مدرسه علمیه حضرت زهرا(س) دورود

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ببین صدقه چه میکــــــــنــه!!!

22 تیر 1394 توسط لیریائی


حضرت موسی به عروسی دوجوان مومن و نیک سرشت دعوت شده بود، آخر شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را بر بالای خانه بخت وتخت عروس و داماد دید!!!
از او پرسید تو اینجا چه میکنی؟
عزراییل گفت امشب آخرین شب زندگی این عروس داماد است ماری سمی درمیان بستر این دوجوان خوابیده ومن باید در زمان ورود شدن آنها دراین تخت جان هر دو را به امر پروردگار دراثرنیش مار بگیرم . موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دوجوان نیکوکار و مومن قومش رفته وصبحگاهان برای برگذاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت امادر کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا درحال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید!!! از خدا دلیل دادن این وقت وعمر اضافه به ایشان را پرسید؟ جبرییل نازل شدو گفت دلیل را خود با سوال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت.
موسی از داماد سوال کرد دیشب قبل ورود به خانه چه کردند؟ جوان گفت وقتی همه رفتند گدایی=(سائلی) در زد و گفت من خبر عروسی شمارا در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود وهمسر بیمارم در راه بودم لطفا بمن هم از طعام جشنتان بدهی
بداخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم غذای خودرا به آن مرد گرسنه دادم خورد برایم دعای طول عمر کردو گفت برای همسرم هم غذابدهید اونیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است. باخجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را بمرد داد و اودرهنگام رفتن برای هردوی ما دعای طول عمر ،رفع بلا و شگون مصاحبت باپیامبر خدا دراولین روز زندگی مشترکمان را کردو رفت.
وقتی قصد ورود بحجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) از دست همسرم برروی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب مابود گشت، پس ماهردو دیشب را تااکنون بعبادت گذارندیم و العجب شادی ما از اینست که دعای آنمرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید.
جبرییل ع فرمود ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده این بر ایشان بیاموز و داستانشان برهمگان باز گو باشد که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و مصاحبت پیامبرانی چون تو در جنت….

 نظر دهید »

آیا می دانید که.....

22 تیر 1394 توسط لیریائی

آیا میدانید بعد از فوت شخص رشد موها تا چندین ماه متوقف نمیشود؟.

آیا میدانید بعد از فوت تنها قسمت چپ مغز تا هفت دقیقه زنده میماند و تمام گذشته خود را بصورت یک خواب مرور میکند!…لا حول ولا قوة إلا بالله.

آیا میدانید پس ازمرگ تنها عضوی ک تا ۳ روز زنده است گوش هست به همین علت هنگام مرگ تلقیین خوانده میشود ، سبحان الله

آیا میدانیدملک الموت حضرت عزرائیل؛در شبانه روز 360بار به تو نگاه میکند؛

و منتظر امر خداوند است برای قبض روحت؛

پس سعی کن هنگامی که تو را تحت نظر دارد مرتکب معصیت نشوی؛در غیر این صورت چگونه با خداوند متعال تقابل خواهی کرد!

 نظر دهید »

♥♥♥♥♥ مـــــــهـــــــــــــــــــــــــدی بــــیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا♥♥♥♥♥

22 تیر 1394 توسط لیریائی

دل من مال خودم نیست کفیلی دارد

عشق در مکتب ما شرح طویلی دارد

کوچ کرده ست و خبر داده که برمیگردد

او که در گوشه این دهکده ایلی دارد

آه …ای منتظران فرجش؛ بر خیزید

بی گمان اینهمه تأخیر دلیلی دارد !
«

اللهم عجل لولیک الفرج »

                                                

 نظر دهید »

15 توصیه حاج اسماعیل دولابی (رحمه الله علیه) در خصوص زندگی مومنانه:

22 تیر 1394 توسط لیریائی

 

1. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

2. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذ کر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

3. اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

4. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

5. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

6. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.

7. تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

8. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

9. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحما نی و… . کار محبت همین است.

10. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

11. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

12. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

13. ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله

14. “دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است. . . شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند. “

15. هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در “الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند

 نظر دهید »

تلنگر

22 تیر 1394 توسط لیریائی


, یادتان هست همه عین برادر بودند…
تاجر و کارگر انگار برابر بودند…؟

یادتان هست چه شوری همه جا برپا بود…
عجم و ترک و لر و کرد و عرب آنجابود…؟

یادتان هست همه گوش به فرمان بودند…
سینه چاک سخن پیر جماران بودند…؟

یادتان هست که میگفت اگر پُرباریم…
همه را ازنمک ماه محرم داریم…؟

یادتان هست که ازحیله دشمن میگفت…
یادتان هست که ازپیله دشمن میگفت…؟

گفت دلداری دشمن دلتان را نبرد…
مثل طوفان زده ها، حاصلتان را نبرد…!

جنگ، جنگ است فقط رنگ عوض میگردد…
نقشه ها درپی هرجنگ عوض میگردد…!

جنگ آنروز اگر موشکی و سرکش بود…
آتش فتنه امروز پر از ترکش بود…!

جنگ امروز، به دنبال اصول دین است…
این همان زخم قدیمیست، ببین چرکین است…!

چشم واکن اخوی، خوب ببین یارکجاست…
نخل بسیار، ولی میثم تمارکجاست…؟

اَیْنَ عمار کجایید جوانان وطن…؟
اَیْنَ عمار بیایید جوانان وطن…!

مامحال است که از بیعتمان برگردیم…
تاکه مثل پسرفاطمه بی سر گردیم…!

بعداز شام سیه بال، سحر می آید…
یوسف گم شده، دارد زسفر می آید…!

یادتان هست که مدیون شهیدان هستیم…؟
اهل جمهوری اسلامی ایران هستیم…

صابر خراسانی

 نظر دهید »

روایتی از شیخ بهائی و پیر پالان دوز

22 تیر 1394 توسط لیریائی

در ابتدای خیابان نواب صفوی در شمال فلکه حرم مطهر گنبدی به رنگ آبی واقع شده است . وارد که می شوی شکوه را با تمام وجودت می بینی انگار ایستاد است تا فرارسد روزی که باید برسد سادگی مکان تورا به تسخیر خود می گیرد مقبره ساده اش دیگر جای خود دارد اما شکوه به داشتن خیلی چیز ها نیست پیر پالاندوز دانست و درست انتخاب کرد او به جای دنیا یار را انتخاب کرد خدا را بر گزید و خدا هم شکوه را به او داد .

پیر پالاندوز - مشد

مقبره یکى از عُرفاى شیعه مذهبِ « ذَهَبیه » به نام شیخ محمد المُقتدى کارندهى ( منسوب به قریه کارده مشهد ) مشهور به پیر پالاندوز، از زمره قدیمى ترین زیارتگاههاى عرفانى این شهر است. این بنا در حاشیه کوچه شور در اوایل پایین خیابان قرار داشته و پس از انقلاب اسلامى به مناسبت توسعه حریم حرم تخریب و مجدداً بازسازى شده است. بناى اولیه در زمان سلطنت

پدر شاه عباس ( سلطان محمد خدابنده ) به سال 985 قمرى ساخته شده است(36). ذهبیه شاخه اى عرفانى از پیروان معروف کَرخى و نجم الدین کُبرى بوده اند که از سده هفتم قمرى به بعد شیوخى چون میر سید على همدانى، خواجه اسحاق خَتَلانى و سید عبدالله برزش آبادى پیشوایى این فرقه را بر عهده داشته اند. سید عبدالله که از اعقاب امام سجاد علیه السلام و نسل بیستم وى بوده عمده عمرش را در قریه بُرزش آباد مشهد گذرانیده و به سال 872 قمرى درگذشته و در همان روستا مدفون شده است. از زمان سید عبدالله به بعد پیروان وى خصوصاً به ذَهَبیه شهرت یافته و عمدةً روى به تشیّع نهاده اند(37). ششمین قطب سلسله ذهبیه پس از سید عبدالله برزش آبادى همین شیخ محمد کارندهى بوده است،به اعتقاد مردم مشهد، شیخ محمد با این که از اقطاب و اولیاء الله بوده از طریق پالان دوزى یا پاره دوزى امرار معاش مىکرده و داراى کراماتى بوده است، بدین سبب به گور وى احترام مىگذارند و بدان اعتقاد دارند. بعضى هم گفته اند پیش از آن که پیر پالاندوز در این محل دفن شود یکى از عرفاى مشهور توس به نام ابونصر سرّاج در اوایل سده پنجم در آن جا مدفون شده است.

روایتی از شیخ بهائی و پیر پالان دوز

یک روز شیخ بها در بازار قدم میزد و پیر مردی را دید که مشغول دوختن پالان پاره مردم بود و از این راه امرارمعاش میکرد.شیخ دلش به حال پیرمرد سوخت و جلو رفت وگفت سلام سپس دستش را به پالان پیرمرد زد و بلافاصله از طرف غیب پالان پیرمرد پر شد از سکه های اشرفی.پیرمرد وقتی این حرکت شیخ را دید ناراحت شد و فریاد زد چکار کردی؟یالا سکه ها را بردار که بدرد من نمیخورد.شیخ گفت من نمی توانم سکه ها را غیب کنم.پیرمرد چوب دستی خود را به پالان زد و سکه ها غیب شدند و رو به شیخ گفت تو که نمی توانی غیب کنی چرا ظاهر میکنی؟شیخ بها فهمید پیرمرد صاحب علم و کمالات بسیار است.شیخ به پیر پالان دوز گفت از این لحظه تو در تمام دارائی من شریک هستی و باهم زندگی می کنیم.مدتها گذشت یک روز شیخ در حیاط خانه مشغول سائیدن کشک بود به فکر رفت ودر عالم رویا زندگی بسیار مرفه و زن زیبائی داشت.پیرپالان دوز وقتی وارد خانه شد و شیخ را در ان حال دید سریع به عالم رویای شیخ رفت و به شیخ گفت مگر ما با هم شریک نیستیم شیخ گفت بله شما خود تقسیم کن.پیرپالان دوز همه دارائی را تقسیم کرد تا رسید به زن زیبا .شیخ گفت این زن همسر من است.پیر گفت باید تقسیم شود.هرچه شیخ گفت این زن همسر من است و نمی شود تقسیم کرد .پیر پالان دوز زیر بار نرفت.سپس شمشیر از غلاف بیرون کشید و شمشیر را با تمام قدرت خواست بزند که……..شیخ یهو از جا پرید . پیر پالان دوز گفت…. عمو کشکت را بساب

 نظر دهید »

نکته

21 تیر 1394 توسط لیریائی

هیچ وقت وارد گذشته ی هیچ آدمی نشو و زیر و روش نکن

حتی عزیزترینت!

زیباترین باغچه را هم که بیل بزنی حداقل یک کرم توش پیدا می کنی

حاج اسماعیل دولابی

 3 نظر

اهـــل ایــــــــــرانـــــــــم

20 تیر 1394 توسط لیریائی

اهل ایرانم
روزگارم بد نیست
کشوری دارم من
که به اذعان خود غربی ها
قدرت اول این منطقه است
چه کسی بود صدا زد تحریم؟!
چه کسی بود صدا زد لوزان
سخن از افراط و سخن از تفریط است
من در این آبادی
دیپلماتی را دیدم
که همه اش می خندید
و رییسی که مرا اهل جهنم دانست
و به من گفت که دلواپسی چی هستی تو؟
رو به او کردم و با فرم ملیحی
که خودش می داند
همزبان گشتم و با او به سخن بنشستم
و برایش گفتم
آنچه را میدانم
دل من آرام است
و دگر نیست دلم دلواپس
من خدایی دارم که در این نزدیکی است
و دلم قرص به مردی است بزرگ
رهبری دارم من
رهرو راه علی(ع)
رهبری دارم من
که در این طوفانها
چشم در چشم دل او بستم
و دلم چون یک کوه
تکیه دارد به دل دریایش!
تو بگو یک ذره
تو بگو یک لحظه
نیستم دلواپس
چون که بعد از الله
که خدا حفظ کند آقا را
بگو ان شاءالله
چشم امید به دستان علی دارم من
او بگوید همگی می جنگیم
او بخواهد همگی می میریم
او اگر امر کند
انتقام فدک و کرب و بلا را یکجا
ما از این دشمن دون می گیریم!

 

 

 نظر دهید »

پیام ملت به هتل کوبورگ (یادداشت روز)

20 تیر 1394 توسط لیریائی

 

 هنگامی که معاویه بن ابی‌سفیان به امام حسن بن علی(ع) پیشنهاد صلح داد، آن حضرت در خطبه‌ای، پیشنهاد معاویه را به اطلاع لشکر خود رسانید و خاطر نشان کرد: «آگاه باشید، معاویه ما را به امری فرا می‌خواند که نه عزت ما در آن است و نه مطابق با انصاف است. اگر دارای روحیه شهادت‌طلبی هستید، درخواستش را رد کنیم و دست به شمشیر ببریم تا خداوند سبحان میان ما حکم کند، ولی اگر زندگی دنیا را می‌طلبید، خواسته‌اش اجابت کرده و رضایت شما را فراهم کنیم» هنگامی که کلام امام(ع) به این جا رسید: مردم از هر سو فریاد برآوردند «البقیه، البقیه ما زندگی و بقای دنیایی را می‌خواهیم» با این سخن آنها، صلح بر امام(ع) تحمیل شد و پس از آن امام از آن جماعت سست عنصر کناره گرفت. دیروز و در سراسر ایران اسلامی، راهپیمایی روز قدس برگزار شد و نشان داد که برعکس برخی تحلیل‌های غلط این روزها، مردم عاشقانه پای انقلاب و آرمان‌های متعالی آن ایستاده‌اند. سالهاست آمریکا و مزدوران، آرزومندند روز قدس را خلوت و کمرنگ و بی‌فروغ ببینند، اما به فضل الهی این آرزو را به گور خواهند برد. تفاوت مردم ما با مردمان بد عهد و سست عنصر و بی‌وفای عصر امام حسن(ع) در همین روزها معلوم می‌شود. آن روزها مردم، علیرغم دیدن امام معصوم(ع) و آن همه سفارش پیامبر(ص) در حق آنها، بی‌وفایی را پیشه کردند و این روزها، مردمی که نه امام معصوم دیده‌اند و نه بسیاری از آنها جنگ. جهاد و شهادت را، با نفس قدسی امامزاده‌ای جلیل‌القدر و به سرو آسمانی او، سر از پا نشناخته و هر رنج و سختی را بر خود هموار می‌کنند. این رمز بقا و جاودانگی انقلابی است که دیروز بار دیگر جوان شد، رشد کرد و شکوفه داد. اما این روزها خبر دیگری هم هست. خبرهایی که برای ما تازگی ندارد اما خیلی‌ها از آن به عنوان غیرمنتظره سخن می‌گویند! برای ما تازگی ندارد چون پیش از این بارها و بارها مستند به اسناد تاریخی و سوابق متعدد، آن را پیش‌بینی کرده بودیم. اما برای برخی تازگی دارد چون همه امید خود را در آن می‌دیدند و می‌بینند! «عهدشکنی» و زیر میز زدن آمریکایی‌ها، خبری است که تقریبا همزمان با روز قدس به گوش مردم رسید و نشان داد آنچه عده‌ای به آن دلخوش بودند و شمار دیگری برای رسیدن به آن، چهره کریه آمریکا را بزک می‌کردند، سرابی بیش نبود و پیش‌بینی دو سال قبل رهبر انقلاب درباره آن، ثابت شد. استقامت دیپلمات‌های کشورمان بر روی خطوط قرمز اعلام شده و نیز پشتیبانی از این روش و منش تیم توسط مردم، برای دشمن قابل پیش‌بینی نبود. آنها از یک سو منتظر بودند از داخل ایران نوای «البقیه البقیه» بشنوند و از یک سو منتظر بودند به تبع سستی و بدعهدی مردم، تیم مذاکره‌کننده نیز کوتاه بیاید و همه‌چیز به نفع آمریکا رقم بخورد، پیمانی ننگین تحمیل شود و به تعبیر رهبر انقلاب، موفق به «شکست انقلاب» شوند! اما وقتی فریاد مرگ بر آمریکا در آسمان ایران طنین‌انداز شد، فهمیدند که در تحلیل خود اشتباه کرده‌اند و به ناچار، علنا بازی را به هم زدند! برای ما و مردممان این رفتار آمریکا تازگی نداشته و ندارد. می‌دانیم که اگر توافقی با همه جوانب آن بین ما و دشمن همیشگی کشورمان یعنی آمریکا منعقد شود، هیچ‌ امیدی به اجرای آن نیست و بد عهدی و پستی، در ذات آنهاست و جزئی از سرشت و نهاد پلید آنهاست. اما به جز مردم ما و به جز عاشقان انقلاب که دست آمریکا را به خوبی خوانده‌اند، برخی دیگر سودا و آرزوهای دیگری دارند! 1- در گرماگرم مذاکرات و در حالی که دشمن هر روز خدعه‌ای تازه و نیرنگی نوین برای انتقام از ایران انقلابی رو می‌کرد، عده‌ای در داخل با حرفها و تحلیل‌هایشان، پشت تیم مذاکره‌کننده را خالی کردند و زمینه‌ساز ضربات پی در پی حریف می‌شدند! این کار با هر قصد و نیتی انجام شود، نتیجه آن چیزی جز تضعیف تیم کشورمان و جسارت بیشتر حریف نیست. در حالی که آمریکایی‌ها، به تعبیر مشهور و به شیوه معروفشان، می‌کوشند «نیاز خود را به عنوان امتیاز به ما بفروشند» و در حالی که حتی رسانه‌های آمریکایی هم دستاورد مذاکره برای دولت اوباما را بسیار حیاتی و تعیین‌کننده معرفی می‌کردند، برخی با توهم نمایندگی ملت ایران، سوداها و آرزوهای خودشان را به جای خواست عمومی بیان کردند و مذاکرات هسته‌ای را به معنی شکست تابوی مذاکره با آمریکا قلمداد کرده و در نتیجه، از امکان گشایش سفارت آمریکا در ایران سخن گفتند! در چنین شرایطی اگر جان کری زیر میز مذاکره نزند عجیب است! این کار به دشمن این پیام را می‌فرستد که؛ ما به شدت به تو نیازمندیم، آن قدر نیازمند که حاضریم تو را که روزگاری مردممان با فضاحت و خواری از این کشور به بیرون پرتاب کرده بودند، دوباره به خانه دعوت کنیم و بر صدر نشانیم! آیا این پیام نباید دشمن را متوهم کند!؟ و نباید باعث شود که از سر وقاحت و پررویی با مذاکره‌کنندگان ما سخن بگویند و آنها را تهدید کنند!؟ این پیام از داخل، قطعا مخالف پیام عمومی است و اگر آمریکایی‌ها ذره‌ای در آن تردید داشتند، دیروز و در روز قدس، پاسخ خود را از مردم گرفتند و فهمیدند آنها که این حرفها را می‌زنند، دچار «آلزایمر سیاسی» شده‌اند و نمی‌دانند در اطرافشان چه می‌گذرد! اما مردم فراموش نکرده و نمی‌کنند. مردم فراموش نکرده‌اند چرا سفارت آمریکا بسته شد؟ بسته شد چون سفارت نبود، جاسوس خانه بود و در آنجا بیش از ابزار کار دیپلماتیک، ابزار جاسوسی مورد استفاده بود و همه حرکات مقامات رژیم پهلوی و بعضی مقامات دولت موقت، از آنجا هدایت می‌شد، مردم فراموش نکرده‌اند که امام راحل عظیم‌الشان، آن حرکت انقلابی را، انقلاب دوم و انقلابی به مراتب بزرگتر از انقلاب اول نامید و با این کار هیمنه پوشالی آمریکا را در هم شکستند. آری مردم فراموش نکرده و نمی‌کنند اما برخی در روزهای حیاتی مبارزه دیپلماتیک، دست دوستی به سوی دشمن دراز می‌کنند و خواب بازگشت آنها را می‌بینند! آیا ما به جایی رسیده‌ایم که از انقلاب مهمتر از انقلاب اول برگردیم!؟ و این را به دشمن شماره یکمان هم بگوییم!؟ 2- شش سال پیش در همین روز قدس، عده‌ای - که بعدها به نماز اولی‌ها مشهور شدند! - آب خوردند، با کفش نماز خواندند و شعار دادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»! آنها آن روز اسرائیل را دشمن خود نمی‌دانستند و معتقد بودند مشکل مردم لبنان و فلسطین، مشکل خودشان است و به ما ربطی ندارد! چند سالی گذشت، باز همان جماعت راه افتادند که؛ اسرائیل مخالف مذاکرات هسته‌ای و رفع تحریم‌هاست! دلواپسان با اسرائیل هم صدا هستند و…! آنها این بار اینگونه القا می‌کردند که اسرائیل بد است و آمریکا خوب! آمریکا می‌خواهد تحریم‌ها را بردارد و در رحمت به روی ما باز کند اما اسرائیل مخالف است! صرف‌ نظر از این چرخش مواضع که از عدم درک و فهم سیاسی حکایت می‌کند، باید از آنها پرسید امروز قبول دارید اسرائیل مخالف مذاکرات است؟ پس چرا در روز قدس همسو و هم‌صدا با مردم فریاد مرگ بر اسرائیل سر ندادید!؟ و چرا اکنون که همه پیش‌بینی‌ها درباره ماهیت پلید آمریکا، عینیت پیدا کرده و آنها با باج‌خواهی، مسیر لغو تحریم‌ها و رسیدن به توافق خوب را مسدود کرده‌اند، چیزی درباره ماهیت آمریکا نمی‌گویید؟ چرا از بزک چهره دشمن- که به فرموده رهبر عزیز انقلاب، خیانت به ملت است- در پیشگاه مردم توبه نمی‌کنید!؟ اما فارغ از این دو گروه و افرادی شبیه اینها که با روش‌های مختلف همچون شبیه‌سازی تاریخی یا القاء دودستگی در کشور، پالس غلط به دشمن می‌فرستند، امروز بیش از گذشته معلوم شده که ملت در دفاع از منافع ملی یکپارچه‌اند و در برابر باج‌خواهی دشمن که حاضر نیست خوی استکباری خود را کنار بگذارد، با قاطعیت ایستاده‌اند و در آن سوی آمریکایی‌ها می‌کوشند با همان حربه همیشگی تهدید و تحریم حرف خود را به کرسی بنشانند و همین است که مذاکرات به وضع کنونی رسیده و از ابتدا نیز آن را پیش‌بینی کرده بودیم. تلاش آمریکا برای حفظ ژست دست برتر داشتن در مذاکرات و نیز تهدید به ترک مذاکره در اوج نیاز به مذاکرات، حرف تازه‌ای نیست، مهم توجه به این نکته است که در بزنگاه تاریخی کنونی، پایمردی یا کوتاهی در برابر حریف می‌تواند سرنوشت یک ملت را تغییر دهد و این به تیم مذاکره‌کننده بستگی دارد. به ابتدای این نوشتار و ماجرای تلخ تحمیل صلح به امام حسن(ع) برگردیم. ملت ایران پیام صلح دروغین و پوشالی شیطان بزرگ را شنید، پاسخ آن را دیروز با شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» داد و حجت را بر همه مسئولان تمام کرد. از آنها که از انقلاب و انقلابی‌گری پشیمانند، هیچ توقعی نیست. اما از آنان که هنوز انقلاب اسلامی را نه جوشش احساسات، که آمیخته شور و شعور حسینی می‌دانند، هیچ عذری برای عقب‌نشینی از حقوق ملت پذیرفتنی نیست

 

 نظر دهید »

قسمتی از سفارشات امام عصرعج الله تعالی فرجه الشریف به حضرت آیت الله مرعشی نجفی

19 تیر 1394 توسط لیریائی

 قسمتی از سفارشات امام عصر (عج) به حضرت آیت الله مرعشی نجفی در یکی از تشرفات ایشان خدمت امام زمان (عج) میباشد:

۱ - تاکید فرمودند بر تلاوت و قرائت این سوره ها بعد از نمازهای واجب: بعد از نماز صبح سوره یس، بعد از نماز ظهر سوره عم، بعد از نماز عصر سوره نوح (البته بعضی نقلهای دیگر دارد که سوره عصر)، بعد از نماز مغرب سوره واقعه و بعد از نماز عشاء سوره ملک.

 ۲- تاکید فرمودند بر خواندن دو رکعت نماز بین مغرب و عشاء که در رکعت اول بعد از حمد، هر سوره ای خواستی بخوان و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره واقعه را بخوان، و فرمود: کفایت می کند این نماز از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب چنان که گفته شد.

۳ - سفارش فرمودند که: بعد از نمازهای پنجگانه، این دعا را بخوان: اللهم سرحنی عن الهموم و الغموم و وحشه الصدر و وسوسه الشیطان برحمتک یا ارحم الراحمین.

 ۴ - سفارش فرمودند بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهای یومیه، خصوصا در رکعت آخر: اللهم صل علی محمد و آل محمد و ترحم علی عجزنا و اغثنا بحقهم.

۵ - تاکید فرمودند به خواندن قرآن و هدیه کردن ثوابش به ارواح شیعیانی که وارثی ندارند یا وارثی دارند و یادی از آنها نمی کنند.

۶ - تاکید فرمودند بر زیارت سیدالشهداء علیه السلام.  

اللهم عجل لولیک الفرج

*****

بعد نوشت :پیامبر اکرم(ص): هر که از برادر خود چیز ناپسندی بداند و آن را بپوشاند خداوند در روز قیامت (عیبهای) او را بپوشاند.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 33
  • ...
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

آمار

  • امروز: 28
  • دیروز: 33
  • 7 روز قبل: 150
  • 1 ماه قبل: 1879
  • کل بازدیدها: 65157

خبرنامه

تبلیغات

  • رتبه بندی و امتیازدهی وبلاگ ها
  • آموزش ویدیویی وبلاگ نویسی
  • تکنیک های افزایش بازدید

کاربران آنلاین

موضوعات

  • همه
  • در ساحل نجات
  • اخبار
  • شرح حال علما
  • لطائف و ظرائف
  • شهدا افلاکیان خاکی
  • هر روز یک حدیث
  • شعر
  • دانستنی ها
  • اهل بیت (علیه السلام )
  • نکات تربیتی ناب
  • تاریخی
  • خانواده در اسلام
  • محرم
  • داستانک
  • مهدویت
  • در محضر علما
  • سر بند عشق
  • مطالبات رهبری
  • تذکره الاولیاء
  • مناجات نامه
  • روانشناسی
  • رمضان
  • حجاب و عفاف
  • فضای مجازی
  • انقلاب
  • ادعیه و زیارات
  • تفسیر یک آیه از قرآن
  • حدیث سلسله الذهب
  • در محضر قرآن
  • غدیر خم
  • طب سنتی
  • اربعین
  • اخلاق
  • شهید
  • تصاویر
  • رجب
  • انقلاب
  • انقلاب
  • وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله )
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس