. (ارل ببی، صص 6-595)
پس این نتیجه قابل توجه است که این امور، غیر قابل اجتناب است. به این دلیل محققان میدانی، غالباً نقشی متفاوت با شرکت کنندۀ کامل انتخاب می کنند.
نوع ارتباط
ارتباط به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
1. پیوستن واقعی
2. وانمود کردن
مثلاً محقق برای بررسی یک فرقه ای مذهبی و نوپیدا اگر واقعاً به آن گروه، بپیوندد روند تحقیق یک طور است و اگر وانمود کند که پیوسته است روند تحقیق طور دیگری است. (همان، 598)
مراحل مشاهدۀ میدانی
1) انتخاب محل تحقیق
2) دستیابی و حضور در محل
3) نمونه گیری
4) جمع آوری داده ها
5) تجزیه و تحلیل داده ها
6) خارج شدن از تحقیق
1- انتخاب محل تحقیق
بعد از تعریف موضوع، محقق باید مکانی را انتخاب کند که رفتار یا پدیدۀ مورد مطالعه، با فراوانی کافی در آن جا بروز یا تجلی داشته باشد و بتوان مشاهدات ارزشمندی را به عمل آورد.
مکان می تواند با استفاده از
• تجربه های شخصی
• گفتگو
• مشورت با دیگر محققان
و بررسی معایب و محاسن انتخاب شود.
دو نکتۀ مهم: لازم است محققان، از این دو پرهیز کنند:
• مکان های شناخته شده
• اشخاصی که با آن ها مراوده دارد
زیرا در مورد
مکان: پیش پنداشته های او در روند تحقیق تأثیر می گذارد. و اشخاص: برای آن ها مشکل است که با او به عنوان دوست و همکارشان در نقش جدید وارد تعامل شوند. (بیابان گرد، صص 7-296)
2-دستیابی به محل
میزان مشکلات محقق جهت ورود به مکان مورد مطالعه به 2 عامل بستگی دارد:
. آن مکان تا چه حد عمومی باشد.
• آزمودنی هایی که از آن مکان انتخاب می شوند، تا جه حد مایل باشند که مورد مشاهده قرار گیرند.
هرچه مکان ها عمومی تر باشد (مثل فرودگاه ها،کافه ها) آسان تر می شود در آن حضور یافت و هر چه خصوصی تر باشد (مثلاً بررسی رفتار گروگان گیران در یک بانک) کار سخت تر است. (همان، 297)
در مورد آزمودنی ها
یک گروه ممکن است به گرمی از شما استقبال کنند چون معتقد اند: یک محقق آن قدر برایشان اهمیت قائل شده که در مورد آن ها تحقیق می کند.
و یا یک گروه اصلاً شما را راه ندهد، یا برخورد بدی بکند. این مسأله بستگی به رفتار محقق و نوع برخورد او نیز دارد.
اگر در مورد یک گروه سازمان یافتۀ غیر قانونی، تحقیق می کند، نباید صراحتاً بگوید دربارۀ فعالیت مجموعه های سازمان یافتۀ غیر قانونی تحقیق می کند. (ارل ببی، 603)
3-نمونه گیری:
الف) مصاحبۀ میدانی
ب ) ثبت مشاهدات
مسلم است که تحقیق میدانی مستلزم کاوش فعالانه تری است.
مشکلات نمونه گیری میدانی:
ü چه تعداد از افراد یا گروه ها مورد مشاهده قرار گیرند؟
ü چه رفتارهایی در نمونه مورد مطالعه قرار گیرد؟
پر واضح است که: راه های مشخصی برای پاسخ دهی به این سؤالات وجود ندارد. اما می شود تا حدودی به بعضی از فاکتورها اشاره کرد: مسألۀ مورد بررسی و اهداف مطالعه ،شاخص های تعیین کنندۀ اندازۀ نمونه مناسب هستند. مثلاً اگر قرار است نتایج حاصله، به جامعه تعمیم داده شود؛ یک آزمودنی یا یک گروه کافی نخواهد بود. (بیابان گرد، 297)
الف)مصاحبۀ میدانی
برای مصاحبۀ میدانی بهترین کار نمونه گیری است.
در پیمایش ها همواره پرسش نامه ساخته می شود. اما در تحقیق میدانی معمولاً مصاحبه مناسب تر است. (ارل ببی، 603)
لازم است بدانیم:( مصاحبۀ کیفی، کنش متقابلی بین مصاحبه گر و پاسخگو است.) فرق مصاحبۀ کیفی با بقیۀ مصاحبه ها این است که مصاحبه گر، اولاً باید تلاش کند به آزمودنی نزدیک شده و اعتماد او راجلب کند. و در طول مسیر تحقیق، سؤالی را مطرح و بقیۀ سؤالات را از جواب های آزمودنی انتخاب کند؛ زیرا پرسیدن سؤال های پیش ساختۀ صرف، در این تحقیق بی فایده است. که خوب است بدانید بعضی از دانشمندان مثل (هربرت و رین رولین) نام گفتگوی هدایت شده را بر این مصاحبه می نهند.
تقسم بندی فرآیند مصاحبه کامل:
کواله فرآیند مصاحبۀ کامل را به هفت مرحله تقسیم می کند:
1. موضوع بندی: (روشن کردن هدف مصاحبه)
2. طراحی: (طرح ریزی فرآیندی است که از طریق آن هدف خود را محقق می سازد.)
3. مصاحبه: (اجرای مصاحبه های واقعی)
4. نگارش: (تهیۀ یک متن مکتوب از مصاحبه ها)
5. تحلیل: (تعیین معنای مطالب گردآوری شده)
6. تأیید: (بررسی قابلیت اعتماد و اعتبار مطالب)
7. گزارش: (تدوین گزارش نهایی از مصاحبه)
( ارل ببی، صص 9-608)
ب) ثبت مشاهدات
در مشاهده مستقیم و مصاحبه، یادداشت برداری کامل و دقیق ازآن جه رخ می دهد، امری مهم و اساسی است.
یادداشت های میدانی بخش بنیادی هر مطالعۀ میدانی را تشکیل می دهد. (بیابان گرد، 298)
یادداشت ها باید شامل مشاهدات تجربی و تفسیرهایتان از آن مشاهدات باشد. مثلاً یادداشت بر می دارید که شخص x نزد شما با پیشنهاد یک گروه مخالفت کرده است «به نظر شما» این امر حاکی از آن است که شخص x می کوشد رهبری گروه را به دست گیرد و «به نظر شما» مضمون اظهار نظرهایی که از رهبر گروه شنیده اید پاسخی به آن فرد مخالف بوده است.
در پایان نکات مهمی را در مورد یادداشت برداری یاد آور می شوم:
بیش از حد ضرورت به حافظۀ خود اعتماد نکنید.
o مرحله به مرحله یادداشت بردارید:
الف)یادداشت های سردستی
ب ) یادداشت های مشروح تر
o بلافاصله بعد از جلسۀ مشاهده تمام جزئیات را بنویسید.
(ارل ببی، صص: 12-611)با تشکرسید روح الله دعائی
منابع و مآخذ:
ببی، ارل،ترجمۀ رضا فاضل، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی (جلد دوم )، تهران87، سازمان مطالعه و تدوین کتب کتب علوم انسانیث دانشگاه ها(سمت)
بیابان گرد، دکتر اسماعیل، روش های تحقیق در روان شناسی و علوم تربیتی (جلد اول )، تهران86، نشر دوران