آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)
? سماجت درِ خانه خدا ?
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
❤️ انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند، هیچ دعایی را کوچک نشمارید، شاید استجابت در همان دعا باشد.
❤️ هر کس بعد از نماز، یک دعا پیش خدا محل دارد که حاجت بگیرد، آن وقت بلند می شود و می رود.
❤️ تا نماز را خواندی بلند نشو و نرو ، تعقیبات بخوان، دعا بخوان. همانطور که بادبادک بدون دنباله بالا نمی رود، نماز هم بدون تعقیبات بالا نمی رود.
❤️ بعد از نماز حتما تعقیبات بخوان. بنشین در خانه خدا و گدایی کن و حاجت بخواه. شاید همین امشب دعایت گرفت.
❤️ انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند. خود خدا می فرماید:شما بخوانید مرا، من مستجاب می کنم دعایتان را.
#نکته اخلاقی
مردی از امام صادق علیه السلام اندرزی خواست. حضرت فرمود:
?اگر خدا کفیل است
غصه برای چه؟
?اگر رزق تقسیم شده
حرص چرا؟!
?اگر دنیا فریبنده است
اعتماد به آن چرا؟!
?اگر بهشت حق است
تظاهر به ایمان چرا؟!
?اگر قبر یک حقیقت است
ساختمانهای مجلل چرا؟!
?اگر جهنم راست است
این همه ناحق کردن چرا؟!
?اگر حساب اخرت وجود دارد
جمع مال حرام چرا؟!
?اگر قیامتی هست
خیانت به مردم چرا؟!
?اگر دشمن انسان شیطان است
پیروی از او چرا؟!
?مجله گلبرگ فروردین 1385، شماره 73
سخن زیبا از امام علی علیه السلام
اعمالی که موجب بی برکتی ،فقر و قفل شدن زندگی می شود
-
-
- «اعمالی که موجب بی برکتی، فقر و قفل شدن زندگی مےشوند»
? غذا خوردن بدون شستن دست.
? غذا خوردن بدون گفتن بسم الله
? غذا خوردن در تاریکی
? غذا خوردن درحالت تکیه
? نوشیدن درحالت ایستاده(شب)
? خوردن نوشیدن درحالت جنابت
? استفاده از ظروف شکسته
? قطع کردن نان با دندان
? خوابیدن بعد نماز صبح تا طلوع خورشید.
? خوابیدن بین مغرب وعشاء
?️ ادرارنمودن زیردرخت
? ادرار نمودن درحالت ایستاد
? ادرار نمودن درحمام
? جارو زدن منزل موقع شب
? شانه کردن زنان سر خود را درحالت ایستاده
? دعا نکردن برای پدر مادر^
? کوتاه کردن ناخن با دندان
? صدا زدن پدر مادر با اسم آنها
? گذاشتن تار عنکبوت در خانه? @mojtahedie
-
چگونه به کودک خود نه بگوییم؟
یکی از مهم ترین اصول تربیت ، یادگیری مهارت نه گفتن به کودک است. گاهی اوقات کودکان خواسته هایی دارند که قابل قبول نیست ، باید در این شرایط به آنها نه بگوییم ، اما نه گفتن روش خاصی دارد که در صورتی که درست از این روش ها استفاده کنیم زودتر به نتیجه ی مطلوب خواهیم رسید.
نه گفتن زیاد باعث میشود که کلمه نه بیاثر شود. بعضی از متخصصان معتقدند کودکانی که زیاد کلمه نه را از زبان بزرگترها میشنوند کمکم این کلمه را ناشنیده میگیرند و یا تنها به صورت خشمگین شما در هنگام به زبان آوردن این کلمه توجه میکنند.
پس یک مادر چه باید بکند؟! آِیا به کودکش اجازه دهد تا دیوانه وار بدود و هیچ محدودیتی برای او قائل نشود؟ نه نیازی به گفتن این همه «نه» نیست. والدین میتوانند با روش بهتری برای کودکان محدودیت تعیین کنند بدون اینکه به آنها این همه نه بگویند. میتوان با بله گفتن هم همان کار را کرد بدون اینکه پاسخ منفی به کودک دلبندتان بدهید. البته در بله گفتن هم باید تعادل داشت.
محیط امن و مناسب فراهم کنید
کودکان نوپا دوست دارند راه بروند، بدوند، از پله بالا و پایین بروند و خلاصه محیط خود را بشناسند و چیزهای تازه را تجربه کنند. اگر شما دکوراسیون منزلتان را طوری بچینید که وسایل شکستنی و خطرناک در دسترس باشد، طبیعی است که مجبورید مرتب به فرزندتان نکن، ندو، دست نزن و جملات منفی دیگر را بکار ببرید. بنابراین بهترین راه برای اینکه خود را از نه گفتنهای مکرر و بیهوده خلاص کنید این است که محیط منزل و دکوراسیون اتاقها را طوری بچینید که برای بازی و حرکات کودک امن و مناسب باشد.
نه را با جملات مثبت بگویید
کودکتان را برای خرید بردهاید و او مدام دامان شما را میکشد و شکلات میخواهد. شما هم به او میگویید قبل از شام نمیشود شکلات بخوری. او پاهایش را بر زمین میکوبد و شما دوباره نه میگویید. او این بار محکمتر پا میکوبد و بلندتر جیغ میزند. تا شما به راهروی چهارم برسید او پنج بار قشفرق به راه میاندازد تا به خواستهاش برسد. شما هم یا تسلیم خواسته او میشوید تا از شر سرو صدا و آبروبریهای او در فروشگاه خلاص شوید و یا محکم بر سر حرف خودتان میایستید و سرخ و سفید میشوید. که در هر دو حالت شرایط برای شما و کودک سخت میشود. بعضی از کودکان تنها با شنیدن کلمه نه نمیتوانند علت بعضی از قوانین را بفهمند. متخصصان روانشناسی خانواده معتقدند میتوانید با این کودک به گونه مثبت حرف بزنید و به همان نتیجه برسید. مثلاً به جای اینکه بگویید قبل از شام نمیتوانی شکلات بخوری میتوانید به او بگویید بله تو اجازه داری شکلاتت را بعد از شام بخوری.
حق انتخاب بدهید
کودک شما توپش را به سمت اتاق نشیمن شوت میکند و شما در حالی که خودتان را برای شنیدن صدای شکستن آماده میکنید داد میزنید: نه توپ بازی در خانه ممنوع است. اما در عوض بهتر است بگویید پسرم میتوانی در خانه با توپت قل قل بازی کنی روی زمین تا چیزی نشکند یا اینکه بروی در حیاط. با دادن حق انتخاب به کودک خود القا میکنید که بر شرایط مسلط است و میتواند به خواستهاش برسد. حتی کودکان 1 تا 3 ساله هم با داشتن موارد ساده برای انتخاب میتوانند حس استقلال و شایستگی را تجربه کنند. البته یادتان باشد در این سن گزینههای انتخاب نباید خیلی زیاد باشد تنها انتخاب از بین 2مورد کافی است.
ببینید و جایگزین پیشنهاد کنید
کودک 2ساله شما دارد دست و یا سر خواهر کوچکترش را فشار میدهد. شما به او میگویید نکن اما او نمیتواند دست از این کار بردارد چون نمیداند در عوض این کارچه بکند و چگونه محبت خود و علاقهاش برای بازی با خواهر کوچکش را نشان بدهد. شما میتوانید با گفتن یک جمله کوتاه راه جایگزین را به او نشان دهید. و به جای نکن بگویید: خواهرتو ببوس، نازش کن! با این کار او یاد میگیرد که برای بازی با یک نوزاد میتواند چه بکند. برای اینکه کودکان کوچکتر بتوانند خواسته شما را درک کنند بهتر است خودتان عملی به آنها نشان دهید که چه میخواهید. مثلاً وقتی کودک شما جوجهای را میزند و در دستانش فشار میدهد میتوانید به او نشان دهید که به جای این کار چگونه میتواند حیوان را آرام بدون اینکه فشارش دهد ناز و نوازش کند و به او دانه بدهد. وقتی او چندین بار ببیند شما این کار را به آرامی و بدون آزار حیوان انجام میدهید یاد میگیرد.
این را بدانید که خیلی از کارهای کودکان عمدی نیست مثلاً وقتی در ماشین پشتی صندلی شمارا با لگد فشار میدهد، قصد او آزار شما نیست بلکه بسیاری از کودکان که فعال هستند نیاز دارند این انرزی خود را به طریقی خالی کنند و تکان دادن یکی از اندامها بدون توجه و قصد خاص یکی از راههای تخلیه این انرژی است. در این موارد کافی است توجه کودک را به کاری که میکند جلب کنید تا آرام بگیرد یا اینکه راه جایگزین به او نشان دهید مثلاً به جای اینکه سرش داد بزنید: پاهاتو تکون نده میتوانید به او بگویید یک مسابقه! ببینم دخترم میتوانی به پاهات دایرههای کوچک روی زمین بکشی طوری که پاهات به صندلیها نخورند؟ اگه پات به صندلی بخوره میبازی! در مورد بچه کوچکتر میتوانید به جای اینکه دستورتان را مدام تکرار کنید دستتان را آرام روی پاهایش بگذارید و به سادگی بگویید: پاها مجسمه بشن!
اما اگر کودک شما با این کارها آرام نمیگیرد و مدام در خانه هم این طرف و آن طرف میدود بهتر است به جای نکن گفتنهای مکررساعاتی از روز او را به محلی امن و مناسب برای بازی و دویدن ببرید تا بتواند انرژیاش را خالی کند وگرنه نشستن در خانه و مرتب نکن گفتن تنها کودک را لجباز و شما را خسته میکند.
میتوانید به کودکتان کمک کنید به جای کاری که نباید انجام دهد یک فعالیت لذتبخش دیگر انجام دهد مثلاً اگر کودک نوپای شما یک جعبه برشتوک راروی زمین خالی کرده و دارد با آن کثافتکاری میکند، میتوانید حواس او را به یک سرگرمی یا بازی مورد علاقهاش پرت کنید. وقتی شما با کودک در ارتباط باشید و به لذت و کنجکاوی او اهمیت بدهید او هم بهتر با شما همکاری خواهد کرد و به خواستهها و دستورات شما توجه بیشتری نشان خواهد داد. با این کار وقت کافی هم خواهید داشت که زمین را سر فرصت تمیز کنید.
لحن و حرکات مناسب داشته باشید
نکته مهمی که کلا در حرف زدن و بیان دستورات به کودک باید رعایت کنید این است که همیشه برای اینکه کودک به حرف شما توجه کند باید در فاصله یک متری او و در سطح چشمان او قرار بگیرید و به چشمانش نگاه کنید و آرام، محکم و شمرده حرف خود را بزنید.کودکان بسیاری از حرفهای شما را از روی لحنی که بیان میکنید میفهمند. بنابر این میتوانید با یک لحن محکم بدون گفتن کلمه نه با کودک حرف بزنید. البته یادتان باشد این لحن محکم را برای مواقعی نگه دارید که میخواهید کودک حتما حرف شما را گوش کند. با یک نگاه معنی دار و نافذ به کودکتان بگویید اصلاً از این کارت خوشم نمیاد بهتره ادامه ندی!
در ضمن میتوانید با حرکات سر و بدن خود به کودکتان نشان دهید که لازم است کار خود را رها کند. مثلاً به تدریج به کودک نشان دهید که وقتی کاری خطرناک است حرکات بدن و چهره شما برای حفظ سلامت او تغییر میکند و به او اجازه نخواهید داد که سلامتش را به خطر بیندازد چون او را دوست دارید. اگر میخواهید او را از خطری حفظ کنید با در بغل گرفتن او میتوانید به او نشان دهید که چقدر به سلامت او اهمیت میدهید. بنابر این صدای بلند و داد زدنها را برای زمانی نگه دارید که خطری جدی او را تهدید میکند.
سر حرف خود بایستید
اگر کودک خواستهای داشت که شما نمیتوانید و یا صلاح نمیدانید به او جواب مثبت بدهید، بر سر نه خود بایستید. اگر کودک ببیند که بعد از اصرار و گریه و قشقرق میتواند شما را تسلیم خواسته خود کند یاد میگیرد که دفعات بعد هم از همین روش برای رسیدن به خواستهاش استفاده کند. بنابر این تنها زمانی به فرزندتان نه بگویید که مطمئنید از حرف خود برنمیگردید.
تعادل داشته باشید
بچههایی که در عمر خود نه نشنیده باشند. لوس میشوند و اغلب در بزرگسالی دچار مشکل میشوند چون فکر میکنند همه دنیا باید به دلخواه آنها باشد و وقتی خلاف آن را میبینند، دلخور و گاهی افسرده و گوشه گیر میشوند. بنابر این به کودکتان یاد بدهید که همه جا قوانینی دارد که لازم است به آنها احترام بگذارد. در منزل هم از کودکی 3-4 قانون اساسی برای کودک تعیین کنید و البته توجه داشته باشید که این قوانین در حد درک کودک در هر سن باشد و در مورد این قوانین جدی باشید و اگر کودک خواست آنها را زیر پا بگذارد، به او نه بگویید و اگر باز هم اثری نکرد او را جریمه کنید تا بداند که سرپیچی از قانون جریمه دارد.
چند نکته دیگر:
1. راهی برای اجتناب وجود ندارد “نه گفتن ٬خلاف غرایز طبیعی ماست٬ اما بهروزی فرزندمان٬به توان ما در انجام این کار وابسته است.
2. شما نمی تونید فقط با صحبت کردن ٬فرزندتان را به رفتار درست وادارید.البته برای بهرگیری از گفت گو در یک برنامه موفقیت آمیز کنترل و مدیریت رفتار٬راههای دیگری هم وجود دارد.
3. کودک با تربیت٬کودکی است که هنگام قرار گرفتن در موقعیت مناسب٬واکنش مثبتی به خواسته های والدینش نشاه می دهد.
4. در مقایسه با رفتارهای نادرست کودک٬جر و بحث شما و همسرتان درباره چگونگی کنترل و مدیریت فرزند نوپایتان٬ممکن است مشکل بزرگتری باشد.
5. رفتار مودبانه٬ با الگوسازی بهتر یاد گرفته می شود تا با تهدید و اعمال مجازات.
6. کمک به فرزندتان برای ایجاد عادات طبیعی خواب٬احتمال شکست بسیاری از روشهایی را که برای گفتن “نه” به کار می رود٬به سادگی از بین می برد.
7. کودک به علت کنجکاوی٬رفتارهای نادرست خواهد داشت.او نمی تواند همیشه پیامدهای کنجکاوی اش را پیش بینی کند.
و در آخر قبل از نه گفتن این 3 سوال را از خود بپرسید:
1. آیا این بار واقعا مهم است که نه بگویم؟
2. اگر موافقت کنم، آیا فرزندم را به خطر خواهم انداخت؟
3. اگر مخالفت کنم آیا دلیل خوبی برای این مخالفتم خواهم داشت؟
در نظر گرفتن این سه سوال قبل از مخالفت می تواند بسیار کمک کننده باشد.
منبع:ninisite.com
موانع مطالعه....
از جمله عواملی که می تواند مانع مطالعه شود زمانی است که:
1- احساس میکنیم سرعت خواندن ما بسیار کند است و پیشرفت خوبی نداریم.
2- مطالعه کتابها را آغاز میکنیم اما آنها را به پایان نمیبریم.
3- در زمان مطالعه کردن، نمیتوانیم به شکل کامل و مناسب، تمرکز داشته باشیم.
4- کتابخوانی برای ما خسته کننده است.
5- حوصله متن های طولانی را نداریم.
6-کتابخوانی و مطالعه در کوتاه مدت برای بسیاری از ما، لذت ایجاد نمیکند.
7-بسیاری از کتابهایی که میخوانیم به «توصیه» یا «تحمیل» دیگران تعیین شده است.
8-خواندن یک کتاب به تنهایی (و بدون مشارکت دیگران) کاری است که حوصله بسیار میخواهد که از حد توان بسیاری از ما خارج است.
9- لحظاتی که تصمیم به مطالعه و کتابخوانی میگیریم، کتاب مناسبی در اختیار ما یا در ذهن ما وجود ندارد.
نکات قابل توجه:
1- توانایی تندخواهی همیشه یک مزیت محسوب نمیشود
2- همیشه لازم نیست خواندن کتابی را که آغاز کرده اید به پایان ببرید
3- از وسایلی که حواس شما را پرت میکنند دور باشید
4- مکان ثابت و مشخصی را برای مطالعه در نظر بگیرید
5- تا حد امکان از فضاهای مینیمال فاصله بگیرید
6- در مورد کتابهایی که میخوانید با دیگران صحبت کنید
7- به خاطر داشته باشید که سلیقهی همهی ما در کتاب خواندن یکسان نیست و نباید هم باشد
8- اگر میتوانید، با دوستان خود به صورت هماهنگ، یک کتاب مشخص را بخوانید و در مورد آن بحث کنید.
9- فهرستی از کتابهای خوب را همراه خود داشته باشید
10- همیشه همراه خود یک کتاب داشته باشید
11- کتاب دیجیتال بخوانید؛ اما خود را به کتابهای دیجیتال عادت ندهید
منبع: motamem.org
نظر بزرگان و علمای اسلام پیرامون گرامیداشت روز اربعین
امام صادق(علیه السلام) درباره ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام) با پای پیاده میفرماید: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(علیه السلام) برود، خداوند به هر قدمى که برمىی دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى فرماید و یک درجه مرتبه اش را بالا مى برد، وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مىفرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مىگویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.(کامل الزیارات ص۱۳۴)
در زیر نظر بزرگان و علمای اسلام را پیرامون گرامیداشت روز اربعین می خوانید:
مقام معظم رهبری( حفظه الله تعالی )
رهبر معظم انقلاب درباره اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین بیان کرده اند: شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است، جابربن عبدالله را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشناد، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی در دل من و شما هست.
آیتالله محمدتقی بهجت( رحمه الله علیه)
آیتالله محمدتقی بهجت فومنی درباره نقش پیادهروی روز اربعین میگوید: روایت دارد که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف ) که ظهور فرمود، پنج ندا میکند به اهل عالم، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین قَتَلُوهُ عَطشاناً، اَلا یا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِی الحُسَین سحقوه عدوانا،… امام زمان خودش را به واسطه امام حسین(علیه السلام) به همه عالم معرفی میکنند … بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین(علیه السلام) را شناخته باشند… اما الان هنوز همه مردم عالم، حسین(علیه السلام) را نمیشناسند و این تقصیر ماست، چون ما برای سیدالشهدا(علیه السلام) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود، پیادهروی اربعین بهترین فرصت برای معرفی حسین(علیه السلام) به عالم است.
با اینکه زیارت سیدالشهدا(علیه السلام) در اکثر برهههای تاریخی به سختی انجام میشد و جان زائران در خطر بود، اما با این وجود عاشقانه خطرات را به جان میخریدند و به پابوسی امام حسین(علیه السلام) در روز اربعین نائل میشدند.
آیت الله وحید خراسانی( حفظه الله تعالی)
این مرجع تقلید با بیان روایتی از امام صادق(علیه السلام) در مورد اجر کسانی که به شوق امام حسین(علیه السلام) و به خاطر محبت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، امیرالمؤمنین(علیه السلام) و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به زیارت آن حضرت میروند، خاطر نشان می کند: خوشا به حال آنان که با پای پیاده در بیابانها به سمت کربلا حرکت میکنند.
وی همچنین از همه زائرانی که موفق به زیارت امام حسین(علیه السلام) در اربعین میشوند می خواهد که در حرم مطهر آن حضرت در شب و روز اربعین دست به دعا بردارند و برای فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کنند.
آیت الله صافی گلپایگانی( حفظه الله تعالی )
آیت الله صافی گلپایگانی خاطرنشان می کند: حضور میلیونی زائران با پای پیاده از شرق و غرب و دور و نزدیک به سوی کربلای مقدس، کنگره عظیمی است که به دنیا اعلام می کند راه حسین و اهداف او جاودان و فراموش ناشدنی است و شهدای این راه شهدای حق و شهامت و قهرمانی هستند، خداوند آنها را با اصحاب حسین محشور کند که جان خود را فدای حسین(علیه السلام) کردند و رحمت خدا بر آنها و جان پاکشان باد.
حضرت آیت الله شبیری زنجانی( حفظه الله تعالی )
حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی آرزو می کند که روزی از زائران حرم باشد. ایشان پیاده روی اربعین را تجلی عظمت شیعه می داند و می گوید: من آرزو داشتم توان جسمی ام به قدری بود که می توانستم در پیاده روی شرکت کنم در حالی که هر لحظه بر عظمت حماسه پیاده روی اربعین حسینی در سرزمین کربلای معلی افزوده می شود گروهی با تمسک به برخی از روایات می گویند: نیاز نیست که برای زیارت ائمه به حرم آنها سفر کنیم بلکه قلب دوستاران آنان حرم آنهاست.
آیت الله مکارم شیرازی( حفظه الله تعالی )
این مرجع تقلید نیز بر شکوه راهپیمایی اربعین حسینی زائران اباعبدالله (علیه السلام) تاکید دارد و می گوید: این حرکت عظیم بینظیر است، سوگواران حضرت سیدالشهدا از نجف و دیگر نقاط با پای پیاده به سمت کربلای معلی در حرکت هستند و غوغای عجیبی را بهپا کردهاند و باید این را حفظ کرد.
وی با تاکید براینکه مراقب باشیم مبادا کسانی با بدعتها و برنامههای نادرست خود این عظمت و شکوه را زیر سؤال ببرند، خاطرنشان می کند: مراسم سوگواری امام حسین (علیه السلام) سرمایه بزرگی است که بسیار میتوان از آن استفاده کرد؛ ما به چنین سرمایهای افتخار میکنیم و معتقدیم باید با تمام وجود از این سرمایه غنی حراست و پاسداری کرد.
*خاطره خواندنی آیتالله مکارم شیرازی از پیادهروی روز اربعین
آیتالله ناصر مکارم شیرازی نیز که در دوران طلبگی سالهای 1369 تا 1370 هجری قمری در نجف اشرف ساکن بوده است، این مرجع تقلید دو بار توفیق پیادهروی از نجف تا کربلا را داشته است. وی با پای برهنه از مسیر شط (رودخانه) که حدود 20 کیلومتر طولانیتر از مسیر کنونی نجف کربلاست و حدود 3 روز به طول میانجامید، به زیارت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) مشرف شدند.
آیتالله مکارم شیرازی با اشاره به خاطره پیادهروی از نجف به سوی کربلا، میگوید: وقتی به یکی از این مُضیفها رسیدیم، صاحب مضیف دعوت و اصرار کرد که مهمان او بشویم و آنجا استراحت کنیم، به او توضیح دادیم که چون امروز کم راه رفتهایم و باید مسافت بیشتری را طی کنیم، فرصت ماندن نداریم، پس از کمی اصرار او و امتناع ما، ناگهان صاحب مضیف که معلوم بود چند وقتی است که مهمان برایش نرسیده و از این بابت خیلی ناراحت است، ناگهان چاقویش را در آورد و تهدید کرد که من مدتی است مهمان برایم نیامده است و شما حتماً باید مهمان ما بشوید! اینقدر مهمانی کردن زائر امام حسین(علیه السلام) در نزد اینها اهمیت و ارزش داشت. … البته بالاخره بعد از اینکه توضیح بیشتری برایش دادیم و قول دادیم که از طرف او زیارت کنیم، اجازه داد که ما برویم.
آیت الله نوری همدانی( حفظه الله تعالی)
آیتالله نوری همدانی، اجتماع 20 میلیونی شیعیان جهان در عزاداری اربعین را اجتماعی بینظیر می خواند و می گوید: اجتماع اربعین حسینی، نمایش قدرت اسلام، ایمان و نظام است.مهمترین شعار این اجتماع بزرگ به تبعیت از سرور آزادگان جهان، شعار هیهات من الذله است.
وی با اشاره به بی نظیر بودن این اجتماع بزرگ، تصریح می کند: بعد از این اجتماع حدود 20 میلیونی، اجتماع 2 تا 3 میلیونی حج تمتع قرار دارد که هر دو مایه مباهات مسلمانان هستند.
آیت الله علوی گرگانی( حفظه الله تعالی)
آیت اله علوی گرگانی می گوید: جهان از حضور میلیونی زائران در مراسم اربعین بهت زده شده است .حتی مورخان غیرمسلمان از این حضور میلیونی در شرایط سخت و دشوار عراق تعجب کرده و از آن بهت زده شدهاند.
این مرجع تقلید با اشاره به توطئه و شیطنت دشمنان برای اختلاف و تضعیف اعتقادات مسلمانان و کمرنگ کردن دین مبین اسلام اظهار می دارد: بغض و کینه دشمنان تمام نشدنی است و دست به هرکاری می زنند تا نور الهی را خاموش کنند؛ ولی دشمنان بدانند نور حق خاموش نشدنی است.
آداب اربعین از منظر میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
آری! از آن پس بسیاری از عاشقان اهلبیت و امام حسین(علیه السلام) و نیز برخی علما و حتی مراجع تقلید با پای پیاده به کربلا سفر کردهاند، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از مراجع عالیقدر جهان تشیع که خود بارها با پای پیاده از عتبه علویه، رهسپار عتبه حسینی شده است، درباره مراقبه و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین میگوید: «به هر روی بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر(اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش(علیه السلام) زیارت کند، هر چند تنها یک بار در تمام عمرش باشد، چنانکه حدیث شریف، علامتهای مؤمن را پنج امر ذکر کرده است: ۵۱ رکعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین،انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ گفتن در نمازها».(ترجمه المراقبات، کریم فیضی، صفحه ۸۵)
منبع: http://www.jamaran.ir
گلاب اشک بهر لاله های پرپر آوردم.....
عذار نیلی و قدّ خم و چشم تر آوردم
گلاب اشک بهر لاله های پرپر آوردم
زجا برخیز ای صد پاره تر از گل! تماشا کن
که از جسم شهیدانت، دلی زخمی تر آوردم
تمام یاس هایت را به شام از کربلا بردم
چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم
مسافر از برای یار سوغات آورد اما
من از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم
اگر چه سر نداری یک نگه بر سیل اشکم کن
که با چشمان خود آب از برای اصغر آوردم
تو بر من از تن بی سر خبر ده ای عزیز دل!
که من برتو خبرهای فراوان از سر آوردم
چهل منزل سفر کردم به شهر شام و برگشتم
خبر ازچوب و از لعل لب و طشت زر آوردم
زاشک چشم و سوز سینه ی مجروح وخون دل
همانا مرهمت بر زخم های پیکر آوردم
قد خم، موی آشفته، تن خسته، رخ نیلی
به رسم هدیه میراثی بود کز مادر آوردم
زسیل اشک دریا کرده ام چشم محبان را
به آهم شعله ها از سینه ی میثم برآوردم
منبع:aviny.com
آسیب شناسی عاشورا
بخشی از سخنرانی مکتوب حجت الاسلام رفیعی در خصوص عاشورا
در قصه ی عاشورا چهار آسیب اساسی وارد شده است:
۱- آسیب محتوایی: که خطرناک ترین نوع آسیب است. آسیب محتوایی یعنی بنده که الان یک سخنرانی کردم امشب اینجا، یک کسی بیاید برود بیرون یک دستی در آن ببرد و حرف های بنده را یک طور دیگری نقل کند، دروغ قاطی آن کند، از خودش یک چیزهایی بنویسد. چند سال قبل یک خانمی به من زنگ زد عذر خواهی کند که من توبه کردم و … گفتم خانم حالا چه ربطی به من دارد؟ توبه بین شما و خدا است، گفت نه یک حق الناسی است که شما باید بگذری، گفتم من گذشتم، اگر غیبتی بوده و…، گفت نه مهم تر از این حرف ها است، گفتم خب بفرمایید چه است، گفت ما یک گروهی هستیم ک هم نیکی از آن ها بودم(پنج شش نفر بودیم)، ما را مامور کرده بودند سخنرانی های افراد را گوش دهیم ببینیم چطور می توانیم از ابتدا، وسط، انتهایش یک چیزی بیرون بیاوریم سر هم کنیم و یک کلیپی از آن درست کنیم که لطمه ای به آن آقا بزنیم، مثلا شما یک جای دیگری گفتید نمی شود، یک جایی گفتید می شوید، ما آن می شود را برداریم نمی شود خود شما را بگذاریم کنار آن، شما این کار را در پنج سخنرانی در ده سخنرانی ببینیم می توانیم ضد نظامی، ضد ولایت فقیهی، ضد دینی، در بحث های مختلفی، حرف هم از خودمان اضافه نمی کردیم، فقط گزینش می کردیم، چینش می کردیم؛ ایشان گفت من بعدا پشیمان شدم و…؛ البته من از ایشان خواستم که آن گروه را معرفی کند و به بعضی از عزیزان هم عرض کردم و این ها را معرفی کردم. ببینید این می شود تحریف و آسیب محتوایی؛ یعنی شما بیایید یک چیزی را از خودت مکتوب؛ حالا کربلا که سخنرانی های امام حسین (علیه السلام) و حرف های اباعبدالله فیلم و عکس و تصویر ندارد نوشته است، این نوشته هایی که تا امروز دست ما آمده است، اگر افرادی با قرض با مرض از روی جهل، چیزهایی کم و زیاد کنند، این بزرگترین گناه است.
ما در قرآن چند وَیل داریم، وَیل یعنی وای، یعنی عذاب، بعضی روایات دارد که وَیل چاهی است در جهنم که هفتاد سال مسیرش است، کنایه از اینکه یکی از اقسام عذاب الهی وَیل است، «فَوَیلٌ لِّلمُصَلِّین» «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ» وای بر کم فروش، وای بر نماز گذار با ریا، وای بر تکذیب کننده، در قرآن چند وَیل داریم، اما تنها آیه ای که سه وَیل پشت سر هم در آن است سوره ی بقره آیه ۷۹ است؛ چه است که خدا فرموده وای وای وای، یک وقت می آیی بیرون می بینی دمپایی است را بردند می گویی وای، یک وقت می بینی موتورت را بردند می گویی وای وای، یک وقت می بینی ماشینت را بردند، بچه ات را دزدیدند، اگر بچه ات را بردند دیگر باید بگویی وای وای وای، خدا بعضی جاها یک وای گفته است «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ» وای بر کم فروش؛ اما در این آیه می گوید سه بار “وَیل”، خب این راجع به چه است؟ می گوید وای وای وای بر آن هایی که از خودشان دروغ درست می کنند بعد به خدا نسبت می دهند، و این قصه در کربلا خیلی حساس است، مقام معظم رهبری فرمود مستند نقل کنید، معتبر نقل کنید، نکند به قیمت گریاندن مردم دروغ به کربلا نسبت بدهیم، آیه را بخوانم «فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِم» وای بر آن هایی که با دست خودشان یک چیزی می نویسند «ثُمَّ یَقُولُونَ هَـذَا مِنْ عِنْدِ ٱللَّه» می گویند خدا این حرف ها را زده است، «لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ» دوباره وَیل.
آقایان عزیز، برادران عزیز، ذاکران عزیز که الحمدالله مداح ها و مداحی ها هم زیاد شده است، مجالس زیاد شده است، هیات ها زیاد شده است، خیلی خوب است، هر چه این ها رشد کند خوب است، اما دروغ در کار نباشد، چیزی که نیست نباشد، از خودمان چیزی را درست نکنیم. متاسفانه من پارسال همین شب دوازدهم خدمت مقام معظم رهبری (حفظه الله) منبر داشتیم، بعد از منبر که خدمت ایشان رفتیم برای شام، من به ایشان عرض کردم که حضرت آقا چیزهایی را ما امسال شنیدیم و بعضی هایش را هم از صدا و سیما شنیدیم که دروغ محض است، بابا این اگر ماه رمضان باشد روزه باطل است، اگر امام حسین جلوی شما را بگیرد بگوید این حرف کجای تاریخ بود! ایشان فرمودند من هم قبول دارم، بگویید، بعد من به ایشان عرض کردم که آقا صدا و سیما باید بگوید، ایشان فرمودند صدا و سیما هم دست خود شماها است، خب راست می گویند، خب ما در برنامه های مختلف می رویم سخنرانی می کنیم، فرمودند خود شماها بگویید، وظیفه شما است.
ما حق نداریم با مطالب نادرست نهضت عاشورا را، با مطالب غیر مستند نهضت عاشورا را بیان کنیم، آنقدر الحمدالله مطالب خوب داریم، این مقتل جامع که چاپ شده است، بسیار کتاب خوبی است، چند نفر از محققین روی آن کار کردند، این در اختیار دوستان باشد، آن هایی که می خواهند مطالعه کنند رو به منابع ضعیف نیاوریم.
۲- آسیب رَوشی: برای عزاداری اباعبدالله ضجه، فریاد، گریه، سینه، به خود زدن، اشک، زبان حال، هیچ مانعی ندارد. امل حالا ما می توانیم این جلسه را با موسیقی بچرخانیم! الان بعضی از عزاداری ها (در کشور خیلی کم است ولی کم آن هم زیاد است) با آلات موسیقی اداره می شود، این خوب نیست. می توانیم یک سبکی را پیاده کنیم که این سبک برای آن طرف آب است، برای یک فرد مبتذلی است، نه، من خودم خدمت مقام معظم رهبری(حفظه الله) امسال بودم، یک آقایی آمد خدمت ایشان از این شاعران معروف، متدین، جوان، که خیلی هم آقا ایشان را دوست داشتند و آمدند جلو و ایشان را در آغوش گرفتند و بوسیدند، ایشان فرمودند حضرت آقا نظر شما راجع به سبک های موسیقی چیست؟ ایشان فرمود لازم است، سبک موسیقی غیر از خود موسیقی است، بالاخره شعری که آدم می خواند در یکی از سبک ها قرار می گیرد، سبک های مختلفی، چطور نثر سبک دارد، منبر سبک دارد، شعر هم سبک دارد، به آن سبک می گویند سبک موسیقی، یک هنر هم است، اما این غیر از این است که وسایل موسیقی آن هم سبک های ابتذالی بیاید در کار.
بحث روشی در الفاظ هم است، شعرهای سخیف، شعرهای ناپسند. یک وقتی مقام معظم رهبری فرمود، فرمود ابروی اباالفضل و چشم اباالفضل و این ها که موجب کمال حضرت ابالفضل نشد. چه ابرویی، چه قدی، چه چشمی!! اولا که چشم و ابروی حضرت اباالفضل را شما در کجا دیدید؟! تاریخ نقل کرده است؟! عیبی ندارد اما این ها فضیلت برای اباالفضل العباس نیست، خیلی چشم و ابرو قشنگ ما در این عالم داریم، فضیلت عباس در شجاعتش است، در صلابتش است، در مبارزه اش است، در امام شناسی است، پای ولیّ زمان خودش ایستادن است، در ایثارش است.
باز من این را از ایشان شنیدم که فرمودند حتی مثلا می خواهید بگویید زینب(سلام الله علیها) آمد بگوید داداشم، نه، بگویید برادرم؛ داداش را ماها می گوییم بین خودمان! یعنی الفاظی که به کار برده می شود، الفاظی که سخیف باشد، العیاض بالله بیچاره بود و چنین بود، نه، زینب(سلام الله علیها) چاره ساز همه ی عالم است، کربلا چاره ساز بود، مجلس یزید چاره ساز بود، شب عاشورا اینگونه، عصر عاشورا اینگونه.
۳- آسیب های اجتماعی: عزاداری لازم است، مجلس لازم است، باید این مجالس روز به روز با شکوه تر بشود، اما می شود مثلا با مال قصبی باشد؟! نه، عزاداری اباعبدالله را ما یک جایی انجام دهیم که صاحبش راضی نیست! از یک برقی استفاده کنیم که برق دولتی است، دولت راضی نیست بیت المال است. یا ساعتی از شب را بیاییم برنامه بگذاریم، یک نیمه شب، دو نیمه شب، بلندگو های بلند که بیمار، مریض، سالم، بچه، کودک، دیگران! من یک وقتی سال گذشته مشهد منبر داشتم، یک هیاتی بود آن جایی که ما هتل داشتیم، ساعت دوازده و نیم شب شروع می کردند تا تقریبا ساعت دو، اصلا قرارشان این بود می گفتند دوازده و نیم تا دو! من به فرمانده نیروی انتظامی امسال گفتم، شما باید یک ملاکی، یک سبکی برای این داشته باشید! آخه دوازده و نیم شب زمان عزاداری نیست، لذا روی ساعاتش، روی زمینش. یا نه، طرف خمسش را نمی دهد، وجوهاتش را نمی دهد، این واجب است، عزاداری بر اباعبدالله فضیلت است ولی پرداخت خمس به گردنش است و واجب است. لذا این آسیب هم باید رویش دقت شود، خدایی ناکرده با آزار، اذیت، قصب! بله البته من بارها این را گفتم، مردم باید در این آیام آن هایی که در کوچه شان روضه است همکاری کنند، خانه شان را در اختیار قرار دهند، محله را در اختیار قرار دهند، همه باید همکاری کنند عزاداری شکل بگیرد. اما صاحبان برگزار کننده مجلس عزاداری هم از این آسیب پرهیز کنند.
۴- آسیب تحلیلی: خب حالا می خواهیم قیام عاشورا را تحلیل کنیم، به قول مرحوم استاد شهید مطهری (أعلى الله مقامه الشّریف) همه ی عاشورا را در یک کلمه تحلیل کنیم برای آمرزش گناهان ماست که ما خطا بکنیم اشک بریزیم و امام حسین(علیه السلام)، با اشک بر اباعبدالله بخشیده شویم؛ بر منکرش لعنت که زیارت اباعبدالله، اشک بر اباعبدالله گناهان بزرگ را می بخشد. اما آیا واقعا این تحلیل است! همه ی تحلیل عاشورا را انسان بیارد در این قصه؟! و لذا عده ای تحلیل غلط! چطور الان این حادثه ی منا که پیش آمد که خدا لعنت کند مسببین آن را، شاهد ذلتشان باشیم کسانی که این بی دقتی را کردند. اول تحلیلی که کرد آن آقا، گفت قضا و قدر الهی است، وقتی این حرف را زد، من یاد حرف یزید افتادم، چون وقتی سر مقدس اباعبدالله را گذاشتند مقابل یزید گفت قضاء من الله، این قضای الهی بوده است، خدا خواسته است شما کشته شوید و ما هم حاکم باشیم. اتفاقا خود معاویه هم در خلافت یزید این حرف را زد، گفت «امر یزید قضاء من قضاءالله» خلافت یزید قضا و قدر الهی است. بله ما قضا و قدر را قبول داریم، ولی شما خودت را از پشت بام پرتاب کن پایین، قضا و قدر الهی است؟!! کی خدا راضی به قتل مظلوم است؟! کی خدا راضی به شهادت اباعبدالله است؟!! خدا رحمت کند شیخ صدوق کتابی دارند «اعتقادات»، می گوید این حرف عوامانه است که کسی بیاید بگوید شهادت اباعبدالله به رضایت الهی است، خدا راضی به قتل ولیّ خودش است!
منبع: http://eheyat.com