مدرسه علمیه حضرت زهرا(س) دورود

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

در محضر امام صادق علیه السلام

20 مرداد 1394 توسط لیریائی

حضرت امام جعفر صادق(ع) پيشواي ششم مسلمانان، در اين روز به دست خليفه ي عباسي، منصور دوانيقي مسموم و در مدينه به شهادت رسيد. امام صادق(ع) به شيخ الائمه نيز معروف است زيرا عمر ايشان از تمامي ائمه اطهار(ع) طولاني تر است. حضرت را در قبرستان بقيع در كنار پدر، جدّ و امام حسن مجتبي(ع) دفن كردند.

آن امام به هنگام شهادت شصت و پنج سال داشته و مدت سي و چهار سال از امامت حضرتش مي گذشت.

در ميان امامان معصوم(ع)، براي هيچ كدام همانند امام صادق(ع) فرصت و شرايط مساعدي پيش نيامد تا بتوانند در سطح وسيع به انقلاب فرهنگي بپردازند و با تشريح فرهنگ غني و پُرمايه ي اسلام، بر گسترش اين دين آسماني بيفزايند. ولي براي امام صادق(ع) اين فرصت، در گير و دار كشمكش ها و رودرويى بني اميه و بني عباس و جنگ قدرت به دست آمد. آن بزرگمرد علم و عمل از اين فرصت استفاده ي كامل كرد و اسلام و فقهِ آن را از ديدگاه ائمه ي اهل بيت(ع) معرفي نمود و با تربيت شاگردان بسيار و برجسته، حيات تازه اي به اسلام و مسلمين بخشيد و فرهنگ ناب تشيّع را كه از متن اسلام محمدي و علوي نشأت گرفته بود به جهانيان عرصه كرد. امام صادق(ع) به عنوان رييس مذهب جعفري حوزه ي علميه ي اسلامي در سطح عميق و وسيع تشكيل داده و علوم اسلامي را تدريس مي نمود. در اين حوزه، چهار هزار نفر به فراگيري علوم آل محمد(ص) مي پرداخته و حضرت در اين زمان، اسلام اصيل را از زير حجاب تيره و تار اسلام بني اميه و بني عباس آشكار ساخت.

منبع : برنامه روزشمار تاريخ ازمركز پژوهشهاي صدا و سيما

 

 1 نظر

شهید زین الدین

18 مرداد 1394 توسط لیریائی

   جنگی که در شهریور 1359ه ش توسط دیکتاتور معدوم عراق ،صدام حسین به مردم ایران تحمیل شد؛ظهور اسطوره هایی رادر پی داشت که غیر از تاریخ صدر اسلام،در هیچ برهه ای از تاریخ بشرنشانی از آنها نیست.
ومهدی زین الدین یکی از این اسطوره هاست؛اسطوره ی زنده.

سال 1338 ه ش در كانون گرم خانواده‌اي مذهبي، متدين و از پيروان مكتب سرخ تشيع، در تهران ديده به جهان گشود. مادرش كه بانويي مانوس با قرآن و آشناي با دين و مذهب بود براي تربيت فرزندش كوشش فراواني نمود. داشتن وضو، مخصوصاً هنگام شيردان فرزندانش برايش فريضه بود و با مهر و محبت مادري، مسائل اسلامي را به آنها تعليم مي‌داد.
نبوغ و استعداد مهدي باعث شد كه او دراوان كودكي قرآن را بدون معلم و استاد ياد بگيرد و بر قرائت مستمر آن تلاش نمايد. پس از ورود به دبستان در اوقات بيكاري به پدرش كه كتابفروشي داشت، كمك مي‌كرد و به عنوان يك فروند، پدر و مادر را در امور زندگي ياري مي‌داد.

شهید مهدی زین الدین,شهید زین الدین,فرمانده لشکر علی بن ابی طالب,فرمانده,جبهه,جنگ,تصویر سازی,نقاشی چهره,منتظر,عباس گودرزی,قم,شهادت,

برای دریافت تصویر با کیفیت روی عکس کلیک نمایید

مهدي در دوران تحصيلات متوسطه‌اش به لحاظ زمينه‌هايي كه داشت با مسائل سياسي و مذهبي آشنا و در اين مدت (كه با شهيد محرب آيت‌الله مدني (ره) مانوس بود)، روح تشنه خود را با نصايح ارزنده و هدايتگر آن شهيد بزرگوار سيراب مي‌نمود و در واقع در حساسترين دوران جواني به هدايت ويژه‌اي دست يافته بود. به همين دليل از حضرت آيت‌الله مدني بسيار ياد مي‌كرد و رشد مذهبي خود را مديون ايشان مي‌دانست.
در مسير مبارزات سياسي عليه رژيم پهلوي، پدر شهيدان – مهدي و مجيد زين‌الدين – براي بار دوم از خرم‌آباد به سقز تبعيد گرديد. اين امر باعث شد تا مهدي كه خود در مبارزات نقش فعالي داشت دوري پدر را تحمل كند و سهم پدر را نيز در مبارزات خرم‌آباد بردوش كشد.

در ادامه مبارزات سياسي دوران دبيرستان، كينه عميقي نسبت به رژيم پهلوي پيدا كرد و زماني كه حزب رستاخيز شروع به عضوگيري اجباري مي‌نمود. شهيد زين‌الدين به عضويت اين حزب در نيامد و با سوابقي كه از او داشتند از دبيرستان اخراجش كردند. به ناچار براي ادامه تحصيل، با تغيير رشته از رياضي به طبيعي موفق به اخذ ديپلم گرديد و در كنكور سال 1356 شركت كرد و ضمن موفقيت، توانست رتبه چهارم را در بين پذيرفته‌شدگان دانشگاه شيراز بدست آورد. اين امر مصادف با تبعيد پدرش به جرم حمايت از امام خميني(ره) از خرم‌آباد به سقز و موجب انصراف از ادامه تحصيل و ورود جدي‌تر ايشان در سنگر مبارزه پدرش شد.
پس از مدتي پدر شهيد زين‌الدين از سقز به اقليد فارس تبعيد شد. اين ايام كه مصادف با جريانات انقلاب اسلامي بود، پدر با استفاده از فرصت پيش‌آمده، مخفيانه محل زندگي را به قم انتقال داد. مهدي نيز همراه سايراعضاي خانواده، از خرم آباد به قم آمد و در هدايت مبارزات مردمي نقش موثرتري را عهده‌دار شد.

«مستند عبدالرزاق»
مرحوم حاج عبدالرزاق زین الدین پدر شهید مهدی زین الدین

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي جزو اولين كساني بود كه جذب نهاد مقدس جهادسازندگي شد و با تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قم، براي انجام وظيفه شرعي و اجتماعي خود و حفظ و حراست از دست‌آوردهاي خونين انقلاب، به اين نهاد مقدس پيوست. ابتدا در قسمت پذيرش و پس از آن به عنوان مسئول واحد اطلاعات سپاه قم انجام وظيفه كرد.
شهيد زين‌الدين در زمان مسئوليت خود در واحد اطلاعات (كه همزمان با غائله خلق مسلمان و توطئه‌هاي پيچيده ضدانقلاب در شهر خونين و قيام قم بود) با ابراز نقش فعال خود و با برخورداري از بينش عميق سياسي، در خنثي كردن حركتهاي انحرافي و ضدانقلابي گروهكهاي آمريكايي نقش به سزايي داشت.

با آغاز تهاجم دشمن بعثي به مرزهاي ميهن اسلامي، شهيد زين‌الدين بي‌درنگ پس از گذراندن آموزش كوتاه مدت نظامي، به همراه يك گروه صدنفره خود را به جبهه رساند و به نبرد بي‌امان عليه كفار بعثي پرداخت.
پس از مدتي مسئول شناسايي يگانهاي رزمي شد. و بعد از آن نيز مسئول اطلاعات – عمليات سپاه دزفول و سوسنگرد گرديد. در اين مسئوليتها با شجاعت، ايمان و قوت قلب،‌تا عمق مواضع دشمن نفوذ مي‌كرد و با شناسايي دقيق و هدايت رزمندگان اسلام، ضربات كوبنده‌اي بر پيكر لشكريان صدام وارد مي‌آورد. بخشي از موفقيتهاي بدست آمده توسط رزمندگان اسلام در عمليات فتح‌المبين، مرهون تلاش و زحمات ايشان و همكارانش در زمان تصدي مسئوليت اطلاعات – عمليات سپاه دزفول و محورهاي عملياتي بود.

شهيد زين‌الدين در عمليات بيت‌المقدس مسئوليت اطلاعات – عمليات قرارگاه نصر را برعهده داشت و بخاطر لياقت، ايمان، خلوص، استعداد رزمي و شجاعت فراوان، در عمليات رمضان به عنوان فرمانده تيپ علي‌بن ابيطالب(ع) - كه بعدها به لشكر تبديل شد – انتخاب گرديد.
در عمليات رمضان، تيپ علي‌بن ابيطالب(ع) جزو يگانهاي مانوري و خط‌شكن بود و به حول و قوه الهي و با قدرت فرماندهي و هدايت ايشان – در بكارگيري صحيح نيروها و موفقيت آن يگان در اين عمليات – بعدها اين تيپ، به لشكر تبديل شد.
لشكر مقدس علي‌بن ابيطالب(ع) در تمام صحنه‌هاي نبرد سپاهيان اسلام (عمليات محرم، والفجرمقدماتي، والفجر3 و والفجر4) خط شكن و به عنوان يكي از يگانهاي هميشه موفق، نقش حساس و تعيين كننده‌اي را برعهده داشت.

صبر، استقامت، مقاومت جانانه و به يادماندني اين يگان، همگام با ساير يگانها در عمليات پيروزمندانه خيبر بسيار مشهور است. هنگامي كه دشمن از هوا و زمين و با انواع جنگ‌افزارها و هواپيماهاي توپولوف و ميگ و بمبهاي شيميايي و پرتاب يك ميليون و دويست هزار گلوله توپ و خمپاره، جزاير مجنون را آماج حملات خويش قرار داده بود، او و يگان تحت امرش مردانه و تا آخرين نفس جنگيدند و دشمن زبون را به عقب راندند و جزاير و حفظ كردند.

خصوصيات بارز او شجاعت و شهامت بود. خط شكني شبهاي عمليات و جنگيدن با دشمن در روز و مقاومت در برابر سخت‌ترين پاتكها به خاطر اين روحيه بود. روحيه‌اي كه اساس و بنيان آن بر ايمان و اعتقاد به خدا استوار بود.
مجاهدت دائمي او براي خدا بود و هيچگاه اثر خستگي روحي در وجودش ديده نمي‌شد.
شهيد زين‌الدين در كنار تلاش بي‌وقفه‌اش، از مستحبات غافل نبود. اعقتاد داشت كه جبهه‌هاي نبرد، مكاني مقدس است و انسان دراين مكان، به خدا تقرب پيدا مي‌كند. هميشه به رزمندگان سفارش مي‌كرد كه به تزكيه نفس و جهاد اكبر بپردازند.

او همواره سعي مي‌كرد كه با وضو باشد. به ديگران نيز تاكيد مي‌نمود كه هميشه با وضو باشند. به نماز اول وقت توجه بسيار داشت و با قرآن مجيد مانوس بود و به حفظ آيات آن مي‌پرداخت.
به دليل اهميتي كه براي مسائل معنوي قايل بود نماز را به تاني و خلوص مخصوصي به پا مي‌داشت. فردي سراپا تسليم بود و توجه به دعا، نماز و جلسات مذهبي از همان دوران كودكي در زندگي مهدي متجلي بود.
با علاقه خاصي به بسيجي‌ها توجه مي‌كرد. محبت اين عناصر مخلص در دل او جايگاه ويژه‌اي داشت. براي رسيدگي به وضعيت نيروها و مطلع شدن از احوال برادران رزمنده خود به واحدها، يگانها و مقرهاي لشكر سركشي مي‌نمود و مشكلات آنان را رسيدگي و پيگيري مي‌كرد. همواره به برادران سفارش مي‌كرد كه نسبت به رزمندگان احترام قائل شوند و هميشه خودشان را نسبت به آنها بدهكار بدانند و يقين داشته باشند كه آنها حق بزرگي بر گردن ما دارند.

آلبوم تصاویر شهید زین الدین

پوسترهای سردار شهید مهدی زین الدین

شيفتگي و محبت ويژه‌اي به اهل بيت عصمت و طهارت(ع) داشت. با شناختي كه از ولايت فقيه داشت از صميم قلب به امام خميني(ره) عشق مي‌ورزيد. با قبلي مملو از اخلاص، ايمان و علاقه از دستورات و فرامين آن حضرت تبعيت مي‌نمود. به دقت پيامها و سخنرانيهاي ايشان را گوش مي‌داد و سعي مي‌كرد كه همان را ملاك عمل خود قرار دهد و از حدود تعيين شده به هيچ وجه تجاوز نكند. مي‌گفت: ما چشم و گوشمان به رهبر است، تا ببينيم از آن كانون و مركز فرماندهي چه دستوري مي‌رسد، يك جان كه سهل است، اي كال صدها جان مي‌داشتيم و در راه امام فدا مي‌كرديم.
او در سخت‌ترين مراحل جنگ با عمل به گفته‌هاي حضرت امام خميني(ره) خدمات بزرگي به جبهه‌ها كرد.

حفظ اموال بيت‌المال براي شهيد زين‌الدين از اهميت خاصي برخوردار بود. همواره در مسئوليت و جايگاهي كه قرار داشت نهايت دقت خود را به كار مي‌برد تا اسراف و تبذير نشود. بارها مي‌گفت:در مقابل بيت‌المال مسئول هستيم.
در استفاده از نعمتهاي الهي و حتي غذاي روزمره ميانه‌روي مي‌كرد.
او خود را آماده رفتن كرده بود و همواره براي كم كردن تعلقات مادي تلاش مي‌كرد. ايثار و فداكاري او در تمام زمينه‌ها، بيانگر اين ويژگي و خصوصيتش بود.
براي اخلاص و تعهد آن شهيد كمتر مشابهي مي‌توان يافت.
او جز به اسلام و انجام تكليف الهي خود نمي‌انديشيد. در مناجات و راز و نيازهايش اين جمله را بارها تكرار مي‌كرد:
اي خدا! اين جان ناقابل را از ما قبول بفرما و در عوض آن، فقط اسلام را پيروز كن.
از آنجا كه برادران، ايشان را به عنوان الگويي براي خود قرار داده بودند، سعي مي‌كردند اخلاق و رفتارشان مثل ايشان باشد.
او شخصيتي چند بعدي داشت: شخصيتي پرورش يافته در مكتب انسان ساز اسلام. خيلي‌ها شيفته اخلاق، رفتار، مديريت و فرماندهي او بودند و او را يك برادر بزرگتر و معلم اخلاق مي‌دانستند. زيرا او قبل از آنكه لشكر را بسازد، خود را ساخته بود.

اخلاق و رفتار او باتوجه به اقتضاي مسئوليتهاي نظامي‌اش كه داراي صلابت و قدرت خاصي بود، زماني كه با بسيجيان مواجه مي‌شد برادري صميمي و دلسوز براي آنها بود.
شهيد مهدي زين‌الدين در زمينه تربيت كادرهاي پرتوان براي مسئوليتهاي مختلف لشكر به گونه‌اي برنامه‌ريزي كرده بود كه در واحدهاي مختلف، حداقل سه نفر در راس امور و در جريان كارها باشند. مي‌گفت:
من خيالم از لشكر راحت است. اگر چند ماه هم در لشكر نباشم مطمئنم كه هيچ مسئله‌اي به وجود نخواهد آمد.
در كنار اين بزرگوار صدها انسان ساخته شدند، زيرا رفتار و صحبتهايش در عمق جان نيروهاي رزمنده مي‌نشست. بارها پس از سخنراني، او را در آغوش خويش مي‌كشيدند و بر بالاي دستهايشان بلند مي‌كردند.
او يكي از فرماندهان محبوب جبهه‌ها به شمار مي‌آمد. فرماندهي كه نور معرفت، تقوا، صبر و استقامت سراسر وجودش را فراگرفته بود و اين نورانيت به اطرافيان نيز سرايت كرده بود. چنانچه گفته مي‌شود: 70% نيروهاي پاسدار و بسيجي آن لشكر، نماز شب مي‌خواندند.

شهید مهدی زین الدین,شهید زین الدین,فرمانده لشکر علی بن ابی طالب,فرمانده,جبهه,جنگ,تصویر سازی,نقاشی چهره,منتظر,عباس گودرزی,قم,شهادت,

برای دریافت تصویر با کیفیت روی عکس کلیک نمایید

سردار رحيم صفوي‌فرمانده سابق سپاه درباره او مي‌گويد: شهيد مهدي زين‌الدين فرماندهي بود كه هم از علم جنگي و هم از علم اخلاق اسلامي برخوردار بود. در ميدان اسلام و اخلاق، توانا و در عرصه‌هاي جنگ شجاع، رشيد، مقاوم و پرصلابت بود.
شهادت مزدی بودکه خدا برای مجاهدات بی شمار این بنده برگزیده اش قرارداده بود.
در آبان سال 1363 شهيد زين‌الدين به همراه برادرش مجيد (كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ 2 لشكر علي‌بن ابيطالب(ع) بود) جهت شناسايي منطقه عملياتي از کرمانشاه به سمت سردشت حركت مي‌كنند. در آنجا به برادران مي‌گويد: من چند ساعت پيش خواب ديدم كه خودم و برادرم شهيد شديم!
موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند: خودمان مي‌رويم. حتي در مقابل درخواست يكي از برادران، مبني بر همراه شدن با آنها، برادر مهدي به او مي‌گويد: تو اگر شهيد بشوي، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم، اما ما دو برادر اگر شهيد بشويم جواب پدرمان را مي‌توانيم بدهيم.
فرمانده محبوب بسيجيها، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عمليات و صحنه‌هاي افتخارآفرين، در درگيري با ضدانقلاب شربت شهادت نوشيد و روح بلندش را از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارش ماوي گزيند.
همان طور كه برادران را توصيه مي‌كرد: ما بايد حسين‌وار بجنگيم؛ حسين‌وار جنگيدن يعني مقاومت تا آخرين لحظه؛ حسين‌وار جنگيدن يعني دست از همه چيز كشيدن در زندگي؛ اي كاش جانها مي‌داشتيم و در راه امام حسين(ع) فدا مي‌كرديم؛ از همرزمانش سبقت گرفت و صادقانه به آنچه معتقد بود و مي‌گفت عمل كرد و عاشقانه به ديدار حق شتافت.

وصیت نامه شهید مهدی زین الدین

بسمه تعالی

اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن.
در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاریها و بستانکاریها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آنها می نویسم،به انضمام مسائل شرعی دیگر.
1- مسائل شرعی:
الف)نماز: به نظرم نمی آید بدهکار باشم.ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم،لذا یکسال نماز ضروری است خوانده شود.
ب)روزه:تعداد190روزه قرض دام وتنوانستم بگیرم.
ج)خمس:سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هست.
د)حق الناس:وای از آتش جهنم و عالم برزخ،خداوند عالم بصیراست.
2- مادیات
الف:بدهکاریها:
1- مبلغ شش هزار تومان معادل شصت هزار ریال به طرح و عملیات ستاد مرکزی بدهکارم،البته قبض دویست هزار ریال است،ولی ازاین مبلغ شصت هزار ریال بدهی بنده است.
2- وام یک میلیون ریالی از ستاد منطقه 1گرفته ام که ماهانه بیشتر ازهزار ریال باید بدهم، از این مبلغ هزار و هفتصد و پنجاه تومان حق مسکن را سپاه می دهد و دویست و پنجاه تومان از حقوقم کسر نمایند.
3- پنجهزار ریال به آقای مهجور (ستاد لشگر) پول نقد بدهکارم و پرداخت شد توسط در گاهی.

ب – بستانکاریها:
1-مبلغ هفتاد و پنجهزار ریال رهن منزل که به آقای رحمانی توفیقی جهت منزل مسکونه داده بودم و طلبکارم.این منزل را بمدت یکسال اجاره نمودم. باتفاق های رحمان توفیقی که ما در طبقه بالا و رحمان در طبقه پایین زندگی می کردند و ظاهرا شهیدحسن باقری از طریق آقای استادان منزل را از شخصی بنام معاضدی(صاحب اصلی خونه)اجاره کرده بودند،ولی نامبرده یکسال است که مبلغ فوق را مستردننموده است.
2- مقداری پول هم که مبلغ آن را نمیدانم (یادم نیست)نزد پدرم داشته‌ام و مقداری هم مجددا اگر به پدرم داده‌ام جهت بدهی‌ها
پدرم برای خانه‌ای که خریده بود تا با آن زندگی کنیم ولی خانه متعلق به پدرم می‌باشد و من فقط مبلغ فوق ویکصد هزار تومان وام مندرج در بند2. بدهکاریها ره از مبلغ نهصد و سی هزار تومان وجه بابت خانه مسکونی که پدرم خریده بوده است را داده‌ام که در صورت مرگ من و فروش خانه مستدعی است.باقیمانده وام را به سپاه برگردانده و طلبکاری من از پدرم رابه همسر و فرزندم بدهید و باقیمانده پول خانه هم طبیعتا به پدرم میرسد.مطلب دیگری به ذهنم نمی‌رسد و اگر کسی مراجعه کرد با توجه به وصییت من اقدام نمایید.

 

 نظر دهید »

کودکان از خدا می پرسند ، شما چه جوابی می دهید ؟

17 مرداد 1394 توسط لیریائی

آیت الله شاه آبادی، استاد عرفان حضرت امام خمینی (ره) توصیه می کردند که اگه مثلاً بچه شما نیاز به کفش داشت، هرچند که شما دیر یا زود اون کفش رو تهیه می کنید، اما به فرزندتون اینجوری بگید: « عزیزم، بابا باید پول داشته باشد، مگه نمی دونی که خدا روزی رسونه؟ پس از خدا بخواه زودتر به بابات پول بده تا برات کفش بخره »؛ این کودکِ شما قطعا دعا خواهد کرد و پدر هم وضعش به این مقدار پول می رسه که بتونه یه کفش برای بچه اش بخره و این بچه کفش رو از خدا می دونه و عاشق خدا میشه و در این صورت پدر دست فرزندش رو در دست خدا گذاشته است. البته وقتی که یکی از نزدیکان که مریض میشه به بچه بگید: از خدا بخواد که به بیمار سلامتی بده و در این زمینه مثال های زیادی هست که بشه به بهونه ی اون ها خدا رو به کودکان معرفی کرد.

به این نمونه هم توجه کنید:

یکی، پسر پنج سالش رو پیش امام صادق علیه السلام بُرد و گفت: این بچه، من رو کلافه کرده همش می پرسه که خدا رو به من نشون بده. من نتونستم جوابش رو بدم. امام فرمودند: من به او یاد میدهم و امام بدون اینکه اون بچه متوجه بشه، به یکی گفت که لیوانی رو برداره و با آب و شکر، یک آب شیرین درست کنه و بیاره. وقتی که آوردند، به اون بچه دادند تا بخوره. وقتی که خورد، از اون کوچولو پرسید: چه مزه ای داره؟ گفت: شیرینه. حضرت پرسید: چرا شیرینه؟ او گفت: حتما قند یا شکر توی اون ریختند. امام از اون خواست تا شِکر رو نشون بده، ولی اون بچه جواب داد: چیزی پیدا نیست. امام پرسید: پس از کجا متوجه شدی؟ اون بچه گفت: از مزه اش. امام به اون آفرین گفت و فرمودند: خدا هم در این عالم حضور دارد و همان لذت هایی که از مشاهده ی کوه‌، دشت، طبیعت، از خوردنی ها و دیگر زیبایی ها می بری، بیان گر حضور خالق آنها یعنی خداست که با چشم نمی توان او را دید. بنابراین همه ی این نعمت ها و لذت ها از جانب خداست. همانطور که شیرینی آب لیوان به سبب وجود شکری است که دیده نمی شود.

برگرفته از www.Morabbee.ir

12

 نظر دهید »

نکات ناب تربیتی

17 مرداد 1394 توسط لیریائی

خانواده به عنوان بنیادی ترین نهاد اجتماعی می تواند عمیق ترین تأثیرات روحی و روانی را در اعضایش ایجاد كرده و به نوبه خود منشأ تحولاتی عظیم در جامعه باشد. جامعه نیز می تواند تغییرات اجتماعی را به درون خانواده سوق دهد.

فرزندان راههای تعامل اجتماعی خود را در خانواده می آموزند. محیط خانواده باید به فرزندان عزت نفس، احساس ارزشمندی، شخصیت و خودباوری بدهد. اگر كودك در خانه از محبت پاك سیراب شود، در جامعه در برابر اظهار محبت های دروغین و آلوده نخواهد لغزید. ارتباط عاطفی بین پدر و مادر و فرزندان باید از هر لحاظ تقویت شود، به نحوی كه فرزندان احساس ضعف و كمبود محبت نكنند و به سمت انحراف كشیده نشوند. در شرایطی كه والدین نوجوانان را ناسازگار دانسته و جوانان هم والدین خود را قبول ندارند احتمال وقوع هر نوع حادثه و آسیب ناگواری برای قشر جوان ما وجود خواهد داشت. از این رو سعی كرده ایم به چند سؤال احتمالی شما در مورد نوجوان و جوانتان پاسخ دهیم.

چگونه یك خانواده می تواند عفت و پاكدامنی جوانش را حفظ كند؟
حفظ عفت جزو حساس ترین و در عین حال سخت ترین مراحل مسئولیت یك انسان برای سعادت خودش است. بخصوص در دوران جوانی حفظ عفت ارتباط مستقیمی با سعادت انسان دارد.

این ممكن نیست مگر با تأثیرپذیری از آموزه های دینی و قرآنی. برای رعایت عفت ، قرآن كریم بیشترین سرمایه گذاری را كرده است، بخصوص در سوره نور. اگر این آیات برای جوانان تشریح شود آنها می توانند به سلامت ، دوران جوانی خود را پشت سر بگذارند.

مهمترین مسایل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، انسانی از این نكته غافل نشده اند كه پدر و مادر به گونه ای رفتار كنند و رفتار كلامی و گفتاری آنان و پوشش آنها در منزل باید به گونه ای باشد كه قرآن تصریح كرده است.

البته در حال حاضر محیط جامعه وضعی پیدا كرده كه متأسفانه هر چه هم والدین مسایل خاصی را رعایت كنند جوان وقتی وارد محیط جامعه می شود در مواردی مشاهده می كند مسایل مرتبط با رعایت پوشش اسلامی و اخلاق كه مورد تأكید اسلام است، رعایت نمی شود. همه اینها در گرو رعایت دقیق دستورات فقهی اسلامی است.

مسئله تناقض گویی در خانواده ها و تفاوت بین آنچه در خانه هست و آنچه در جامعه وجود دارد، گاه جوان را دچار سردرگمی می كند. چگونه به او آموزش دهیم كه درست را از نادرست تشخیص دهد؟غنی سازی فكر و ذهن یك جوان از ارزشها، می تواند او را در طول زندگی پراز فراز و نشیبش در برابر مشكلات بیمه كند.

اگر بتوانیم جوان ها را در دوران آموزششان با ارزش ها آشنا كنیم به نحوی كه خدا و رسول خدا و انبیا و علما و اندیشمندان جامعه راه را به ما نشان داده اند، به خوبی فكرش را به سوی درست اندیشیدن هدایت خواهیم كرد.

به عنوان مثال گاه بعضی از بیماران از نظر جسمانی وضعشان آنقدر خراب است كه نمی توان دارویی را مستقیم به آنها تزریق كرد پس با استفاده از سرم دارو را وارد جریان خون او می كنند. اردوها و جلسات انس با جوان به مثابه همان سرمی است كه باعث می شود جوان به صورت ناخودآگاه از رفتار و كردار و گفتار مربیانش آن معارفی را كه باید به او تزریق بشود، بهتر جذب كند و همین او را در برابر زشتی ها و كجروی ها بیمه كند.

از دیگر نارضایتی جوانان ، وجود فاصله طبقاتی و ناخرسندی جوان از وضعیت كنونی است ، چگونه او را به این شناخت برسانیم كه باید خودش را با شرایط موجود زندگی اش وفق دهد؟
تفهیم این موضوع كه مقام رضا و راضی بودن به آنچه كه به هر تقدیر دست قضای الهی در دست انسان قرار داده و تفهیم اهمیت و ارزش مقام رضا برای جوانها با بیان الگوها، مثال ها و تأكیداتی كه خداوند متعال و ائمه اطهار(ع) دارند می تواند در این جهت برای همه مؤثر باشد. هر چند این مسئله فقط در جوانهای ما مشاهده نمی شود و دامن گیر همه ما می باشد. خداوند مقام كسانی را كه به مقدرات او راضی باشند و از راه های مشروع برای معاش زندگی خود و خانواده شان تلاش كنند به بالاترین درجه اعلی می رساند. از مهمترین بركات این رضایت، آرامشی است كه انسان پیدا می كند و در او ایجاد می شود. اطمینان و دوری از اضطراب، نداشتن ناراحتی های اعصاب و مسایل روحی و روانی جزو بركات مقام رضا است . خداوند می فرماید: “بنده من به آنچه كه به تو داده ام راضی باش. من هم به همان عمل كم عبادی تو راضی می شوم و می توانم سعادت تو را تضمین كنم". روایات پر است از این مطالب و لذا تفهیم مقام رضا و بیان آثار و فواید و بركات رضایت از وضع مادی موجود و عدم توجه به مراحل بالاتر كسانی كه به هر دلیل از امكانات بیشتری برخوردارند می تواند جوان را در برابر این تناقضات و اختلاف طبقاتی بیمه كند.

راه سوم ؛ تفهیم این موضوع است كه اختلاف طبقاتی به هر دلیلی ، در جامعه وجود دارد و خداوند این چنین خلق كرده است. البته نمی خواهیم توجیه گر رزق و روزی ها و درآمدهای حرامی كه همیشه مورد بغض خدا و برخورد اولیای الهی بوده است، باشیم. در بخش حلالش هم اختلاف طبقاتی وجود دارد و خداوند این تفاوت ها را قرار داده است. طبعاً كسی كه به هر دلیلی زمینه هایی به صورت طبیعی برای او فراهم شده و توانسته به مال و منال بیشتری برسد ، از امكانات بیشتری برخوردار است. لذا باید به جوان تفهیم كنیم كه اختلاف طبقات در یك قوم و خویش، در یك شهر، در یك جامعه نباید باعث شود كه ما به طرف كمال حركت نكنیم.

بیاناتی كه خداوند از طریق اولیائش به انسان رسانده است و برای بالا بردن ضریب تحمل كسانی است كه بهره مندی كمتری از نعمت های دنیایی دارند ، خود كمك بزرگی برای رسیدن به این هدف است.

خداوند در روایت معراج می فرماید: “من روزگار قیامت از بنده فقیرم كه از امكانات كمتری برخوردار بوده عذرخواهی می كنم". ارزش عذرخواهی مقام ربوبی كه همه ی هستی و همه امكانات در ید قدرت اوست، اگر به درستی برای یك جوان روشن شود خواهد توانست تا حد زیادی مشكلات و تفاوت ها را تحمل كند. تنها به امید كسب رضایت خدا.

در برخی از خانواده ها جوان این جسارت را پیدا می كند كه در مقابل پدر بایستد و یا والدین به خود اجازه می دهند كه به جوان اهانت كنند. چه كار كنیم تا به اینجا نرسیم؟
واقعیت این است كه در این بخش تمامی تقصیرها متوجه والدین است. وقتی بین یك استاد و شاگرد مشكلی پیش بیاید باز مقصر همان رده نسل قبلی است. چنانچه جوانی نسبت به والدین خود گستاخ شود و حاضر به پذیرفتن حرف های آنها نباشد باید مشكل را در نسل قبلی یعنی مربی و والدین او جستجو كرد. از مرحوم شهید بهشتی نقل شده: “وقتی می خواهید مدیری انتخاب كنید اگر مشاهده كردید فرزندان او بی تربیت و دارای رفتار اجتماعی نامناسبی هستند بدانید این شخص مدیرلایقی نیست".

این جمله ، خلاصه و چكیده تمامی معارف دینی و قرآنی و روان شناسی است. اگر بچه ای را در خیابان دیدید كه رفتاری مؤدبانه، متین و باوقار ندارد، بدانید كه پدر و مادر او انسان های مدیری نیستند. واقعیت این است كه فرزندان آیینه های رفتاری والدین خود هستند. 99 درصد اشكال در جسارت كردن فرزندان مخصوصاً در خانواده ، رفتارغیرمنطقی و تحكم آمیز والدین است كه جوان را از آنان كه زمانی دوستشان می داشت دور می سازد و باعث می شود تا او با استفاده از سخنان خشن در مقابل آنان بایستد. اگر والدین در رفتار خود تجدیدنظر كنند و انعطاف بیشتری از خود نشان دهند حتی یك جوان پرخاشگر نیز در برابر آنان رفتار متواضعانه ای خواهد داشت.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

آمار

  • امروز: 60
  • دیروز: 199
  • 7 روز قبل: 780
  • 1 ماه قبل: 1950
  • کل بازدیدها: 63881

خبرنامه

تبلیغات

  • رتبه بندی و امتیازدهی وبلاگ ها
  • آموزش ویدیویی وبلاگ نویسی
  • تکنیک های افزایش بازدید

کاربران آنلاین

موضوعات

  • همه
  • در ساحل نجات
  • اخبار
  • شرح حال علما
  • لطائف و ظرائف
  • شهدا افلاکیان خاکی
  • هر روز یک حدیث
  • شعر
  • دانستنی ها
  • اهل بیت (علیه السلام )
  • نکات تربیتی ناب
  • تاریخی
  • خانواده در اسلام
  • محرم
  • داستانک
  • مهدویت
  • در محضر علما
  • سر بند عشق
  • مطالبات رهبری
  • تذکره الاولیاء
  • مناجات نامه
  • روانشناسی
  • رمضان
  • حجاب و عفاف
  • فضای مجازی
  • انقلاب
  • ادعیه و زیارات
  • تفسیر یک آیه از قرآن
  • حدیث سلسله الذهب
  • در محضر قرآن
  • غدیر خم
  • طب سنتی
  • اربعین
  • اخلاق
  • شهید
  • تصاویر
  • رجب
  • انقلاب
  • انقلاب
  • وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله )
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس