مدرسه علمیه حضرت زهرا(س) دورود

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شرح دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان

03 تیر 1395 توسط لیریائی


عمل صالح چيست؟

خواسته نخستين امروز، راه يابى به «اعمال صالح» است.

«صالحات»، يعنى كارهاى خوب، شايسته، بجا، مفيد و مؤثّر.

هر عمل خوبى، صالح نيست. اعمال خوبِ رو به نتيجه، «صالحات» است. عمل صالح آن است كه فرد و اجتماع را براى رسيدن به سعادت، آماده و نزديك كند.

عمل صالح چند خصوصيت دارد:

1 ـ از «ايمان»، هرگز جدا نيست.

2 ـ حركت و كارى است كه آگاهانه و از روى شعور و ادراك باشد.

3 ـ جهت خدايى دارد و به قصد تقرب به خدا انجام مى گيرد.

4 ـ اثربخش است و لغو و بيهودگى در آن نيست.

5 ـ درحدّ قدرت و امكانات عمل كننده است.

6 ـ متناسب، بموقع و شايسته است (يعنى در رابطه با نيازها وشرايط خاص زمانى ومكانى، انتخاب وعمل مى شود).

7 ـ جهت اجتماعى و رنگ خدايى دارد، يعنى از خود محورى و خودخواهى دور است و در جهت اجتماع و در راه خداست.

پس، ايمان حقيقى، با شناخت نيازها، امكانات، وسايل كار، جهت، ارزيابى موقعيّت، «عمل صالح» را نتيجه مى دهد كه سودمند و بجا باشد و با در نظر گرفتن «اولويّت»ها انجام گيرد.

آنچه در «عمل اسلامى» ارزش آفرين است، زمينه عمل، انگيزه و چهارچوب آن و نيّت است، نه تنها منافع و سود حاصل از آن.

خدا بايد بصيرت دهد تا كار بجا وشايسته انجام دهيم.

و ما را امروز، به «عمل صالح»، «هدايت» كند.

خواسته بعد، برآورده شدن حاجتها و تأمين نيازها و تحقّق آمال و آرزوهاست. تأمين اين خواسته هم از قدرت لايزال الهى برمى آيد.

درسى از خداشناسى

دو نياز و خواسته امروز را از خداوند خواسته ايم.

در دعاى امروز، به دو صفت از اوصاف پروردگار اشاره شده است، كه معرفت آموز است. هر دو صفت، در زمينه «آگاهى» خداست.

هم به نيازمان آگاهست، هم به رازهاى نهفته درون سينه هامان.

در دعا كردن و حاجت خواستن، در ارتباط با خدا، نيازى به گفتن نيست، امّا خواستن ما مطلوب اوست.

خداوند، آن قدر كريم است كه حاجتى به سؤال نيست. و چنان آگاه، كه نيازى به شرح و تفصيل نيست.

او زبان حالمان را مى داند، و زبان قالمان را هم مى شنود، و از راز سينه مان هم آگاه است.

در دعايى داريم:

«إلهى… كَفى عِلمُك عَنِ المَقال، وَكَفى كَرَمُك عَنِ السُّؤال».

مهمّ آن است كه در محور حقّ، حركت كنيم و در شعاع «ولايت اللّه » قرار گيريم،

آنگاه… كارها خود، رو به راه است و نظر خداوند، دستگير سالكان.

به گفته خواجه عبداللّه انصارى:

«الهى!… ابوجهل را از كعبه مى آرى و ابراهيم را از بتخانه.

چون كار به عنايتست، چه جاى بهانه؟!…

ما را هم از دوستان شُمر،… نه بيگانه»!

وقتى سر و كارمان با چنين خدايى است كه:

هم نامه نانوشته مى خواند، هم رازهاى نهفته مى داند،

هم از نيّت ها و خلجانات ذهنى و خاطرات قلبى آگاهى دارد،

اين شناخت، تعهّدزا و عمل آفرين است، چرا كه جهان، جهان حساب است و آخرت، «يوم الدّين» و روز جزاست،

بهشتيان، با رهتوشه عمل صالح به بهشت مى روند.

و دوزخيان، با بار گناه، راهى جهنم مى شوند.

پس بايد از خدا خواست كه حاجتمان را برآورد، و آمالمان را تحقّق بخشد و به انجامِ «اعمال صالح» توفيقمان داده، هدايتمان كند.

منبع:.hadithlib.com

 1 نظر

شرح دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان

03 تیر 1395 توسط لیریائی


اللهم وفقني لمرافقه الابرار “خدايا در اين روز مرا در برابر موافقت (اعمال و افکار) نيکان عالم موفق بدار”
“ابرار و نيکوکاران در قرآن”
خداوند (عزوجل) در قرآن کريم در مورد ابرار و نيکوکاران پانزده صفت به کار برده است که به آن اشاره مي نماييم:
1- ايمان به خداوند يگانه 2- ايمان به روز قيامت 3- ايمان به فرشتگان 4- ايمان به قرآن 5- ايمان به پيامبران 6- نيت خالص براي رضاي خداوند 7- بخشيدن بخشي از اموال به خويشان 8- کمک به يتيمان 9- کمک به فقيران 10- کمک به رهگذران 11- آزاد نمودن بنده 12- اقامه و برپاداري نماز 13- زکات به مستحقان دادن 14- وفاي به عهد 15- صبر در برابر شدائد و سختي ها که اگر بخواهيم هر يک از اين صفات را شرح دهيم آنگاه است که رابطه متقابل هر يک از اين صفات را نسبت به يکديگر در مي يابيم که به نوعي هر يک از اين صفات مکمل يکديگرند، به طور مثال، کسي که به خداوند عزوجل ايمان آورده است نمي تواند بگويد که من به قرآن ايمان ندارم چرا که قرآن است که انسانها را به سوي ايمان به خدا و تعبد و بندگي ذات اقدس هدايت مي نمايد و کسي که به قرآن ايمان آورده است نمي تواند منکر نماز و زکات گردد چرا که اگر چنين کند دستورات صريح قرآن را در اين باره زيرپا گذاشته است و… که براي واضح شدن اين مطلب آيه مورد نظر را بيان مي داريم: “ليس البران تولو وجوهکم قبل الشرق و المغرب و لکن البر من امن بالله و اليوم الاخر و الملئکه و الکتاب و النبيين و اتي المال علي حبه ذوي القربي و اليتمي و المساکين و ابن السبيل و السائلين و في الرقاب و اقام الصلوه و اتي الزکوه و الموفون بعهدهم اذا عهدوا و الصبرين في الباساء و الضراء و حين الباس اولئک الذين صدقوا و اولئک هم المتقون"(1) يعني “نيکوکاري بدان نيست که روي به جانب مشرق يا مغرب کنيد (زيرا اين اثري نخواهد داشت) ليکن نيکوکار کسي است که به خداي عالم و روز قيامت و فرشتگان و کتاب آسماني و پيغمبران ايمان آورده و دارايي خود را در راه دوستي خدا به خويشان و يتيمان و فقيران و رهگذران و گدايان بدهد و هم در آزاد کردن بندگان صرف کند و نماز به پا دارد و زکات مال به مستحقان برساند و با هر که عهد بسته به موقع خود وفا کند و در کارزار و سختي ها صبور و شکيبا باشد و به وقت رنج و تعب صبر پيشه کند، کساني که بدين اوصاف آراسته اند، آنان به حقيقت راستگويان عالم و آنها پرهيزگارانند” که ما نيز از خداوند در اين روز مي خواهيم که ما را جزء کساني که پيروي از راه ابرار و نيکان واقعي مي کنند و صفات آنان در قرآن آمده است قرار دهد.
(2) وجنبني فيه مرافقه الاشرار “و مرا در اين روز از رفاقت و دوستي اشرار دور گردان”
“شيطان سر دسته اشرار”
هر انساني اگر در انجام عملي از شيطان پيروي نمايد به يقين شر آن عمل گريبانگير او خواهد شد، چرا که شيطان انسانها را امر به کارهاي زشت و ناپسند مي نمايد “انما يامرکم بالسوء و الفحشاء و ان تقولوا علي الله مالا تعلمون"(2) يعني “اين شيطان است که به شما دستور بدکاري و زشتي مي دهد و طوري عمل مي نمايد که سخناني از روي جهل و ناداني (مانند شرک و ظلم و افترا) به خداوند نسبت دهيد” که شيطان دشمني آشکارا براي انسان است “انه لکم عدو مبين"(3) يعني “محققا شيطان از براي شما دشمني واضح و آشکار است” و مي خواهد انسان را به ضلالت و گمراهي بکشاند و به همين دليل است که خداوند بلندمرتبه مي فرمايد: “ولا تتبعوا خطوات الشيطان"(4) يعني “وسوسه هاي شيطان را پيروي نکنيد” که شيطان عامل هر شري است، پس کساني که از شيطان و وسوسه هاي او که همه نافرماني از دستورات ذات اقدس پروردگار مي باشد پيروي کنند جزو اشرار مي گردند زيرا آنان هر عملي را که انجام مي دهند به دستور شيطان است و شيطان جز شر و فساد انسان را به چه چيز ديگري دعوت نمي نمايد که ما نيز در اين روز ا زخداوند مي خواهيم که ما را از دوستي و رفاقت با شيطان و پيروان و يارانش که عامل هر شر و فتنه اي مي باشند دور سازد…
(3) و اوني برحمتک الي دارالقرار بالهيتک يا اله العالمين “و مرا در بهشت دارالقرار به رحمتت منزل ده به حق الهيتت اي خداي عالميان”
“نويد جانبخش الهي”
براي آنکه انسان بتواند به دارالقرار (محل آرامش) يعني بهشت برين دست يابد لازمه آن اين است که صفاتي را که براي ابرار ذکر گرديد را دارا باشد و خود را از صفات و حرکات و رذيله اشرار که همه آنها نشات گرفته از شيطان رجيم و رانده شده از درگاه حق مي باشد دور سازد و به قول خداوند تعالي “و تعاونوا علي البر و التقوي و لاتعاونوا علي الاثم و العدوان"(5) يعني “و يکديگر را در نيکوکاري و تقوا ياري نماييد نه بر گناه و دشمني و ستمکاري” که آن هنگام است که خداوند به نيکوکاران و تقواپيشگان اينگونه بشارت مي دهد “قل اوبنئکم بخير من ذلکم للذين اتقوا عندربهم جنت تجري من تحتها الانهار خالدين فيها و ازواج مطهره و رضوان من الله و الله بصير بالعباد"(6) يعني “(اي پيامبر) به امت بگو: مي خواهيد شما را آگاه گردانم به بهتر از اينها، که بر آنان تقوا پيشه کنند نزد خداوند باغهاي بهشتي است که از زير درختان آن نهرها جاري است و در آن جاويد هستند و زنان پاکيزه و آراسته اي و (بهتر از همه آنها خشنودي خداوند است) و خداوند به حال بندگان بينا است” که ما نيز در اين روز از خداوند به حق خداونديش درخواست مي نماييم که ما را در دارالقرار يعني بهشت برينش جاي دهد و ما را از عذاب و آتش دوزخ در امان بدارد. ان شاءالله که تابع باشيم.

منبع:bmi.ir

 نظر دهید »

شرح دعاي روز پانزدهم ماه مبارک رمضان

03 تیر 1395 توسط لیریائی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم ارزقني فيه طاعه الخاشعين و اشرح فيه صدري بانابه المخبتين بامانک يا امان الخائفين”
“خدايا در اين روز طاعت بندگان خاشع و خاضع خود را نصيب من گردان و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشي خود اي ايمني دلهاي ترسان”
اللهم ارزقني فيه طاعه الخاشعين “خدايا در اين روز اطاعت بندگان خاشع وخاضع خود را نصيب من گردان”
خضوع و خشوع در پيشگاه خداوند
براي آنکه بدانيم خاشعين چه کساني هستند بهتر است اول در مورد متکبرين صحبت به ميان آوريم چرا که خضوع و خشوع به طور کامل با تکبر و غرور تضاد دارد، به طوري که هر آنچه که در صفات متکبرين وجود دارد ضد آن در خاشعين موجود مي باشد. براي روشن شدن اين موضوع اشاره مي کنيم به قسمتي از سخنان گهربار امير مومنان حضرت علي عليه السلام که در مورد متکبران اينگونه فرمودند: “آگاه باشيد! زنهار! زنهار! از پيروي و فرمانبري سران و بزرگانتان، آنان که به اصل و حسب خود مي نازند و خود را بالاتر از آنچه هستند مي پندارند و کارهاي نادرست را به خدا نسبت مي دهند و نعمتهاي گسترده خدا را انکار مي کنند، تا با خواسته هاي پروردگار مبارزه کنند و نعمتهاي او را ناديده انگارند، آنان شالوده تعصب جاهلي و ستونهاي فتنه و شمشيرهاي تفاخر جاهليت هستند"(1) و در قسمتي ديگر نيز فرمودند: “کبر و خودپسندي چيزي است که قلبهاي متکبران را همانند کرده، تا قرنها به تضاد و خونريزي گذراندند و سينه ها از کينه ها تنگي گرفت"(2) که با توجه به اين تذکرات مقدس از زبان امير مومنان حضرت علي عليه السلام در مي يابيم که خضوع و خشوع همانند ظرفي است که انسان به وسيله آن به جمع آوري رضا و خشنودي خداوند مي پردازد و تکبر چون ظرفي است تو خالي که هيچ چيزي در آن جز غرور و تکبر جاي نمي گيرد و اين خضوع و خشوع است که انسان را به خداي خويش نزديک مي سازد زيرا که هرچه انسان نزد پروردگار عالميان، خود را ذليل و خوار نشان دهد ارزشش در پيشگاه او بيشتر مي شود چنانچه حضرت علي عليه السلام فرمودند: “تاج تواضع و فروتني را بر سر نهيد و تکبر و خودپسندي را زيرپا بگذاريد… و تواضع و فروتني را سنگر ميان خود و شيطان و لشکريانش قرار دهيد، زيرا شيطان از هر گروهي لشکريان و ياراني سواره و پياده دارد پس خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالميان همان طاعت و بندگي خالصانه در مقابل ذات اقدس اوست که ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم به ما عبادت و اطاعتش را همراه با خضوع و خشوع نصيب فرمايد…
 و اشرح فيه صدري بانابه المخبتين بامانک يا امان الخائفين “و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشي خود اي ايمني دلهاي ترسان.”
منتخبين چه کساني هستند؟
در دعاي اين روز نکته اساسي که به آن تاکيد شده است خضوع و خشوع و فروتني در مقابل ذات اقدس پروردگار است به طوري که در اين روز از خداوند درخواست مي نماييم آنچه را که در صفات و اعمال خالصان و خاشعان و فروتنان وجود دارد نصيب ما گرداند، اما در اينجا مي خواهيم بدانيم مخبتين به چه معناست؟ مخبتين به معناي فروتنان است، آن هم فروتناني که فروتني آنان فقط در مقابل پروردگار جهان و جهانيان مي باشد، حال شايد سئوال کرد که فروتنان چه کساني هستند؟ که در جواب بايد بگوييم فروتني يکي از صفات بارز مومنان تقواپيشه است که شب و روز خود را به تقوا و پرهيزکاري مي گذرانند. چنانچه حضرت علي عليه السلام در مورد صفت و نشانه يک پرهيزکار فرمودند: “در دينداري نيرومند، نرمخو و دور انديش است، داراي ايماني پر از يقين، حريص در کسب و دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگري ميانه رو، در عبادت فروتن، در تهي دستي آراسته، در سختي ها بردبار، در جستجوي کسب حلال، در راه هدايت شادمان و پرهيز کننده از طمع ورزي، مي باشد.
که با توجه به فرموده آن بزرگوار در مي يابيم که مخبتين همان پرهيزکاران هستند که شب و روز خود را به ذکر و ياد خداوند به پايان مي برند که ما نيز در اين روز از خداوند مي خواهيم شرح صدري را که مردان پرهيزکار و فروتن دارند، به ما نيز عطا فرمايد. ان شاءالله که تابع باشيم.

منبع:bmi.ir

 نظر دهید »

شرح دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان

31 خرداد 1395 توسط لیریائی

رضایت یار

"text-align: justify;">

اللهم لاتواخذنی فیه بالعثرات
کسی که نماز اول وقت نمی‌خواند و به کارهای دنیوی خود ادامه می‌دهد ، نماز اول وقت انسان را نفرین می‌کند و می‌گوید : «خدایا ضایع کند تو را که من را ضایع کردی!» این در حالی است که اگر مسلمانی اول وقت نماز بخواند، نماز او را دعا می‌کند و می‌گوید: «خدا حف0کند تو را که من را حف0کردی» و زندگی رو به روال می‌افتد
گاهی آدم می‌لغزد و ایمانش ضعیف می‌شود و تقوایش از بین می‌رود. گناهان آدمی همان لغزش است و باید از خدا بخواهد که مؤاخذه نشود.

خدا در اثر گناه به غضب می‌آید و سیل و زلزله و بلایای طبیعی همه آثار گناه است. گاه مردم توجه نمی‌کنند که غالب این اتفاقات و تصادفات به علت انجام گناه است.

کسی که نماز اول وقت نمی‌خواند و به کارهای دنیوی خود ادامه می‌دهد ، نماز اول وقت انسان را نفرین می‌کند و می‌گوید : «خدایا ضایع کند تو را که من را ضایع کردی!»

این در حالی است که اگر مسلمانی اول وقت نماز بخواند، نماز او را دعا می‌کند و می‌گوید: «خدا حفظ کند تو را که من را حفظ کردی» و زندگی رو به روال می‌افتد.

اگر کسی با خدا باشد، هیچ کس نمی‌تواند علیه او توطئه کند، چون او خدا را دارد.
هر کس در حد توانایی که دارد مسئول اعمال خویش می‌باشد و بیش از آن بر او تکلیفی نخواهد بود؛ “‌لا یکلف الله نفسا الا وسعها"‌‌ یعنی “‌خداوند هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او"‌‌ چرا که “‌یرید الله ان یخفف عنکم و خلق الانسان ضعیفا"‌‌ یعنی “‌خداوند می‌خواهد کار را بر شما آسان کند که انسان ضعیف خلق شده است."‌
مؤاخذه انسان بر اساس توانایی

هر انسانی که پا به عرصه دنیا می‌گذارد و در مدت عمر معینی در آن زندگی می‌کند باید در تمام مراحل آن از قوانین و دستورات الهی پیروی نماید چرا که در غیر این صورت مورد مواخذه و محاسبه الهی قرار می‌گیرد؛ “وان تبدوا ما فی انفسکم او تغفوه یحاسبکم به الله"‌ یعنی “و اگر شما (از غرض‌های خیر و شر) در دل دارید (به طوری که) آشکار و یا مخفی کنید همه را خداوند در محاسبه شما خواهد آورد ."‌

و آن به گونه‌ای است که هر کس در حد توانایی که دارد مسئول اعمال خویش می‌باشد و بیش از آن بر او تکلیفی نخواهد بود؛ “لا یکلف الله نفسا الا وسعها"‌ یعنی “خداوند هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او"‌ چرا که “یرید الله ان یخفف عنکم و خلق الانسان ضعیفا"‌ یعنی “خداوند می‌خواهد کار را بر شما آسان کند که انسان ضعیف خلق شده است."‌ ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم به خاطر لغزش‌هایی که در طول عمر خویش داریم ما را مواخذه ننماید؛ “ربنا لا تواخذنا نسینا او اخطانا"‌ یعنی “خدایا ما را بر آنچه که به فراموشی یا به خطا (انجام داده‌ایم) مواخذه مکن"‌
خدایا لغزش‌های ما را اقاله کن؛ یعنی ما را بدون هزینه ببخش

واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ

«اقاله» کن و گناهان ما را بیامرز. در دعای کمیل هم این لفظ است که خدایا لغزش‌های ما را اقاله کن؛ یعنی ما را بدون هزینه ببخش. در مورد معامله نیز چنین لفظی در فقه وجود دارد. یعنی فروشنده و خریدار حق فسخ معامله را تا زمانی که با یکدیگر هستند، دارند. اما بعد از جدایی و بدون دلیل نیز اگر مشتری جنس را پس آورد، کاسب مستحب است آن را قبول کند. مثلاً شخصی یک ظرف ماست می‌خرد و به منزل می‌برد و متوجه می‌شود که پیش از وی ظرف ماست دیگری نیز خریداری شده است. در این حالت اگر ظرف ماست را به فروشنده باز گرداند، مستحب است وی آن را بپذیرد و پول آن را عیناً پس دهد.

یا سریع الرضا

خداوند “عزوجل"‌ بهترین عذر پذیرنده‌هاست که از بندگان خویش زود، راضی می‌گردد به طوری که او به “سریع الرضا"‌ یعنی “زود راضی می‌گردد"‌ معروف است و در قرآن بندگان خویش را به سوی رحمت و مغفرت خویش فرا می‌خواند “و سارعوا الی مغفره من ربکم و جنه عرضها السموات و الارض"‌ یعنی “و به سوی غفران و آمرزش الهی و باغی (بهشتی) که عرض آن آسمان و زمین را فرا گرفته است سرعت بورزید"‌ بدون آنکه نیازی به بندگان خویش داشته باشد “الله الصمد"‌ یعنی “خداوند بی نیاز است"‌ و این در حالی است که ما غیر از او کسی را نداریم “الهی و ربی من لی غیرک"‌ یعنی “ای خدا و پروردگار من چه کسی غیر از تو برای من می‌باشد"‌ و غیر از او چه کسی می‌تواند عذر ما را پذیرفته و گناهان ما را بیامرزد “و من یغفر الذنوب الا الله"‌ یعنی “و چه کسی غیر خداوند (می‌تواند) گناهان را بیامرزد"‌ پس ما نیز در این روز به درگاه الهی پناه برده و از او می‌خواهیم که عذر ما را به خاطر خطاهایی که انجام داده‌ایم بپذیرد و از گناهان ما درگذرد.
قرآن در جای دیگری می‌فرماید: «خدا برنامه‌های مردم را عوض نمی‌کند، آن‌ها را گرفتار بلا نمی‌کند مگر اینکه خودشان را تغییر دهند.»

ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ

خدایا من را تیر بلا قرار مده. سیل و رانش زمین یعنی همان تیر! هواپیما در آسمان پرواز می‌کند و ناگاه روی ساختمانی فرود می‌آید و همه ساکنان آن از بین می‌روند. این غرض و تیر بلاست که حاصل گناه و خطاهای ماست.
دعا

تمام پیش‌آمدهایی که می‌شود همه نتیجه گناهان ماست .

آیه قرآن می‌فرماید: «هر گرفتاری برای شما پیش می‌آید، دسترنج خودتان است.» هر چه بکاری همان را درو می‌کنی. از گندم، گندم و از جو، جو می‌روید.

قرآن در جای دیگری می‌فرماید: «خدا برنامه‌های مردم را عوض نمی‌کند، آن‌ها را گرفتار بلا نمی‌کند مگر اینکه خودشان را تغییر دهند.»

مثل ماشین که انحراف به چپ پیدا کند، تصادف می‌کند، ما هم اگر انحراف به چپ داشته باشیم با عذاب خدا تصادف می‌کنیم.

بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین

به عزت خودت، این دعاها را درباره ما مستجاب کن! ای کسی که عزت مسلمین با توست.

منبع:tebyan.net

 نظر دهید »

فضیلت امام علی در کلام امام حسن (علیه السلام)

31 خرداد 1395 توسط لیریائی

روزی امام علی علیه السلام به فرزند خود فرمود: “برخیز و سخن گوی تا گفتارت را بشنوم.” امام حسن علیه السلام عرض کرد: “پدرجان! چگونه سخنرانی کنم با این که رو به روی تو قرار گرفته ام؟!” امام خود را پنهان نمود، به طوری که صدای حسن را می شنید. امام حسن علیه السلام برخاست و خطابه خود را شروع کرد و پس از حمد و ثنای الهی ، فرمود: “علی، دری است که اگر کسی وارد آن در شود، مومن است و کسی که از آن خارج گردد، کافر است.”


در این هنگام امام علی علیه السلام برخاست و بین دو چشم حسن را بوسید و سپس فرمود: “ذریه بعضها من بعض و الله سمیع علیم” آنها فرزندان و دودمانی هستند که بعضی از بعضی دیگر گرفته شده اند و خداوند، شنوا و داناست

منبع : http://mouood.org

 نظر دهید »

شرح دعای روز سیزدهم ماه مبارک

30 خرداد 1395 توسط لیریائی

 

«دعا» برای رسیدن به کمال است

 

خواند دعای «مجیر» در روزهای 13، 14 و 15 ماه مبارک سفارش شده است .این نکته را نباید فراموش کرد که دعا تنها برای دست‌یابی به ثواب نیست، بلکه اصل دعا خواندن برای رسیدن به کمال است.
در روایات است که با انجام هر گناهی لکه سیاهی بر قلب انسان می‌نشیند که آن لکه سیاه با مرور زمان و انجام گناهان بیشتر، افزوده می‌گردد و باعث سیاه شدن دل انسان می‌شود به طوری که دیگر حقایق الهی را نمی‌تواند بشنود و به مخالفت با آنان می‌پردازد
غذاهای حلال در استجابت دعا تأثیرگذار است

«اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ»

در این دعا از خدا می‌خواهیم ما را از کثافات پاک کند. منظور از «کثافات»، چرک گناه و معصیت است. انسان اگر اهل معصیت باشد، بوی بدی به خود می‌گیرد و اگر مؤمن باشد، خوش‌بو خواهد بود. «او یس قرن» هنگامی که به ملاقات پیامبر ‌(صلی الله علیه وآله) آمده بود، فضای خانه رسول‌الله ‌(صلی الله علیه وآله) را معطر کرده بود و فردای آن روز که پیامبر (صلی الله علیه وله) به خانه خویش باز گشت، فرمود: «إِنِّی لَأَجِدُ نَفَسَ الرَّحْمَنِ مِنْ جَانِبِ الْیمَن»، یعنی پیامبر (صلی الله علیه وله) رایحه خوش اویس را استشمام کرده بود.

هنگامی که انسان گناه و معصیت پروردگار خویش را انجام می‌دهد به تحقیق که آن گناه و معصیت اثر سویی بر ظاهر و باطن آن انسان می‌گذارد به طوری که در روایات است که با انجام هر گناهی لکه سیاهی بر قلب انسان می‌نشیند که آن لکه سیاه با مرور زمان و انجام گناهان بیشتر، افزوده می‌گردد و باعث سیاه شدن دل انسان می‌شود به طوری که دیگر حقایق الهی را نمی‌تواند بشنود و به مخالفت با آنان می‌پردازد، پس انسان برای آن که از آلودگی‌های گناهان پاک و طاهر گردد باید از یگانه پروردگار عالم مدد بجوید و از او بخواهد که گناهان او را بیامرزد تا از آلودگی‌ها نیز خلاصی یابد چرا که تنها با آمرزش و غفران الهی است که انسان از پلیدی‌ها و زشتی‌های گناه پاک می‌گردد و خداوند متعال نیز در قرآن به بندگان خود این‌گونه بشارت می‌دهد: “قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ “‌(زمر ،53) یعنی “بگو از رحمت خداوند نومید نشوید، به راستی که خداوند همه گناهان را می‌بخشد، همانا او آمرزنده و مهربان است."‌ پس ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم که ما را جزو توبه کنندگان واقعی از گناهان قرار داده تا از پلیدی‌ها و زشتی‌های گناه که ما را روسیاه درگاهش نموده است، پاک گرداند.
در روایت آمده است که قلب انسان زنگ می‌زند، همان‌طوری که آهن زنگ می‌زند، پس قلبتان را با استغفار و قرائت قرآن جلا بدهید. همچنین کمک کردن و دستگیری از یتیمان هم زنگار دل را از بین می‌برد
برطرف کردن بوی تعفن روح

در حال حاضر زمانه به گونه‌ای است که طهارت واقعی نداریم و همه چیز شبهه‌ناک است. در طول سال انواع غذاهای حرام و شبهه‌ناک را خورده‌ایم و «ماه رمضان» فرصتی برای شست‌وشوی باطنی است. تناول غذاهای حلال در استجابت دعا تأثیرگذار است.
مراد از «کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ»، قضا و قدر حتمی الهی است. هر کس در لوح محفو0 قضا و قدری دارد که نمی‌داند صلاح او در آن امر است
قرائت قرآن در هنگام سحر، زنگار دل را از بین می‌برد

«الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ»

مراد از این عبارت «کثافات و پلیدی گناه» است، گناه آدمی را کثیف می‌کند و دل را زنگار می‌گیرد. برای اینکه زنگار قلب را از بین ببریم باید سحرها قرآن بخوانیم. در روایت آمده است که قلب انسان زنگ می‌زند، همان‌طوری که آهن زنگ می‌زند، پس قلبتان را با استغفار و قرائت قرآن جلا بدهید. همچنین کمک کردن و دستگیری از یتیمان هم زنگار دل را از بین می‌برد.

«وَصَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ»

در این بخش از دعا از خدا می‌خواهیم که ما را در برابر قضا و قدر خویش راضی کند. بنابراین از خدا درخواست می‌کنیم که خدایا مرا بر تقدیر خودت صابر قرار بده! مراد از «کَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ»، قضا و قدر حتمی الهی است. هر کس در لوح محفوظ قضا و قدری دارد که نمی‌داند صلاح او در آن امر است.
انسان در تمام مراحل زندگی برای رشد و ترقی و ارزیابی عملکردش امتحان می‌گردد و کسانی در این امتحان پیروز می‌گردند که بر تقدیرات الهی راضی بوده و بر مشکلات و مصائب صبر نمایند

“صبر در مقابل امتحان الهی"‌

خداوند در قرآن می‌فرماید: “و لبنلونکم بشیِ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشران"‌یعنی “و امتحان می‌کنیم شما را به وسیله‌ای از ترس و گرسنگی و نقصان و ضرر از اموال و خودتان و میوه‌هایتان (در باغ‌ها) و بشارت باد بر صابران"‌ که این آیه نشان دهنده آن است که انسان در تمام مراحل زندگی برای رشد و ترقی و ارزیابی عملکردش امتحان می‌گردد و کسانی در این امتحان پیروز می‌گردند که بر تقدیرات الهی راضی بوده و بر مشکلات و مصائب صبر نمایند.

هنگامی که مصیبتی بر آنان وارد شد، بگویند: “انا لله وانا الیه راجعون"‌ یعنی همه ما برای خداییم و به سوی او باز می‌گردیم"‌ که خداوند نیز در عوض صبر و ایمان آن‌ها در قرآن می‌فرماید: “أُولَئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ"‌(بقره ،157) یعنی “آنان گروهی هستند مخصوص به درود و الطاف الهی و رحمت خاص پروردگار و آنان خود هدایت یافتگانند"‌

دل بی‌غم در این عالم نباشد اگر باشد بنی‌آدم نباشد

در این دنیا هر شخصی به میزان خود دارای غم و مشکل است. استادم (مرحوم شیخ علی اکبر برهان) می‌گفت: اگر یک روز گفتی که من غصه‌ای ندارم، بدان که اجلت نزدیک است! سید بن طاووس به فرزندش می‌گوید: پسرم خانه که می‌سازی، بگذار گوشه‌ای از آن خرابه باشد تا بدون غصه و دغدغه نمانی.
رابطه تنگاتنگی بین تقوا و مصاحبت با نیکان می‌باشد چرا که انسان تقوا پیشه هیچ گاه با بدکرداران و کسانی که معصیت پروردگار خویش را انجام می‌دهند مصاحبت و معاشرت نمی‌کند
یکی از فلسفه‌های روزه ، «تقوا» می‌باشد

«وَوَفِّقْنِی فِیهِ لِلتُّقَی»

در این بخش از دعا از خدا می‌خواهیم که ما را موفق به تقوی کند. تقوا به معنی این هست که اگر کسی از اعمال ما با خبر شود، طوری زندگی کرده باشیم که ناراحت نشویم. ماه مبارک رمضان فرصتی برای تمرین تقوا است.

“تقوا و پرهیزکاری"‌
راه تقوا

“ان اکرمکم عندالله اتقکم"‌ یعنی “به درستی که گرامی‌ترین شما نزد خداوند تقوا پیشه ترین شماست"‌ و برای آنکه ما نزد پروردگار خویش دارای اجر و قربی باشیم باید تقوای الهی را پیشه کنیم که تقوا یک کلام به مفهوم انجام واجبات و ترک محرمات الهی می‌باشد که انسان را به مقام‌های والای دنیوی و اخروی می‌رساند که یکی از آن مقامات این است که انسان تقوا پیشه و پرهیزکار طبق آیه قرآن نزد پروردگار خویش دارای حرمت می‌گردد چنانچه خداوند در تمام امور در دنیا و آخرت او را کفایت می‌کند .

«وَصُحْبَةِ الْأَبْرَارِ»

در این بخش از دعا از خدا می‌خواهیم که خدایا ما را با خوبان و ابرار هم‌نشین کند. باید به این نکته توجه داشت که با چه کسی هم‌نشین می‌شویم چنانچه در شعری داریم: «با بدان کم نشین که صحبت بد / گر چه پاکی تو را پلید کند».

“رابطه تقوا و مصاحبت با نیکان"‌

رابطه تنگاتنگی بین تقوا و مصاحبت با نیکان می‌باشد چرا که انسان تقوا پیشه هیچ گاه با بدکرداران و کسانی که معصیت پروردگار خویش را انجام می‌دهند مصاحبت و معاشرت نمی‌کند چرا که خود خداوند نیز در قرآن می‌فرماید: «قل لایستوی الخبیث والطیب» : “بگو که خبیث و آلوده به کثافات و طاهر و پاکیزه مساوی نمی‌باشند"‌ تنها مصاحبت تقواپیشگان با نیکان و ابرار است چرا که خود نیز از نیکان و ابرار هستند. زیرا کسی به درجه ابرار و نیکان نرسد مگر اینکه تقوای الهی را پیشه سازد.

«بعَوْنِکَ یا قُرَّةَ عَینِ الْمَسَاکِین»

خدایا به کمک و یاری خودت این چهار دعای من را مستجاب کن، ای کسی که روشنی چشم فقرا هستی.

منبع:.tebyan.net

 نظر دهید »

امام حسن (علیه السلام)کریم اهل بیت

30 خرداد 1395 توسط لیریائی

کریم اهل بیت

امام حسن مجتبی به کریم اهل بیت شناخته می شود چرا که آن بزرگوار نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ بذل و بخشش و کمک به نیازمندان نیز سرآمد بود.

هیچ نیازمندی از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى گشت. هیچ آزرده دلى شرح پریشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمی ‏کرد، جز آنکه مرهمى بر دل آزرده او نهاده می ‏شد.

حسن بن على (علیه السلام) با تمام قدرت و توان در انجام امور خیر و نیک و رفع نیاز مستمندان فعال بود و هرآنچه را که داشت در راه خدا انفاق می کرد .

امام حسن مجتبى (علیه السلام) در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایى خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را براى خود نگهداشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.

مبارزات حسن بن على (علیه السلام)

امام حسن (علیه السلام)فردى شجاع و با شهامت بود و هرگز ترس و بیم در وجود او راه نداشت. او در راه پیشرفت اسلام از هیچگونه جانبازى دریغ نمی کرد و همواره آماده مجاهدت در راه خدا بود.

جنگ جمل‏ و صفین

امام مجتبى (علیه السلام) در جنگ جمل در کنار پدر خود در خط مقدم می ‏جنگید . آن بزرگوار جنگ صفین نیز در بسیج عمومى نیروها و گسیل داشتن سپاه حضرت علی(علیه السلام) براى جنگ با سپاه معاویه، نقش مهمى داشت.

مناظرات امام

امام حسن مجتبى(علیه السلام) با شجاعتی که از خاندان خود به ارث برده بود و تعصبی که نسبت به دین اسلام داشت، هرگز در برابر دشمنان اسلام و مسلمانان کوچکترین کوتاهی نداشت و به هر شکل ممکن، حتی در قالب مناظرات کوبنده در برابر فعالان ضد اسلامی ایستادگی می کرد.

حضرت مجتبى (علیه السلام) حتى پس از انعقاد پیمان صلح که در نهایت درایت و هوشمندی امام انجام شد، بعد از ورود معاویه به کوفه، بر منبر نشست و انگیزه ‏هاى صلح خود و امتیازات خاندان امیرالمؤمنین را بیان کرد و در حضور هر دو گروه با اشاره به نقاط ضعف معاویه با شدت و صراحت از روش او انتقاد کرد.

امام در آن شرایط و موقعیت صلح را ترجیح داد تا مسلمانان را از گزند نبردهایی که به شکست آنها و شهادت می انجامد مصون داشته و در آرامش و صلح به تحکیم پایه های اعتقادی مسلمانان و تبیین معارف حقه اسلامی بپردازد .

در بررسى علل صلح امام مجتبى (علیه السلام)از نظر سیاست داخلى، مهمترین موضوعى که به چشم می ‏خورد فقدان جبهه نیرومند و متشکل داخلى است زیرا مردم عراق و بویژه مردم کوفه، در عصر حضرت مجتبى (علیه السلام)نه آمادگى روحى براى نبرد داشتند و نه تشکیل و هماهنگى و اتحاد.

منبع : سایت اطلاع رسانی حوزه

 نظر دهید »

شرح دعای روز یازدهم و دوازدهم

29 خرداد 1395 توسط لیریائی


خدایا کاری کن که خوبی‌ها را دوست داشته باشم و از بدی‌ها بدم بیاید و عبادت و انجام هر کار خوبی نزد من محبوب باشد. این دعای خیلی خوبی است که انسان طوری باشد از کار خوب لذت برد . اگر خواستیم کار خوبی انجام بدهیم مخفیانه انجام دهیم و قصد قربت داشته باشیم .

طوری زندگی کنیم که آبروی کسی را نریزیم . در احسان، اهل ریاکاری نباشیم . که اگر این‌گونه بودیم در قیامت برای ما اجر و پاداشی نیست .
اگر انسانی عمل نیکی را انجام دهد و هدفش از انجام آن عمل فقط جلب رضایت خداوند قادر و متعال باشد آنگاه است که می‌گوییم آن عمل نیک، احسان برای رضای خداوند بوده است
اجناس خوب و اعلاء صدقه بدهیم

جنس خوب صدقه بدهیم ؛ اگر متمکن هستیم جنس اعلاء را برای صدقه و خیرات کنار بگذاریم .

بهترین خوبی‌ها این است که آدمی به فامیل فقیر کمک کند ، بعضی‌ها به فامیل کمک نمی‌کنند .

حتی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) احتیاط می‌کردند و می‌گفتند: اگر در شهرتان مستحق وجود دارد ؛ اشکال دارد که فطریه را به شهرهای دیگر بفرستید .

در حدیث وارد شده است : « خَیرُکُم مَن اَطعَم الطَعام » [کافی ج : 4 ص : 50] بهترین شماها کسانی هستند که اطعام طعام می‌کنند ؛ غذا درست می‌کند و به دیگران اطعام می‌دهد.

احسان و نیکوکاری

همان طور که در آیات و روایات موجود می‌باشد هر عمل نیکویی را که انسان انجام می‌دهد از آن به احسان و نیکوکاری تعبیر می‌گردد که دو قسم دارد:

(1) احسان در راه رضای خدا

(2) احسان برای ریا و جلب توجه مردم
کسی که تسلیم حکم خداوند گردید و نیکوکار گشت پس (مسلم است که) اجرش نزد خداوند بزرگ خواهد بود و او را هیچ خوف و اندیشه و هیچ حزن و اندوهی (در دنیا و آخرت) نخواهد بود”
احسان برای رضای خدا

اگر انسانی عمل نیکی را انجام دهد و هدفش از انجام آن عمل فقط جلب رضایت خداوند قادر و متعال باشد آنگاه است که می‌گوییم آن عمل نیک، احسان برای رضای خداوند بوده است.

انفاق ، نوعی احسان

خداوند (عزوجل) در قرآن می‌فرماید: ” وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الُْمحْسِنِینَ “( سورة بقره، آیة 195.) یعنی ” و در راه خدا انفاق کنید و با دستانتان خودتان را به هلاکت نیندازید و احسان و نیکوکاری کنید که همانا خداوند نیکوکاران را دوست دارد .”
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) احتیاط می‌کردند و می‌گفتند: اگر در شهرتان مستحق وجود دارد ؛ اشکال دارد که فطریه را به شهرهای دیگر بفرستید
این آیه نشان دهنده آن است که انفاق عمل نیکویی است که انسان را از هلاکت نجات بخشد و این در صورتی است که این احسان جزء ” وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ “(بقره ، 265) باشد. که آنگاه است که خداوند در قرآن می‌فرماید: ” بَلی مَن أسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ أجرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَ لاخَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنونَ “(بقره ،112) یعنی ” آری، کسی که تسلیم حکم خداوند گردید و نیکوکار گشت پس (مسلم است که) اجرش نزد خداوند بزرگ خواهد بود و او را هیچ خوف و اندیشه و هیچ حزن و اندوهی (در دنیا و آخرت) نخواهد بود.”

احسان برای ریا و جلب توجه مردم

اگر انسانی عمل نیکی را که در ظاهر خداپسندانه است انجام دهد و هدفش جلب توجه مردم باشد، آنگاه است که ؛

اولاً : در انجام آن عمل نیک برای خداوند شریک قائل شده است .

ثانیاً : عمل او ریا بوده و هیچ اجر و پاداش از طرف خداوند برای آن عمل نمی‌باشد چرا که این‌گونه افراد از یاران و هم قرینان شیطانند، که اگر در این مورد نیز انفاق را در نظر بگیریم خداوند در قرآن می‌فرماید: ” وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَن یَكُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قِرِینًا “(نساء ،38) یعنی ” آنان که اموال خود را به قصد ریا و خودنمایی انفاق می‌کنند و به خدا و روز قیامت ایمان نمی‌آورند (ایشان یاران شیطانند) و هر که را شیطان یار اوست بسیار بدیاری خواهد داشت"‌…

دعا
منظور از حبب الی فیه الاحسان چیست؟

همان‌طور که در قرآن آمده است “إنَّ اللهَ یُحِبُ المُحسنین"‌(بقره ،195) یعنی “به درستی که خداوند احسان کنندگان را دوست دارد"‌ که با توجه به این آیه انسان برای اینکه محبوب پروردگار خویش گردد از خدای خویش می‌خواهد که احسان و نیکوکاری را محبوب او گرداند که ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم که حب احسان و نیکوکاری در راه رضایش را نصیب ما گرداند .

وَ کَرِّهْ إِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ

خدایا من را طوری قرار بده که از فسق و معصیت بیزار بشوم و از گناه کردن بدم بیاید .

فسوق و العصیان چیست؟

هرگاه انسان عملی را بر خلاف دستورات الهی انجام دهد آنگاه است که گویند او عصیان پروردگار خویش را نموده است یعنی سرپیچی از دستور پروردگار خویش نموده است که اگر انسان به این عمل خویش یعنی معصیت پروردگار اصرار ورزیده و ادامه دهد آنگاه است که او را فاسق نامند چرا که او دائماً به معصیت ذات اقدس الهی مشغول بوده است.
خداوند در نظر انسانی گناه و معصیت و هر عمل ناپسندی را زشت و منفور سازد آنگاه است که آن انسان به حقیقت هدایت یافته و به مسیر سعادت دست خواهد یافت
نتیجه دوری از فسق و معصیت الهی

خداوند در قرآن می‌فرماید : “وَ كَرَّهَ إِلَیْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ"‌(حجرات ،7) یعنی “خداوند کفر و فسوق و معصیت را در نظرتان زشت و منفور ساخت و اینان به حقیقت اهل صواب و هدایتند که از این آیه در می‌یابیم که اگر خداوند در نظر انسانی گناه و معصیت و هر عمل ناپسندی را زشت و منفور سازد آنگاه است که آن انسان به حقیقت هدایت یافته و به مسیر سعادت دست خواهد یافت .

وَ حَرِّمْ عَلَیَّ فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ

خدایا غضب و آتش خودت را بر من حرام کن .
ترس از عذاب الهی

خداوند عزوجل در قرآن می‌فرماید: واتقوا الله و اعلموا ان الله شدید العقاب ” ؛ و از خداوند بترسید (و تقوای او را پیشه کنید) و بدانید به درستی که خداوند سخت عذاب است .
کسانی از عذاب الهی در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقوای الهی پیشه نموده و از معاصی و نافرمانی از دستورات او بپرهیزند
که این عذاب و عقاب الهی برای کسانی می‌باشد که به معصیت و نافرمانی ذات اقدس او مشغولند به طوری که شکرگزار نعمت‌های خداوند نبوده و خداوند از آنان راضی نمی‌باشد چنانچه خداوند متعال در قرآن در مورد دلیل عذاب بندگان خویش می‌فرمایند : ” مَّا یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللّهُ شَاكِرًا عَلِیمًا “(نساء ،147) ؛اگر شما از لطف خداوند شکرگزار باشید و به او ایمان آوردید خداوند چه غرضی دارد که شما را عذاب کند؟ که خداوند در مقابل نعمت، شکر شما را می‌پذیرد و عملش به صلاح خلق احاطه دارد .

پس با توجه به این آیه کسانی از عذاب الهی در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقوای الهی پیشه نموده و از معاصی و نافرمانی از دستورات او بپرهیزند.
در روایت آمده است : اگر شما یک قدم به سوی او بر داری خداوند هروله کنان به سوی تو می‌دود ؛ [پیام پیامبر، ترجمه‌فارسی، ص: 303] لذا نا امید هم نباشیم .ولی باید یک قدم به سوی او برداریم تا امدادهای الهی را ببینیم
بِعَوْنِکَ

خدایا همه این دعاها را از تو خواستم ولی تا خودت کمک نکنی من نمی‌توانم به این امور متخلق بشوم و بدون یاری تو این مسائل محقق نمی‌شوند.

در روایت آمده است : اگر شما یک قدم به سوی او بر داری خداوند هروله کنان به سوی تو می‌دود ؛ [پیام پیامبر، ترجمه‌فارسی، ص: 303] لذا نا امید هم نباشیم .ولی باید یک قدم به سوی او برداریم تا امدادهای الهی را ببینیم .

یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِین

ای خدایی که هر کسی که به تو بگوید الهی پناهم بده تو پناهش می‌دهی.

شرح دعای روز دوازدهم

 

 

به عیب خودتان بپردازید نه به عیب دیگران !خوش به حال بنده‌ای که به عیب خودش می‌پردازد و به عیب دیگران کاری ندارد.
دعای روز دوازدهم ماه رمضان

اللّهمّ زَینّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پاک‌دامنی

واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ و بپوشانم در آن جامه قناعت و خودداری

واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ و وادارم نما در آن بر عدل و انصاف
وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِکَ و آسوده‌ام دار در آن از هر چیز که می‌ترسم

یا عِصْمَةَ الخائِفین به نگاه‌داری خودت ای نگه‌دار ترسناکان

دعا با صدای امیر رضا عرب
عفاف یعنی اینکه گناه نکنیم و عفت نفس داشته باشیم که گناه نکردن است. پس بیان نکردن گناه دیگران و داشتن عفاف اولین دعایی است که در این روز از خدا می‌خواهیم
شرح فرازهای دعا

«اللّهمّ زَینّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ»

خدایا روزی کن من را در ماه رمضان و به دو چیز زینت بده :

ستر و عفاف. ستر یعنی اینکه گناهان مردم را مخفی کنم. به ما چه ارتباطی دارد که فلانی عیب دارد؟ خوش به حال بنده‌ای که به عیب خودش می‌پردازد و به عیب دیگران کاری ندارد. اگر رفیقت هم عیب دارد به کسی نگو. غیبت حرام است و عمل چهل روز را از بین می‌برد و اعمال خوب غیبت کننده را در نامه اعمال شخص غیبت شونده می‌نویسند.

چه خوب است که خوبی‌های مردم را بیان کنیم .

آن‌ها که به عیب دیگران کاری ندارند، بهترین زینت را دارند. حدیث داریم خوش به حال کسی که به عیب خود پرداخته به عیب دیگران کاری ندارد.

در ادامه دعا عفاف آمده است. عفاف یعنی اینکه گناه نکنیم و عفت نفس داشته باشیم که گناه نکردن است. پس بیان نکردن گناه دیگران و داشتن عفاف اولین دعایی است که در این روز از خدا می‌خواهیم.
وقتی به خواهش‌های بی‌مورد دل جواب «نه» ندادی و به دام خواسته‌های حرص افتادی، اسیر گنداب «دنیا» می‌شوی باتلاقی که هرچه بیشتر در آن دست و پا می‌زنی و تلاش می‌کنی، بیشتر در آن گرفتار می‌شوی. نتیجه آن مشخص است! نفس، چاه ویلی است که هیچ‌گاه پر نمی‌شود. درد «تکاثر» و «افزون‌طلبی»، زخم ناسور بشریت بوده و هست و تنها مرهم آن «قناعت» است.
«واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ»

خدایا من را به دو چیز مستور کن؛ یکی لباس قناعت و دیگری کفاف.

کفاف یعنی اینکه زندگی را بگذرانیم. اگر مال و ثروت زیاد داشته باشیم گرفتار می‌شویم و اگر دستمان پیش کسی دراز باشد ذلیل می‌شویم پس از خدا بخواهیم که به اندازه کفاف زندگی به ما بدهد. قناعت هم به انسان عزت می‌دهد و کسی که قناعت دارد خدا او را عزیز می‌کند.

بزرگ‌ترین گنج، قناعت است و قناعت سرمایه‌ای بی‌پایان. قناعت، یعنی نخواستن، کم خواستن، راضی بودن به داشته و کندن دندان طمع.
دعا

وقتی به خواهش‌های بی‌مورد دل جواب «نه» ندادی و به دام خواسته‌های حرص افتادی، اسیر گنداب «دنیا» می‌شوی باتلاقی که هرچه بیشتر در آن دست و پا می‌زنی و تلاش می‌کنی، بیشتر در آن گرفتار می‌شوی. نتیجه آن مشخص است!

نفس، چاه ویلی است که هیچ‌گاه پر نمی‌شود. درد «تکاثر» و «افزون‌طلبی»، زخم ناسور بشریت بوده و هست و تنها مرهم آن «قناعت» است.

«واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ»

خدایا من را عادل کن و کاری کن انصاف داشته باشم و خدایا از هرچه که من از آن می‌ترسم من را امان ده. اگر کسی ما را تهدید می‌کند به ما ایمنی بده که کسی نتواند به ما تعرض کند.

«بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین»

به عصمت و حفظ و نگهبانی خودت ای کسی که خائفین و ترسناکان را نگهداری می‌کنی، ای کسی که هر که به تو متوسل می‌شود از او نگهداری می‌کنی، خدایا درباره ما این دعاها را مستجاب بفرما!

منبع:tebyan.net

 نظر دهید »

شرح دعای روز دهم ماه مبارک رمضان دعای روز دهم ماه رمضان

27 خرداد 1395 توسط لیریائی

دعای روز دهم ماه رمضان اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ ای خدا مرا در این روز از آنان که بر تو توکل کنند وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ و نزد تو فوز و سعادت یابند قرار ده وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ و مرا از آنان که مقربان درگاه تو باشند قرار ده بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین به حق احسانت ای منت‌های آرزوی طالبان. 

شرح دعا

درخواست توکل از خدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ خ:دایا من را در ماه رمضان از کسانی قرار ده که اهل توکل به تو هستند، چشمم به دست این و آن نباشد؛ چقدر خوب است که انسان توکل داشته باشد و اهل توکل باشد. معنای توکل این است که انسان یقین کند به اینکه سود و زیان, و بخشش و حرمان به دست مردم نیست و باید از آن‌ها ناامید بود و اگر بنده‌ای به این مرتبه از معرفت برسد که جز برای خدا کاری انجام ندهد و جز او به کسی امیدوار نباشد و از غیر او نهراسد و غیر از خدا چشم طمع به کسی نداشته باشد, این همان توکل بر خدا است .

ارزش توکل به خداوند:

همان‌طور که می‌دانیم تمام امور دنیا و آخرت و هرچه در عالم وجود دارد به امر خداوند کار می‌کند؛ ”إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ”‌(آل عمران ، 154) یعنی ”به درستی که تمام امور به فرمان خداوند است”‌ و تمام کلیدهای غیب نزد اوست ”وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ”‌(انعام ،59) یعنی ”و کلید خزائن غیب نزد خداوند است (که) کسی جز خدا بر آن آگاه نمی‌باشد”‌ و هر گاه اراده الهی اقتضا کند که امری صورت پذیرد بدون هیچ درنگی صورت خواهد گرفت ”وَإِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ كُن فَیَكُونُ”‌(بقره ،117) یعنی ”هنگامی که (خداوند) اراده امری را کند به محض آنکه بگوید موجود باش، پس موجود خواهد شد”‌ و همه عالم فرمان بردار ذات اقدس اویند ”بَل لَّهُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ كلُ‏ٌّ لَّهُ قَنِتُونَ”‌(بقره ،116) یعنی ”بلکه هرچه در زمین و آسمان است ملک خداوند است و همه فرمان بردار اویند”‌ پس با توجه به این آیات در می‌یابیم که انسان در هر کاری که می‌خواهد انجام دهد باید به خدای (قادر و متعال) که خالق و آفریدگار اوست توکل کند چرا که امیر مؤمنان حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: ”من توکل علیه کفاه و من ساله اعطاه و من اقرضه قضاه و من شکر جزاه”‌(نهج البلاغه) یعنی ”هر کس بر او توکل کند او را کفایت نماید و هر کس از او بخواهد می‌پردازد و هر کس برای خدا به محتاجان قرض دهد وامش را بپردازد و هرکس او را سپاس گوید پاداش نیکو دهد”‌ و خداوند (عزوجل) نیز در قرآن می‌فرماید: ”فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین”‌ یعنی ”پس هنگامی که اراده نمودی (که کاری را انجام دهی) پس بر خداوند توکل نما (که) همانا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد”‌ که ما نیز از خداوند می‌خواهیم در این روز ما را از توکل کنندگان واقعی به ذات اقدس قرار دهد… شخصی به نام حسن بن جهم می‌گوید: خدمت امام هشتم (ع) رسیدم و عرض کردم: جانم به فدایت, حد و مرز توکل چیست؟ فقال لی ان لا تخاف مع الله احدا(همان); فرمود: توکل آن است که با اتکای به خدا از هیچ کس نترسی…. توکل در قرآن قرآن مجید :

در موارد متعددی توکل بر خدا را از ویژگی‌های افراد با ایمان می‌داند و می‌فرماید: و علی الله فتوکلوا ان کنتم مومنین(سوره‌ی مائده, آیه‌ی ;23 سوره‌ی توبه, آیه‌ی 51); بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید. و علی الله فلیتوکل المومنون(سوره‌ی آل عمران, آیه‌ی122); افراد با ایمان باید تنها بر خدا توکل کنند.

توکل چیست؟

پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) تفسیر توکل را از جبرئیل سوال کردند, جبرئیل گفت: معنای توکل این است که انسان یقین کند به اینکه سود و زیان, و بخشش و حرمان به دست مردم نیست و باید از آن‌ها ناامید بود و اگر بنده‌ای به این مرتبه از معرفت برسد که جز برای خدا کاری انجام ندهد و جز او به کسی امیدوار نباشد و از غیر او نهراسد و غیر از خدا چشم طمع به کسی نداشته باشد, این همان توکل بر خدا است.( مجلسی, محمد باقر, بحارالانوار, ج 68, ص 138, ح 23) شخصی به نام حسن بن جهم می‌گوید: خدمت امام هشتم (علیه السلام) رسیدم و عرض کردم: جانم به فدایت, حد و مرز توکل چیست؟ فقال لی ان لا تخاف مع الله احدا(همان); فرمود: توکل آن است که با اتکای به خدا از هیچ کس نترسی…. دعا صالح وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ خدایا من را از رستگاران قرار بده ؛ نه از اهل شقاوت

فائزین چه کسانی هستند؟

فائز به معنای سعادتمند است که به کسی گویند که خداوند او را به واسطه عمل به دستوراتش به رحمتش وارد کرده و از عذابش دور ساخته است چنانچه در قرآن می‌فرماید: ”‌قُلْ إِنِّیَ أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ”‌‌(انعام ،15) یعنی ”‌بگو که از عذاب روز عظیم (یعنی قیامت) می‌ترسم که معصیت پروردگارم را انجام دهم”‌‌ و در آیه بعد می‌فرماید: ”‌مَّن یُصْرَفْ عَنْهُ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ”‌‌(انعام ،16) یعنی ”‌کسی که از عذاب روز قیامت در امان بماند و از او عذاب برداشته شود پس به تحقیق به رحمت الهی وارد شده است که این سعادتمندی آشکار است”‌‌ و آنان که از معصیت پروردگار خویش اجتناب می‌کنند یقیناً خداوند از آنان راضی است که این رضایت سرچشمه از رضایت مخلوق به قضا و قدر پروردگار است به طوری که خداوند در قرآن می‌فرماید: ”‌خداوند از ایشان راضی است و آنان از خداوند راضیند که این رستگاری و سعادتمندی بزرگ است”‌‌ که ما نیز از خداوند می‌خواهیم در این روز ما را از کسانی قرار دهد که به فوز عظیم دست یافته‌اند… وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ خدایا من را از مقربین در گاهت قرار بده؛ خدا نکند طوری زندگی کنیم که خدا به ما بگوید تو بنده من نیستی و ما را از درگاه ربوبی خودش دور کند و بگوید برو ؛ گاهی پدر به فرزند نا صالح خود می‌گوید ؛ برو تو دیگر فرزند من نیستی خدا هم گاهی به بنده خودش که غرق در معاصی شده است می‌گوید : از درگاه من دور شو که دیگر تو بنده من نیستی ! خدا کند که خدا به ما بگوید، تو بنده من هستی. ”‌‌خداوند و رسولش و برگزیدگان از ایشان (یعنی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام) را اطاعت نمایید”‌‌‌ عمل نموده تا بتوانند جزء کسانی قرار گیر که مقرب درگاه الهی هستند. پس ما نیز از خداوند می‌خواهیم به حق لطف و احسانش ما را جزء کسانی قرار دهد که مقرب درگاه اویند تقوا موجب تقرب به ذات اقدس الهی”‌‌ کسانی که به خداوند نزدیکترند و در پیشگاه او آبرومندند که تقوای الهی را پیشه کنند چرا که خداوند در قرآن می‌فرماید ”‌ان اکرمکم عند الله اتقکم”‌‌ یعنی ”‌به درستی که گرامی‌ترین شما نزد پروردگار تقوا پیشه ترین شماست”‌‌ و اگر به واژه رسول ”‌اکرم”‌‌ صلی الله علیه و آله توجه کنیم و آیه ”‌ولکم فی رسول الله اسوه حسنه”‌‌ یعنی ”‌و برای شما در رسول خدا الگویی نیکو است”‌‌ را در نظر بگیریم می‌توانیم دریابیم که کسانی که می‌خواهند نزد خداوند آبرویی پیدا کرده و مقرب درگاه او گردند با توجه به آیه ”‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید تقوای الهی را پیشه کنید و برای (رسیدن به خداوند) و آمدن به سوی او وسیله‌ای بیابید”‌‌ باید به آیه ”‌اطیعوالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم”‌‌ یعنی ”‌خداوند و رسولش و برگزیدگان از ایشان (یعنی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام) را اطاعت نمایید”‌‌ عمل نموده تا بتوانند جزء کسانی قرار گیر که مقرب درگاه الهی هستند. پس ما نیز از خداوند می‌خواهیم به حق لطف و احسانش ما را جزء کسانی قرار دهد که مقرب درگاه اویند. بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین به حق احسانت خواسته‌های من را اجابت کن؛ ای کسی که غایت طالبین تویی! انسان وقتی از همه جا نا امید می‌شود، آخر کار در خانه خدا می‌رود و آن وقت دعا مستجاب می‌شود.

راه شناخت استجابت دعا:

اگر می‌خواهی بدانی دعایت مستجاب می‌شود یا نه !؟ به دلت مراجعه کن اگر دیدی در گوشه دلت به کسی غیر از خدا هم امیدواری بدان که دعایت مستجاب نمی‌شود ولی اگر از همه نا امیدی و چشم دلت دست به دامن الهی است بدان که دعای تو مستجاب شده است . در حدیث آمده است که به عزت و جلالم قسم من قطع می‌کنم امید کسی را که به غیر من امید دارد. (کافی ج : 2 ص : 66 )

منبع:tebyan.net

 نظر دهید »

شرح دعای روز نهم ماه مبارک

26 خرداد 1395 توسط لیریائی

 


دعا روز نهم ماه رمضان

 

«اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ نَصیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ

وَاهْدِنی فیهِ لِبَراهینِکَ السّاطِعَةِ

وَخُذْ بِناصِیتی اِلی مَرْضاتِکَ الْجامِعَةِ

بِمَحَبَّتِکَ یا اَمَلَ الْمُشْتاقینَ»

«خدایا قرار ده برایم در این روز بهره‌ای از رحمت وسیعت و راهنمایی‌ام کن در این ماه به سوی دلیل‌های درخشانت و مرا به سوی موجبات خوشنودی همه‌جانبه‌ات سوق ده به حق محبتت ای آرزوی مشتاقان.»
با وسیع بودن حکومت و فرمانروایی ذات اقدس الهی، رحمت او نیز بسیار وسیع و گسترده است، رحمتی که شامل کسانی می‌شود که از فرمان خداوند و رسولش سرپیچی ننمایند به طوری که خداوند در قرآن می‌فرماید: “‌فَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل رَّبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلاَ یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ"‌‌(انعام ، 147)
شرح فرازهای دعا

«اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فیهِ نَصیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ»

خدایا، من را از رحمت واسعه خودت نصیب گردان.

برای استجابت این دعا باید چه کنیم؟ باید به زیردستمان کمک کنیم. اگر وضع مالی کسی خوب است، برای دختران دم بخت مستحق جهاز تهیه کند. در این صورت دعا درباره او مستجاب می‌شود و اگر زلزله شود، زیر آوار نمی‌ماند؛ چون رحمت خدا شامل حال او شده است.
برای استجابت این دعا باید چه کنیم؟ باید به زیردستمان کمک کنیم. اگر وضع مالی کسی خوب است، برای دختران دم بخت مستحق جهاز تهیه کند. در این صورت دعا درباره او مستجاب می‌شود و اگر زلزله شود، زیر آوار نمی‌ماند؛ چون رحمت خدا شامل حال او شده است
رحمت خداوند بسیار وسیع و گسترده است، وسعتی که ما نمی‌توانیم با قلم و زبان خود آن را وصف نماییم اما اگر به آیات قرآن توجه کنیم، “الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ…"‌ (انعام ،1) یعنی “شکر خداوندی که آسمان و زمین را خلق کرد…"‌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ"‌(سبا ،1) یعنی “و برای خداوند است هرچه که در زمین و آسمان است"‌ و “وسع کرسیه السموات و الارض و لایوده حفظهما و …"‌(بقره ، 255) یعنی “قلمرو علم خداوند از آسمان و زمین فراتر و نگهبانی آسمان و زمین بر او آسان و بی زحمت است"‌ آنگاه است که در می‌یابیم که با وسیع بودن حکومت و فرمانروایی ذات اقدس الهی، رحمت او نیز بسیار وسیع و گسترده است، رحمتی که شامل کسانی می‌شود که از فرمان خداوند و رسولش سرپیچی ننمایند به طوری که خداوند در قرآن می‌فرماید: “فَإِن کَذَّبُوکَ فَقُل رَّبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلاَ یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ"‌(انعام ، 147) یعنی “پس اگر تو را (ای پیغمبر) تکذیب کنند بگو خدای شما با آنکه دارای رحمت بی منت‌هاست (اما) عذابش را از فرقه بدکاران باز نخواهد داشت"‌ پس از خداوند می‌خواهیم که ما را در این روز شامل رحمت واسعه‌اش قرار داده و بین ما و قوم مجرم جدایی اندازد…

قران
«وَاهْدِنی فیهِ لِبَراهینِکَ السّاطِعَةِ»

خدایا من را هدایت کن به ادله روشن خودت.

“منظور از براهینک الساطعه چیست؟"‌

در دعای این روز می‌خوانیم واهدنی فیه “در این روز مرا هدایت نما"‌ حال می‌خواهیم بدانیم این هدایت چیست؟ در جواب می‌توانیم بگوییم: “والله یهدی من یشاء الی صراط مستقیم"‌(بقره ، 213) یعنی “خداوند هر که را بخواهد به راه مستقیم هدایت می‌کند"‌ پس این هدایت، هدایت به صراط مستقیم است، حال می‌خواهیم بدانیم صراط مستقیم چیست؟ که در جواب باید بگوییم: “وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ “‌(مریم ، 36)

یعنی “به درستی که خداوند رب من و شماست پس او را بپرستید که این است صراط مستقیم"‌ حال چگونه به این صراط مستقیم دست یابیم و طریقه عبادت و بندگی نمودن پروردگار عالمیان را از که بیاموزیم؟ که در اینجاست که “لبراهینک الساطعه"‌ “به وسیله ادله و براهین روشن"‌ به کار می‌آید که این ادله و براهین روشن هیچ چیزی جز آیات قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نمی‌باشد. به طوری که “ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین"‌(بقره ،2) یعنی “این کتابی است که در آن شکی نیست و هدایتیست برای تقواپیشگان"‌ و پیامبر اکرم (ص) نیز در حدیث ثقلین چنین فرمودند: “انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی و اهل بیتی، لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض ما ان تمسکتم بهمالن تضلوا ابدا"‌ یعنی “من در بین شما دو چیز گران‌بها به امانت می‌گذارم: کتاب خدا و اهل بیتم، و آن دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه در حوض کوثر بر من وارد شوند، مادامی که به آن دو تمسک جویید هرگز تا ابد گمراه نشوید"‌ که ما نیز از خداوند می‌خواهیم که در این روز ما را به پیروی از قرآن و اهل بیت علیهم السلام یاری نموده و به صراط مستقیم هدایت فرماید…
در روایات نیز داریم که بهترین حالات بنده هنگامی است که آن بنده در مقابل ذات اقدس الهی سجده می‌نماید، پس از خداوند می‌خواهیم که پیشانی ما را فقط جایگاه سجده نمودن به ذات اقدسش گرداند نه سجده گاه شیطان (نه فرمان برداری از شیطان…)
«وَخُذْ بِناصِیتی اِلی مَرْضاتِکَ الْجامِعَةِ»

من را به سمت موجبات خوشنودی و رضایت خودت ببر.

از من راضی باش هرچند که بد کردم و عمرم را به بطالت مصرف کردم. حالا آمده‌ام و من را به سمت رضایت خودت ببر. از من خشنود شو و رضایت جامع داشته باش.

باید تمام عیب‌ها را از خود دور کرد و با غیبت نکردن، حلال کردن مال و… تا این دعا در موردمان به استجابت برسد .

منظور از “وخذ بناصیتی"‌ چیست؟

ما از خداوند می‌خواهیم که پیشانی ما را گرفته و به سوی رضا و خشنودی‌اش بکشاند چرا که پیشانی محل سجده انسان به ذات اقدس پروردگار است .
رضای خداوند بزرگ‌ترین سعادتمندی‌هاست که یک انسان می‌تواند آن را به دست آورد، چرا که زمانی پروردگار عالمیان از بنده خویش راضی می‌گردد که بنده از دستورات و اوامر او اطاعت نموده و حق بندگی را به جا آورد و هنگامی که بنده از اوامر الهی اطاعت نماید آنگاه است که جمیع وعده‌های خداوند که در قرآن به ایمان آورندگان بشارت داده شده است محقق می‌گردد که آن هم از رضای الهی نشأت می‌گیرد، پس رضای الهی جامع‌ترین نعمت‌های خداوند است
هنگامی که بنده به درگاه الهی سجده می‌نماید آنگاه است که خود را تسلیم امر پروردگار نموده و خود را در پیشگاه او خوار و ذلیل می‌داند و در روایات نیز داریم که بهترین حالات بنده هنگامی است که آن بنده در مقابل ذات اقدس الهی سجده می‌نماید، پس از خداوند می‌خواهیم که پیشانی ما را فقط جایگاه سجده نمودن به ذات اقدسش گرداند نه سجده گاه شیطان (نه فرمان برداری از شیطان…)

منظور از مرضاتک الجامعه چیست؟

همان‌طور که قبلاً هم توضیح داده شد رضای خداوند بزرگ‌ترین سعادتمندی‌هاست که یک انسان می‌تواند آن را به دست آورد، چرا که زمانی پروردگار عالمیان از بنده خویش راضی می‌گردد که بنده از دستورات و اوامر او اطاعت نموده و حق بندگی را به جا آورد و هنگامی که بنده از اوامر الهی اطاعت نماید آنگاه است که جمیع وعده‌های خداوند که در قرآن به ایمان آورندگان بشارت داده شده است محقق می‌گردد که آن هم از رضای الهی نشأت می‌گیرد، پس رضای الهی جامع‌ترین نعمت‌های خداوند است که در این روز از او به حق دوستی و محبتش به جمیع بندگان می‌خواهیم که این رضا و خشنودی را نصیب ما گرداند.
روایت است که دوستی صد درجه دارد که 99 بخش آن مخصوص خدا است و یک درجه آن بین مخلوقات تقسیم شده و خدا در همان یک بخش نیز، سهم دارد
«بِمَحَبَّتِکَ یا اَمَلَ الْمُشْتاقینَ»

این دعاها را درباره من مستجاب کن، به حق دوستی خودت ای آرزوی مشتاقان.

این‌طور می‌گوییم چون خدا نسبت به ما دوستی دارد و خدا صد برابر محبت والدین به اولاد، ما را دوست دارد. روایت است که دوستی صد درجه دارد که 99 بخش آن مخصوص خدا است و یک درجه آن بین مخلوقات تقسیم شده و خدا در همان یک بخش نیز، سهم دارد. خدایا این دعاها را به محبت خودت درباره ما مستجاب کن.

نماز شب دهم ماه رمضان

بیست ركعت در هر ركعت حمد و سى مرتبه توحید.

منبع:tebyan.ne

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 38
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

آمار

  • امروز: 5
  • دیروز: 33
  • 7 روز قبل: 150
  • 1 ماه قبل: 1879
  • کل بازدیدها: 65157

خبرنامه

تبلیغات

  • رتبه بندی و امتیازدهی وبلاگ ها
  • آموزش ویدیویی وبلاگ نویسی
  • تکنیک های افزایش بازدید

کاربران آنلاین

  • زفاک

موضوعات

  • همه
  • در ساحل نجات
  • اخبار
  • شرح حال علما
  • لطائف و ظرائف
  • شهدا افلاکیان خاکی
  • هر روز یک حدیث
  • شعر
  • دانستنی ها
  • اهل بیت (علیه السلام )
  • نکات تربیتی ناب
  • تاریخی
  • خانواده در اسلام
  • محرم
  • داستانک
  • مهدویت
  • در محضر علما
  • سر بند عشق
  • مطالبات رهبری
  • تذکره الاولیاء
  • مناجات نامه
  • روانشناسی
  • رمضان
  • حجاب و عفاف
  • فضای مجازی
  • انقلاب
  • ادعیه و زیارات
  • تفسیر یک آیه از قرآن
  • حدیث سلسله الذهب
  • در محضر قرآن
  • غدیر خم
  • طب سنتی
  • اربعین
  • اخلاق
  • شهید
  • تصاویر
  • رجب
  • انقلاب
  • انقلاب
  • وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله )
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس