روز هجران و شب فرقت یار آخر شد....
10 بهمن 1395 توسط لیریائی
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد/ زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد
آن همه ناز و تنعم که خزان میفرمود/ عاقبت در قدم باد بهار آخر شد
شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل /نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد
صبح امید که بد مُعتکف پرده غیب / گو برون آی که کار شب تار آخر شد
آن پریشانی شبهای دراز و غم دل / همه در سایه گیسوی نگار آخر شد
باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز / قصه غصّه که در دولت یار آخر شد
ساقیا لطف نمودی قدحت پرمی باد / که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد