شرح دعای روز یازدهم و دوازدهم
خدایا کاری کن که خوبیها را دوست داشته باشم و از بدیها بدم بیاید و عبادت و انجام هر کار خوبی نزد من محبوب باشد. این دعای خیلی خوبی است که انسان طوری باشد از کار خوب لذت برد . اگر خواستیم کار خوبی انجام بدهیم مخفیانه انجام دهیم و قصد قربت داشته باشیم .
طوری زندگی کنیم که آبروی کسی را نریزیم . در احسان، اهل ریاکاری نباشیم . که اگر اینگونه بودیم در قیامت برای ما اجر و پاداشی نیست .
اگر انسانی عمل نیکی را انجام دهد و هدفش از انجام آن عمل فقط جلب رضایت خداوند قادر و متعال باشد آنگاه است که میگوییم آن عمل نیک، احسان برای رضای خداوند بوده است
اجناس خوب و اعلاء صدقه بدهیم
جنس خوب صدقه بدهیم ؛ اگر متمکن هستیم جنس اعلاء را برای صدقه و خیرات کنار بگذاریم .
بهترین خوبیها این است که آدمی به فامیل فقیر کمک کند ، بعضیها به فامیل کمک نمیکنند .
حتی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) احتیاط میکردند و میگفتند: اگر در شهرتان مستحق وجود دارد ؛ اشکال دارد که فطریه را به شهرهای دیگر بفرستید .
در حدیث وارد شده است : « خَیرُکُم مَن اَطعَم الطَعام » [کافی ج : 4 ص : 50] بهترین شماها کسانی هستند که اطعام طعام میکنند ؛ غذا درست میکند و به دیگران اطعام میدهد.
احسان و نیکوکاری
همان طور که در آیات و روایات موجود میباشد هر عمل نیکویی را که انسان انجام میدهد از آن به احسان و نیکوکاری تعبیر میگردد که دو قسم دارد:
(1) احسان در راه رضای خدا
(2) احسان برای ریا و جلب توجه مردم
کسی که تسلیم حکم خداوند گردید و نیکوکار گشت پس (مسلم است که) اجرش نزد خداوند بزرگ خواهد بود و او را هیچ خوف و اندیشه و هیچ حزن و اندوهی (در دنیا و آخرت) نخواهد بود”
احسان برای رضای خدا
اگر انسانی عمل نیکی را انجام دهد و هدفش از انجام آن عمل فقط جلب رضایت خداوند قادر و متعال باشد آنگاه است که میگوییم آن عمل نیک، احسان برای رضای خداوند بوده است.
انفاق ، نوعی احسان
خداوند (عزوجل) در قرآن میفرماید: ” وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الُْمحْسِنِینَ “( سورة بقره، آیة 195.) یعنی ” و در راه خدا انفاق کنید و با دستانتان خودتان را به هلاکت نیندازید و احسان و نیکوکاری کنید که همانا خداوند نیکوکاران را دوست دارد .”
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) احتیاط میکردند و میگفتند: اگر در شهرتان مستحق وجود دارد ؛ اشکال دارد که فطریه را به شهرهای دیگر بفرستید
این آیه نشان دهنده آن است که انفاق عمل نیکویی است که انسان را از هلاکت نجات بخشد و این در صورتی است که این احسان جزء ” وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ “(بقره ، 265) باشد. که آنگاه است که خداوند در قرآن میفرماید: ” بَلی مَن أسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ أجرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَ لاخَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنونَ “(بقره ،112) یعنی ” آری، کسی که تسلیم حکم خداوند گردید و نیکوکار گشت پس (مسلم است که) اجرش نزد خداوند بزرگ خواهد بود و او را هیچ خوف و اندیشه و هیچ حزن و اندوهی (در دنیا و آخرت) نخواهد بود.”
احسان برای ریا و جلب توجه مردم
اگر انسانی عمل نیکی را که در ظاهر خداپسندانه است انجام دهد و هدفش جلب توجه مردم باشد، آنگاه است که ؛
اولاً : در انجام آن عمل نیک برای خداوند شریک قائل شده است .
ثانیاً : عمل او ریا بوده و هیچ اجر و پاداش از طرف خداوند برای آن عمل نمیباشد چرا که اینگونه افراد از یاران و هم قرینان شیطانند، که اگر در این مورد نیز انفاق را در نظر بگیریم خداوند در قرآن میفرماید: ” وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَن یَكُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قِرِینًا “(نساء ،38) یعنی ” آنان که اموال خود را به قصد ریا و خودنمایی انفاق میکنند و به خدا و روز قیامت ایمان نمیآورند (ایشان یاران شیطانند) و هر که را شیطان یار اوست بسیار بدیاری خواهد داشت"…
دعا
منظور از حبب الی فیه الاحسان چیست؟
همانطور که در قرآن آمده است “إنَّ اللهَ یُحِبُ المُحسنین"(بقره ،195) یعنی “به درستی که خداوند احسان کنندگان را دوست دارد" که با توجه به این آیه انسان برای اینکه محبوب پروردگار خویش گردد از خدای خویش میخواهد که احسان و نیکوکاری را محبوب او گرداند که ما نیز در این روز از خداوند میخواهیم که حب احسان و نیکوکاری در راه رضایش را نصیب ما گرداند .
وَ کَرِّهْ إِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ
خدایا من را طوری قرار بده که از فسق و معصیت بیزار بشوم و از گناه کردن بدم بیاید .
فسوق و العصیان چیست؟
هرگاه انسان عملی را بر خلاف دستورات الهی انجام دهد آنگاه است که گویند او عصیان پروردگار خویش را نموده است یعنی سرپیچی از دستور پروردگار خویش نموده است که اگر انسان به این عمل خویش یعنی معصیت پروردگار اصرار ورزیده و ادامه دهد آنگاه است که او را فاسق نامند چرا که او دائماً به معصیت ذات اقدس الهی مشغول بوده است.
خداوند در نظر انسانی گناه و معصیت و هر عمل ناپسندی را زشت و منفور سازد آنگاه است که آن انسان به حقیقت هدایت یافته و به مسیر سعادت دست خواهد یافت
نتیجه دوری از فسق و معصیت الهی
خداوند در قرآن میفرماید : “وَ كَرَّهَ إِلَیْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ"(حجرات ،7) یعنی “خداوند کفر و فسوق و معصیت را در نظرتان زشت و منفور ساخت و اینان به حقیقت اهل صواب و هدایتند که از این آیه در مییابیم که اگر خداوند در نظر انسانی گناه و معصیت و هر عمل ناپسندی را زشت و منفور سازد آنگاه است که آن انسان به حقیقت هدایت یافته و به مسیر سعادت دست خواهد یافت .
وَ حَرِّمْ عَلَیَّ فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ
خدایا غضب و آتش خودت را بر من حرام کن .
ترس از عذاب الهی
خداوند عزوجل در قرآن میفرماید: واتقوا الله و اعلموا ان الله شدید العقاب ” ؛ و از خداوند بترسید (و تقوای او را پیشه کنید) و بدانید به درستی که خداوند سخت عذاب است .
کسانی از عذاب الهی در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقوای الهی پیشه نموده و از معاصی و نافرمانی از دستورات او بپرهیزند
که این عذاب و عقاب الهی برای کسانی میباشد که به معصیت و نافرمانی ذات اقدس او مشغولند به طوری که شکرگزار نعمتهای خداوند نبوده و خداوند از آنان راضی نمیباشد چنانچه خداوند متعال در قرآن در مورد دلیل عذاب بندگان خویش میفرمایند : ” مَّا یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللّهُ شَاكِرًا عَلِیمًا “(نساء ،147) ؛اگر شما از لطف خداوند شکرگزار باشید و به او ایمان آوردید خداوند چه غرضی دارد که شما را عذاب کند؟ که خداوند در مقابل نعمت، شکر شما را میپذیرد و عملش به صلاح خلق احاطه دارد .
پس با توجه به این آیه کسانی از عذاب الهی در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقوای الهی پیشه نموده و از معاصی و نافرمانی از دستورات او بپرهیزند.
در روایت آمده است : اگر شما یک قدم به سوی او بر داری خداوند هروله کنان به سوی تو میدود ؛ [پیام پیامبر، ترجمهفارسی، ص: 303] لذا نا امید هم نباشیم .ولی باید یک قدم به سوی او برداریم تا امدادهای الهی را ببینیم
بِعَوْنِکَ
خدایا همه این دعاها را از تو خواستم ولی تا خودت کمک نکنی من نمیتوانم به این امور متخلق بشوم و بدون یاری تو این مسائل محقق نمیشوند.
در روایت آمده است : اگر شما یک قدم به سوی او بر داری خداوند هروله کنان به سوی تو میدود ؛ [پیام پیامبر، ترجمهفارسی، ص: 303] لذا نا امید هم نباشیم .ولی باید یک قدم به سوی او برداریم تا امدادهای الهی را ببینیم .
یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِین
ای خدایی که هر کسی که به تو بگوید الهی پناهم بده تو پناهش میدهی.
شرح دعای روز دوازدهم
به عیب خودتان بپردازید نه به عیب دیگران !خوش به حال بندهای که به عیب خودش میپردازد و به عیب دیگران کاری ندارد.
دعای روز دوازدهم ماه رمضان
اللّهمّ زَینّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پاکدامنی
واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ و بپوشانم در آن جامه قناعت و خودداری
واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ و وادارم نما در آن بر عدل و انصاف
وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِکَ و آسودهام دار در آن از هر چیز که میترسم
یا عِصْمَةَ الخائِفین به نگاهداری خودت ای نگهدار ترسناکان
دعا با صدای امیر رضا عرب
عفاف یعنی اینکه گناه نکنیم و عفت نفس داشته باشیم که گناه نکردن است. پس بیان نکردن گناه دیگران و داشتن عفاف اولین دعایی است که در این روز از خدا میخواهیم
شرح فرازهای دعا
«اللّهمّ زَینّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ»
خدایا روزی کن من را در ماه رمضان و به دو چیز زینت بده :
ستر و عفاف. ستر یعنی اینکه گناهان مردم را مخفی کنم. به ما چه ارتباطی دارد که فلانی عیب دارد؟ خوش به حال بندهای که به عیب خودش میپردازد و به عیب دیگران کاری ندارد. اگر رفیقت هم عیب دارد به کسی نگو. غیبت حرام است و عمل چهل روز را از بین میبرد و اعمال خوب غیبت کننده را در نامه اعمال شخص غیبت شونده مینویسند.
چه خوب است که خوبیهای مردم را بیان کنیم .
آنها که به عیب دیگران کاری ندارند، بهترین زینت را دارند. حدیث داریم خوش به حال کسی که به عیب خود پرداخته به عیب دیگران کاری ندارد.
در ادامه دعا عفاف آمده است. عفاف یعنی اینکه گناه نکنیم و عفت نفس داشته باشیم که گناه نکردن است. پس بیان نکردن گناه دیگران و داشتن عفاف اولین دعایی است که در این روز از خدا میخواهیم.
وقتی به خواهشهای بیمورد دل جواب «نه» ندادی و به دام خواستههای حرص افتادی، اسیر گنداب «دنیا» میشوی باتلاقی که هرچه بیشتر در آن دست و پا میزنی و تلاش میکنی، بیشتر در آن گرفتار میشوی. نتیجه آن مشخص است! نفس، چاه ویلی است که هیچگاه پر نمیشود. درد «تکاثر» و «افزونطلبی»، زخم ناسور بشریت بوده و هست و تنها مرهم آن «قناعت» است.
«واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ»
خدایا من را به دو چیز مستور کن؛ یکی لباس قناعت و دیگری کفاف.
کفاف یعنی اینکه زندگی را بگذرانیم. اگر مال و ثروت زیاد داشته باشیم گرفتار میشویم و اگر دستمان پیش کسی دراز باشد ذلیل میشویم پس از خدا بخواهیم که به اندازه کفاف زندگی به ما بدهد. قناعت هم به انسان عزت میدهد و کسی که قناعت دارد خدا او را عزیز میکند.
بزرگترین گنج، قناعت است و قناعت سرمایهای بیپایان. قناعت، یعنی نخواستن، کم خواستن، راضی بودن به داشته و کندن دندان طمع.
دعا
وقتی به خواهشهای بیمورد دل جواب «نه» ندادی و به دام خواستههای حرص افتادی، اسیر گنداب «دنیا» میشوی باتلاقی که هرچه بیشتر در آن دست و پا میزنی و تلاش میکنی، بیشتر در آن گرفتار میشوی. نتیجه آن مشخص است!
نفس، چاه ویلی است که هیچگاه پر نمیشود. درد «تکاثر» و «افزونطلبی»، زخم ناسور بشریت بوده و هست و تنها مرهم آن «قناعت» است.
«واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ»
خدایا من را عادل کن و کاری کن انصاف داشته باشم و خدایا از هرچه که من از آن میترسم من را امان ده. اگر کسی ما را تهدید میکند به ما ایمنی بده که کسی نتواند به ما تعرض کند.
«بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین»
به عصمت و حفظ و نگهبانی خودت ای کسی که خائفین و ترسناکان را نگهداری میکنی، ای کسی که هر که به تو متوسل میشود از او نگهداری میکنی، خدایا درباره ما این دعاها را مستجاب بفرما!
منبع:tebyan.net