19 بهمن 1392 توسط لیریائی
شبیه شبنم یاس و به ناز شست بارانی
به رنگ سبز برگی و به بوی سیب می مانی
تو صیاد دلم بودی گمان کردم که عشقم را
اگر پنهان کنم از تو ز چشمانم نمی خوانی
بنازم آیه عشقی که اعجاز آفرید آن شب
و نازل شد به ایمانم در آن اوضاع بحرانی
نمی دانم جنون آمد و یا من مبتلا بودم
که پرسیدم چرا دلبر نمی اید به مهمانی
به تاری خسته می ماندم که از چنگش پشیمانم
نه پروازی به تنهایی نه آوازی به آسانی
سکوت غم صدایم را “فنا” در غصه هایت کرد
و قرص ماه بود آن شب خودت هم خوب می دانی (شعر از زینب پوررحمتی )