مدرسه علمیه حضرت زهرا(س) دورود

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

پیام رهبر عزیز در خصوص حادثه منا

04 مهر 1394 توسط لیریائی

سم الله الرحمن الرحیم

فاجعه‌ی مصیبت‌بار امروز در منا که در آن جمع کثیری از ضیوف‌الرحمان و مومنانِ مهاجر الی‌الله از کشورهای گوناگون، اندوهی بزرگ در جهان اسلام پدید آورده و عید آنان را عزا کرده است. در میهن عزیز ما نیز دهها خانواده که مشتاقانه در انتظار عزیزان حج‌گزار خود بودند، اکنون به عزای آنان نشسته‌اند. اینجانب با قلبی سرشار از غم و همدردی با مصیبت‌دیدگان، این حادثه اندوهبار را به روح مطهر حضرت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله) و به ساحت مقدس ولی الله الاعظم حضرت صاحب‌الزمان (اروحنا فداه) که صاحب‌عزای اصلی است، و به همه بازماندگان و عزاداران در سراسر جهان اسلام به ویژه در ایران عزیز تسلیت عرض می‌کنم و رحمت خاصه خداوند غفور و رحیم و شکور را برای این میهمانان گرامیش و شفای عاجل آسیب‌دیدگان و مجروحان را از درگاه عطوفتش مسألت می‌نمایم و یادآور می‌شوم:

۱. مسئولان نمایندگی اینجانب و سازمان حج تلاش طاقت‌فرسای خود در شناسایی جان‌باختگان و معالجه مجروحان و اعزام به کشور و خبررسانی سریع را که سراسر امروز بدان مشغول بودند همچنان ادامه دهند و همه کسانی که توانایی دارند به آنان کمک کنند.

۲. هر گونه کمک ممکن را به حجاج دیگر کشورها نیز تعمیم دهند و حق برادری اسلامی را به انجام رسانند.

۳. دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثه‌ی تلخ پذیرفته و به لوازم آن به قاعده‌ی حق و انصاف عمل کند. مدیریت غلط و اقدامات ناشایسته که عامل این فاجعه بوده نباید از نظر دور بماند.

۴. جان‌باختگان این حادثه انشاالله مشمول این کلام نورانی قرآن‌اند که: «و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» این برای بازماندگان، تسلای بزرگی است. آنان پس از طواف و سعی و پس از ساعات پربرکت عرفات و مشعر و در حال انجام مناسک حج به دیدار معبود شتافته‌اند، و انشاالله مورد لطف و رحمت ویژه احدیتند. اینجانب با تسلیت دوباره به عزادارن، سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم.

والسلام علی عباد الله الصالحین
سید علی خامنه‌ای
دوم مهر یکهزار و سیصد و نود و چهار

 نظر دهید »

حاجی شهادتت مبارک

03 مهر 1394 توسط لیریائی

خواهر و برادر داغدارم….
بنر بازگشت حاجی مظلومت را از کوچه باز کن….
او دیگر برنمی گردد….
او مظلومانه قربانی شد….
عیدمان امروز عزا شد….
حاجی! دیروز دعای عرفه رو که میخواندی… دستانت را که بالابردی چه خواستی….

آرزویت برنگشتن و چشم انتظاری خانواده ات بود؟؟؟؟
نگران رزرو تالار ولیمه ات نباش برای مراسم ختمت مهیا میشود….
بنر سر در خانه ات دیگر سبز رنگ و خیرمقدم به آمدنت نیست….
سیاه رنگ و تسلیت به آمدن جنازه ات است….
خودت نمی آیی اما سوغاتت چرا؟؟؟
به دست عزیزانت میرسند اما با ذوق باز نمی شوند…. با چشمان گریان و خون جگر بخاطر خریدت تشکر میکنند….
ما که نمیتوانیم انتقامت را از آل سعود لعنتی بگیریم….
اما….
آقایی داریم که عاجزانه از خدا میخواهیم که درظهورش تعجیل نماید و علاوه بر انتقام کوچه انتقام خون پایمال شده شما رو هم بگیرد….
اللهم عجل لولیک الفرج….

 نظر دهید »

صحرای عرفات همایش معرفت ....

31 شهریور 1394 توسط لیریائی

 

 

حضرت سيدالشهدا، امام حسين (ع) بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهي از اصحاب از خيمه هاي خود در صحراي عرفات بيرون آمدند و رو به دامن «كوه رحمت» نهادند و در سمت چپ كوه رو به كعبه همايشي تشكيل دادند كه موضوع آن شناخت و سازندگي بود. اين همايش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلكه شناخت توأم با عمل و سازندگي و تزكيه و خودسازي بود. فهرست مطالب آن عبارت بود از:

1ـ شناخت خدا و صفات الهي.

2ـ شناخت خود يا خودشناسي.

3ـ شناخت جهان.

4ـ شناخت آخرت.

5ـ شناخت پيامبران.

6ـ خودسازي با صفات الهي.

7ـ پرورش نفس با كمالات الهي.

8ـ توبه و بازگشت به خداي مهربان.

9ـ دور كردن صفات نكوهيده از خود با تسبيح پروردگار.

10ـ فراگيري راه تعليم و تربيت از خدا.

11ـ شناخت و درخواست بهترين مسئلت ها.

12ـ تبديل خود پرستي نفس به خدا پرستي.

13ـ تبديل خود برتر بيني نفس به تواضع و فروتني.

14ـ تبديل خودخواهي نفس به ايثار و غير خواهي.

15ـ تعليم مفاهيم و ادبيات قرآن.

رهيافت‌هايي از دعاي عرفه امام حسين (ع)


1ـ ستايش حق تعالي:

ستايش سزاوار خداوندي است كه كس نتواند از فرمان قضايش سرپيچد و مانعي نيست كه وي را از اعطاي عطايا، باز دارد. و صنعت هيچ صنعتگري بپاي صنعت او نرسد. بخشنده بيدريغ است. اوست كه بدايع خلقت را بسرشت و صنايع گوناگون وجود را با حكمت خويش استوار ساخت…….

2ـ تجديد عهد و ميثاق با خدا:

پروردگارا بسوي تو روي آورم. و به ربوبيت تو گواهي دهم. و اعتراف كنم كه تو تربيت كننده و پرورنده مني. و بازگشتم بسوي توست. مرا با نعمت آغاز فرمودي قبل از اينكه چيز قابل ذكري باشم…….

3ـ خود شناسي:

و قبل از هدايت مرا با صنع زيبايت مورد رأفت و نعمتهاي بيكرانت قرار دادي. آفرينشم را از قطره آبي روان پديد آوردي. و در تاريكيهاي سه گانه جنيني سكونتم دادي: ميان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرينش خويش نگرداندي و هيچيك از امورم را بخودم وا نگذاشتي……..

4ـ راز آفرينش انسان:

ولي مرا براي هدفي عالي يعني هدايت (و رسيدن به كمال) موجودي كامل و سالم بدنيا آوردي. و در آن هنگام كه كودكي خردسال در گهواره بودم، از حوادث حفظ كردي. و مرا از شير شيرين و گوارا تغذيه نمودي. و دلهاي پرستاران را بجانب من معطوف داشتي. و با محبت مادران به من گرمي و فروغ بخشيدي……..

5ـ تربيت انسان در دانشگاه الهي:

تا اينكه با گوهر سخن مرا ناطق و گويا ساختي. و نعمتهاي بيكرانت را بر من تمام كردي. و سال به سال بر رشد و تربيت من افزودي. تا اينكه فطرت و سرنوشتم، به كمال انساني رسيد. و از نظر توان اعتدال يافت. حجتت را بر من تمام كردي كه معرفت و شناختت را به من الهام فرمودي…….

6ـ نعمتهاي خداوند:

آري اين لطف تو بود كه از خاك پاك عنصر مرا بيافريدي. و راضي نشدي اي خدايم كه نعمتي را از من دريغ داري. بلكه مرا از انواع وسائل زندگي برخوردار ساختي. با اقدام عظيم و مرحمت بيكرانت بر من. و باحسان عميم خود نسبت به من، تا اينكه همه نعماتت را درباره من تكميل فرمودي……

7ـ شهادت به بيكراني نعمت هاي الهي:

الهي! من به حقيقت ايمانم، گواهي دهم. و نيز به تصميمات متيقن خود و به توحيد صريح و خالصم

و به باطن ناديدني نهادم. و پيوستهاي جريان نور ديده ام. و خطوط ترسيم شده بر صفحه پيشاني ام، و روزنه هاي تنفسي ام، و نرمه هاي تيغه بيني ام. و آوازگيرهاي پرده گوشم و آنچه در درون لبهاي من پنهان است……

8ـ ناتواني بشر از بجا آوردن شكر الهي:

گواهي مي دهم اي پروردگار كه اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بكوشم تا شكر يكي از نعمات تو بجا آورم، نتوانم مگر باز هم توفيق تو رفيقم شود، كه آن خود مزيد نعمت و مستوجب شكر ديگر، و ستايش جديد و ريشه دار باشد………..

9ـ ستايش خداي يگانه:

معهذا من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا. كه وسعم مي رسد با ايمان و يقين قلبي گواهي مي دهم. و اظهار مي دارم:

حمد و ستايش خدايي را كه فرزندي ندارد تا ميراث برش باشد. و در فرمانروايي نه شريكي دارد تا با وي در آفرينش بر ضديت برخيزد و نه دستياري دارد تا در ساختن جهان به وي كمك دهد…..

10ـ خواسته هاي يك انسان متعالي:

خداوندا، چنان كن كه از تو بيم داشته باشم، آنچنان كه گويي تو را مي بينم و مرا با تقوايت رستگار كن! اما بخاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر كن كه سرنوشت من به خير و صلاح من باشد. و در تقديراتت خير و بركت بمن عطا فرما!

11ـ سپاس به تربيت هاي الهي:

خداوندا! ستايش از آن تست كه مرا آفريدي. و مرا شنوا و بينا گرداندي! و ستايش سزاوار تست كه مرا بيافريدي و خلقتم را نيكو بياراستي. بخاطر لطفي كه به من داشتي والا……

12ـ نيازهاي تربيتي از خدا:

و مرا بر مشكلات روزگار، و كشمكش شبها و روزها ياري فرماي! و مرا از رنجهاي اين جهان و محنتهاي آن جهان نجات بده و از شر بديهايي كه ستمكاران در زمين مي كنند نگاه بدار………….

13ـ شكايت به پيشگاه خداوند:

خدايا! مرا به كه وا مي گذاري؟ آيا به خويشاوندي كه پيوند خويشاوندي را خواهد گسست؟ يا به بيگانه كه بر من بر آشفتد؟ يا به كسانيكه مرا به استضعاف و استثمار كشانند؟ در صورتيكه تو پروردگار من و مالك سرنوشت مني؟

14ـ اي مربي پيامبران و فرستنده كتب آسماني:

اي خداي من و اي خداي پدران من! ابراهيم، اسماعيل، اسحق و يعقوب، و اي پروردگار جبرئيل، مكائيل و اسرائيل. و اي تربيت كننده محمد، خاتم پيامبران و فرزندان برگزيده اش. اي فرو فرستنده تورات، انجيل زبور و فرقان……

15ـ تو پناهگاه مني:

تو پناهگاه مني، بهنگامي كه راهها با همه وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخناي زمين بر من تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اكنون جزء هلاك شدگان بودم. و تو مرا از خطاهايم باز مي داري. و اگر پرده پوشي تو نبود از رسوايان بودم.

 

 نظر دهید »

مراحل تربیت دینی کودک

18 شهریور 1394 توسط لیریائی


مراحل تربیت دینی کودک

 

1- قبل از انعقاد نطفه

- چهل روز قبل از انعقاد نطفه پدر و مادر مراقب اعمال، رفتار و تفکرات خود باشند و از شنیدن و دیدن گناه بپرهیزند. و البته توصیه به مراقبه همیشگی است ولی در این دوره پیشین گناه پدر و مادر تأثیر منفی بر نطفه دارد.

- در این چهل روز و در تمام دوران بارداری نماز اول وقت، خواندن قرآن و با وضو بودن در همه اوقات توصیه می شود.

- در صورت امکان هم پدر و مادر حجامت کنند تا خون آلوده در نطفه تأثیر منفی نگذارد.

- علاوه بر استفاده از غذای حلال این خوراکی ها مصرف شود: انار، سیب، انگور، کاسنی، انجیر، زیتون، عسل، خرما، خاکشیر، سبزیجات، خربزه.

- غذای حرام اثرات نامطلوبی در تربیت فرزند می گذارد. در همه مراحل رشد کودک باید مراقب غذای او باشیم. از مالی که خمس آن پرداخت نشده و یا حق دیگران در آن است باید پرهیز کرد. امام حسین علیه السلام در مورد لشگر عمر سعد در روز عاشورا می فرمایند: “در شکم های آنها از حرام پر شده و شیطان بر آنها مسلط شده".

- با شکم پر عمل نزدیکی صورت نگیرد زیرا از معنویت کودک می کاهد. ضمناً بهتر است این عمل در آخر شب صورت گیرد.

- بهتر است والدین قبل از انعقاد نطفه سه روز روزه بگیرند.

- قبل از آمیزش بهتر است نکاتی رعایت شود:

1- استغفار

2- با وضو بودن

3-گفتن اعوذ بالله و بسم الله

4- صدقه

5- پرهیز از گناه

6- دو رکعت نماز

7- صلوات

8- گریه برای اهل بیت علیهم السلام

9- خواندن دعای “اللهم ارزقنی ولدا واجعله تقیاً زکیا و اجعل عاقبه الی خیر”

- هر گونه که می خواهید کودک شما بشود همان را در ذهن خود تصور کنید (خوش اخلاق، مومن، زیبا، مهربان و…)

2- دوران بارداری

1- خواندن سوره انبیاء 2- ذکر زیاد 3- دوری از مجالس گناه 4- شرکت در مجالس اهل بیت علیهم السلام 5- خواندن زیارت عاشورا 6- دوری از موسیقی مهیج ومبتذل (زیرا کودک کم اراده می شود و موجب فساد روح است) 7- اجتناب از دیدن فیلم های مبتذل 8- دائم الوضو بودن 9- پرهیز از بوهای بد 10- استشمام عطر (به ویژه عطر گل محمدی، یاس، نرگس) 11- مصرف غذاهای انار، سیب، انگور، کاسنی، انجیر، زیتون، عسل، خرما، خاکشیر، سبزیجات، خربزه.

- از خوردن غذاهای مضر پرهیز شود (سوسیس، کالباس، پفک، چیپس، کاکائو، قند و شکر، چای، گوشت گاو، غذاهای کنسرو شده) زیرا موجب فساد جسم و روح کودک می شود.

- بهتر است مادر زود بخوابد و سحرخیز باشد و در وقت سحر به قرائت قرآن، نماز شب و ذکر بپردازد.

- روح کودک در رحم مادر، گیرایی بسیار دارد پس مادر باید مراقب گفتار و شنیدار و دیده های خود باشد. الفاظ منفی و رکیک در روح کودک اثر منفی خواهد گذاشت. با جنین به ویژه بعد از ماه چهارم حرف بزنید و عبارات مثبت و امید بخش و معنوی را به او القاء کنید. او را با الفاظ مثبت صدا بزنید.

3-دوران شیر خوارگی

- توصیه های قبل، در این دوران نیز رعایت شود.

- در هنگام شیر دادن وضو گرفته، کودک را نوازش کنید و با او سخنان مهربانه بگوئید.

- در این دوران روح کودک به ویژه در حال خواب گیرایی بسیار دارد. آیات قرآن و کلمات مثبت و معنوی را به او القاء کنید.

- پس از تولد کودک در گوش راست او اذان و در گوش چپ اقامه بخوانید. بهتر است این کار توسط مادر انجام شود.

- کام کودک را با تربت کربلا و یا آب فرات و یا خرما بردارید.

- مصرف عرق رازیانه و یا عرق زیره موجب افزایش و تنظیم شیر مادر می شود.

- دوران شیرخوارگی کودک به این ترتیب محاسبه می شود:

دوران شیر خوارگی: (مدت بار داری)-30

مثلاً اگر کودک 9 ماهه به دنیا آمده 21=9-30

و اگر 5/8 ماهه به دنیا آمده 5/21=5/8-30

کمتر از این مدت، ظلم به کودک است و موجب بروز رفتارهای منفی در او خواهد شد.

- از شیر گرفتن کودک نباید ناگهانی باشد این کار باید به مرور انجام شود.

4- دوران خرد سالی

- هر گاه کودک زبان گشود ذکر لااله الاالله و محمد رسول الله و صلوات را به او یاد دهید (البته با فاصله زمانی) تا 7 بار تکرار کنید و سپس او را تشویق کنید.

- زمانی که کودک شروع به راه رفتن و صحبت کردن و درک مفاهیم می کند او را به طبیعت ببرید و نعمت های خدا را به او معرفی کنید. برای فهم عظمت و بزرگی خدا کوه را به او معرفی کنید و برای فهم زیبایی خدا گل و درخت را به او بشناسانید، آب را نشانه لطف و مهربانی خدا معرفی کنید و… (از سن 4 سالگی به بعد)

- تفریح در طبیعت بسیار برای کودک لازم است. (به ویژه بازی با آب و خاک) کم تحرکی کودک جسم و روح او را فاسد می کند. بنابراین او را به بازی وا دارید و از تماشای بیش از حد تلویزیون و بازی های کامپیوتری که موجب کم تحرکی است او را باز دارید و گاهی، وقت خود را صرف بازی با او نماید.

- در این دوران (4 سالگی به بعد) باید کودک را با خدا آشنا کرد. با کمال مهربانی باید به او آموخت که خدا خالق همه ی موجودات است، او اعمال ما را می بیند، دوستدار انسان های نیک است، همه جا حاضر است و…

- در این دوران (خردسالی) سخن از غضب خدا و جهنم باید بسیار محدود باشد و بیشتر از لطف خدا و بهشت و نعمات آن گفته شود.

- آموزش مفاهیم دینی، باید همراه با خاطره های خوشایند باشد (بازی، لبخند، جایزه، گردش و…)

- در هنگام آموزش، کودک و مربی باید در حالت شادابی باشد. وقتی که کودک خسته، خواب آلود و یا مضطرب است از آموزش مفاهیم دینی به او بپرهیزید زیرا تا آخر عمر خاطره ای بد از دین در ذهن او نقش می بندد.

- آموزش کودک در 7 سالگی نباید به صورت رسمی و مستقیم (درکلاس درس) باشد بلکه باید از شعر، داستان، جملات کوتاه و قابل فهم، کارتون و… استفاده کرد.

- می توان مفاهیم دینی را به صورت بازی و تئاتر و داستان به کودک القاء کرد. (مثلاٌ کمک به پیرمردی که می خواهد از خیابان رد شود به صورت تئاتر نمایش داد)

- هدف قصه فقط مشغول کردن کودک نیست بلکه باید جهت تربیتی داشته باشد و الا ذهن کودک را مفاهیم بی ارزش پر خواهد کرد. می توان داستان کودکی اهل بیت علیهم السلام، پیامبران و انسان های بزرگ تعریف کرد. قصه افراد بد و سرنوشت آنها هم می تواند مؤثر باشد. (البته همه ی اینها باید متناسب با سن کودک باشد)

- در آموزش مسائل دینی این موارد رعایت گردد: سخن نرم و شیوا، ظاهر مناسب و آراسته، خوش خلقی

- در آموزش کودک بردباری لازم است به دلیل ضعف تمرکز کودک، گاهی لازم است مطلبی بارها تکرار شود (البته با فاصله ی زمانی)

- برای تشویق کودک به عبادت برای او تسبیح، سجاده و برای دختر بچه چادر نماز تهیه کنید.

- اگر در حال عبادت هستید و کودک از سر و گردن شما بالا

می رود از رفتار خشن بپرهیزید و با نرمی رفتار کنید زیرا این رفتار در خاطر او خواهد ماند.

- مناسب نیست در تشویق کودک به عبادت دائماً از مادیات استفاده شود، بهتر است تشویق ها بیشتر معنوی باشد (نگاه محبت آمیز، نوازش، توجه، بوسیدن، تشویق زبانی)

- در 7 سال اول از مجبور کردن کودک به حفظ قرآن، خواندن نماز و… جداً بپرهیزید زیرا این دوران پادشاهی بازی کودک است.

- از خردسالی باید آداب زندگی را به کودک آموخت. (سلام کردن، احترام به بزرگتر، آهسته غذا خوردن، اجازه گرفتن، گفتن بسم الله قبل از غذا و الحمدلله بعد از غذا، گفتن یاحسین بعد از نوشیدن آب، حرف نیکو زدن و پرهیز ازحرف های زشت، کمک به دیگران، همکاری در خانه، خوب جویدن غذا و…)

- علت بروز رفتار خلاف و گناه و ابتلا به مواد مخدر این است که انسان خود را حقیر و بی قیمت می شمارد. بنابراین از تحقیر و پائین آوردن شخصیت کودک بپرهیزید و به او احترام بگذارید.

- از بکار بردن کلماتی که بار منفی دارند بپرهیزید (شیطان، بچه ی بد، بی ادب، دست و پا چلفتی، بی عرضه، بی لیاقت و…) زیرا روح او را با امور منفی پیوند می دهند.

- اگر کودک مرتکب اشتباه شد نباید با کتک، خشونت و سرزنش با او برخورد کرد زیرا او خلاف خود را پنهان خواهد کرد و شما متوجه نقطه ضعف او نمی شوید و به دروغگویی روی می آورد.

- راه صحیح آن است که به او تذکر داده شود و یا به طور مستقیم (مثلاً با داستان) نتیجه کار بد به او گفته شود و در صورت ادامه دادن برای او محرومیت موقت ایجاد شود.

- اگر بچه مرتکب کار خلاف شد نباید به او این القاب را بدهید: بچه بد، بی ادب، بی ذات و… بلکه باید گفت: کارت بد بود، کاری که کردی خوب نبود، بچه خوب کار بد انجام نمی دهد و… (به عبارت دیگر باید بدی را به کار او نسبت دهیم نه به خود او)

- کودک را در مجالس اهل بیت علیهم السلام حاضر کنید ولی از افراط در این کار بپرهیزید. نباید در این امور او را خسته کرد.

- علاوه بر اسباب بازی، کتاب های مفید نیز برای فرزند خود تهیه کنید.

- صدقه را به دست کودک بپردازید.

- نباید هیچ توصیه ای به کودک کرد مگر آنکه خود به آن عمل کنیم.

- انتخاب واژه مناسب در تعالیم مفاهیم دینی بسیار مهم است. مثلاً مناسب نیست بگوییم: زیرا لفظ قبر تداعی کننده وحشت است خوب است گفته شود: نماز کلید بهشت است، نماز نور چشم است… نماز نور زندگی است و…

- استفاده از شعر در آموزش دینی کودک بسیار مؤثر است.

- سوالات دینی تقریباً از 4 سالگی آغاز می شود. این سوالات زمینه خوبی برای رشد کودک است و کوتاهی در پاسخ به آنها مانع رشد مذهبی کودک می شود.

- سوال کودک را نباید با وحشت و عبارات تند پاسخ داد زیرا باعث دین گریزی او می شود. پاسخ ها باید صحیح و مطابق فهم کودک باشد. برای یافتن پاسخ صحیح به فرد متخصص و یا کتب موجود در این زمینه مراجعه شود.

- اگر به سوالات کودک پاسخ داده نشود ممکن است از نا آگاهان و غرض ورزان بپرسد و دچار انحراف شود. باید این سوالات را جدی گرفت و با متانت و حوصله به آنها پاسخ گفت.

- از پاسخهایی مانند… بپرهیزید.

- به سوالات کودک بدون فکر و تحقیق پاسخ ندهید اگر جواب سؤالی را نمی دانید به او قول دهید که به سؤال او پاسخ خواهید گفت.

- برای پاسخ به کودک زمان و مکان مناسبی در نظر بگیرید. پاسخ دادن نباید در هنگام کارهای دیگری باشد. در پاسخ سوالات از نکات علمی ملموس استفاده کنید.

مثال: امام صادق علیه السلام در جواب کودکی که خواسته بود خدا را به او نشان دهد دستور داد مقداری قند در آب حل کنند و به کودک فرمود بنوش، سپس سؤال کردند: چه مزه ای دارد؟ کودک: شیرین است. امام: چرا؟ کودک: دیده نمی شود، از مزه اش فهمیدم که شیرین است. امام: آفرین خدا هم در این عالم حضور دارد (ولی به چشم دیده نمی شود) لذت هایی که از مشاهده کوه، دشت، طبیعت، خوردنی ها و زیبایی ها می بری بیانگر حضور خالق آنهاست که با چشم نمی توان دید.

-چند نمونه از سوالات و پاسخ آنها:

خدا کیست؟ کسی که ما را آفریده و برای ما آب و نان و هوا و… را آفریده تا از آنها استفاده کنیم. مهربانی او از پدر و مادر هم بیشتر است. از همه موجودات قدرتمندتر است.

خدا کجاست؟ خدا همه جاست.

چطور خدا همه جا است؟ مثل هوا که در همه جا هست و ما بدون آن نمی توانیم زندگی کنیم. خدا هم همه جا هست و ما بدون او زنده نیستیم.

اگر خدا همه جا هست چرا او را نمی بینیم؟ خیلی چیزها مانند هوا، گرما، برق را نمی بینیم ولی وجود دارند.

خدا را چه کسی آفریده است؟ او همیشه بوده است و کسی او را نیافریده است.

 نظر دهید »

جمعه خونین

15 شهریور 1394 توسط لیریائی

 

شفاف: در پی سرعت گرفتن حرکت انقلابی مردم در سال 56 و افزایش آن در سال 57 شاه برای حفظ قدرت مجبور به استفاده از ارتش شد. شاه به دلیل آگاه نبودن به عمق نارضایتی مردم بر این نارضایتی ها دامن زد و حرکت مردم را به استهزا گرفت به طوری که در مصاحبه مطبوعاتی روز 23 اردیبهشت 1357 در مورد اوضاع بحرانی ایران گفت: «این شورش ها را دو گروه تجزیه طلبان و سیاسیون قدیمی رهبری می کنند تظاهرات ضدمیهنی چند روز اخیر کار کسانی است که به سلامتی پیشه‌وری شراب می خورند و با کسانی که می خواهند ایران را به ایرانستان تبدیل کنند و افراد این شورش ها به عقاید بچه گانه، احمقانه، عجیب و غیرقابل درک مربوط می شوند.»

اما این سخنان بر آتش خشم مردم دمید؛ یکی از تجلی‌های اصلی این خشم در نماز عید فطر به امامت شهید مفتح در روز 13 شهریور 1357 و تظاهرات گسترده پس از آن در تهران و سایر شهرها رخ نمود. سپهبد ناصر مقدم پس از تظاهرات روز عید فطر به دیدار شاه رفت و با اشاره به راهپیمایی‌های مردم و ابراز نگرانی از تبعات سوئی که می‌توانست برای ارکان حاکمیت به بار آورد، و با استناد به نظر کارشناسان ساواک و اداره دوم ارتش دستور شاه را برای برقراری حکومت نظامی در تهران و برخی شهرها به دست آورد و دولت شریف امامی سرانجام در شامگاه روز 16 شهریور 1357 در تهران و 11 شهر دیگر اعلام حکومت نظامی کرد. با این اقدام فاجعه جمعه خونین 17 شهریور 1357 در میدان ژاله (شهدا) تهران رقم خورد و به نقطه عطفی در گسترش مخالفتهای عمومی با حکومت پهلوی تبدیل شد.

با پرداختن به وقایع روز قبل از این تاریخ می‌توان آن چه را به این رخداد تاریخی منجر شد، پی‌گیری کرد:

پس از آن‌که برگزاری‌ راهپیمایی‌ 13 شهریور (عید فطر) تجربه‌ موفقی‌ ارزیابی ‌شد، تصمیم‌ گرفته شد بار دیگر در مقابل‌ حکومت ‌شریف‌امامی‌ و به‌ منظور برائت‌ از وی‌، تظاهراتی انجام شود.

شهید محلاتی در این ارتباط می‌گوید:"بعد از راهپیمایی‌ عید فطر به‌ این‌ نتیجه‌ رسیدیم‌ که‌ این‌ کار باید با نظم‌ و ترتیبی‌ ادامه‌ یابد، جلسه‌ای‌ گرفتیم‌ و از صبح‌ تا غروب‌ دور هم‌ بودیم‌ و تصمیم‌ گرفتیم‌ که‌ روز پنج‌شنبه‌ (16 شهریور) راهپیمایی‌ کنیم‌.”

آیت‌الله بهشتی‌ نیز در جامعه‌ روحانیت ‌استدلال‌ کرد که‌"بعد از راهپیمایی‌ عید فطر حالا که‌ مردم‌ آمدند نباید در این‌ حرکت ‌مردمی‌ فترت‌ ایجاد شود"‌ لذا از مردم‌ برای راهپیمایی‌ دعوت‌ شد.

با وجود برخی اختلافات برای اعلام عزای عمومی یا برپایی راهپیمایی با فرارسیدن‌ سحرگاه‌ روز 16 شهریور سیل‌ جمعیت‌ از گوشه‌ گوشه‌ی‌ تهران‌ جاری‌ شد. به‌ گزارش‌ کیهان‌، تهران‌ یک‌پارچه‌ تعطیل‌ و تظاهرات‌ بود. صدها هزار تظاهرکننده ‌در خیابان‌های‌ تهران‌ راهپیمایی‌ کردند. راهپیمایان‌ برای‌ سربازان‌ دست‌ تکان‌ می‌دادند و گل‌ پرتاب‌ می‌کردند. ناظران‌ تعداد رهپیمایان را تا یک‌ میلیون‌ نفر تخمین‌ زدند. طول‌ صف‌های‌ راهپیمایان‌ به‌ چند کیلومتر می‌رسید.

در این‌ راهپیمایی‌ زنان‌ با چادر سیاه‌ جلو جمعیت‌ در حرکت‌ بودند و موتورسواران‌ با فاصله‌ 100 و 200 متری‌ جلوتر از همه ‌حرکت‌ می‌کردند تا هم‌ راه‌ را باز کنند و هم‌ به‌ راهپیمایان‌ آب‌ و غذا برساندند. در این‌ تظاهرات‌ رهبران‌ جبهه‌ ملی‌ نیز شرکت‌ کردند. روزنامه‌ اطلاعات‌ نیز گزارش‌ داد: جمعیت‌ راهپیمایی‌ در پایان‌ به‌ صدها هزار نفر رسید. مردم‌ بر سر راهپیمایان‌ گلاب‌ می‌ریختند. ابتدا مأموران‌ کوشش‌ کردند جلو راهپیمایی‌ را بگیرند.، اما بعد راه‌ را باز کردند و به‌ دنبال‌ جمعیت‌ به‌ حرکت‌ درآمدند. صدها موتورسوار با شعار و تابلو جلوی‌ جمعیت ‌حرکت‌ می‌کردند.

در زیر پل‌ سیدخندان‌ یک‌ شعار کمونیستی‌ بر روی‌ پارچه‌ علم‌ شد که‌ بلافاصله‌ مردم‌ آن‌ را پایین‌ کشیدند. کامیون‌های‌ میوه‌ که‌ هر لحظه‌ خالی‌ و پر می‌شدند جمعیت‌ را همراهی‌ می‌کردند.

این‌ خبرها تا نزدیکی‌ ظهر برای‌ چاپ‌ در روزنامه‌های‌ عصر تهیه‌ شده‌ و به‌ دلیل‌ اخبار 17 شهریور روزنامه‌ها نتوانستند اخبار عصر را منتشر کنند.

شهید محلاتی‌ که‌ در آن‌ روز از طرف‌ جامعه‌ روحانیت‌ مسئول‌ ستاد برگزاری‌ راهپیمایی‌ بوده‌ است‌، چنین‌ گزارش‌ می‌کند: ارتش‌ با وسایل‌ زرهی‌ در سراسر خیابان‌ انقلاب‌ فعلی‌ مستقر شده‌ بود. با این‌ حال‌ ملت‌ از شمیران‌ حرکت‌ کردند به‌ طرف‌ پایین‌. ما رابط‌ داشتیم‌ که‌ مرتب‌ به‌ ما خبر می‌دادند.

هنگام‌ ظهر آیت‌الله بهشتی‌ در خیابان ‌انقلاب‌ نزدیک‌ پیچ ‌شمیران‌ به‌ نماز ایستاد، خبر آوردند آخر صف‌ حدود چهارراه‌ قصر است‌. بعد از نماز، جمعیت‌ را به‌ طرف‌ میدان‌ شهیاد (آزادی‌) حرکت‌ دادیم‌. شعارها را کنترل‌ می‌کردیم‌. شعارها از جلو تعیین‌ می‌شد. عصر به‌ میدان‌ آزادی‌ رسیدیم.‌ قرار شد آیت‌الله بهشتی‌ برای‌ جمعیت‌ صحبت‌ کند و آقای‌ ناطق ‌نوری‌ که‌ لباسش‌ را عوض‌ کرده‌ و لباس‌ شخصی‌ پوشیده‌ بود، قطعنامه‌ را بخواند. به‌ روایت‌ آقای‌ ناطق‌ نوری‌، نزدیک‌ به‌ غروب‌ بود که‌ جمعیت‌ به‌ میدان‌ آزادی‌ رسید. کامیون‌های‌ ارتشی‌ داخل‌ میدان ‌آزادی‌ استقرار یافته‌ بودند، مردم‌ به ویژه خانم‌ها با شعارهای‌ خود سربازان‌ و درجه‌داران‌ را منقلب‌ کردند و آن‌ها را به‌ گریه‌ انداخته‌ بودند.

آیت‌الله بهشتی‌ تصمیم‌ گرفت‌ برای‌ جمعیت‌ سخنرانی‌ کند. از او دعوت‌ کردند روی‌ یک‌ اتومبیل‌ پارک‌شده‌ برود، وی‌ این‌ اقدام‌ را بدون‌ اجازه‌ صاحبش‌ غاصبانه‌ شمرد و امتناع‌ کرد. بشکه‌ای‌ پیدا کردند و ایشان‌ روی‌ آن‌ ایستاد و سخنرانی‌ کرد. آقای‌ ناطق‌ نوری‌ هم‌چون‌ تحت‌ تعقیب‌ بود، با لباس‌ شخصی‌ و عینک‌ دودی‌ قطعنامه‌ را قرائت‌ کرد.

آیت‌الله بهشتی نیز اعلام کرد جامعه روحانیت برنامه‌ای برای راهپیمایی ندارد.

بنا بر گزارش‌ ساواک‌،"‌تظاهرات‌ این‌ روز از منطقه‌ قیطریه‌، ونک‌، پهلوی‌ (ولی‌عصر) ژاله‌ و مناطق‌ جنوب‌ شهر شروع‌ شد و جمعیت‌ها در شاهرضا (انقلاب‌) و آیزنهاور(آزادی‌) به‌ هم‌ پیوستند و ساعت‌ 30 : 18 به‌ میدان‌ شهیاد (آزادی‌) رسیدند."‌

طبق‌ این‌ گزارش‌ مردم‌ تابلوهای‌ خیابان‌ شاهرضا را محو و روی‌ آن‌ نوشتند"‌خیابان ‌خمینی‌"‌. هم‌چنین‌ مردم‌ در مقابل‌ دانشگاه‌ صنعتی‌ شریف‌ شعار می‌دادند"‌دانشگاه‌ خمینی‌"‌ و تابلوهای‌ خیابان‌ آیزنهاور را به‌ خیابان‌"‌شریعتی‌ و خمینی‌"‌ تبدیل ‌کردند.

طبق‌ این‌ گزارش‌ مردم‌"‌در خیابان‌ آیزنهاور مرتباً اعلام‌ می‌کردند که‌ جمعیت‌ فردا صبح‌ در خیابان‌ شهدا ـ نامی‌ که‌ تظاهرکنندگان‌ به‌ خیابان‌ ژاله‌ داده‌اند ‌ـ اجتماع‌ کنید."‌

ماه‌ رمضان‌ 1357 برای‌ رژیم‌ بسیار شکننده‌ بود. شاه ‌می‌پنداشت‌ با تعویض‌ آموزگار و روی‌ کار آمدن‌ شریف‌امامی‌ و دادن‌ امتیازات‌ مردم‌ را آرام‌ خواهد کرد، ولی‌ سیر حوادث‌ نشان‌ داد که‌ حرکت‌ مردم‌ در حال‌ وسعت‌ و سرعت ‌است‌.

به‌ گزارش‌ ساواک‌ “‌از اوّل‌ ماه‌ مبارک‌ رمضان‌ تا روز 17 شهریور مجموعاً حوادث‌ و وقایعی‌ رخ‌ داده‌ که‌ اوج‌گیری‌ آن‌ تقریباً از روز 9 شهریور"‌، یعنی‌ 26 رمضان‌ و چهار روز بعد از دولت‌ شریف‌امامی‌ بوده‌ و طی‌ این‌ مدت‌ جمعاً 687 مورد شکستن‌ شیشه‌، 206مورد آتش‌سوزی‌، 528 مورد شهادت‌ مردم‌ و قتل‌ مأمورین‌ انتظامی‌، 69 مورد حمله‌ به ‌مأمورین‌، 38 مورد بمب‌گذاری‌، 27 مورد حمله‌ به‌ مؤسسات‌ دولتی‌ و ملی‌، 3380 جلسه‌ سخنرانی‌ مذهبی‌ در سراسر کشور که‌ بیش‌ از 1750 جلسه‌ از این‌ جلسات‌ ضدیت‌ با رژیم‌ و تحریک‌ مردم‌ به‌ آشوب‌ و بلوا سخن‌ گفته‌ شده‌ و توزیع‌ 343 نوع‌ اعلامیه‌ و نشریه‌ با نام‌ مشخص‌ و غیرمشخص‌ مبنی‌ بر ضدیت‌ با رژیم‌ و حکومت‌ ایران‌ و برپایی‌ نزدیک‌ به ‌923 مورد تظاهرات‌ نسبتاً توأم‌ با خشونت‌ در نقاط‌ مختلف‌ مملکت‌ رخ‌ داد و سازمان‌یافته‌ است‌."‌

رژیم‌ شاه‌ بعد از راهپیمایی‌ بزرگ‌ 16 شهریور به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌ باید بر شدت‌ سرکوب‌ افزود تا بتوان‌ بحران‌ را مهار کرد. به‌ روایت‌ فریدون‌ هویدا، پس‌ از راهپیمایی ‌روز 16 شهریور، فرماندهان‌ نظامی‌ به‌ شاه‌ فشار آوردند که‌ هر چه‌ زودتر در تهران‌ حکومت‌ نظامی‌ اعلام‌ کند و خواسته‌ خود را نیز چنین‌ توصیه‌ کردند:"در راهپیمایی‌ امروز سیل‌ جمعیت‌ به‌ راحتی‌ می‌توانست‌ عمارت‌ مجلس‌ و تأسیسات‌ رادیو ـ تلویزیون‌ را به ‌تصرف‌ خود درآورد. شاه‌ بعد از چند ساعت‌ تردید و دوددلی‌ با سفرای‌ انگلیس‌ و آمریکا به‌ تبادل‌ نظر پرداخت‌ و تصمیم‌ گرفت‌ تسلیم‌ نظر فرماندهان‌ ارتش‌ شود."‌

ارتشبد فردوست‌ نیز این‌ خبر را به‌ شکل‌ دیگری‌ تأیید می‌کند و می‌گوید بعد از واقعه‌ 17 شهریور من‌ در جلسه‌ فرماندهان‌ نظامی‌ با ادامه‌ حکومت‌ نظامی‌ مخالفت‌ کردم‌، ولی‌ بقیه‌ از جمله‌ ازهاری‌ رییس‌ ستاد ارتش‌، صمدیان‌پور رییس‌ شهربانی‌، مقدم‌ رییس‌ ساواک‌ و قره‌باغی‌ (وزیر کشور) صراحتاً گفتند که‌ حکومت‌ نظامی‌ دستور صریح‌ محمدرضاست‌.

از طرف‌ دیگر شریف‌امامی‌ که‌ پنداشته‌ بود با تغییر تاریخ‌ شاهنشاهی‌ به‌ هجری‌ شمسی و بستن‌ چند قمارخانه‌ مردم‌ و رهبری‌ نهضت‌ را آرام‌ خواهد کرد، بلافاصله‌ بعد از راهپیمایی‌ عید فطر متوجه‌ شد که‌ سخت‌ در اشتباه‌ است‌؛ به‌ همین‌ جهت‌ با سرعت‌ عکس‌العمل‌ نشان‌ داد و طی‌ اطلاعیه‌ای‌ اعلام‌ کرد:"‌متأسفانه‌ دست‌های‌ پنهان‌ با استفاده ‌از روش‌های‌ شناخته‌شده‌ در صدد سوءاستفاده‌ از این‌ شرایط‌ برآمده‌ و با تشکیل‌ اجتماعات‌ و ترتیب‌ تظاهرات‌ مطالبی‌ را که‌ بر خلاف‌ قوانین‌ کشوری‌ است‌ مطرح‌ می‌سازد… به‌ منظور تأمین‌ آسایش‌ عموم‌ و جلوگیری‌ از اقدامات‌ خرابکارانه‌، دولت‌ مقرر می‌دارد که‌ تشکیل‌ اجتماعات‌ با اجازه‌ شهربانی‌ و فقط‌ در محل‌هایی‌ که‌ موجب‌ سد معبر نباشد آزاد است و به‌ مسئولان‌ انتظامی‌ دستور داده‌ شده‌ است‌ از تشکیل‌ اجتماعات ‌بدون‌ اجازه‌ در معابر عمومی‌ شدیداً جلوگیری‌ نماید."‌

بدیهی‌ بود که‌ راهپیمایی‌ها در خیابان‌ها شکل‌ می‌گرفت‌ که‌ معابر عمومی‌ محسوب‌ می‌شدند و این‌ اعلامیه‌ به‌ معنای‌ موقوف‌ کردن‌ راهپیمایی‌ و تظاهرات‌ بود و در واقع‌ این‌ اعلامیه‌ آغاز خودنشان‌دادن ‌دولت‌ آشتی‌ ملی‌ بود و خبر از سخت‌گیری‌ دولت‌ می‌داد. شریف‌امامی‌ در اجرای‌ اطلاعیه‌ دولت‌ در شانزدهم‌ شهریور دستور ممانعت‌ از راهپیمایی‌ را صادر کرد و پلیس‌ در چند نقطه‌ تهران‌ با مردم‌ درگیر شد، ولی‌ جمعیت‌ آن‌ قدر زیاد بود که‌ متوجه‌ شد کنترل‌ راهپیمایی‌ با نیروی‌ پلیس‌ ممکن‌ نیست‌.شریف‌امامی‌ تصمیم‌ شاه‌ مبنی‌ بر حکومت‌ نظامی‌ را مغتنم‌ شمرد و شبانه‌ از اعضای‌ شورای‌ امنیت‌ ملی‌ دعوت‌ کرد. جلسه‌ در ساعت‌ 20 روز 16 شهریور با حضور نخست‌وزیر، امیرخسرو افشار وزیر امور خارجه‌، ارتشبد ازهاری‌ رییس‌ ستاد بزرگ‌ ارتشتاران‌، سپهبد ناصر مقدم‌ رییس‌ ساواک‌، سپهبد احمدعلی‌ محققی‌ فرمانده ‌ژاندارمری‌، سپهبد صمدیان‌پور رییس‌ کل‌ شهربانی‌، سپهبد برومند جزی‌ رییس‌ اداره دوم ارتش‌، سپهبد خواجه‌نوری‌ رییس‌ اداره‌ سوم‌ ارتش‌ و ارتشبد قره‌باغی‌ وزیر کشورتشکیل‌ شد. ابتدا سپهبد مقدم‌ گزارشی‌ از چند روز اخیر داد و اعلام‌ کرد” قرار است فردا در مملکت آشوب به پا بکنند و مملکت را به هم بزنند . من مراتب را به عرض اعلیحضرت رساندم که به نظر من ضرورت دارد که اعلام حکومت نظامی بشود.” رئیس اداره دوم و سوم ارتش هم که در این جلسه شرکت کرده بودند به برقراری حکومت نظامی تأکید می‌کنند. همه‌ی‌ اعضای‌ جلسه‌ بر ضرورت‌ حکومت‌ نظامی‌ اعلام نظر می‌کند و بلافاصله‌ شریف‌امامی‌ اعضای‌ دولت‌ را احضار و هیأت‌ دولت‌ با اعضای‌ شورای‌ امنیت‌ جلسه‌ مشترک‌ گرفتند و نظر شورای‌ امنیت‌ به‌ تصویب‌ هیأت‌ دولت‌ رسید. جلسه‌ در ساعت‌ نزدیک‌ به‌ 24 خاتمه‌ یافت‌ و شریف‌امامی‌ نتیجه‌ را تلفنی‌ به‌ اطلاع‌ شاه‌ رساند و تأیید نهایی را از او گرفت. سپس‌ ارتشبد ازهاری‌ با شاه‌ صحبت‌ کرد و بنا به‌ تصویب‌ وی ارتشبد غلام‌ علی‌ اویسی‌ فرمانده‌ نیروی‌ زمینی‌ به‌ فرمانداری‌ نظامی‌ تهران‌ و حومه‌ انتخاب‌ شد.

سردمداران‌ رژیم‌ از حرکت‌ مردم‌ چنان‌ به‌ وحشت‌ افتاده‌ بودند که‌ جرأت‌ به‌ تأخیرانداختن‌ یک‌ روز حکومت‌ نظامی‌ را برای‌ مطلع‌ کردن‌ مردم‌ نداشتند. نیمه‌های‌ شب‌ دولت‌ اطلاعیه‌ای‌ تنظیم‌ کرد که‌ رادیو در اخبار صبح‌گاهی‌ آن‌ را قرائت‌ کرد، امّا اکثر مردم‌از آن‌ بی‌خبر بودند؛ خصوصاً که‌ آن‌ روز جمعه‌ بود و روزنامه‌ صبح‌ هم‌ منتشر نمی‌شد. دولت‌ در این‌ اطلاعیه‌ با اشاره‌ به‌ اطلاعیه‌ی‌ 15 شهریور که‌ تظاهرات‌ را در معابر عمومی‌ ممنوع‌ اعلام‌ کرده‌ بود و اشاره‌ به‌ راهپیمایی‌ 16 شهریور اعلام‌ کرد"‌تنها برای‌ جلوگیری‌از خون‌ریزی‌ تظاهرات‌ غیرقانونی‌ و ضدملی‌ آنان‌ تحمل‌ شد."‌

فرمانداران‌ نظامی‌ شهرها نیز منصوب‌ شدند: سرلشکر عبدالرضا اسفندیاری‌ (شیراز)، سرلشکر رضا ناجی‌ (اصفهان‌)، سرلشکر بیدآبادی‌ (تبریز)، سرتیپ‌ عبدالرحیم‌ جعفری‌ (مشهد)، سرتیپ‌ شمس‌ تبریزی‌ (اهواز)، سرتیپ‌ جهانگیر اسفندیاری‌ (آبادان‌)، سرلشکر کمال‌ نظامی‌ (قم‌)، سرتیپ‌ غفاری‌ (کازرون‌)، سرتیپ‌ شاپور میرهادی‌ (کرج‌)، سرتیپ‌ نعمت‌الله معتمدی‌(قزوین‌)، سرتیپ‌ نادور (جهرم‌).

وزارت‌ امور خارجه‌ آمریکا نیز بلافاصله‌ برقراری‌ حکومت‌ نظامی‌ در ایران‌ را مورد تأیید قرار داد و سخنگوی‌ آن‌ اعلام‌ کرد"‌ما جمعه‌ اظهار امیدواری‌ کردیم‌ نظم‌ به‌ زودی‌ در تهران‌ برقرار شود و امروز تکرار می‌کنیم‌ که‌ آرامش‌ نیز مجدداً برقرار شود."‌

**روز واقعه‌

عده‌ای‌ از مردم‌ در راهپیمایی‌ بزرگ‌ 16 شهریور فریاد می‌زدند: فردا صبح‌ در میدان‌ ژاله‌. سپهبد مقدم‌ برای‌ جلوگیری‌ از تکرار راهپیمایی‌ از شاه‌ درخواست‌ برقراری‌ حکومت‌ نظامی‌ کرد و سرانجام‌ با موافقت‌ شاه‌، تصویب‌ شورای‌ امنیت‌ و هیأت‌ دولت‌، حکومت‌ نظامی‌ به‌ تصویب‌ رسید و با فرمان‌ شاه‌ ارتشبد اویسی‌ فرماندار نظامی ‌تهران‌ شد. فرماندار نظامی‌ تهران‌ به‌ سپهبد بدره‌ای‌ فرمانده‌ گارد جاویدان‌ دستور داد تا واحدهایی‌ از گارد را به‌ فرمانداری‌ نظامی‌ منتقل‌ کند. بدره‌ای‌ فرمان‌ اعزام‌ واحدهایی‌ را به‌ سرلشکر امینی‌ افشار فرمانده‌ لشکر 1 گارد جاویدان‌ صادر کرد و یگان‌هایی‌ از لشکر در میدان‌ و خیابان‌ ژاله‌ (شهدا) مستقر شدند. ارتشبد اویسی‌ با صدور اولین‌ اطلاعیه‌ ‌فرمانداری‌ نظامی‌ اعلام‌ کرد:"‌به‌ منظور ایجاد رفاه‌ مردم‌ و نحوه‌ نظم‌ از ساعت‌ 6 صبح ‌روز 17 شهریور ماه‌ مقررات‌ حکومت‌ نظامی‌ را به‌ مدت‌ شش‌ ماه‌"‌ به‌ اجرا می‌گذارد. مردم‌ صبح‌ زود بی‌خبر از حکومت‌ نظامی‌ در دسته‌های‌ بزرگی‌ از خیابان‌های‌ فرح‌آباد، شهباز و میدان‌ خراسان‌ به‌ طرف‌ میدان‌ ژاله‌ حرکت‌ کردند. در نزدیکی‌ و خود میدان‌ کامیون‌های‌ مملو از نظامیان‌ ایستاده‌ بودند، ولی‌ مردم‌ بی‌اعتنا به‌ راه‌ خود ادامه‌ می‌دادند.

ساعت‌ نزدیک‌ 30: 7 صبح‌ بود که‌ جمعیت‌ در میدان‌ ژاله‌ و خیابان‌های ‌منتهی‌ به‌ آن‌ مستقر شدند. یکی‌ از فرماندهان‌ نظامی‌ با بلندگو به‌ مردم‌ اخطار کرد که‌ حکومت‌ نظامی‌ است‌، چرا تجمع‌ کرده‌اید؟ یکی‌ از روحانیون‌ مردم‌ را به‌ نشستن‌ دعوت کرد. جمعیت‌ روی‌ زمین‌ نشست‌، ولی‌ ظواهر امر نشان‌ می‌داد که‌ نیروهای‌ فرمانداری‌ نظامی‌ قصد متفرق کردن‌ مردم‌ را ندارند. راه‌ عبور را از چهار طرف‌ بر روی‌ مردم‌ بستند. ناگهان‌ صدای‌ رگبار از خیابان‌های‌ منتهی‌ به‌ میدان‌ بلند شد و همین‌ که‌ جمعیت‌ از چهار طرف‌ به‌ سوی‌ میدان‌ هجوم‌ آوردند، نیروهای‌ مستقر در میدان‌ نیز از چند سو مردم‌ را به‌ رگبار مسلسل‌ بستند. در مدت‌ چند ثانیه‌ صدها نفر در خاک‌ و خون‌ غلطیدند. مردم‌ بی‌محابا مجروحان‌ و شهدا را بر روی‌ دست‌ به‌ سوی‌ بیمارستان‌ها حمل‌ می‌کردند. اطاقها، راهروها و حیات‌ بیمارستان‌ها مملو از مجروح‌ و جنازه‌ بود. مردم‌ اطراف‌ بیمارستان‌ها خانه‌های‌ خود را برای‌ پذیرش‌ مجروحان‌ مهیا می‌کردند. هر کس‌ هر چه‌ از لوازم‌ پزشکی‌، پنبه‌، پانسمان‌ و ملافه‌ داشت‌ به‌ بیمارستان‌ می‌آورد. نفرت‌ مردم‌ به‌ اوج‌ خود رسیده‌ بود. خبر قتل‌عام‌ مردم‌ در میدان‌ ژاله‌ در تهران‌ پیچید و سرتاسر تهران‌ به‌ جنب‌ و جوش‌ درآمد.

طبق‌ گزارش‌ ساواک‌، تظاهرات‌ از میدان‌ ژاله‌ به‌ “‌خیابان‌های‌ دیگری‌ از قسمت‌ شرق تهران‌"‌ کشیده‌ شد، سپس‌ تظاهرات‌ به‌ جنوب‌ تهران‌، خیابان‌های ‌مولوی‌، میدان‌ خراسان‌، میدان‌ شوش‌ و میدان‌ راه‌آهن‌ سرایت‌ کرد و در مدت‌ کوتاهی‌ خیابان‌های‌ فردوسی‌، منوچهری‌، سعدی‌ شمالی‌، نظام‌آباد، ‌فرح‌آباد، منطقه‌ی‌ نارمک‌، میدان‌ سپه‌، خیابان‌ لاله‌زار، به‌ صحنه‌ درگیری‌ تبدیل‌ شد.

تظاهرات‌ و درگیری‌ تا پاسی‌ از شب‌ ادامه‌ داشت‌. روزنامه‌ها در فردای‌ آن‌ روز بدون‌ پرداختن‌ به‌ چگونگی‌ درگیری‌ اعلام‌ کردند: “‌100 آتش‌سوزی‌ در تهران‌ روی‌ داد، شعب‌ چند بانک‌، یک‌ فروشگاه‌ بزرگ‌، یک‌ فروشگاه‌ شهر و روستا در آتش‌ سوخت‌."‌

“‌عباس ملکی"‌ عکاس حاضر در صحنه جمعه سیاه می‌گوید: “در بیسیم صدایی آمد که همه را محاصره کنید، تیراندازی شروع شد. من در بین نیروهای نظامی ایستاده بودم. بین مردم هم می‌رفتم، اما آن لحظه وسط نیروهای نظامی بودم. مردم پا به فرار گذاشتند. نیروهای نظامی تیرهوایی می‌زدند. مردم وحشت‌زده بودند و هر جا کوچه‌ای یا گذری می‌دیدند فرار می‌کردند. من دیدم که شش نفر روی هم ریخته بودند تا یک نفر فرار کند. مردم تا آن روز در تهران چنین اتفاقی را ندیده بودند.

تیراندازی چند دقیقه بیشتر طول نکشید اما دیدم که دیگر هیچ کس اطراف میدان نیست. یک نفر یکی از جنازه‌ها را می‌کشید و یک نفر هم، جنازه دیگری را در آغوش گرفته بود. شهدا بر روی زمین بودند. مردم همه وسایل‌شان مثل دوچرخه را رها و فرار کردند. آمبولانس‌ها اطراف میدان نمی‌آمدند و مردم جنازه یا زخمی‌ها را روی شانه‌ها می‌بردند، زیرا اگر ارتشی‌ها جنازه را می‌بردند، خانواده‌ها را اذیت می‌کردند…. عکس‌ها را برای ظهور به همکارانم دادم. من در شرایطی بدی بودم و ترسیده بودم. همکارانم کار لابراتوار بلد بودند و در آن موقعیت همه کمک می‌کردند. آقای پرتوی، عکس‌ها را در قطع 30×40 ظاهر کرد. عکس‌ها را روی زمین اتاق عکس پخش کردند؛ همه گریه می‌کردند و هیچ کس باور نمی‌کرد در تهران چنین اتفاقی افتاده باشد. عکس از مردم قم، اصفهان، همدان و… گرفته بودیم؛ اما این عکس‌ها جور دیگری بود."‌

فرماندار نظامی‌ در اطلاعیه‌ شماره‌ 4 خود ضمن‌ متهم‌کردن‌ مردم‌ ، اعلام‌ کرد در واقعه‌ 17 شهریور 58 نفر کشته‌ و 205 نفر مجروح‌ شده‌اند. دو روز بعد دادگستری‌ اعلام‌ کرد تعداد کشته‌شدگان‌ به‌ 95 نفر رسید. گر چه‌ تعداد شهدای‌ آن‌ روز رسماً اعلام‌ نشد، ولی‌ آگاهان‌ آمار وحشتناکی‌ را از شهدای‌ 17 شهریور ارائه‌ کرده‌اند. پارسونز سفیر انگلیس‌ تعداد شهدا را"‌صدها نفر"‌ ذکر کرده‌ است‌. سولیوان‌ سفیر آمریکا نیز گزارش‌ می‌کند که‌ در میدان‌ ژاله ‌"‌بیش‌ از دویست‌ نفر از تظاهرکنندگان‌ کشته‌ شده ‌بودند."‌ جان دی . استمپل که خود از مسؤولین رده بالای سفارت ایالات متحده آمریکا در ایران بود،‌ بعدها کتابی منتشر کرد. وی در کتاب خود درباره واقعه میدان شهدا می‌نویسد:‌

“بلادرنگ پس از آغاز برخورد در میدان ژاله ، مجروحین حادثه به سه بیمارستان واقع در ناحیه روانه شدند. منابع پزشکی کشته شدگان را بین 200 تا 400 نفر برآورد کردند. در ابتدا دولت مدعی شد که مقتولین 58 نفر بوده‌اند اما در عرض یک هفته این رقم به 122 نفر افزایش یافت که به این رقم بین 2000 تا 3000 زخمی نیز افزوده گردید. در نیم روز 8 سپتامبر (17/6/57) رقم مقتولین اعلام شده از طرف مخالفین 400 تا 500 نفر بود،‌ اما طی 24 ساعت تا حدود 1000 نفر بالا رفت … قبرستان بهشت زهرا تنها محل رسمی دفن مردگان در تهران به کنترل مخالفین درآمد و نیز تحریکات قابل توجهی درباره ثبت ارقام قبور مقتولین از هر دو طرف به عمل آمد پزشکانی که مدت 36 ساعت کار کرده بودند عقیده داشتند که رقم 300 تا 400 کشته و 3000 تا 4000 مجروح که در بیمارستانها و مراکز درمانی درمان سرپایی شده‌اند برآوردی منطقی است.”

موضوع‌ مهم‌ دیگر در واقعه‌ 17 شهریور، تمرّد سربازان‌ از دستورات‌ فرماندهان‌ نظامی ‌بود. در همان‌ لحظه‌ی‌ اول‌ در میدان‌ ژاله‌ یک‌ سرباز فرمانده‌ خود را هدف‌ قرار داد و سپس‌ خود را به‌ قتل‌ رساند. طبق‌ گزارش‌ ساواک‌ “‌سه‌ نفر از سربازان‌ وظیفه‌ لشکر گارد در حین‌ اجرای‌ مأموریت‌ کنترل‌ اغتشاشات‌، ضمن‌ سرقت‌ سه‌ قبضه‌ تفنگ‌ ژـ3 با 300 تیرفشنگ‌ متواری‌ شدند"‌. اسامی‌ این‌ سه‌ نفر عبارت‌ بود از قاسم‌ دهقان‌، علی‌ غفوری‌ و محمد محمدی‌. فردای‌ آن‌ روز محل‌ اختفای‌ این‌ سه‌ سرباز کشف‌ و به‌ محاصره‌ ‌نیروهای‌ نظامی‌ درآمد که‌ هر سه‌ نفر مورد اصابت‌ گلوله‌ قرار گرفتند که‌ محمد محمدی ‌در دم‌ به‌ شهادت‌ رسید.

از مجموعه‌ اسناد به‌ دست‌ می‌آید که‌ در این‌ روز هفت‌ سرباز خودزنی‌ کردند. مشهد نیز که‌ در این‌ روز خود را برای‌ استقبال‌ از آیت‌الله قمی‌ که‌ از تبعید در کرج‌ آزاد شده‌ بود آماده‌ می‌کرد با حکومت‌ نظامی‌ مواجه‌ شد و تظاهرات‌ و درگیری‌ از همان‌ آغاز روز شروع‌ شد. مردم‌ در مدرسه‌ نواب‌ اجتماع‌ کردند، ولی‌ نیروهای‌ فرمانداری‌ نظامی‌ به ‌آنان‌ حمله‌ و آنان‌ را متفرق کردند. جنگ‌ و گریز تا پاسی‌ از شب‌ ادامه‌ داشت‌. در این‌ روز به‌ گزارش‌ ساواک‌ 14 نفر مورد اصابت‌ گلوله‌ قرار گرفتند که‌ چهار نفر از آنان‌ به‌ شهادت‌ رسیدند. در شیراز نیز شبانه‌ آیت‌الله دستغیب‌ را دستگیر و به‌ تهران‌ منتقل‌ کردند که‌ فردای‌ آن‌روز تظاهرات‌ پراکنده‌ای‌ صورت‌ گرفت‌. شهرهای‌ کرج‌، ابهر، سمنان‌ و کرمان‌ نیز شاهد درگیری‌هایی‌ با نیروهای‌ رژیم‌ بودند.

خبر فاجعه‌ قتل‌عام‌ مردم‌ در میدان‌ ژاله‌ به‌سرعت‌ در جهان‌ پیچید و سیاست‌مداران‌، دولت‌مداران‌، خبرگزاری‌ها و محافل‌ بین‌المللی‌ را وادار به‌ عکس‌العمل‌ کرد؛ امّا هیچ‌ عکس‌العملی‌ زشت‌تر از دولت‌ آمریکا نسبت‌ به‌ این‌ قتل‌عام‌ فجیع‌ نبود. در آن‌ روزها رؤسای‌ کشورهای‌ آمریکا، مصر و رژیم صهیونیستی ‌در کمپ‌دیوید مشغول‌ مذاکرات‌ سازش‌ بودند. فردای‌ آن‌ روز"‌وارن‌ کریستوفر"‌ معاون‌ وزیر امور خارجه‌ آمریکا از واشنگتن‌ با “‌سایروس‌ ونس‌"‌ وزیر امورخارجه‌ که‌ در کمپ‌دیوید بود، تماس‌ برقرار و توصیه‌ کرد که‌ “پرزیدنت‌ کارتر هر چه‌ زودتر با شاه ‌صحبت‌ کند"‌.

ونس‌ گزارشی‌ از وضعیت‌ ایران‌ را به‌ کارتر ارائه‌ داد و از کارتر خواست‌ تا با شاه‌ تماس‌ بگیرد. ابتدا انورسادات‌ با شاه‌ تماس‌ گرفت‌ و"‌مراتب‌ هم‌دردی‌ و پشتیبانی ‌خود را از شاه‌ به‌ وی‌ اطلاع‌ داد"‌ و سپس‌ کارتر با شاه‌ تلفنی‌ صحبت‌ کرد و"‌پشتیبانی‌ آمریکا را از وی‌ در اقداماتی‌ که‌ برای‌ برقراری‌ نظم‌ به‌ عمل‌ می‌آورد تأیید کرد."‌ خبر حمایت‌ کارتر از شاه‌ در رسانه‌ها منتشر شد. رژیم‌ که‌ سعی‌ می‌کرد مخالفان‌ خود را مرعوب‌ کند، به انتشار این‌ خبر دامن‌ می‌زد. روزنامه‌های‌ کیهان‌ و اطلاعات‌ اعلام‌ کردند که‌"‌کارتر با شاهنشاه‌ مکالمه‌ تلفنی‌ کرد."‌ روزنامه‌ها به‌ نقل‌ از اطلاعیه‌ کاخ‌ سفید نوشتند که‌"‌کارتر با شاهنشاه‌ تماس‌ گرفته‌ و وضع‌ کنونی‌ ایران‌ را که‌ در آن‌ تظاهرات‌ ضددولتی‌ به‌ رهبری‌ افراطی‌ها جریان‌ داشته‌ و دست‌ کم‌ 95 نفر کشته‌ بر جای‌ گذارده‌ مورد بحث‌ قرار داده‌ است‌. پرزیدنت‌ کارتر مناسبات‌ نزدیک‌ و دوستانه‌ میان‌ ایران‌ و آمریکا را مورد تأیید قرار داده‌ است‌ و نسبت‌ به‌ ادامه‌ جنبش‌ اعطای‌ آزادی‌ سیاسی‌ اظهار امیدواری‌ کرده است‌."‌

خبر حمایت‌ کارتر از شاه‌ آن‌ هم‌ بعد از قتل‌عام‌ مردم‌ تهران‌، موضع‌ امام‌ خمینی‌ را به‌ شدت‌ تثبیت‌ کرد. امام‌ خمینی‌ درعکس‌العمل‌ به‌ این‌ پیام‌ کارتر در مصاحبه‌ با رادیو تلویزیون‌ فرانسه‌ فرمودند:"‌آقای‌ کارتر که‌ برای‌ یک‌ زندانی‌ در شوروی‌ آن‌ قدر هیاهو درآورد، پس‌ از کشتارهای‌ پیاپی‌ شاه‌، پشتیبانی‌ خود را از او دریغ‌ نکرد. این‌ به‌ خاطر این‌ است‌ که‌ آمریکا به‌ دنبال‌ منافع‌ خودش‌ فقط‌ هست‌."‌

علما نیز به عنوان تاثیرگذارترین قشر در عرصه حیات سیاسی کشورمان نسبت به این واقعه عکس‌العمل‌های مختلفی داشتند؛ چنانچه آیت‌الله گلپایگانی‌ با انتشار نامه‌ای‌ سرگشاده‌ به‌ شریف‌امامی‌ اخطار کرد"‌ اعلام‌ حکومت‌ نظامی‌ و جوی‌ خون‌ راه‌ انداختن‌ هیچ‌ دردی‌ را دوا نخواهد کرد.”

آیت‌الله گلپایگانی‌ علاوه‌ بر نامه‌های‌ فوق‌الذکر اطلاعیه‌ای‌ صادر و اعلام‌ کرد که‌"‌ فاجعه‌ی‌ خونین‌ کشتار بی‌رحمانه‌ دیروز تهران‌ مملکت‌ را غرق در عزا و مصیبت‌ ساخت‌"‌.

آیت‌الله مرعشی‌ با صدور اطلاعیه‌ای‌ اعلام‌ کرد:"‌بار دیگر هیأت‌ حاکمه‌ ایران ‌دست‌ از آستین‌ ظلم‌ به‌ در آورده‌، صدها مردم‌ ستمدیده‌ و شریف‌ ایران‌ را به‌ ضرب‌ گلوله‌ در تهران‌ مقتول‌ و مضروب‌ و مجروح‌ کرد."‌ آیت‌الله بار دیگر خواست‌ خود را مبنی‌ بر"‌ اجرای‌ احکام‌ شرعیه‌ و برقراری‌ عدالت‌ و بازگشت‌ هر چه‌ زودتر حضرت‌ آیت‌الله خمینی‌"‌ مورد تأکید قرار داد. هم‌چنین‌ آیت‌الله شیخ‌بهاءالدین‌ محلاتی‌ از شیراز و آیت‌الله صدوقی‌ از یزد اطلاعیه‌هایی‌ در این‌ رابطه‌ صادر کردند.

یکی از موضوعاتی که مردم شرکت کننده در راهپیمایی روز هفده شهریور و بازماندگان شهیدان و مجروحان حادثه در پی آن بودند، ‌اطلاع از نظر رهبر انقلاب حضرت امام خمینی ( ره ) در این باره بود. اعلامیه امام ( ره)‌ که بلافاصله پس از این واقعه در نجف منتشر شد و به سرعت اکثر مردم ایرن از آن آگاهی یافتند، در واقع به حرکت مردم مشروعیت بخشید و مردم شادمان از مهر تأیید مرجع و رهبرشان‌ به مبارزه تا سرنگونی حکومت پهلوی ادامه دادند. امام‌ خمینی‌ در پیام به‌ ملت‌ ایران‌ آرزو کردند که‌"‌ای‌ کاش‌ خمینی‌ در میان ‌شما بود و در کنار شما در جبهه‌ دفاع‌ برای‌ خدای‌ تعالی‌ کشته‌ می‌شد."‌

امام‌ خمینی‌ کشتار 17 شهریور را آشکارشدن‌ واقعیت‌ دولت‌ آشتی‌ ملی‌ اعلام‌ کردند که‌"شاه‌ با حکومت‌ آشتی‌ ملی‌ می‌خواست‌ روحانیت‌ شریف‌ ایران‌ و سیاسیون‌ محترم‌ را در کشتارخود سهیم‌ گرداند، ولی‌ فریب‌ او خیلی‌ زود برملا گردید. ان‌ّ کیدَ الشیطان‌ کان‌ ضعیفاً"‌. امام‌ خمینی‌ بار دیگر از ارتش‌ خواستند به‌ مردم‌ بپیوندند تا"‌نام‌ خود را در تاریخ‌ که‌ به‌ سود ملت‌ ایران‌ به‌ راه‌ خود ادامه‌ می‌دهد هر چه‌ زودتر ثبت‌"‌ کنند. امام‌ خمینی‌ خطاب‌ به ‌علما فرمودند:"‌در این‌ موقع‌ حساس‌ نه‌ تنها باید استقامت‌ کنید، بلکه‌ روحیه‌ عالی‌ مقاومت‌ جامعه‌ را هر چه‌ بیشتر تقویت‌ کنید و هر چه‌ بیشتر صفوف‌ خود را برای‌ مقابله‌ با دشمن‌ مردم‌ ایران‌ متشکل‌تر کنید.

 نظر دهید »

درمان افسردگی ....

15 شهریور 1394 توسط لیریائی

 

عفران متعلق به خانواده زنبق است و از هزاران سال پیش استفاده های خیلی زیادی ازش میشده. در زمانهای خیلی دور به عنوان یک درمان برای سرفه، سرماخوردگی، بیماری های معده، بی خوابی، خونریزی رحمی و بیماری های قلبی و نفخ و … استفاده میشده. زعفران همواره بین ما ایرانی ها جایگاه ویژه ای داشته و طعم و عطر دلنشینش همیشه یاد آور غذاهای اصیل ایرانیه. در این مطلب به خواص و ویژگی های این گیاه میپردازیم.
خواص عالی زعفران

 

خواص عالی زعفران
گیاه زعفران

گل زعفران دارای گلبرگهای بنفش رنگ هست که وسطش سه پرچم نارنجی پررنگ وجود داره. کشت و برداشت این گیاه هنوز به شکل قدیمی و سنتی انجام میشه و باد دست مراحل اون توسط انسانها انجام میشه. باید تعداد زیادی پرچم گل زعفران رو جدا کنند تا 1 مثقال زعفران تهیه بشه و همین موضوع باعث قیمت بالای اون میشه.
گل زعفران

گل زعفران
دم کردن زعفران

مقدار یک قاشق چایخوری زعفران خشک شده رو کاملا پودر کنید و در یک قوری کوچک که حاوی حدود یک استکان آب جوش هست بریزید و درش رو بذارید. مثل چای اون رو روی حرارت غیر مستقیم کتری یا سماور قرار بدید تا در طول 20 دقیقه تا نیم ساعت به آرامی رنگ پس بده و غلیظ بشه. از این مایع میتونید برای خوش طعم و رنگ کردن غذاها و پلو ها استفاده کنید. همچنین میتونید مقدار 3/1 قاشق چایخوری زعفران رو در یک قوری به همراه چای قرار بدید تا دم بکشه و به همرا نبات یک چای زعفران خوش عطر و طعم نوش جان کنید.
زعفران دم کرده

زعفران دم کرده
فواید زعفران برای سلامتی

زعفران دارای مقدار زیادی منگنز، ویتامین C، آهن ، پتاسیم و ویتامین B6 هست. منگنز کمک میکنه تا قند خونتون تنظیم باشه و همچنین به بهبود سوخت ساز بدن و جذب کلسیم هم کمک میکنه.

همچنین به تقویت هرمون های جنسی نیز کمک میکنه. ویتامین C نیز جنگنده عفونت هست و آهن تصفیه کننده خونه و همچنین ویتامین B6 در تشکیل سلول های خونی و آرامش اعصاب موثر هست. پتاسیم نیز به تعادل مایعات در بدن کمک میکنه و اگر میزانش در بدن کم باشه گرفتگی عضلات رو به همراه خواهد داشت.

زعفران حاوی بیش از 150 ترکیب متفاوت است. به عنوان مثال پیکروکروسین به عنوان ماده اصلی طعم و مزه اون هست. سافرنال عطر و رایحه زعفران رو به ارمغان میاره و کروسین موجود در زعفران باعث رنگ نارنجی زعفران میشه. بسیاری از خواص دارویی این ادویه به دلیل وجود کاروتنوئید ها و آنتی اکسیدان های موجود در اون هست که میتونه بدن رو در مقابل بسیاری از آسیب ها حفظ کنه.

عصاره زعفران در بسیاری از موارد میتونه باعث مهار رشد تومور های ممختلف بشه و میتونه در مواردی به عنوان داروی ضد سرطان به کار بره.
خواص زعفران

خواص زعفران
خواص زد افسردگی و تقویت حافظه زعفران

از طرفی تحقیقات بدست آمده توسط گروهی از دانشمندان نشان میده که زعفران میتونه عوارض ناشی از آلومینیوم از جمله از دست دادن حافظه و اختلالات عصبی رو بهبود ببخشه و یا از اون پیشگیری کنه.

زعفران یک داروی عالی ضد افسردگی هست و باعث نشاط و سرزندگی افراد میشه. جریان خون رو رقیق میکنه و در تقویت حافظه هم نقش موثری داره.
زعفران در غذاها

استفاده از زعفران در غذاها باعث رنگ و طعم و عطر عالی اونها میشه که با ذائقه ما ایرانی ها بسیار سازگاره. از طرفی آرامبخش هست و اشتها رو زیاد میکنه. همچنین به هضم غذا و تقویت معده کمک زیادی میکنه.
مضرات مصرف بیش از حد زعفران و سقط جنین

مصرف بیش از حد زعفران نیز باعث کاهش فشار خون و رقیق شدن بیش از حد خون میشه که ممکنه عوارضی مثل خونریزی های بینی و یا رحمی رو در بانوان به همراه داشته باشه. مصرف بیش از حد این ماده به دلایلی که گفته شد برای خانوم های باردار نیز توصیه نمیشه و ممکنه به سقط جنین در ماه های اول حاملگی منجر بشه.

چه خوبه که یاد بگیریم چطور از این ماده ارزشمند درست استفاده کنیم به طوری که تنها و تنها از مصرفش برای ما سودمندی حاصل بشه.

 نظر دهید »

کم خونی شدید و راههای درمان آن

14 شهریور 1394 توسط لیریائی

انواع کم خونی:

1. کم خونی فقر آهن و رابطه آن با مس: مس برای تبدیل آهن از فرم Ferric به فرم Ferrous و همچنین برای داخل شدن آهن در مولکول هموگلوبین و برای تولید آن احتیاج است، وقتی میزان مس در بدن در سطح متعادل نباشد سبب ایجاد اختلال در این چرخه می شود. به عبارتی فرد واقعاً دچار کمبود آهن نمی باشد بلکه مس زیاد باعث اختلال در نقش آهن شده، این نوع کم خونی در زنان جوان و کودکان بسیار شایع است گرچه هر فردی می تواند به آن مبتلا شود. این نوع کم خونی که به خاطر ازدیاد مس می باشد در آزمایش خون کاملاً شبیه حالتی است که فرد دچار کمبود آهن است، اما علت و نوع درمان آن کاملاً متفاوت بوده و معمولاً با خوردن قرص آهن بطور کامل رفع نمی شود و مصرف قرص آهن در خیلی از افراد باعث ازدیاد آهن و مشکلات مربوط به آن می شود.(جهت مطالعه بیماری ازدیاد مس اینجا کلیک کنید)

معمولاً افراد به اندازه کافی آهن از طریق مواد غذایی دریافت می کنند و غیر از موارد نادر کسی نیاز به مکمل آهن ندارد، امروزه ازدیاد آهن که یکی از عوارض آن کبد چرب می باشد به یک بیماری شایع تبدیل شده که در اثر استفاده از مکمل های آهن و یا مولتی ویتامین های آهن دار بوجود می آید.

کم خونی فقر ویتامین B12: این نوع کم خونی در افراد مسن تر و گیاه خواران شایع است. معمولاً افراد با افزایش سن با کاهش جذب ویتامین B12 از طریق سیستم گوارش مواجه می شوند. این یک مشکل بسیار جدی در افراد مسن بخصوص بالای 60 سال می باشد. ویتامین B12 در منابع حیوانی مانند تخم مرغ و گوشت یافت می شود و افراد گیاه خوار نیز بیشتر در معرض این نوع کم خونی می باشند. عوارض این نوع کم خونی بسیار شدید و گاهی کشنده است از جمله تخریب دائم مغز، گیجی، از دست دادن حافظه، جنون و حتی مرگ را می توان نام برد، البته با تشخیص به موقع پزشک و با تزریق این ویتامین به راحتی قابل درمان است.

کم خونی به خاطر وجود فلزات سمی بویژه سرب: مسمومیت با سرب نیز می تواند یکی از عوامل کم خونی و سایر بیماری های خونی باشد، معمولاً در شهرهای صنعتی و آلوده به خاطر وجود سرب زیاد در هوا بسیار شایع است. متأسفانه آزمایش های دقیقی برای تشخیص مسمومیت با سرب وجود ندارد چون این فلز معمولاً در مغز استخوان و بافت های غیر قابل دسترس بدن رسوب و نفوذ می کند.

کم خونی به خاطر کمبود ویتامین ها:

1. کمبود ویتامین C باعث کاهش جذب آهن از طریق سیستم گوارش شده و می تواند سبب بروز کم خونی فقر آهن شود
2. کمبود ویتامین E می تواند ثبات غشای سلولی گلبول های قرمز خون را کاهش و باعث کوتاه شدن عمر آن ها گردد که سبب بروز کم خونی می شود.

3. کمبود و ازدیاد مس در بدن می تواند در ورود آهن به هموگلوبین ایجاد اختلال و سبب بروز کم خونی شود.
4. کمبود روی می تواند باعث ازدیاد مس در بدن و مشکلات ذکر شده گردد.
5. کمبود ویتامین های گروه B مثل فولیک اسید، B6 و به ندرت B2 و B5 نیز می تواند باعث کاهش تولید گلبول های قرمز گردند.

سایر علت های کم خونی:

داروها و کم خونی: این یک حالت بسیار شایع دیگر از کم خونی و به خاطر خون ریزی داخلی و بیشتر هم از ناحیه معده است و معمولاً در افراد مسن تر که برای دردهای خود از داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی مانند آسپرین، ایروفن، ژلوفن و غیره استفاده می کنند دیده می شود. این داروها باعث تخریب جداره معده شده که موجب خونریزی داخلی می شود در برخی از موارد حتی باعث مرگ می گردد این نوع کم خونی معمولاً با قطع داروها ذکر شده از بین می رود. توصیه می کنیم هیچ گاه برای دراز مدت از آسپرین و سایر داروهای ذکر شده استفاده ننمایید.

عفونت در بدن: برخی از عفونت ها در بدن باعث ایجاد کم خونی می شوند طی یک مکانیزم جالب بدن جلوی ورود آهن به جریان خون را می گیرد چون آهن باعث کمک به رشد برخی از باکتری ها در بدن می شود. زمانی که عفونت از بدن شخص دفع شود این نوع کم خونی نیز از بین می رود.

انگل ها: برخی از انگل ها با چسبیدن به جداره روده و مکیدن خون باعث ایجاد کم خونی می گردند.

سرطان ها و کم خونی: سرطان باعث توسعه شبکه رگ های خونی در بدن انسان شده که این شبکات گاهی دچار پارگی و خونریزی می شوند و سبب از دست رفتن خون و بروز کم خونی می گردند.

مسمومیت با مواد شیمیایی: قرار گرفتن در معرض آفت کش ها و سایر مواد شیمیایی سبب بروز کم خونی می شود. این سموم معمولاً مغز استخوان که محل تولید گلبول های قرمز می باشد را تحت تأثیر قرار داده و باعث افزایش خطر ابتلا به انواع بیماری های خونی می شوند.

سلول های داسی شکل و تالاسمی: معمولا علت ژنتیکی دارد.

درمان های ساده به شیوه طبّ سنّتی
۱- قبل از هر چیز، نسبت به رفع و درمان علل ایجاد کم خونی که در ابتدای مقاله ذکر شد؛ اقدام کنید. اکثر مواقع، این اقدام، به تنهایی برای درمان کم خونی کفایت می کند.

۲- یک میخ آهنی یا یک نعل اسب آهنی را به هنگام پخت غذاهای آبکی داخل ظرف غذا بیاندازید تا در طول مدت طبخ غذا، مقادیر فراوانی آهن یونیزه و قابل جذب را در غذا آزاد کند. البتّه و به طور مشخّص، منظور ما قطعه آهنی است که چکش کاری شده و داخل کوره رفته باشد؛ اینچنین قطعه آهنی، به راحتی و در مقادیر فراوان، آهن یونیزه آماده جذب آزاد می کند. در آهنگری های قدیمی، یافتن چنین چیزی کاری ساده است. فراموش نکنید که میخ های فولادی موجود در ابزارفروشی ها، برای این کار مناسب نیستند. یک راه مناسب دیگر آن است که این قطعه آهن را روی شعله اجاق گاز قرار دهید تا کاملاً سرخ شود و سپس آن را در ظرف آبی بیاندازید. با چند بار تکرار این عمل، ظرف آب تبدیل به یک منبع سرشار از آهن یونیزه خواهد شد که به راحتی می توانید از آن به خصوص برای رفع کم خونی کودکان استفاده کنید.

این کار بسیار ساده و ارزان، برای درمان کم خونی فقر آهن کاملا مؤثر است و در عین حال، عوارض ناشی از مصرف داروهای حاوی آهن، مثل عدم تحمّل گوارشی و مانند آنها را به دنبال ندارد. مزیّت دیگر این کار این است که چون همه اعضای خانواده از این غذا استفاده می کنند؛ کم خونی های پنهان و تشخیص داده نشده در دیگر اعضای خانواده نیز، خود به خود درمان می شود. برای اطمینان قلبی از اثربخشی این روش، می توانید مدّتی بدون اطّلاع اعضای خانواده نسبت به این کار اقدام کنید؛ پس ازمدّتی نه چندان طولانی، شاهد افزایش نشاط و تحرّک در بین آنها خواهید بود. اگر احیانا با این کار طعم یا مزّه غذا عوض می شود؛ مدّت زمان جوشیدن آهن را کم کنید و آن را در حدّی تنظیم کنید که با عدم تغییر طعم و رنگ غذا، بتوانید این کار را ادامه دهید. با توجّه به این که با شرایط فعلی زندگی، همه ما، تقریبا همیشه در معرض ابتلا به کم خونی هستیم؛ سعی کنید که این عمل را به صورت یک عادت تغذیه ای درآورید؛ البتّه فراموش نکنید که هنگام کشیدن غذا، میخ یا نعل را از آن خارج کنید!

پیشینیان ما به سادگی این مشکل را حل کرده بودند. به این ترتیب که غذا را در ظروف مسی طبخ می کردند و برای هم زدن آن هم از ملاقه ای آهنی(معروف به حسوم) استفاده می کردند و جالب این که در فواصل هم زدن غذا، می گذاشتند ملاقه داخل غذا معلّق بماند؛ به این ترتیب، غذایی طبخ می شد که حاوی مقادیر کافی مس و آهن بود که هر دوی آنها از عوامل مؤثّر در خونسازی هستند. استفاده از ظروف چدنی برای طبخ غذا نیز به دلیل آزاد کردن مقادیر زیادی آهن، همان خاصیت را داشت، تا آن جا که خانواده هایی که عادت به استفاده از ظروف چدنی دارند؛ تقریبا هیچ گاه دچار این مشکل نمی شوند. بنابراین توصیه ما به همه خانواده ها این است که برای جلوگیری و درمان کم خونی و داشتن خانواده ای پرانرژی و نشاط، از این ظروف برای طبخ غذا استفاده کنند. در آینده ای نزدیک و در مقاله ای مفصّل، به معرّفی انواع ظروف مفید و مضرّ برای طبخ غذا خواهیم پرداخت.

۳- در بین غذاهای مختلف، بهترین غذاها برای خونسازی، گوشت و عسل هستند. بهترین گوشت، گوشت گوسفند و شتر است. از گوشت گاو و گوساله، مرغ ماشینی و ماهی، توقع چندانی نداشته باشید. بهترین حالت برای استفاده از گوشت در افراد کم خون، حالت کبابی و پس از آن پختن در شیشه و پختن در شیر است. اگر علاقه ای به این روش ها ندارید، از روش های دیگر استفاده کنید، ولی سراغ سرخ کردن گوشت نروید.

و امّا عسل:
تکلیف عسل روشن است. به هر شکل که مایلید آن را در برنامه غذایی روزمره خود بگنجانید امّا خوردن آب عسل، در بین سایر روش ها ارجح است برای خوردن آب عسل دو شیوه را پیشنهاد می کنیم:
الف- مقدار دلخواهی عسل را در آب حل کنید(حدّاقل یک قاشق غذاخوری در یک لیوان آب). سپس مقداری آب لیموترش تازه(و نه آبلیمو) به آن اضافه کنید و پس از خنک شدن آن در یخچال( و نه خنک کردن آن با یخ) این نوشیدنی بسیار گوارا و لذیذ را به آرامی و جرعه جرعه میل نمایید. این نحوه استفاده از عسل که در روایات وارد شده از حضرات معصومین، علیهم السّلام به عنوان شربت عسل از آن یاد شده است در رفع طیف وسیعی از مشکلات ازجمله کم خونی، خستگی های مزمن و کمبود انرژی، انواع مشکلات گوارشی، درمان بیماری های عفونی، بهبود سینوزیت، کمک به تحمّل بهتر روزه داری و … بسیار مؤثّر است. توصیه اینجانب به تمام افراد سالم و بیمار آن است که از این نوشیدنی شفابخش غافل نشوید. آب لیموترش تازه علاوه بر ایجاد طعمی بسیار دلنشین، دارای خواصّ دارویی فراوانی بوده ضمن جلوگیری از ترش شدن محلول آب عسل، با ایجاد تعادل نسبی در طبع نوشیدنی، باعث می شود که تقریبا تمامی افراد با هر مزاجی قادر به استفاده از این دارو باشند. توصیه ما به افراد کم خون آن است که روزی دو یا سه لیوان از این شربت گوارا را نوش جان کنند و در مدّت کوتاهی شاهد آثار شفابخش آن باشند.

ب- یک روش بسیار مؤثّر در درمان کم خونی آن است که یک قسمت عسل را با پنج تا هفت قسمت آب و چند قطعه دارچین نکوبیده، آرام بجوشانیم تا آب آن نصف شود و روزی دو سه لیوان مصرف کنیم. این نوشیدنی به ویژه در درمان کم خونی افراد بلغمی(افراد سردمزاج و رطوبتی) بسیار مؤثّر است و در صورت تداوم مصرف، علاوه بر درمان کم خونی، در کاهش وزن این گونه افراد نیز مؤثّر است. افزودن آب لیموترش تازه به این نوع آب عسل نیز می تواند مطلوب باشد.

۴- جوانه های حبوبات و غلّات در درمان کم خونی و البته در درمان بسیاری دیگر از بیماری ها بسیار مفید هستند. از آنها غافل نشوید. در این میان جوانه گندم چیز دیگری است. روزی یک قاشق مربّاخوری از پودر جوانه گندم(یا ۵-۴ قاشق غذاخوری جوانه گندم تازه) را به هرنحوی که مایل هستید و تا درمان کامل علایم و عوارض کم خونی؛ مصرف کنید. البتّه معمولا جوانه گندم به عنوان درمان کننده کم خونی کمتر مطرح می شود امّا در عمل چنین اتّفاقی خواهد افتاد به ویژه که آثاری چون افزایش اشتها و تنظیم قاعدگی بانوان که تأثیر زیادی در درمان کم خونی دارند از آن قابل انتظار خواهد بود. جوانه ماش نیز به ویژه در درمان کم خونی کودکان مفید است.

۵- گیاهان گزنه، شنبلیله و ریحان در افزایش تولید گلبول های قرمز در بدن بسیار مؤثرند.
۶- بسیاری از خوراکی های قرمز رنگ، خون سازند؛ مثل زرشک آبی و کوهی، شاتوت، عنّاب، چغندر رسمی(لبو)، چای ترش، زغال اخته و…. می توانید عصاره داروهای فوق(و به ویژه آب زرشک و شاتوت) را با عسل شیرین و میل کنید که البتّه قبل از آن باید مطمئن شوید که این خواراکی ها با طبع شما سازگارند. در این بین، خوردن یکی دو لیوان آب انار قرمز، اثری عالی در درمان کم خونی دارد. اگر این نوشیدنی خوشمزه را با عسل شیرین کنید که نور علی نور خواهد بود. نکته آخر این که فراموش نکنید که گوجه فرنگی، ربّ و غذاهای مصنوعی قرمز رنگ، نه تنها جایی در این فهرست ندارند؛ بلکه از مظنونین اصلی ایجاد کم خونی هستند.

۷- از پوشیدن لباس قرمز غافل نشوید، تاثیر این امر در افزایش خونسازی در بدن ثابت شده است.
۸- بادکش( حجامت گرم و خشک) روی استخوان های پهن بدن یک روش بسیار خوب در تحریک سلول های مغز استخوان به خونسازی است. برای این کار، یک روز جلوی بدن(قسمت جلوی ران و روی استخوان جناغ سینه) و روز دیگر، قسمت عقب بدن(قسمت پشت ران، قسمت پشت ساق، روی کتف ها و به طور عرضی روی قسمت بالایی باسن) را تا چهل مرحله بادکش کنید.

۹- حجامت: تصور عامه مردم این است که افراد کم خون نباید حجامت کنند. اگر چه این امر در مورد افرادی که کم خونی شدید دارند صادق است، اما در کم خونی های عادی که بین عموم مردم شایع است، حجامت؛ با خارج کردن مواد زاید و سمی از بدن(به ویژه سرب)، استخوان ها را تحریک به خونسازی می کند. آثار جنبی حجامت مانند افزایش اشتها و … هم در این مساله مؤثر است.

۱۰- استفاده از این موادّ غذایی به درمان کم خونی کمک می کند: روغن حیوانی، کره محلّی، کنجد خام، مغزها(خام)، مویز، شاهدانه(خام)، تخم مرغ خانگی(و به ویژه زرده آن که به صورت عسلی آب پز شده باشد)، خرما، برگه ها به ویژه برگه زردآلو، شیره خرما و انگور، ارده، حلواارده، توت و انجیر خشک و ….

۱۱- یکی از علل کم خونی، مصرف نان های حاوی جوش شیرین است که اگرچه استفاده از آن مدّ تهاست که ممنوع شده است امّا همواره باید از نانوایی های مطمئن خرید کنید. ورآمدن خمیر نیز یکی از مهمترین عوامل در انتخاب نان مصرفی در کسانی است که از کم خونی رنج می برند.

یک نسخه لذیذ و مؤثّر: هر روزیک عدد سیب را ( که بهتر است سیب سرخ یا سیب گلاب باشد ) با پوست رنده کرده، دو قاشق غذاخوری گلاب، دو قاشق غذاخوری عرق بیدمشک و یک قاشق غذاخوری عسل به آن افزوده میل نمایید. این خوراک گوارا و خونساز، تأثیر به سزایی در آرامش اعصاب نیز دارد. برای تأثیر بیشتر این نسخه(به ویژه اثر آرام بخشی آن)، می توانید یک قاشق چایخوری تخم ریحان یا فرنجمشک نیز به آن اضافه کنید. این ترکیب، همچنین برای درمان انواع مشکلات قلبی و به ویژه ضعف عضلات قلب و نیز شجاع نمودن افراد ترسو و کم دل! مؤثّر است.

نکته مهم در درمان کم خونی فقرآهن آن است که باید درمان را تا یکی دو ماه پس از رفع کامل علایم و عوارض ادامه داد تا ذخایر مغز استخوان نیز از آهن سیراب شوند.

 نظر دهید »

شباهت عجیب برخی میوه ها به اعضای بدن

11 شهریور 1394 توسط لیریائی

 

 

قارچ را زمانی که از وسط قطعه قطعه کنید شباهت زیادی به گوش انسان دارد. قارچ یکی از معدود غذاهایی که حاوی ویتامین D می باشد، به طور طبیعی برای سالم نگه داشتن استخوان ها و بهبود توانایی شنیداری، به خصوص 3 استخوان نازک در گوش که وظیفه انتقال شنیدن صدا به مغز می باشد.

 

 

مغز گردو شبیه مغز انسان است. نیم کره راست و نیم کره چپ. قسمت بالای مغز و پایین مغز. حتی چین خوردگی های و پیچیدگی های آن هم شبیه نئو کورتکس می باشد. در حال حاضر می دانیم که گردو ۳۶ مرتبه نورونهای پیام رسان به مغز را گسترش می دهد.

 

 

هویج حلقه شده شبیه چشم انسان است. مردمک و عنبیه و خط نوری که به چشم می رسد درست مانند چشم انسان می باشد. تحقیقات نشان می دهد که مصرف هویج باعث افزایش جریان خون در عملکرد چشم می شود.

 

 

 

 

وقتی گوجه فرنگی رو از وسط دو نیم می کنید چهار تا خونه میبینید که قرمزه و دقیقا مثل قلب است که آن هم قرمز است و چهار تا بخش مجزا دارد. تحقیقات نشون داده که گوجه فرنگی خون رو تصفیه می کنه.

 

حبه های انگور روی خوشه شبیه کیسه های هوا هستند. امروزه تحقیقات نشون داده که انگور برای حیات ریه و قلب بسیار مفیده.

تا حالا به لوبیا قرمز دقت کردین؟ درسته… شبیه کلیه انسان است. تحقیقات نشون داده که لوبیا قرمز در بهبود عملکرد کلیه نقش بسزایی داره.

 

ساقه کرفس شبیه به استخوان است و این نوع از سبزیجات در استحکام استخوان بسیار موثر میباشد. استخوان ها تشکیل شده از ۲۳٪ سدیم و کرفس هم ۲۳٪ سدیم داره. چنانچه در رژیم غذایی شما سدیم وجود نداره کرفس میتونه این کمبود رو جبران کنه.

آوکادو برای سلامت سرویکس و رحم در خانم ها بسیار موثر می باشد. امروزه تحقیقات نشان می دهد که اگر خانمها در هفته یک عدد آوکادو مصرف نمایند هورمونهای آنها متعادل می شود و از بروز سرطان رحم جلوگیری می کند. جالبه که بدونید ۹ ماه از شکوفه کردن آوکادو تا رسیدن میوه آن طول می کشه.

 


سیب زمینی استامبولی شبیه لوزالمعده است که باعث تعادل قند خون در بیماران دیابتی میشود. سیب زمینی شیرین در بتا کاروتن بالا است، که یک آنتی اکسیدان قوی است که وظیفه آن محافظت از تمام بافت های بدن، از جمله لوزالمعده، از آسیب های مرتبط با سرطان و پیری است

انجیر پر از دونه است که باعث افزایش تعداد و حرکت اسپرم مرد و همچنین جلوگیری از عقیم شدن میشود.

زیتون به سلامت و عملکرد تخمدان کمک میکند.

 

 

زنجبیل مقداری از نظر ظاهری به معده شبیه است. جالب است بدانید به هضم بهتر غذا کمک می کند. زنجبیل را میتوان برای جلوگیری از تهوع و استفراغ و بیماری های معده استفاده کرد و همینطور برای تقویت معده بسیار مفید است.

پیاز شبیه سلول های بدن میباشد. امروزه تحقیقات نشان داده است که پیاز نقش مهمی در خروج مواد زائد در بدن را داراست و باعث ریزش اشک و شستشوی لایه مخاطی چشم می گردد.

 1 نظر

باید بدانیم ....

07 شهریور 1394 توسط لیریائی

1-آسیب های تربیتی ای كه از جانب اولیا و مربیان به قصد تربیت و اصلاح رفتار و از روی دلسوزی و محبت به كودكان وارد می شود احتمالاً بیش از آسیب هایی است كه از جانب دیگر عوامل صورت می گیرد !

2 -اگر می خواهید فرزندتان نسبت به مسئولیت های خود بی تفاوت نباشد حساسیت بیش از حد نسبت به مسئولیت های او نشان ندهید . ( سعی كنید ظاهراً بی تفاوت باشید تا او خود به تكالیف و وظایف خود حساس شود ) .

3 -برای رسیدن به اهداف تربیتی ، اگر می خواهید سریعاً به مقصودتان نائل آیید آهسته و تدریجی حركت كنید .

4 -تربیت كردن ، رها كردن متربی از بستگی ها و وابستگی ها به سوی رشد و تعالی است و نه رام كردن و مطیع كردن او در دام خواسته ها .” یقبُضكَ عَمّا لك و یبسُطكَ فیما لَه ” “قبض می كند تو را آنچه برای توست و رها می كند تو را در آن چه برای اوست. “

5 -آموزش راه های رسیدن به حقیقت مهم تر از خود حقیقت است . این راه ها را به كودك نشان دهید .

6 -مهارتِ سكوت غالباً بیش از مهارتِ حرف زدن ارزش اثرگذاری دارد . با مهارت سكوت پیام خود را به كودك برسانید .

7 -معمولاً پدر و مادر در اثر حمایت و محبت نمی توانند كودك را به قدر كافی به خود واگذارند. در محبت نمودن معتدل باشید ، زیرا ساختمانِ تربیتِ متعالی بر شانه های محبت متعادل بنا می شود .

8 -كودك در خانواده به خاطر مراقبت های افراطی و بایدهاو نبایدهاغالباً خودش نیست ، همه چیز را طوطی وار اقتباس می كند ؛ او به جای این كه نقش بگیرد ، نقش بازی می كند . بنابراین اجازه بدهید كودك ، هنر خود بودن و خود شدن را در خود شخصاً كشف كند .

9 -یكی از ظرافت های هنر تربیتی این است كه هرگز در هنگام تنبیه ، كودك را تا مرحله ای از پافشاری پیش نبریم كه در آن خود را محكوم یافته تلقی كند،بلكه مقاومت مانع را چنان حساب كنیم كه بتواند بر آن فائق آید و تنبیه ، ابزاری برای آگاهی باشد و نه برای ترس و تهدید.

10 -در برنامه های تربیتی باید پیام تربیتی به گونه ای طرح و ابلاغ گردد كه مخاطب آن را یكی از پدیده های ذات خود حس كند .

11 -هر یك از افراد ، تربیتی درخور و شایسته با شخصیت و طبیعت خود دارند . از شبیه سازی و شبیه پروری پرهیز كنید .( “قُل كُلُّ یعمَل عَلی شاكِلّتِه ” ؛ ” بگو هركدام به راه و روش خویش عمل كند.")

12 -هر چه محیط و زمینهیتربیت آماده تر باشد شرایط پذیرش پیام تربیتی مستعدتر و كاراتر است . آماده سازی عاطفی و درونی ، هنری بس عمیق تر از پیام دهی و اندرزگویی است .

13 -تربیت كودك الزاماً مبتنی بر تعامل بین طبیعت او و دنیای پیرامون است ؛ پس در این تعامل به اقتضای طبیعت و محیط او سهیم باشیم .

14 -هدف تربیت باید توسعه و گسترش ظرفیت درونی و قوه فهم كودك باشد و نه تحمیل و تزریق معلومات و محفوظات به او .

15 -در روش تربیتِ فعال ، مربی می كوشد تا خود را از نظر ذهنی و عاطفی در موقعیت متربی قرار دهد ، در حالی كه در روش تربیت انفعالی ، مربی ، كودك را در موقعیت خود قرار می دهد . در روش تربیت فعال ، مربی مشوّق ابداع و خلاقیت است ، حال آن كه در روش انفعالی ، مربی القا كننده و ایجاد كننده عادت صوری است .

16 -وظیفه اولیا و مربیان هموار ساختن مسیر رشد و تعالی كودك است و نه راندن یا كشاندن او به سوی هدف ؛ زیرا فرق است بین رشد” كنش گر” و رشد” كشانگر.”

17 -تنبیه باید به قصد بیداری دل باشد و نه تهدید جسم ، پس تا از نتیجه بیدارسازی تنبیه مطمئن نشده اید اقدام به تنبیه نكنید .

18 -باید دانست كه غالباً كودك علت آنچه را كه شما عیب می دانید نمی داند،لذا قبل از سرزنش ، او را توجیه كنید تا فاصله ای بین فهم شما و او ایجاد نشود .

19 -رشد و پیشرفت به وسیله خود كودك و در یك پویشِ درونی صورت می گیرد و پدر و مادر و یا معلم و مربی تنها مددیار ، راهنما ، مدل نما ، محرك و مشوق او هستند و بس ؛ همانند دارو در كارتن ، طبیب در معالجه بدن و باغبان در پرورش گل !

20 – مانباید كودك را ” دانش اندوز” بار آوریم ،‌ بلكه باید او را در برابر صحنه ها و اشیایی قرار دهیم كه خود بیندیشد و دریابد و گاه با احتیاط و بسیار مختصر او را راهنمایی كنیم تا به جای اندیشه آموزی ، اندیشه ورزی را پیشه كند .

21 -مربی باید بداند كه اندرزها و درسهای اخلاقی وقتی اثر نیكو دارد كه متربی شخصاً پذیرا باشد ، در غیر این صورت نه تنها بی فایده است ، بلكه نتیجه ای وارونه به دنبال دارد .

22 -مربی باید” تجارب تربیتی” را به جای اندرزهای كتابی و لفظی در معرض كودك به نمایش بگذارد تا او فرصتِ تجربهیواقعیت را در زندگی خود دریابد .

23 -كودك ، بسیاری از امور را كه دیدنی نیست از راه دیده می آموزد ، مثل صدق و صفای درونی ، شرافت نفسانی ، نجابت اخلاقی و وقار معنوی و این آموزه های نادیدنی و ناگفتنی پایدارتر و عمیق تر از امور دیدنی است .

24 -در تربیت دینی باید پرورش حس مذهبی و تفكر دینی ، مقدم بر اطلاعات و دانش دینی باشد ؛ زیرا تربیت دینی یعنی زیستن طبق معتقدات دینی و نه صرفاً دانستن و حفظ كردن اطلاعات دینی !

25 -قبل از تمایل و تقاضای متربی ، از انتقال پیام تربیتی خودداری كنید ، به ویژه در تربیت دینی.

26 -حد فراگیری مفاهیم تربیتی هر كودك را ظرفیت هوشی و انگیزشی او تعیین می كند ، لذا از تحمیل و تراكم مفاهیم فراتر از ظرفیت او باید پرهیز كرد .

27 -در ارائه الگوی تربیتی مورد نظر سعی شود مواردی را مطرح كنیم كه كودك به طور خود انگیخته به آنها نیاز دارد ، زیرا كودك به چیزی توجه می كند كه در ترازِ رغبت اوست.

28 -كودكان باید نسبت به نوع رفتارهایی كه از آنان انتظار داریم شناخت كافی داشته باشند ؛ این شناخت در میدان مشاهده حاصل می شود .

29 -تربیت هرگز در یك بُعد متمركز نمی گردد بلكه همواره جنبه های عقلانی ، عاطفی ، اخلاقی ، اجتماعی ، جسمی ، علمی و …. در جامعیت بخشیدن به آن دخالت دارند .

30 -درون مایه های تربیت صحیح در طبیعت كودك وجود دارد و او باید از طریق خودیابی ، خودفهمی و خود رهبری ، آنها را در تعامل با محیطی سالم كشف و تقویت نماید .

 نظر دهید »

شعری درباره امام رضا علیه السلام

05 شهریور 1394 توسط لیریائی

 

نیمه شبها تا سحر ذکر رضا(ع) باید گرفت

اینچنین حـاجات خود را از خدا باید گرفت

در جوار مرقدش هرگز به کم قـانع مشو

چونکه از مـشـهـد بـرات کربلا باید گرفت

دست خالی آمدم امشب به درگاه شما

هرچه میخواهد دل از راه دعا باید گرفت

چشم در راه دعای خیرتان هستم، فقط

یـک ضـمـانت از تـو در روز جـزا باید گرفت

می شود حالا دل مـن عازم باب الجواد

اجر و مزد نوکری را پس کجا باید گرفت؟

هرکه باشد ریزه خوار سفره ی احسانتان

تکّه نانی امشب از دست شما باید گرفت

“محسن زعفرانیه”

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 29
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 33
  • ...
  • 34
  • 35
  • 36
  • ...
  • 38
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

آمار

  • امروز: 17
  • دیروز: 33
  • 7 روز قبل: 150
  • 1 ماه قبل: 1879
  • کل بازدیدها: 65157

خبرنامه

تبلیغات

  • رتبه بندی و امتیازدهی وبلاگ ها
  • آموزش ویدیویی وبلاگ نویسی
  • تکنیک های افزایش بازدید

کاربران آنلاین

  • أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ

موضوعات

  • همه
  • در ساحل نجات
  • اخبار
  • شرح حال علما
  • لطائف و ظرائف
  • شهدا افلاکیان خاکی
  • هر روز یک حدیث
  • شعر
  • دانستنی ها
  • اهل بیت (علیه السلام )
  • نکات تربیتی ناب
  • تاریخی
  • خانواده در اسلام
  • محرم
  • داستانک
  • مهدویت
  • در محضر علما
  • سر بند عشق
  • مطالبات رهبری
  • تذکره الاولیاء
  • مناجات نامه
  • روانشناسی
  • رمضان
  • حجاب و عفاف
  • فضای مجازی
  • انقلاب
  • ادعیه و زیارات
  • تفسیر یک آیه از قرآن
  • حدیث سلسله الذهب
  • در محضر قرآن
  • غدیر خم
  • طب سنتی
  • اربعین
  • اخلاق
  • شهید
  • تصاویر
  • رجب
  • انقلاب
  • انقلاب
  • وفات حضرت خدیجه کبری (سلام الله )
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس